فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۲۱ تا ۶٬۷۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
اراده انسان از ديدگاه فلاسفه اسلامي (ابن سينا، ملا صدرا، علامه طباطبايي، امام خميني)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همان اندازه که تصديق به وجود «اراده»، در انسان امري بديهي و وجداني است، شناخت معنا و حقيقت «اراده» امري پيچيده و مشکل است. به همين دليل علي رغم وحدت نظر متفکران در وجود اراده، در تفسير و بيان ماهيت کلي آن اختلاف نظر وجود دارد. برخي از فيلسوفان اسلامي «اراده» را از کيفيات نفساني مي دانند و ضد آن را «کراهت» مي دانند. ابن سينا معتقد است اراده کردن يک چيز به معناي تصور آن چيز است و در واقع ايشان اراده را به عنوان مبداء فعل مي داند و معتقد است که تصور در متصور، ميلي را براي انجام فعل بر مي انگيزاند. مرحوم صدراي شيرازي معتقد است که اراده «شوق شديد به کسب مراد و جزء اخير علّت تامّه است». علاّمه طباطبايي اراده را کيف نفساني مي داند امّا متفاوت با کيفياتي مثل علم و شوق، و معتقد است که اراده با فعل معيت داشته و قبل و بعد از آن، نمي تواند وجود داشته باشد. مرحوم امام خميني اراده را فعلي از افعال نفس مي دانند. اراده خود پديده اي است که علت مي طلبد، ملاصدرا علّت «اراده» را، اراده و يا طبيعت انسان نمي داند چون در اين صورت منجر به تسلسل مي شود، همچنانکه ابن سينا مي گويد: «نفس مضطري است در هيأت مختار». از اين جهت، برخي به اين نکته تصريح کرده اند که علت «اراده» عوامل بيروني است.
معرفت و واقعیت در مکتب ودانتا با تاکید بر آراء شانکارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اشراقى ابن سینا در هستى شناسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تلاش دارد تا برخلاف ذهنیت غالب درباره ابن سینا رویکرد نوینى از تفکرات وى را طرح کند و آن را به اثبات برساند. طبق این رویکرد، ابن سینا علاوه بر تفکر استدلالى از تفکر عرفانى و اشراقى نیز بهره مند است؛ امّا تفکر اشراقىِ وى در زیر تار و پود استدلال هاى تعلیمى و مکتب بحثى سینوى پنهان مانده است. گفتنى است که رسالت نوشتار حاضر واگشایى این تجربه حضورى و ذوقى است، تجربه اى که مى توان از آن تعبیر به «عرفان عقلى» کرد. بنابه این رویکرد، رساله هاى اشراقى ابن سینا و همین طور نمط هاى سه گانه اشارات وى ـ همگى ـ ساختار، رویکرد، و هدف واحدى دارند. افزون بر این، کلّیت فلسفه ابن سینا نیز داراى نظامى واحد و ساختارى یگانه است و رساله هاى اشراقى و نیز سه فصل پایانى اشارات، در حاشیه تفکر این فیلسوف قرار ندارند؛ بلکه در متن نظام فلسفى و تفکر او، همراه با دیگر مکتوبات وى، هدف واحدى را دنبال مىکنند. بر این اساس، هستى شناسى ابن سینا تفاوتى آشکار با هستى شناسى ارسطو دارد.
چرا ستیزه گری؟
سقراط و زنجیر
سه رویکرد در باب علم اسلامی: مطالعه موردی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناسخ در بودیسم
آموزه آنالوژی قرون وسطی بر مبنای نظر ای.جی. اشوورث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه آنالوژی که بزرگترین مدافع آن را توماس آکوئینی میدانند، سابقه قابل تأملی در تاریخ اندیشه، بویژه قرون وسطی داشته است. ای. جی. اشوورث یکی از مهمترین شارحان متأخر این حوزه میباشد. در پژوهش حاضر براساس تقریر اشوورث به مباحث اصلی این نظریه که اغلب در آثار کلامی و فلسفی این حوزه مغفول مانده میپردازیم. نتیجه آنکه سابقه نظریه آنالوژی بسیار پیش از توماس میباشد و اغلب تفاسیر دربارة آن نارسا و منطبق با نگاه اصلی توماس است از اینرو نیازمند بازبینی تقریرهای متداول این نظریه هستیم.
بررسی کارکرد تقویمی اگو در پدیدار شناسی استعلایی هوسرل
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از تلاش های هوسرل در توصیف نحوه عملکرد آگاهی، به بحث اگو و چگونگی کارکرد تقویمی آن اختصاص یافته است. هدف این نوشتار این است که نقش اگو در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل و جایگاه محوری آن به عنوان «قطب این همان اعیان آگاهی» بازخوانی و بررسی شود. از طریق مطالعه ی سیر تطور و تکامل مفهوم اگو در اندیشه هوسرل و با توصیف و تحلیل دیدگاه وی در مورد نقش و کارکرد اگو، ویژگی تقویمی آن به بحث گذارده خواهد شد. ادعای این مقاله این است که اگرچه هوسرل همواره خود را یک دکارتی می دانست، اما نقدی که بر تلقی دکارتی «اگو» دارد روشنگر تمایز پدیدارشناسی استعلایی وی از فلسفه «واقع گرایی استعلایی» دکارت است. در پایان این نوشتار، نتیجه گرفته می شود که هوسرل با انتقال پدیدارشناسی خود از رویکرد «ماهوی» به رویکرد «استعلایی» از طریق کارکرد تقویمی اگو، به ذهنیت استعلایی به عنوان منشأ هر معنا و برسازنده جهان عینی دست می یابد. وی اگو استعلایی را در حکم زیرنهادی برای عادات، باورها و کنش های هر شخص دانسته و آن را تنها شرط امکان فهم جهان می داند.
قاعده الواحد و مسئله نخستین افاضه باری تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده الواحد، یکی از قواعد کلی و ثمربخش فلسفه اسلامی است که نقشی اساسی در تفسیر مسئله» پیدایش منظّم موجودات از همدیگر، بویژه پیدایش نخستین معلول بر عهده دارد. فیلسوفان اسلا می با تحلیل و اثبات این قاعده، آفرینش نخستین معلول بواسطه واجب تعالی را اصلیترین مصداق این قاعده معرّفی میکنند و معتقدند که بر اساس این قاعده از واجب الوجود بسیط تنها یک معلول بنحو بیواسطه صادر میشود. گرچه قاعده مذکور از لحاظ محتوا و ادله، متین و استثنا ناپذیر است، لکن تأمّل در مفاد و ادله آن و تدبر در اصول و مبانی فیلسوفان جهان اسلا م، نشان میدهد که سخن و نظر آنها در زمینه جریان این قاعده در مسئله آفرینش نخستین با نظر و مبانی آنها درباره استمرار فیض باری تعالی و نیازمندی معلولها بعلّت در بقا و انطوای حقایق همه معلولها در ذات علت نخستین بنحو اشرف و ابسط، و قاعده بسیط الحقیقه سازگار به نظر نمیرسد.
مدرنیته و اندیشه انتقادی
حوزههای تخصصی:
وحدت معرفت، حضور و وجود
حوزههای تخصصی:
نسبیت گرایی اخلاقی به عنوان موضعی معرفت شناختی (دیدگاه دیوید ونگ)
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی: