فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریة نفس اسپینوزا اینهمانی نفس و بدن را در مقابل سنت دوگانه انگار دکارتی قرار می دهد. این دوگانه انگاری و اینهمان انگاری نفس و بدن موجب واکنش هایی در فلسفه های اخیر شده است. فیلسوفان فمنیست ضمن اعتراض و انتقاد از دوگانه انگاری هایی که سنت دکارتی پیش روی تاریخ تفکر غربی نهاده است، به فلسفه اسپینوزا به عنوان برونشدی از برخی از این دوگانه انگاری ها نگریسته اند. این مقاله نشان می دهد که چگونه فمنیست ها نظریة نفس اسپینوزا را به عنوان برونشدی از معضلات حاصل از سنت دوگانه انگارانه دکارت در باب نفس و بدن دیده اند و نیز چالش پیش روی این تفسیر را مطرح می نماید.
بررسی جایگاه لذت با تکیه بر حکمت صدرا و سودگرایی بنتام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
این نوشتار در پی آن است تا با ارائه تبیینی از لذت، کمال و هویت انسان در حکمت صدرا و بیان سودگرایی عمل محور بنتام که ارزشمندی فعل را مبتنی بر لذت آن می داند و تبیین معیارهای هفت گانه او و نقد آنها نشان دهد در حکمت صدرایی وجود کمال بر وجود لذت برآمده از کمال تقدم دارد. انگیزه انسان عادی در انجام فعل ابتدا رسیدن به لذت، سپس نایل شدن به خودِکمال است؛ بنابراین در این حالت، لذت به لحاظ وجودی مؤخر از کمال است و به لحاظ انگیزه فاعل شناسا می تواند مقدم بر رسیدن و نزدیک شدن به کمال باشد. البته از دیدگاه برخی پیروان حکمت صدرا، اولیای الهی از لذت خود منقطع شده و رسیدن به کمال، برای آنها به لحاظ وجودی وهدف فاعل شناسا بر وجود و ادراک لذت تقدم دارد. بنابراین اولیای الهی خداوند را به خاطر ذات او عبادت می کنند و نه به خاطر لذت که موخر از کمال مطلق است. اما از دیدگاه بنتام تنها انگیزه افعال انسان را لذت تشکیل می دهد یعنی هم به لحاظ انگیزه فاعل شناسا و هم به لحاظ هستی لذت، لذت مقدم بر همه چیز است. و سرانجام دیدگاه مبتنی بر حکمت متعالیه برتر از دیدگاه سودگرایی بنتام است.
کثرتگرایى دینى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
کثرتگرایى دینى از جمله مباحث مطرح در فضاى فرهنگى جامعه امروز ماست و مطالب متنوع و متفاوتى در باب تبیین و نقد و بررسى آن مطرح شده است. مباحث مذکور جهات مختلف بحث را روشن و آشکار کرده و به مقدار زیادى جهات مثبت و منفى نظریه مذکور را ارائه نموده است. ولى هنوز علىرغم مباحث مذکور جهات مبهم در این بخش وجود دارد. سعى مقاله حاضر توضیح بعضى از جهات مبهم و نقد و بررسى نظریه مذکور است.
در این نوشته ابتداء معانى کثرتگرایى دینى و سپس نقد و بررسى معانى مذکور و در ادامه اشاره به زمینهها و علل پیدایش این نظریه و در نهایت نگاهى از منظر قرآن مجید به این بحث ارائه خواهد شد.
مقدمه ای بر نظام دینی وداها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در وداها و مهمتر از همه « ریگ ودا » با صورت اولیه هندوئیزم روبرو می شویم. نظام دینی موجود در وداها از زمان شکل گیری تا ادوار بعدی هندوئیزم یعنی عصر « براهمنه ها» و « اوپانیشادها» ، نشان از تحول فکر دینی سرایندگان وداها دارد. اینکه صورت اصلی دین در وداها چگونه است، دیدگاه هند شناسان و دین پژوهان متفاوت است. برخی یکتاپرستی محض را صورت اصلی و قطعی وداها می دانند، گروهی « هنوئیزم» را صورت واقعی و تمام وداها تلقی می کنند و برخی دیگر چندگانه پرستی را تنها صورت فکر دینی ودایی بشمار می آورند. مقاله حاضر مدعی است که وداها صورت واحدی از فکر دینی را ارائه نمی کنند ، بلکه این کتب از زمان شکل گیری تا ورود به عصر براهمنه ها تحولات زیادب پذیرفته و بواسطه این تحولات هر سه صورت دینی یاد شده و نیز صورت ضعیفی از تفکر وحدت وجودی را نشان می دهد. ضمناً در این نوشته اشاره ای به معاد شناسی ، اهریمن شناسی و اساطیر آفرینشی وداها هم شده است.
براهین اثبات خدا
منبع:
علامه ۱۳۸۶ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
دین و مدرنیته
اختیار انسان و علم پیشین الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم پیشین خداوند و چگونگی پیوند آن با اختیار، از جمله مسائلی است که از دیر باز در کلام و فلسفه اسلامی و نیز در کلام و فلسفه مسیحی و یهودی مطرح بوده است. برای حل مشکل چه در جهان غرب و چه در جهان اسلام، راه های گوناگونی پیموده شده است. در این مقاله مهم تریناین راه ها مورد بحث قرار خواهد گرفت و خواهیم دید در زمانه ما کدامیک از اندیشمندان از چه راه حلی دفاع می کنند و نقاط قوت و ضعف هر یک از این رویکردها چیست؟ در پایان هم از دیدگاهی که در سنجش با دیگر دیدگاه ها قابل قبول تر است، دفاع خواهیم کرد.
بررسی مسئله شر از دیدگاه لایب نیتس و سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله شر یکی از مشکل ترین مسائل پیش روی اندیشه دینی است و هم اکنون بزرگترین دلیلی است که ملحدان برای انکار وجود خداوند به آن استناد می کنند. این مسأله ابراز می دارد که با وجود خدای قادر مطلق، عالم مطلق و خیر خواه مطلق، وجود شرور هیچ توجیهی نمی تواند داشته باشد. به دنبال این مسأله، پژوهش حاضر در پی آن است تا طبق دیدگاه دو فیلسوف مطرح، لایب نیتس و ریچارد سوئین برن، به مسأله شر بپردازد. این دو متفکر هر دو بر اساس عنایت و عدل الهی، درصدد ارائه راه حل هایی برای مسأله شر هستند و هر دو بر اساس اختیار انسان، نظام احسن الهی و فواید شرور به این مهم می پردازند. در این تحقیق به شرح دیدگاه های فیلسوفان مذکور می پردازیم و وجوه اشتراک و افتراق این دو را یاد آور می-شویم.
نظریه ی دینی کارل بارث
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۳ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
بررسی آرای قرآن پژوهان غربی درباره تدوین قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستی علم و چیستی آن
تفسیر فرازمانی از ازلیت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در فلسفه دین معاصر غربی، مبحث ازلیت خداوند است. ازلیت خداوند در فلسفه یونان و قرون وسطی، عمدتاً تفسیری فرازمانی داشت که بر اساس آن خداوند موجودی غیر زمان مند است و برای او درنظرگرفتن آغاز و انجام زمانی بی معناست. در نظر پاره ای از فیلسوفان عصر جدید، صفت ازلیت خداوند رنگ و بویی زمان مند می یابد و به این معنا تفسیر می شود که خدا در همه زمان ها بوده است و خواهد بود. با تأثیرگرفتن از این پیشینة تاریخی، ازلیت خداوند در فلسفه دین معاصر، دو تفسیر متفاوت داشته است که به زمانی گرایی (تفسیر زمان مند از ازلیت) و ازلی گرایی (تفسیر فرازمانی از ازلیت) معروف اند. به نظر می رسد که می توان با تأمل در سرشت زمان و لوازم آن و نیز ژرف کاوی در پاره ای از دیگر صفات خداوند، همچون تغییرناپذیری، ادله ای را بر ادله ازلی گرایی سامان داد. همچنین، ایرادات وارد بر این تفسیر، همچون ایراد عدم انسجام مفهومیِ «موجود غیر زمان مند» یا ایراد مبتنی بر زمان مندبودن همه رخدادها، قابل پاسخ گویی اند. با این حال، معقولیت ازلی گرایی در گرو امکان ارائه تفسیری معقول از ارتباط موجود فرازمان با جهان زمان مند است.
تأملی بر نفی مابعدالطبیعه متعالی در فلسفه کانت بر پایه اثبات ایدئالیسم استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم پیشینی که هم در فیزیک نیوتنی برای توصیف اشیاء تجربه پذیر و هم در مابعدالطبیعه متعالی برای توصیف اشیاء تجربه ناپذیر به کار گرفته می شوند، از نظر کانت فقط بر اشیاء تجربه پذیر (=پدیدارها) قابل اطلاق هستند و اطلاق آن ها بر آن سوی حوزه تجربه ممکن(=اشیاء فی نفسه)، روا نیست. کانت از این دیدگاه خود به ایدئالیسم استعلایی تعبیر می کند و آن را موجد انقلابی در فلسفه که با انقلاب کپرنیکی در علم هیأت قابل مقایسه است می داند. کانت می کوشد در چارچوب فلسفه انتقادی، برای انقلاب معرفتی خود در فلسفه استدلال کند. در این نوشتار کوشش ما بر آن است نشان دهیم که اولاً، از مقدمات استدلال کانت (بر فرض صحت آن ها) نمی توان ایدئالیسم استعلایی را نتیجه گرفت و ثانیاً، انقلاب کپرنیکی کانت، دیدگاهی در چارچوب فلسفه انتقادی نیست بلکه نوعی مابعدالطبیعه متعالی به شمار می رود.
نظریه فلاسفه درباره چیستی و کارکرد عقل عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلاسفه امتیاز نفس انسانی از نفس حیوانی را به عقل نظری و عملی می دانند. اما در بیان چیستی این دو عقل در میان ایشان اختلاف نظر وجود دارد. با تامل در کلمات ایشان حداقل چهار تفسیر درباره این دو عقل قابل استنباط است. این نوشتار پس از گزارش اقوال و بیان کارکردهای عقل عملی به ارزیابی آراء و تبیین نظریه مختار پرداخته است. قول مشهور در میان متاخران این است که در نفس انسانی بیش از یک عقل وجود ندارد که همه علوم و احکام کلی را ادراک می کند. اما چون این علوم بعضی نظری صرف بوده و به حقایق خارجی و نفس الامری اختصاص دارد به آن ها عقل نظری گفته می شود. اما بعضی دیگر چون احکام مربوط به اعمال اختیاری انسان است به آن ها عقل عملی گفته می شود. در این تفسیر امتیاز دو عقل از یکدیگر اعتباری و به مدرَکات آن ها است. به باور این مقاله این تفسیر به رغم شهرت آن مورد نظر اساطین حکمت نبوده و با اشکالات متعدد مواجه است. اما اقوال دیگر با اندکی تسامح به تفسیر واحد و جامعی قابل ارجاع می باشند و آن این که فعل اولی و بالذات عقل عملی استنباط احکام جزیی عملی از احکام کلی عقل نظری است که چون این احکام در حاکمیت عقل بر قوای بدنی، سبب پیدایش اراده در نفس برای صدور افعال اختیاری و صنایع انسانی می گردد به عقل عملی قوه عامله نیز گفته می شود.