فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
مفاهیم غیر محصل و منطق ماهیات تأملی در مقاله قضیه معدوله و محصله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده محترم مقاله « قضیه معدوله و محصله » ( مقالات و بررسیها ، 61 ، ص 81-103 ) « درصدد اثبات این مدعا است که در کتب منطقی – از ترجمه کتاب ارسطو گرفته تا کتب منطقی اخیر در سه مورد [ تقسیم قضیه به معدوله و محصله ، تقسیم لفظ به معدول و محصل و گفتگو درباره ملکه و عدم ] ، در هر سه مورد اشتباه رخ داده است (ص 81 ). نوشتار حاضر ابتدا با تفکیک شناخت امر واقع از تبیین آن ، خطای « اخذ مالیس بعلة علة » را در مقاله یاد شده نشان می دهد ، آنگاه با طرح ملاحظات انتقادی گزارش تاریخی نویسنده محترم را ارزیابی کرده و در پایان با ارائه فرضیه ای فرامنطقی ابهام موجود در کتب تاریخی در خصوص مسائل سه گانه یاد شده را تبیین می کند.
شافعیان و منطق پژوهی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حرکت پرفراز و نشیب دانش منطق میان شافعیان، آن سان که سزاوار است تاکنون مورد بررسی و کاوش ویژه قرار نگرفته است. اگر شماری از پیشوایان این مذهب فقهی، ستودن این دانش را بدانجا رسانیدند که هم دست یابی به سعادت جاویدان بشری را بر فراگیری علم منطق متوقف دانستند و هم اطمینان را از دانسته های ناآشنایان به این دانش زدودند؛ گروه فراوانی از بزرگان همین مذهب نیز دیده می شوند که با دست یازی به دلایلی که بیشتر خاستگاهی غیرفقهی دارند و شمار آنها دست کم به نُه دلیل می رسد، روی آوری به دانش منطق را ناروا دانسته اند. نوشتار پیش رو کوشیده است پس از پی گیری این دلایل و تحلیل و بررسی آنها، نادرستی، سستی و ناکافی بودن آن دلائل را آشکار می سازد.
ارزیابی ادلّه و مبانی نظریه حدوث نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون، در باب حدوث یا قدمِ نفس، دستکم هفت نظریه مختلف را از قول دانشمندان گوناگون نقل کرده اند. امّا اکثر فلاسفه به ویژه فلاسفه مسلمان، به رغم اختلاف در نحوه حدوث نفس، درباره اصل «حدوث نفس و عدم تقدّم آن بر بدن» اتفاق نظر داشته اند. ابن سینا و پیروان او نفس را روحانیة الحدوث و روحانیة البقاء میدانند؛ در حالی که پیروان حکمت متعالیه نفس را در ابتدای پیدایشْ جسمانی، و در ادامه زندگی روحانی دانسته اند.
از کلمات ابن سینا به ویژه در شفا، دستکم دو دلیل برای نظریه «حدوث نفس همراه بدن و عدم تقدّم آن بر بدن» به دست میآید. ملّاصدرا نیز سه دلیل از طرفداران «قدم نفس» را نقل و نقد میکند و بیش از ده دلیل را به نفع «حدوث نفس و عدم تقدّم آن بر بدن» میآورد؛ وی پاره ای از آنها را میپذیرد و انتقادات دیگران و ایرادات احتمالی را دفع مینماید. بیتردید، بسیاری از ادلّه نقلی، ظهور در «حدوث نفسْ پیش از بدن» دارند. در این مقاله، با نقد ادلّه فلاسفه بر «حدوث نفسْ همراه یا پس از بدن»، تعارض ادعایی میان عقل و ظاهر نقل را رفع کرده ایم.
فرهنگ کارآفرین و ارتباط آن با فلسفه و دین: در تکاپوی مدل واره بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد که بعضی گروه ها و جوامع در کارآفرینی کامیاب تر از دیگرانند. در این مقاله به چراییِ این امر می پردازیم. به نظر می رسد بخش چشم گیری از این تفاوت ها در جهان بینی (باورهای بنیادین فلسفی و دینی) نهفته است. در دفاع از این مدعا، نخست مفهوم فرهنگ و مباحث مربوط به آن بررسی، و سپس ایده «اصالت فرهنگ» پیش نهاده می شود و بعد مراد از «فرهنگ کارآفرین» روشن می گردد.
در ادامه، آن دسته از موضوعات نه گانه ای را که به نظر می رسد موضع جهان بینیِ فرد در قبال آنها مستقیماً بر وضع کارآفرینی در جامعه تأثیر می گذارد، مشخص می شوند. به سخن دیگر، این مؤلفه ها تعیین می کنند که جهان بینی فرد به فرهنگ کارآفرین کمک کند یا ضد آن باشد. این موضوعات عبارت اند: اهمیت دنیا، منابع مالی، کار، زنان، فردگرایی، اختیار، عقلانیت، مسئولیت پذیری، و تفکر انتقادی. این موارد به طور مستقیم، متأثر از دو عنصر مهم هستند: دین و فلسفه. در پایان، کوشش شده است بر اساس آموزه های ایرانی-اسلامی فرهنگ خود، الگویی پیشنهادی برای جامعه ایرانی ارائه گردد.
رالز: از دو اصل عدالت تا برداشتی سیاسی از عدالت
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد قضایای چهارگانة کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانت مدخل نظام فلسفی خود را در کتاب سنجش خرد ناب قضیه قرار داده است. و بر پایه تقسیمی چهارگانه از قضیّه و تحلیل و بررسی هر یک از اقسام تلاش میکند تا لوازم و نتایج مورد نظر خود را بگیرد.
او مسایل مهمّی از قبیل امکان مابعدالطبیعه، توجیه علیّت، ضرورت و کلیت، تبیین مبانی علوم طبیعی و مانند آن را بر پایه همین تحلیل و تقسیم استوار کرده است. اگر ثابت کنیم که شروع او ناصواب است و راه های دیگری برای تبیین - مثلاً ضرورت و کلیت - وجود دارد، توانسته ایم مبنای بسیاری از تصورات کانت را باطل کنیم. ما در این مقاله راه دیگری پیموده ایم و نشان داده ایم که نظر کانت مخدوش است. ما به وضوح نشان داده ایم که همه قضایا تحلیلی پسینی است.
فرهنگ،فرا فرهنگ و جامعه
فیزیکالیسم
بازیمندی فهم؛ نزد ویتگنشتاین و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
الهیات عصب و تجربه دینی؛ چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهیات عصب نقطه تلاقی علم جدید و الهیات است که در آن الهیدانان و عصب شناسان به کمک ابزارهای علمی روز فرایندی را بررسی می کنند که مغز انسان در یک تجربه دینی از سر می گذراند. برخی از ایشان بر پایه همین تحقیقات تجربه های دینی را رد یا درباره صحت و سقم آن سکوت اختیار می کنند و برخی دیگر با شواهد و مدارکی صحت آن را اثبات می کنند. با ظهور این رشته جدید، برخی با استناد به آزمایش هایی که در محیط آزمایشگاهی بر روی بیماران انجام شده است، در صحت تجربه دینی تردید کرده اند و این تجربه ها را حاکی از نوعی اختلال روانی می دانند. با توجه به چنین انتقاداتی، پرسشی که پیش روی مدافعان تجربه دینی قرار می گیرد، امکان راستی و صحت تجربه دینی است. بنابراین نقد و ابطال این ایرادها و اثبات صحت تجربه دینی به طور کلی، در دستور کار ایشان قرار می گیرد. در این پژوهش پس از معرفی اجمالی الهیات عصب و تجربه دینی، به برخورد عصب شناسان با تجربه دینی می پردازیم و ابطال پذیری تجربه دینی را از منظر عصب شناسی بررسی می کنیم. در همین مسیر خواهیم دید که برخی از این پژوهشگران که جهان بینی مادی دارند، ذهن را همان مغز دانسته اند و مفاهیم موجود در آن را نیز مادی تلقی می کنند، در نتیجه مفاهیمی مانند خدا را محصول مغز و ذهن می پندارند. در طرف مقابل پژوهشگرانی مانند نیوبرگ در صدد ایجاد نوعی سازگاری میان علم و دین برآمده اند و تجربه دینی را به شکل عام صحیح و حاصل کارکرد صحیح مغز و ارتباط با ماورا دانسته اند و با تمایز قائل شدن میان تجربه فرد بیمار و تجربه مؤمنانه، از اساس به ابطال فرضیات نوروتئولوژیست های ملحد می پردازند.
بررسی و نقد دیدگاه سوئین برن در باب وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریچارد سوئین برن از جمله فیلسوفان معاصری است که به استدلال های استقرایی برای تبیین خداباوری روی آورده است. وی با استفاده از اصل زودباوری و سادگی، و با تفکیک نظم های زمانی از مکانی ، احتمال وجود خداوند را بسیار تقویت می نماید.سوئین برن سعی دارد از طریق فرضیه خداشناسی توحیدی به پرسش های مرزی پاسخ گوید. اما تمسک به مفاهیم احتمال، سادگی، زودباوری، پیش بینی پذیری، و نظم های زمانی در تقویت این فرضیه، در چالش با اشکال های متعددی است که این مقاله با نگاهی نقادانه به ارزیابی آنها می پردازد.
پارادوکس تعیین حد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متافیزیک توصیفی استراوسن، همانند رئالیسم تجربی کانت، با توصیف ساختار واقعی اندیشه ما از جهان، به تعیین محدودیت های شناخت تجربی ما از جهان می پردازد. در این صورت، ایدئالیسم استعلایی کانت همچون آموزه نا منسجمی می ماند که گرویدن به آن به معنای باز گشت مجدد به شکاکیتی است که فلسفه انتقادی خواهان حل آن بود. مطابق نظر استراوسن، کافی است فقط درباره حد، فکر کنیم و نه اینکه همانند آموزه ایدئالیسم استعلایی کانت به هر دو طرف حد فکر کنیم، چرا که اندیشیدن درباره هر دوطرف حد منجر به پیدایش پارادوکس تعیین حد می گردد. اما آیا متافیزیک توصیفی او می تواند محدودیت های شناخت ما را توصیف کند بدون اینکه به هر دوطرف حد فکر کند؟ ظاهراً او به هنگام توصیف محدودیت شناخت ما٬ زبان باور را اتخاذ کرده و ما را مقید به نوعی الزام متافیزیکی می کند که مخالف با طرح کلی متافیزیک توصیفی اش است. به این ترتیب٬ او نیز مرتکب همان پارادوکسی می شود که آنرا در کانت کشف کرده بود. به نظر می رسد تفکر درباره حد اصولاً پارادوکسیکال است و ما نمی توانیم براساس آن شکاکیت را حل کنیم. در نتیجه راه برای مطالعات آتی در متافیزیک همواره باز است.