ملیحه علی مندگاری

ملیحه علی مندگاری

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه یزد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۱.

ناباروری و راهبرهای کنار آمدن با آن در زنان و مردان مراجعه کننده به پژوهشکده علوم تولید مثل یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناباروری کنار آمدن تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۲۹
ناباروری در ایران با توجه به بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه، تأثیرات عمیقی بر بسیاری از جنبه های زندگی افراد نابارور دارد. در این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی و روش تحلیل پدیدارشناختی، ابعادی از تجربه ناباروری و راهبردهای کنار آمدن با آن در زنان و مردان مراجعه کننده به پژوهشکده علوم تولید مثل یزد واکاوی می شود.  مشارکت کنندگان در این پژوهش 32 زن و مرد نابارور هستند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از تحلیل مصاحبه ها دو تم «ناباروری مسأله محوری و نیازمند حمایت همه جانبه» و «ناباروری رویدادی منفی در چرخه زندگی و تا حدودی قابل پذیرش و کم اهمیت» به ترتیب برای زنان و مردان نابارور استخراج شد. بر اساس یافته ها، فرزندآوری جلوه ای از هویت زنانگی و مردانگی تلقی می شود. برای زنان محیط خانه توأم با سکوت، ترس و نگرانی، محیط خانواده همسر تنش زا و آزاردهنده است. زنان همواره پیشتاز درمان هستند و بر تکرار آن پافشاری می کنند و با پذیرش ناباروری به مثابه مسأله، جست وجوی مداوم درمان، تقدیرگرایی، حضور در محیط های کودک محور و توجه به کودکان تلاش می کنند با شرایط ناباروری کنار بیایند. مردان فرزندان را به عنوان بخشی از هویت خود و تداوم نسل و نام خانواده می پندارند. اغلب جست وجوی درمان برایشان ناخوشایند است. برای رهایی از پیامدهای ناباروری راهبردهایی نظیر انکار، کم اهمیت جلوه دادن ناباروری، بی توجهی به نظر دیگران، تمرکز بر کار و فعالیت را به کار می بندند. این مطالعه نشان داد که علاوه بر جنبه های درمانی و پزشکی ناباروری، جنبه های مختلف عاطفی، اجتماعی، فرهنگی، ارتباطی، شناختی و اقتصادی ناباروی نیز نیازمند توجه است.
۲۲.

کارکرد زدایی ناشی از فشار نقش: واکاوی چالش های ارتباطی مردان والد ناتنی با فرزند ناتنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج مجدد خانواده ناتنی ناپدری فرزند ناتنی عملکرد خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه های مردان به عنوان والد ناتنی و چالش های ارتباطی آنان با فرزند ناتنی طراحی شده است. روش پژوهش، کیفی و به شیوه نظریه زمینه ای انجام شده است. 15 نفر از مردان ساکن در شهر اصفهان که تجربه ازدواج مجدد پس از طلاق و زندگی در خانواده با حضور فرزند ناتنی را داشتند، به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها به شیوه مصاحبه عمیق، گردآوری و به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج نشان داد «کارکردزدایی ناشی از فشار نقش» به عنوان مقوله هسته، عملکرد خانوادگیِ خانواده ناتنی را مسئله مند می کند. مردان مشارکت کننده به دلیل طیفی از شرایط فردی، بسترهای کارکردزدای درون / برون خانوادگی و فراگردهای فرهنگی - اجتماعیِ هنجار ها، فشار نقش سنگینی را احساس کرده بودند که رضایت مندی آنان از زندگی در این نوع خانواده ها را چالش برانگیز می کند. مردان مشارکت کننده خواستار برقراری ساختار و نظم سنتی خانواده و ثبات مفاهیم مردانگی در خانواده بودند؛ اما شرایط متفاوتی ازجمله ارجح بودن فرزند بر همسر، بی قدرتی والدگری و ... موجب بی ثباتی حوزه مردانه در خانواده و تشدید نارضایتی آنان شده بود. مردان مشارکت کننده در مواجهه با فشارِ نقش تجربه شده و نارضایتی حاصل از آن، راهبردهای متفاوتی از جمله راهبرد پیشگیرانه و ناسازگارانه را انتخاب می کنند. راهبرد پیشگیرانه، پیامدی سازنده داشته و موجب تقویت حریم خانوادگی شده است؛ اما راهبرد ناسازگارانه منجر به طلاق مجدد شده بود؛ درنتیجه، عوامل زمینه ساز فشارِ نقش و راهبردهای اتخاذ شده، عملکرد خانوادگی خانواده های ناتنی را تحت الشعاع قرار می دهد.
۲۳.

ثبات خانوادگی و تداوم زندگی زناشویی: مطالعه ای کیفی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سازگار خانواده کارآمد و بهنجار بازدارنده های طلاق مطالعه کیفی شهر شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۳۲۴
عوامل مختلفی به صورت درهم تنیده از دوران قبل از ازدواج تا به هنگام انتخاب همسر و طی مراحل مختلف زندگی مشترک در موفقیت و پایداری زندگی زناشویی نقش ایفا می کنند. این پژوهش با هدف واکاوی بازدارنده های طلاق از دیدگاه زنان متأهل شهر شیراز در پی جستجوی زمینه های ثبات خانوادگی و دلالت های تداوم بخش زندگی مشترک آنان است. مشارکت کنندگان پژوهش کیفی حاضر20 زن متأهل هستند که به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود. تحلیل داده ها با کمک روش نظریه زمینه ای اشتروس و کوربین انجام گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و گزینشی بود. ازدواج مناسب و امنیت زناشویی شرایط علّی ایجادکننده خانواده کارآمد و بهنجار هستند. شیوه صحیح همسرگزینی و زمینه های تربیتی و حمایتی والدین به عنوان شرایط زمینه ای و مدیریت رسانه و فضای مجازی و مراقبت های اخلاقی زوجین به مثابه شرایط مداخله گر، حضور زنان متأهل را درون زندگی مشترک تداوم بخشیده اند. راهبرد کنش زنان متأهل در تلاش برای ایجاد یک خانواده کارآمد و بهنجار، تحمل سختی ها و شرایط دشوار زندگی با مدیریت مناسب شرایط بحرانی و نیز از طریق همراهی و حمایت متقابل زوجین از یکدیگر است. پیامد تمامی این شرایط و کنش های فعالانه، انعطاف پذیری، پویایی و انسجام بالای خانوادگی است که نهاد خانواده را از هجوم تلاطم ها و ناملایمات زندگی به سرمنزل آرامش و ثبات رهنمون می شود.
۲۴.

تاخیر در تولد فرزند دوم: تحلیل دوره ماندگاری در وضعیت تک فرزندی در شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
از دو دهه قبل به این سو، شاخص میزان باروری کل در ایران کم تر از دو فرزند بوده است. افزایش میانگین سن فرزندآوری و نیز طولانی تر شدن فاصله گذاری میان تولدها، بخشی از تجربه باروری پایین ایران طی این دو دهه بوده است. هدف از این مطالعه، تحلیل دوره ماندگاری در وضعیت تک فرزندی تا رسیدن به فرزند دوم و تعیین کننده های آن در شهر خرم آباد است. داده ها، از یک پیمایش مقطعی در سال 1399 با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در حجم نمونه ای برابر با 478 زن ازدواج کرده 49-15 ساله گردآوری شد. برای برآورد زمان بقای تک فرزندی از روش تحلیل بقا و آزمون کاپلان مایر و برای بررسی تأثیر متغیرهای مستقل از مدل پارامتری لگ نرمال با شکنندگی گاما استفاده شد. یافته ها نشان داد میانه زمان بقای تک فرزندی 60 ماه است. زنان با تحصیلات دانشگاهی، دارای نگرش جنسیتی مدرن، همچنین زنان دارای شبکه اجتماعی محدود و احساس ناامنی اقتصادی- اجتماعی بالا، دیرتر از سایر زنان به فرزند دوم می رسند. بنابراین احتمال بقای تک فرزندی بالاتری دارند. در مجموع، با توجه به ارتباط زیاد بین تأخیر در فرزندآوری با باروری پایین، تأخیر در تولد فرزند دوم از مسائل مهم جمعیتی کشور است و زمان بندی موالید در سطح سیاستگذاری و برنامه ریزی نیازمند توجه اساسی است. لذا همسو با سیاست های افرایش جمعیت، اجرای برنامه هایی برای تسهیل فرزندآوری و حمایت از افرادی که تمایل به فرزندآوری دارند، اما به دلیل هزینه های فرصت و یا محدودیت های اقتصادی اجتماعی، ممکن است مدت طولانی تک فرزند باقی بمانند، ضرورت دارد.
۲۵.

عوامل جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با وضعیت افراد بی همسر بر اثر طلاق در ایران: یک مدل دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل دوسطحی اشتغال تحصیلات عالی سرپرست خانوار احتمال طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
زمینه و هدف: یکی از ابعاد مهم تغییرات جهانی خانواده در دوران معاصر، افزایش وقوع طلاق است. به منظور شناخت بهتر دلایل طلاق، لازم است عوامل طلاق در سطوح خرد و کلان مورد مطالعه قرار گیرند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (دارای همسر در برابر بی همسر به دلیل طلاق) و محاسبه احتمال طلاق، به بررسی در دو سطح فرد و استان پرداخته است.   روش و داده ها: پژوهش با استفاده از داده های سرشماری های 1355 تا 1395، طرح آمارگیری نیروی کار، هزینه و درآمد خانوار، گذران وقت و داده های ثبت احوال کشور انجام گرفت. در سطح اول تحلیل که دربرگیرنده متغیرهای سطح خرد است، 25163 زن و 18633 مرد به صورت نمونه تصادفی سیستماتیک از فایل 2 درصد سرشماری 1395 انتخاب شدند. در سطح دوم که هدف بررسی متغیرهای کلان در سطح استان هاست، تحلیل ها برای 31 استان کشور محاسبه شد.   یافته ها: یافته ها نشان داد که با افزایش سن، باسوادبودن، غیرفعال بودن و داشتن مالکیت واحد مسکونی نوع سایر احتمال طلاق مردان افزایش می یابد، اما با سرپرست بودن و داشتن تحصیلات عالی احتمال طلاق در مردان کاهش می یابد. شهری بودن، باسواد بودن، درحال تحصیل بودن و داشتن فرزند، احتمال طلاق در زنان را افزایش می دهد. در سطح استان، نسبت جنسی احتمال طلاق مردان و نسبت شهرنشینی احتمال طلاق زنان را افزایش می دهد.    بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، ترکیب متغیرهای سطح خرد و کلان می تواند بر روی بسیاری از نتیجه گیری های مرتبط با علّت طلاق تأثیر بگذارد. گرچه بیشتر مطالعات مربوط به طلاق در سطح فرد صورت می گیرد، باید به تأثیرگذاری محیط زندگی افراد در تصمیم آنان به طلاق توجه بیشتری کرد.   پیام اصلی: غالب مطالعات در حوزه طلاق در سطح فرد صورت می گیرد و اندکی از آنان فقط در سطح متغیرهای کلان استانی بررسی شده اند. در این مطالعه نشان دادیم که برای  درک بهتر عوامل طلاق باید به عوامل فردی و متغیرهای کلان محل زندگی افراد، باهم مورد مطالعه واقع شوند.  
۲۶.

فرزندآوری، دوگانه انگاری مخاطره و اطمینان: مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
باروری در ایران و بسیاری از استان های کشور به سطوح پایین رسیده است. در این میان استان یزد از معدود استان هایی است که در سالهای اخیر باروری بالاتر از سطح جانشینی (حدود 3/2 فرزند) را تجربه می کند. در همین ارتباط دلایل باروری بالاتر این استان هم در سطوح خرد و هم کلان اهمیت یافته است. هدف اصلی مطالعه شناسایی تفسیر و درک زنان یزدی از فرزندآوری است. رویکرد تحقیق کیفی است. مشارکت کنندگان 25 زن متأهل یزدی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها طی یک دوره 4 ماه از ابتدای شهریور تا پایان آذرماه 1397 با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با کمک روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت. طی تحلیل های صورت گرفته از 25 مصاحبه انجام شده، مقوله هسته با عنوان«فرزندآوری، دوگانه انگاری مخاطره و اطمینان» حاصل شده که از دو مقوله اصلی شامل تأملات معنا بخش و اطمینان آفرین و مخاطرات فرزندآوری احصاء شده است. یافته ها بیانگر آنست که به رغم اطلاع و توجه زنان به مخاطرات فرزندآوری، آن را مایه اطمینان، خیر و برک تو دارای ارزش خانوادگی و مذهبی می دانند. این رویکرد و درک افراد از فرزندآوری تاکنون مانع از تمایل آنها به سمت بی فرزندی، تک فرزندی و باروری پایین شده است. با این حال تداوم این وضعیت ارتباط زیادی به بستر اقتصادی اجتماعی کشور و استان دارد و اتخاذ سیاست ها و حمایتهای دولت از زوجین جوان و خانواده و تسهیل شرایط ازدواج و فرزندآوری تضمین کننده تداوم این شرایط خواهد بود.
۲۷.

نوع باور مردان به اشتغال زنان؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتغال زنان مردانگی باور مشروط خانواده شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
اشتغال زنان یکی از موضوعات مهم اجتماعی و فرهنگی است که هم چنان با موانع و چالش هایی مواجه است. یکی از مهم ترین مؤلفه ها در این زمینه نوع نگاه مردان به اشتغال زنان است که هدف پژوهش حاضر، واکاوی این نوع نگاه در بین مردان یزدی است. مطالعه در سال 1398 در شهر یزد انجام شد و روش مطالعه، نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین است. با معیار اشباع داده ها و رعایت اخلاق پژوهش، 21 مرد به روش نمونه گیری هدفمند و نظری و با مصاحبه نیمه ساختاریافته وارد مطالعه شدند. تحلیل داده ها با کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد، که درنهایت منجر به استخراج 38 مفهوم، 7 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته ای شد. مقوله های اصلی پژوهش شامل: عوامل علّی (جامعه پذیری سنتی، ساختارهای نابرابر جنسیتی)، عوامل زمینه ای (بسترهای تسهیل کننده پذیرش اشتغال، تناسب و زنانه شدن محیط و شرایط کاری)، عامل مداخله گر (بازتعریف ارزشی شغل زنان)، استراتژی ها (کنش سازگارانه و ناسازگارانه با پذیرش شغل زن) و پیامدها (فرصت ها و تهدیدهای پذیرش اشتغال زن)، می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که با وجود تغییرات وسیع اجتماعی، بیشتر مشارکت کنندگان، شغل زنان را همراه با دغدغه های اجتماعی مورد پذیرش دارند. این پذیرش که در مطالعه حاضر تحت عنوان مقوله هسته باور مشروط برساخت گردید از یک سو به زمینه های اجتماعی و فرهنگی و از سوی دیگر به ماهیت شغل و بستری که زن در آن مشغول است مربوط است؛ لذا، باور مشروط، زنان را در محدوده های شغلی خاصی تعریف می کند، که ضمن توجه به مؤلفه های فرهنگی جامعه، نقش های اصلی زنان در خانواده را تحت الشعاع قرار ندهد. سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی در جهت توزیع و بسط مشاغل زنانه مرتبط با بسترهای اجتماعی و فرهنگی از یک سو و حفظ کیان خانواده ازسوی دیگر پیشنهاد می گردد. 
۲۸.

مدل سیستمی عرضه نیروی کار در ایران: مطالعه ای با رویکرد پویایی شناسی کیفی سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازار کار عرضه نیروی کار درصد مشارکت نیروی کار پویایی شناسی کیفی سیستم ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۱
نیروی انسانی، یکی از مهم ترین عوامل تولید است که نقش مؤثری در رشد و توسعه اقتصادی کشور دارد. بازار نیروی انسانی در مقایسه با سایر بازارها از حساسیت بیشتری برخوردار است؛ به دلیل اینکه علاوه بر تأثیرپذیری از عوامل اقتصادی از عوامل اجتماعی و جمعیتی نیز تأثیر می پذیرد. در این پژوهش با تدوین مدل سیستمی برمبنای روش پویایی شناسی کیفی سیستم، به مطالعه تعیین کننده های عرضه نیروی کار در ایران پرداخته شد. این روش به سیاست گذاران کمک می کند تا با جامع نگری و وابسته دیدن حوزه های بعضا متفاوت، به شناخت عمیقی از پیچیدگی ها و تأخیرات موجود در سیستم برسند. شاخص درصد مشارکت نیروی کار به عنوان نسبت جمعیت در سن کار یک کشور که مشغول فعالیت (شاغل یا بیکار) در بازار کار هستند، نشانه ای از عرضه نسبی نیروی کار است. از این رو با استفاده از نظرات خبرگان حوزه بازار کار و همچنین مرور پژوهش های پیشین، عوامل جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت نیروی کار شناسایی شد که عبارتند از: ازدواج و باروری، مباحث مربوط به بازنشستگی، مهاجرت، رشد اقتصادی، فرصت های شغلی ایجاد شده، اشتغال ناقص و چندشغله بودن و سرمایه انسانی. با در نظر داشتن این که در مدل کیفی با ایجاد تغییر در رفتار سیستم می توان به عملکرد بهینه دست یافت؛ بر اساس مدل سیستمی مطالعه حاضر با افزایش تولید ناخالص داخلی و به تبع آن افزایش فرصت های شغلی، احتمال پیدا کردن شغل در کشور افزایش و مهاجرتهای خارجی کاهش می یابد. این مسیر به همراه افزایش سن بازنشستگی و همچنین کاهش فساد که مسیر رشد اقتصادی را با موانع زیادی مواجه می سازد می تواند به افزایش عرضه نیروی کار بینجامد. 
۲۹.

برآورد سطح و الگوی سنی باروری در افغانستان: ارزیابی و تحلیل داده های پیمایش جمعیت و سلامت سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میزان باروری کل باروری نکاحی نسبت توالی زنده زایی پیمایش جمعیت و سلامت افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۶۷
افغانستان کشوری است که به دلیل ناامنی و بی ثباتی سیاسی و نبود داده های جمعیتی مناسب، وضعیت باروری و سایر جنبه های جمعیتی آن کم تر بررسی شده است. هدف از این مطالعه،  برآورد شاخص های باروری افغانستان با بهره گیری از روش های مختلف است. برای این منظور، داده های پیمایش جمعیت و سلامت افغانستان در سال 2015 مورد استفاده و تحلیل قرار گرفته است. با به کارگیری تکنیک غیرمستقیم براس و رله، میزان باروری کل افغانستان در سال مذکور به ترتیب، 5.0 و 5.4 فرزند و با به کارگیری روش مستقیم، معادل 5.0 فرزند به ازای هر زن برآورد گردید.  میزان باروری نکاحی براساس سن 7.1 فرزند و براساس رتبه 7.0 فرزند به ازای هر زن و به همین ترتیب میزان باروری تجمعی با روش نسبت توالی زنده زایی 7.2 فرزند به دست آمد. براساس مقادیر نسبت های توالی زنده زایی 90 درصد زنان 49-45 ساله در افغانستان در سال 2015 حداقل 5.0 فرزند داشته اند. همچنین 77 درصد از زنان در این گروه سنی که 7.0 فرزند داشته اند، برای داشتن فرزند هشتم پیش رفته اند. یافته ها حاکی از آن است که داده های پیمایش سلامت و جمعیت 2015 به عنوان یک منبع داده ای در دسترس می تواند بادقت نسبی، شواهدی از سطح و الگوهای سنی باروری افغانستان ارائه دهد.
۳۰.

برنامه سازی رسانه ای برای سالمندان: مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطب پژوهی نیازسنجی سالمندان برنامه سازی رسانه ای سالمندان شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۴
رسانه به عنوان عضوی تأثیرگذار در تمامی عرصه های زندگی افراد جامعه نقشی انکار ناپذیر دارد، در این میان سالمندان نیازمند نگاه خاص رسانه هستند. هدف این پژوهش مخاطب پژوهی سالمندان یزدی است. در این پژوهش راستا تلاش شد تا ضمن آشنایی با وضعیت گذران زندگی سالمندان یزدی و آگاهی از انتظارات و توقعات آنان، در خصوص برنامه سازی رسانه ای پیشنهاداتی ارائه شود. جهت جمع آوری داده های پژوهش از طرح تحقیق کیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان 10 نفر از خبرگان و کارشناسان حوزه رسانه و سالمندی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. داده ها طی یک دوره 3 ماه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با کمک روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت . طی تحلیل های صورت گرفته 100 مفهوم در قالب 21 زیرمقوله و 10 مقوله اصلی که شامل: زندگی نازیسته، اهمیت نیازهای مادی و حمایتی، رسالت صداوسیما در قبال سالمندان، پخش برنامه اثرگذار و مفرح در دوران بحران، استراتژی های خلاقانه و تعاملی ساخت برنامه، زمانبندی مناسب پخش برنامه، برنامه سازی جنسیت محور برای سالمندان، برنامه سازی سن محور برای سالمندان، برنامه سازی برای سالمندان غیربومی، برنامه سازی مشوق سالمندی فعال بود استخراج شد. در راستای حفظ مخاطب به عنوان یکی از اهداف اصلی صدا و سیما، پیشنهاد می شود همزمان با شناسایی گروهه ای مختلف سنی و جنسی سالمندان و توجه به ویژگی های هر گروه، ضمن ارزش قائل شدن به خواست مخاطب سالمند و علاقه مندی های او، ذائقه سازی در مخاطب به صورت بسیار تدریجی و غیرمستقیم صورت گیرد.
۳۱.

مهاجرت و مسئله ذره ای شدن، مطالعه ای کیفی در میان زنان مهاجر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان مهاجر مهاجرت شخصی سازی ذره ای شدن شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۰
مسئله پیوندیابی در بین مهاجران، همیشه مهم بوده است. سازگاری مهاجران در جامعه میزبان، منوط به کیفیت پیوندیابی آنهاست؛ اما مهاجرانی که وارد مقصد می شوند، تا حد زیادی به جای پیوند با جامعه میزبان، به سمت ذره ای شدن (اتمیزه شدن) گرایش می یابند و معمولاً در حواشی اسیر می شوند. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی چگونگی فرآیند ذره ای شدن زنان مهاجر بوده است. روش پژوهش، کیفی و از نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. نتایج نشان داد آغاز فرآیند ذره ای شدن زنان مهاجر، خودخواسته و در راستای واماندگی آنان در زادگاه، در ابعاد مختلف از جمله رنج های فزاینده پایدار، زیست بحرانی در زادگاه و گسست اعتماد بر اثر شرایط بی ثبات کننده مبدأ رخ می دهد. آنان در فرآیند شرایط سخت یاد شده به نوعی واگرایی از مبدأ می رسند و برای بازسازی دوباره زندگی و شخصی سازی آن در جهت آرامش و بهره وری بیشتر، به بازتعریف شبکه اجتماعی خود در پیوند با مقصد دست می زنند. از سوی دیگر، زنان مهاجر با ورود به مقصد و مواجهه با عواملی چون ناپذیرش گری فرهنگی شهر جدید، چرخه ناتوانی اقتصادی و سبک زندگی انزواطلب شهری، ناخواسته مجبور می شوند ارتباطات خود را سود محور کنند. نتیجه روند طی شده، خلاصه شدن روابط آنان در دایره ای از روابط اجتماعی تعریف شده، سودمند و مطمئن است که بر حسب شرایط سیال وار تجدید، بسط یا تحدید می شود.
۳۲.

کاوش کیفیت مقصد در میان ذهنیت زنان حاشیه نشین مهاجر شهر یزد، یک مطالعه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان مهاجر مقصد مهاجرتی هزینه و فایده مطلوبیت شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۱
هدف: تغییر همیشه اصل اساسی زندگی بشر بوده است. قلب جامعه مدرن، تغییر و ارتباط است. فرایند توسعه، تغییر در مبدأها و مقاصد را تسهیل کرده است. مهاجرت یکی از پیامدهای اصلی این وضعیت است. دراین میان، زنان در سال های اخیر هر چه بیشتر به گردونه مهاجرت وارد شده اند و مهاجرت ها سمت و سوی زنانه به خود گرفته است. نظریه های کلاسیک رابطه ای خطی از دافعه تا جاذبه را ترسیم می کردند ؛ اما به نظر می رسد ارزیابی از مقصد و زندگی از دید یک زن مهاجر، پیچیدگی های خاص خود را دارا است. درواقع هدف پژوهش حاضر واکاوی این فرآیند بوده است.روش: با استفاده از روش نظریه زمینه ای سیستماتیک، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.یافته ها: بر پایه یافته های پژوهش؛ 384 مفهوم، 77 مقوله فرعی، 14 مقوله اصلی و در نهایت مقوله مرکزی دل ربایی مقصد استخراج گردید. به طورکلی نتایج نشان داد که زندگی در شهرهای کوچک و در حال توسعه مطلوبیت بیشتری برای زنان مهاجر دارد. آنها در این شهرها مطلوبیت بیشتری به لحاظ شغلی، حفظ امنیت و ... پیدا می کنند. فرآیندی که در شهرهای بزرگ تا حد زیادی رنگ می بازد و مطلوبیت خود را از دست می دهد؛ اما این ارزیابی هیچوقت دائمی نیست و زن مهاجر به طور پیوسته در مورد واقعیت های زندگی خود بازاندیشی می کند. در نتیجه با توجه به این امر که تصمیم به مهاجرت بر اساس هزینه-فایده بوده و هیچ بستری دارای مطلوبیت کامل نیست، برای دستیابی به درک عمیق و دیدی وسیع تر در حوزه مهاجرت زنان به ویژه شرایط زندگی در مقصد و میزان مطلوبیت یا آسیب حاصل از مهاجرت برای زنان، تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
۳۳.

ناپایداری پایدار؛ روایتی زنانه از موج های مهاجرتی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهاجرت داخلی مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست ناکارآمدی سیاست ها روایت زنانه شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۱
اهداف: کشور ایران در چند دهه اخیر مهاجرت های داخلی گسترده ای را تجربه کرده و این روند مهاجرتی در بعد بین استانی همچنان در حال افزایش است. این مهاجرت ها با چالش های وسیعی در مناطق کشور همراه بوده است. از این رو پژوهش حاضر به دنبال روایتی زنانه از موج های مهاجرتی است. موج هایی که به واسطه ناپایداری دوسویه در مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر شکل می گیرند. روش مطالعه: روش پژوهش حاضر، کیفی و از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدکذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر از وجود ناپایداری پایدار در چرخه مهاجرت داخلی کشور خبر می دهد. بسترهای مهاجرفرست بر اثر ناکارآمدی سیاست های منطقه ای با ناپایداری گسترده روبه رو بوده که زمینه ساز مهاجرت های وسیع گروهی از این مناطق شده است. از سوی دیگر ناکارآمدی سیاست ها در مناطق مهاجرپذیر در جذب درست و متناسب جمعیت مهاجر سبب برهم خوردن تعادل بین جمعیت و منابع شده و بسترهای این مناطق نیز با ناپایداری های شدید در ابعاد گوناگون مواجه کرده است. نتیجه گیری: عدم توجه به ناپایداری برخاسته از مهاجرت های کنترل نشده و فقدان مداخله به هنگام و مناسب دولت سبب شگل گیری موج جدید مهاجرت از مناطق مهاجرپذیر می شود و این مناطق را به بسترهای جدید مهاجرفرست تبدیل می کند که در این مسیر اولویت با افراد با سرمایه های انسانی و اقتصادی بیشتر جهت حرکت به سوی کلان شهرهای توسعه یافته تر است. از این رو این مسیر نیازمند رصد دقیق تر و مدیریت و سیاست گذاری کارآمدتر است.
۳۴.

بازآفرینی هویت مردانگی و کسب مقبولیت اجتماعی در فرآیند ازدواج مجدد مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق ازدواج مجدد بحران هویتی مردان شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶
طلاق فرآیندی چالش زا است که در ابعاد گوناگون روانی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش شناسایی و واکاوی فرآیند شکل گیری ازدواج مجدد در مردان و تفاسیر آنان از دلایل و زمینه های ازدواج مجدد پس از طلاق است که به صورت کیفی و با روش نظریه زمینه ای اجرا شده است. 15 نفر از مردان ساکن شهر اصفهان که دارای تجربه طلاق بوده و پس از آن مجدداً ازدواج کرده بودند به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری و به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. مقوله هسته «بحران هویت فردی و اجتماعی» است که از ترکیب 19 مقوله اصلی به دست آمد. به عبارتی، مردان پس از طلاق با چالش های هویتی در بُعد فردی و اجتماعی مواجه می شوند که این امر شرایط و زمینه های ازدواج مجدد را برای آنان فراهم می کند. یافته ها نشان داد که مردان پس از طلاق به دلیل انتظارات هنجاری_ارزشی و ساختارهای جنسیتی موجود در جامعه، خود را در جهت خلاف وضعیت به هنجار می دیدند. به دنبال این واقعه و چالش های ایجادشده در بُعد فردی و جمعی هویت، ازدواج مجدد به عنوان راه حلی کارآمد برای بازآفرینی هویت مردانگی و برخورداری از مقبولیت دوباره اجتماعی اتخاذ شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان