جمال محمدی

جمال محمدی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری، گروه حسابداری واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۵۶ مورد از کل ۱۵۶ مورد.
۱۴۱.

منازعۀ معنا در میدان گردشگری (مورد مطالعه: گردشگران شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بقایای ایستارهای زمان جنگ شبح قومیت پیش انگاشت های تاریخی تغییر نگرش و انتظارات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
گردشگری از جمله پدیده هایی است که از دیرباز بخشی از حیات اجتماعی آدمیان بوده است. باوجود تفاسیر متعدد گردشگران از کنش گردشگری و مکان های توریستی، ایماژها و تصوراتِ قبلی پیش از مواجهه با واقعیت مکانی و فرهنگی اذهانِ گردشگران را شکل می دهد. پژوهش حاضر درصدد است تا با کاربست مفاهیم و روش های کیفی ایماژها، تصورات، پیش پنداشت ها و انگاره های ذهنی گردشگرانی که در بهار 95 به شهر سنندج سفر کرده اند را فهم و تفسیر کند. به همین منظور داده های این مطالعه طی مصاحبه های عمیق با این گردشگران گردآوری شده است. با استفاده از روش نمونه گیری با حداکثر تنوع 26 نفر از مطلعین کلیدی انتخاب شدند. درنهایت داده های گردآوری شده در قالب 85 خرده مقوله و 20 مقوله محوری و یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شده اند. نتایج مصاحبه با گردشگرانی که خارج از استان کردستان به سنندج سفر کرده اند نشان داد که «بقایای ایستارهای زمان جنگ»، «تبلیغات مذهبیِ ناقص» و «جهت دهی های سردرگم کننده» نقشی کلیدی در شکل دهی اذهان گردشگران دارند. هم چنین عواملی مثل «شبح قومیت» و «پیش انگاشت های تاریخی» و «تعامل های مخدوش» درمقام شرایط مداخله گر عمل می کنند. لذا گردشگرانی که به شهر سنندج سفر می کنند معمولاً واقعیت های عینی و نمادینی نظیر «تعامل های بی روح»، «ترحم نسبت به بومیان»، «مصالحه تاکتیکی»، «احساس تغییرناپذیر بودن جامعه مقصد» و «درهم تنیدگی زیست بوم و سنت ها» را تجربه می کنند. مسافرت آن ها به این منطقه، بنا به تفسیر خودشان، واجد پیامدهایی مثل «تغییر نگرش و انتظارات»، «تسهیل تعامل»، «دگردیسی ایستارها» و «کم رنگ شدن مرزها» است. مقوله هسته ای که از دل تحلیل همه این مقولات حاصل می شود و به مدد آن می توان فرایند گردشگری به شهر سنندج را قرائت کرد «گردشگری به مثابه قلمرو مبادله و منازعه معنا» است.
۱۴۲.

تحلیلی بر وضعیت محلات شهری اردبیل از نگاه ساکنین با گریزی بر محله مطلوب در شهر ایرانی – اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله محله مطلوب تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره شهر ایرانی- اسلامی شهر اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف اصلی تحقیق بررسی میزان رضایت ساکنین از وضعیت موجود محلات شش گانه شهر اردبیل و ارایه راهکارهای رسیدن به محله مطلوب متناسب با هویت و فرهنگ ساکنین در شهرهای ایرانی (بویژه شهر اردبیل) است، از این رو روش تحقیق در مطالعه پیش رو بر اساس هدف، «کاربردی» و بر اساس روش مطالعه آن، «توصیفی» و نحوه گردآوری داده ها، «پیمایشی و میدانی» است که خروجی آن می تواند کاربردی باشد. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران و با ضریب اطمینان 95 درصد و همچنین با در نظر گرفتن فرضیه حداکثر ناهمگنی (5/0p=q=) 380 نفر برآورد گردیده است. ابتدا به منظور مقایسه محلات نسبت به همدیگر در زمینه ابعاد مختلف پژوهش از روش تشابه به گزینه ایده آل فازی استفاده شد و در نهایت برای ترکیب نتایج و نشان-دادن یک دید کلی از وضعیت محلات در تمامی ابعاد از روش لکسیکوگراف ترتیبی استفاده گردید که بدین منظور برای وزن دادن به ابعاد پژوهش، از روش سلسله مراتب فازی استفاده شده است. برای ارایه آمار توصیفی پژوهش نیز از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نقش الگوهای اسلامی در شهرسازی مدرن شهر اردبیل را ضعیف برآورد کرده که برای تحقق شهرسازی منسجم با ساختار محله ای و بومی سازی الگوهای مدرن شهرسازی مطابق با اصول اسلامی متکی بر برخی اصول است که اساسی ترین آن شکل گیری شهر از پایین به گونه ای طبیعی است (و نه از بالا به شکل مصنوعی) تا شهروندان بتوانند هویت خود را در شهرشان باز یابند و نیازهای خود را با ارگان های دولتی مرتبط مطرح و برطرف سازند.
۱۴۳.

تحلیل کیفی بسترها، دلایل و پیامد های گردشگری به شیوه ی نظریه ی زمینه ای (مطالعه ی موردی: گردشگران شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعامل فرهنگی توانش ارتباطی تجربه ی زیسته گفتمان امنیت شیوه های قومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۳
پژوهش حاضر تلاشی است برای مطالعه ی کیفی بسترها/ موانع، دلایل و پیامد های گردشگری با تأکید بر گردشگران داخلی شهر سنندج. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریه زمینه ای استفاده شده است. میدان مطالعه، کل گردشگران داخلی ای است که در بهار و تابستان 1392 از شهر سنندج دیدن کرده اند. نمونه گیری تحقیق به شیوه نمونه گیری نظری-هدفمند است، بدین معنا که در انتخاب  مصاحبه شوندگان دو ملاک «رسیدن به نقطه اشباع نظری» و «تنوع» مبنای کار بوده اند. نتایج نشان می دهد که پدیده گردشگری در شهر سنندج به دلیل وجود برخی زمینه های عینی/ساختاری (جاذبه های طبیعی، بازارهای مرزی) و نیز بسترهای فرهنگی/ تعاملی (میراث تاریخی متفاوت، فرهنگِ بومیِ پذیرنده) از قابلیت توسعه بالایی برخوردار است، اما درعین حال با یک سری موانع روبرو است، هم موانع توسعه ای/ ساختاری (ضعف زیرساخت های ارتباطی، نقص سازوکارهای فنی و مدیریتی، مهیا نبودن امکانات جذب گردشگر) و هم موانع ذهنی (سیطره گفتمان امنیت). هم چنین یافته ها حاکی از آن است که گردشگران بنا به دلایل و انگیزه های مختلفی به شهر سنندج سفر می کنند که از انگیزه های رهایی بخشی (گذراندن اوقات فراغت، سفر/ تفریح خانوادگی، طبیعت گردی) و انگیزه های تعاملی (آشنایی با ویژگی های فرهنگی/قومی، ایران گردی) تا انگیزه ها و دلایل ابزاری (خرید کالاهای خارجی) را دربر می گیرد. و نیز این که از نگاه گردشگران، پدیده گردشگری می تواند واجد پیامدها و نتایجی فرهنگی (گسترش تعاملات بین قومی، رشد توانش های ارتباطی، تقویت گفتگوی من/ دیگری)، سیاسی (امکان تحقق مطالبات قومی، تقویت همبستگی ملی)، اقتصادی (ایجاد اشتغال در بخش گردشگری، ارتقای استانداردهای زندگی، توسعه زیرساخت های صنعتی و ارتباطاتی) و زیست محیطی (محافظت از منابع طبیعی، افزایش آگاهی های زیست محیطی، بهبود مدیریت ضایعات) برای شهر سنندج و کل منطقه باشد.
۱۴۴.

شناسایی پیشران ها و کنشگران مؤثر در تبدیل اصفهان به جهان شهراسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهانشهر اسلامی کنشگران اصفهان پیشران های توسعه مدل مکتور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
جهانشهرها پدیده ای نوظهور می باشند که در متن اقتصاد کشورها به عنوان مکان های پیوند دهنده شبکه اقتصاد جهانی عمل می کنند. در این مقاله نخست، به شناسایی پیشران های کلیدی و کنشگران اصلی در تبدیل اصفهان به جهانشهر اسلامی با رویکرد آینده پژوهی می پردازد. جهت این منظور به بررسی مهم ترین عوامل موثر بر مطرح شدن شهر اصفهان به عنوان یک شهر اسلامی در سطح جهانی و شناخت سازمان های اصلی به عنوان بازیگران و کنشگران کلیدی در تبدیل اصفهان به جهانشهر، به روش آینده نگری می پردازد. پژوهش مورد نظر ازلحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی- تحلیلی است و از تکنیک پویش محیطی و دلفی و تحلیل ساختاری در نرم افزار میک مک و مدل مکتور برای تحلیل داده های نهایی استفاده شده است. بر اساس منابع بدست آمده 51 متغیر جهت شناسایی پیشران های کلیدی در تبدیل شهر اصفهان به جهانشهر اسلامی بدست آمد. متغیرها بر اساس سطح تاثیرگذاری دسته بندی و در نرم افزار میک مک جهت محاسبات ماتریس تحلیل اثرات متقاطع جایگذاری گردید. بر این اساس تعداد 16 پیشران کلیدی به دست آمد. در بخش دوم بر اساس یافته های بدست آمده از بخش نخست و نتایج به دست آمده از نظر کارشناسان، 6 کنشگر اصلی شناسایی و در نرم افزار مکتور وارد گردید، بر اساس داده های استخراج شده بیشترین نقش در میان کنشگران تاثیر گذار در تبدیل اصفهان به جهانشهر اسلامی وزارت راه و شهرسازی به میزان 29 درصد و وزارت اقتصاد و وزارت علوم به میزان 15 درصد بوده است.
۱۴۵.

رتبه بندی مناطق شهراصفهان از لحاظ شاخص های فرهنگی براساس تصمیم گیری چندشاخصه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تصمیم گیری چندشاخصه شاخص های فرهنگی توسعه فرهنگی مناطق شهر اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
مقدمه: خدمات فرهنگی یکی از ارکان اصلی توسعه محسوب می شوند. برای تعدیل در پراکنش شاخص های توسعه، برنامه ریزی جامع توسعه پذیری مناطق با هدف ارائه الگوی مناسب برای توزیع متعادل خدمات، جمعیت و سکونت گاه ها (تعادل فضایی) ضرورت می یابد. در این راستا هدف از این مقاله بررسی چگونگی یا نحوه برخورداری مناطق شهر اصفهان از لحاظ شاخص های فرهنگی، به منظور دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای است به طوری که که دستیابی به الگو واره توسعه پایدار نیازمند تعادل در توزیع شاخص های خدماتی، اقتصادی، فرهنگی، برنامه ریزی و... می باشد. روش: با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی کمی و تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش، مناطق چهارده گانه شهر اصفهان را شامل می شود که براساس 35 شاخص رتبه بندی شده اند. از این جهت شاخص های مورد مطالعه با استفاده از مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و از روش تصمیم گیری چند شاخصه مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت با بهره گیری از GIS نقشه سطوح توسعه مناطق در پنج سطح ترسیم گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های فرهنگی در مناطق شهری اصفهان به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین مناطق شهری اصفهان از نظر توسعه خدمات فرهنگی ملاحظه می شود. مناطق یک و چهارده به ترتیب در بالاترین و پایین ترین سطح قرار گرفته اند. بحث: نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که بین مناطق شهری اصفهان از نظر برخورداری از فضاها و امکانات فرهنگی تفاوت چشمگیری وجود دارد. به طوری که مناطق 13، 10، 7 و 14 با میانگین ضریب اولویت 04/0 در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند و اولین اولویت توسعه را به خود اختصاص داده اند. و مناطق 1 و 3 با میانگین ضریب اولویت 61/0 در بالاترین سطح برخورداری، آخرین اولویت توسعه را شامل می شوند
۱۴۶.

تحلیلی بر سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در تحقق مشارکت اجتماعی و توانمندسازی مدیریت شهری: مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری اطلاعات و ارتباطات مشارکت اجتماعی و توانمند سازی مدیریت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۶
امروزه یکی از تئوری های جدید شهری مورد توجه سیاستمدران علوم شهری استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح شهرها می باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در تحقق مشارکت اجتماعی و توانمندسازی مدیریت شهری است، نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه اسنادی و پیمایشی است. که جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش جهت سنجش فاوا از ساکنان منطقه 6 شهر اصفهان، با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر برآورد گردید و نهایتاَ حدود 400 پرسشنامه از شهروندان و سازمانها تهیه شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد. بین سواد اطلاعاتی و پذیرش مظاهر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عنایت به 001/0Sig= رابطه معنا داری وجود دارد. دسترسی به امکانات فاوا در محل کار در سطحی مناسب ولی در محل سکونت چندان مطلوب نیست و شهروندان برای انجام امور روزمره بیشتر با مراجعات حضوری انجام می دهند. هر چه میزان رضایت شهروندان از خدمات رسانی مدیران شهری بیشتر باشد میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری افزایش می یابد، با عنایت به 000/0Sig= بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و سطح مشارکت شهروندان در مدیریت شهری رابطه معناداری وجود دارد. بین میزان مشارکت اجتماعی و توانمندسازی مدیریت شهری رابطه وجود دارد، که در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعه این فناوری در جوامع شهری ارایه شده است.
۱۴۷.

پدیدارشناسی تجربۀ گردشگران اماکن مذهبی (مورد مطالعه: اماکن زیارتی شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری مذهبی زیارت پدیدارشناسی تسلی الزام اخلاقی تجربه استعلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
تلاش این جستار تأملی پدیدارشناختی در تجربه های افرادی است که به قصد زیارت بارگاه امام زاده مهدی و امام زاده باقر به شهرستان هرسین در استان کرمانشاه سفر می کنند. تأمل در کم و کیف سفر این زائران مبین آن است که آنها سفرشان را ذیل وجه خاصی از گردشگری مذهبی معنا و دسته بندی می کنند. در این تحقیق، ضمن اتکاء بر مفاهیم و ادبیات گردشگری مذهبی، خاصه بر نظریه ابعاد دینداریِ گلارک و استارک، کوشش شده است تا سویه های معناساز، تمهیدات موجه ساز و آثار عملی تجربه سفرهای زیارتی تفسیر شود. برای این تفسیر به رویکرد پدیدارشناختی تکیه شده است. محققان ضمن حضور در این دو بارگاه به مشاهده مستقیم مناسک، آداب، قواعد و شعایر حاکم بر عمل زیارتِ زائران پرداخته اند و برای درک ژرف نگرانه رفتارها و تجربه های زیارتیِ آنها با تعدادی از آنها به شیوه ای هدفمند و با ملاک اشباع نظری مصاحبه عمیق کرده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از نگاه زائران، زیارت در بُعد عملی به معنای مشارکت در برخی مناسک فردی و جمعی است؛ در بُعد معرفتی به افزایش آگاهی مذهبیِ آنها (مثلاً دانستن شجره طیبه امام زاده) می انجامد؛ در بُعد اعتقادی، مسیر توسل آنها به «شفیع» و دستیابی شان به نعمات دنیوی و پاداش های اخروی را هموار می کند؛ در بُعد تجربی، تسلی، تسکین و آرامشِ قلب همراه با حسی از خضوع و خشوع را برای شان به ارمغان می آورد؛ و در بُعد پیامدی، نوعی الزام اخلاقی و پایبندی اجتماعی را در زندگی آنها ایجاد می کند. زائران به عنوان افرادی که از مبداء های گوناگون به قصد رسیدن به مقصد خاص و مقدسی دست به مسافرت می زنند کل این مسیر را به میانجی مضامین و ایماژهای استعلایی معنا و تجربه می کنند.
۱۴۸.

تحلیل و ارزیابی توزیع و توسعه پایدار فضاهای سبز درون شهری؛ نمونه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی توسعه پایدار پارک و فضای سبز شهری سرانه شهر میاندوآب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
در عصر حاضر اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعه شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. تأثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع انکار ناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه آن از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری محسوب می شود. شهر در حال توسعه میاندوآب با جمعیتی در حدود 120 هزار نفر در جنوب استان آذربایجان غربی، با توجه به توان بالای محیطی و موقع ممتاز چهار راهی در سال های اخیر از جمعیت پذیری و رشد کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است. تبعات چنین رشد سریعی را می توان در توسعه فیزیکی ناموزون شهر، تخریب تدریجی محیط زیست شهری، تغییر کاربری باغات و اراضی کشاورزی پیرامون شهر مشاهده کرد. از این رو تحلیل و بررسی کاربری فضای سبز و سرانه آن در شهر میاندوآب و ارائه پیشنهادهای مناسب در جهت تعادل بخشی به ساختار کالبدی و اجتماعی شهر از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آمار و اطلاعات مختلف مربوط دو دوره زمانی 1380 و 1390 انجام پذیرفته است، نشان می دهد که برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی ارائه شده برای کاربری فضای سبز شهری و علی رغم توان بالای محیطی، شهر میاندوآب در این زمینه با کمبودهای بنیادین مواجه است و طی یک دهه گذشته همزمان با افزایش نسبی سرانه فضای سبز شهری، اختلاف بین نواحی در برخورداری از این فضاها نیز به نحو چشم گیری افزایش یافته و عدم تعادل موجود در توزیع فضایی پارک های شهری، شدیدتر شده است. در نهایت با استفاده از یک مدل مطلوب و با در نظر گرفتن توان ها و نیازمندی های محیطی و اجتماعی شهر سرانه مناسبی برای شهر میاندوآب پیشنهاد شده است.
۱۴۹.

فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در کاهش تقاضای سفرهای شهری؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری اطلاعات و ارتباطات ترافیک سفر شهر الکترونیک شهر شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
کشور ایران با افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ مواجه است. با پیچیده تر شدن مسائل و مشکلات شهری، از جمله گسترش کالبدی آن ها تقاضا برای سفرهای درون و برون شهری را با مشکلات متعددی روبرو ساخته است. برای پاسخگویی به این مشکل توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات مورد توجه قرار گرفته است. در جهان امروز، اطلاعات عامل اصلی و زیربنایی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها محسوب می شود. به عبارت بهتر امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه در جهان مطرح شده و دستاوردهای ناشی از آن نیز آنچنان با زندگی مردم عجین شده که روی گردانی و بی توجهی به آن، اختلال عظیمی را در نظم جامعه بوجود می آورد. شهر شیراز نیز یکی از شهرهایی است که با رشد سریع جمعیت، ورود گسترده و انبوه وسایط نقلیه ارتباطی به شبکه حمل ونقل و نیز ضعف ساختار شبکه های دسترسی وارتباطی و همچنین پائین بودن سطح فرهنگ استفاده از وسایط نقلیه عمومی مواجه است. بنابراین به منظور حل مشکلات و معضلات بوجود آمده این پژوهش درصدد ارزیابی کاربرد موثر فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای کاهش تقاضای سفرهای شهری می باشد. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام پژوهش اسنادی، و پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای EXCEL وSPSS و جهت ترسیم موقعیت فضایی شهر شیراز از نرم افزار ARC VIEW استفاده شده است. در پایان این پژوهش مشخص گردید که زیرساخت های ICT در سطح شهر شیراز از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده و همچنین بین سطح سواد و آگاهی شهروندان با کاهش تقاضای سفرهای شهری رابطه وجود دارد، به علاوه ضعف زیر ساخت های فرهنگی و آموزشی در کاهش موفقیت راهبردهای فناوری اطلاعات در این شهر موثر بوده است.
۱۵۰.

پدیدارشناسی دلالت های زنانگی در میان زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار تجربه زیسته از زمان زیست متعارض تناقض ارتباطی انزوای تدریجی دلالت های زنانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۵
پژوهش حاضر باهدف بررسی پدیدارشناسی دلالت های زنانگی و فهم و تفسیر زنان سرپرست خانوار از زنانگی ، به روش پدیدارشناسی ماکس وان مَنِن انجام شد. زنانگی، در رویکرد نظری پژوهش، معادل اجرای بدن مند نقش ها، رفتارها و خصایلی است که در شرایط نابرابری جنسیتی، به شیوه ای گفتمانی، تولید و به تدریج مسلط می شود. در پژوهش حاضر بازنمودهای ادراک زنان سرپرست خانوار از این زنانگی مسلط، در چهار حوزه روابط اجتماعی، فضای کنش، زمان زیسته و بدن زیسته بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانواده های زن سرپرست شهرستان بهار بود که تعداد 23 نفر از ایشان به شیوه هدفمند از نوع ملاکی با بیشینه پراکنش، برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق فردی تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه ها جمع آوری و به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که زنان سرپرست خانوار در حوزه روابط اجتماعی، واقعیت هایی مثل ایفای نقش های متعارض، انزوای تدریجی، بیگانگی از خود، چندچهره گی و تناقض ارتباطی را تجربه می کنند. همچنین مهم ترین مؤلفه های فضای کنشی که در آن زیست می کنند عبارتند از: احساس ناامنی، دلزدگی از محیط، بی اعتمادی به دیگری، سیطره کلیشه های جنسیتی و تضاد زندگی خصوصی و عمومی. براین اساس، تجربه زیسته این زنان از زمان، متضمن عناصری همچون ملال، زمان پریشی، گسیختگی زمان و گذر کُند زمان است. در چنین وضعیتی آنها بدن خود را در چارچوب مقولاتی مانند بدن به مثابه ابزار کار، بدن به مثابه طعمه جنسی، شرم بدنی، بدن آگاهی وارونه و بدن به منزله سرمایه، درک و تفسیر می کنند. بنابراین، می توان گفت که مؤلفه های این چهار حوزه در زندگی روزمره زنان سرپرست خانوار پیوندی متقابل با هم دارند که زنان سرپرست خانوار را به سوی پذیرش زنانگیِ مسلط سوق می دهد. زیست متعارض و هویت پرتناقض این زنان در جامعه مردسالار بیش از آنکه باعث شکل گیری خودآیینی و خودپنداره قوی زنانه در ایشان شود، سبب واپس روی آنها به سمت درونی سازی خصایل و رفتارهایی که به طور سنتی برچسب زنانه خورده اند، می شود.
۱۵۱.

منطق چند روایتی/ تک روایتی در تولیدات رسانه ای (مورد مطالعه: مجموعه های تلویزیونی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تک روایتی/ چندروایتی روایت داستان مخاطب تولید رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی منطق چندروایتی/ تک روایتی در تولیدات رسانه ای است که به طور خاص ژانر مجموعه های تلویزیونی برای مطالعه انتخاب شده است. به لحاظ نظری، از آرای میخاییل باختین، رولان بارت و ژیل دلوز برای مفهوم پردازی دوگانه تک روایتی/ چندروایتی بودن متن استفاده شده است و به لحاظ روشی، تحلیل محتوای کیفی به کار رفته است. با اتکا بر نمونه گیری نظری هدفمند دو مجموعه "روزگار قریب" و "پروانه" برای تحلیل انتخاب شدند که وجه مشترکشان روایت پردازی قصه ای تاریخی است. از "روزگار قریب" پنج سکانس و از "پروانه" سه سکانس که حاوی غنی ترین داده ها هستند انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که "روزگار قریب" مبتنی بر منطق چندروایتی است و در آن روایت پردازی قصه اصلی در متن پرداختن به انواع خرده داستان ها و خرده روایت های دیگر انجام می پذیرد. نه فقط شخصیت ها و کنش ها و تعامل ها در ابعاد مختلف و از نقطه نظرهای متفاوت به نمایش گذاشته می شوند، بلکه طیف وسیعی از ماجراها و رخدادهای به ظاهر حاشیه ای، شخصیت های فرعی، صداهای ناشنیده و برهم کنش های به ظاهر بی اهمیت در کنار قصه اصلی روایت پردازی می شوند. درست در نقطه مقابل، مجموعه "پروانه" داستانی واحد را با اتکا بر روایتی خطی و یک سونگر به نمایش می گذارد که در آن مخاطب فقط قادر به شنیدن صدای راوی مسلط، و نه هیچ کس دیگر، است.
۱۵۲.

مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زندگی روزمرهٔ زنان مرفه شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف نمایشی کالای لاکچری زنانگی تمایز منزلت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۹۰
موضوع مصرف کالاهای لاکچری، و این که چرا مصرف کنندگان به مصرف کالاهای لاکچری روی می آورند، موضوع پژوهش از منظر رشته های مختلف بوده است. هدف اصلی این مقاله کندوکاوی کیفی، به شیوهٔ نظریهٔ زمینه ای، در شیوه های مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زنان اقشار مرفه در شهر سنندج است. با 21 نفر از زنان اقشار مرفه سنندج در سه محلهٔ «شالمان»، «صفری» و «مبارک آباد» مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد. داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل و در قالب پنج مقولهٔ شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند. مقولهٔ هسته برساخت و نمایش نوعی زنانگیِ فرادست است که به گواهی داده ها تماماً از فرایند مصرف لاکچری تغذیه می کند. زنان مرفه با اتخاذ دو طیف راهبرد هم در جهت برساخت نوعی زنانگی شبه اشرافی و هم بازتولید منزلت فرادست شان نسبت به زنان دیگر اقشار اجتماعی دست به مصرف لاکچری می پردازند. مصرف کالاهای لاکچری، در زندگی آن ها پیامدهایی دارد که غالباً از جنس تقویت خصایل شبه اشرافی نظیر تفاخر، فضل فروشی، نجیب نمایی، ادعای اصالت و افتخار به تبار خانوادگی است. آن ها به دیگران القابی مثل نوکیسه و نااصیل می دهند. با دیگران روابط درون گروهی محدود دارند، اغلب در معاشرت های خانوادگی شان گزینشی و محتاطانه عمل می کنند و نوعی خودانگارهٔ زنانهٔ دیگری پرهیز دارند. آن ها درست به مانند زنان نجیب دربارهای اشرافی هنوز دنیا را به «ما» و «آن ها» تقسیم می کنند. «آن ها» همان دیگران فرودست اند و «ما» نیز نوعی خودِ زنانهٔ متناسب با منش اشرافی است.
۱۵۳.

الگوی کنشی اعضای سازمان همکاری شانگهای در نظم آمریکایی در حال گذار و انتقال قدرت

کلیدواژه‌ها: الگوی کنشی سازمان همکاری شانگهای نظم آمریکایی گذار قدرت چین روسیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۹
این مقاله به بررسی نقش اعضای سازمان همکاری شانگهای به عنوان الگوهای نقش بالقوه در گذار و انتقال قدرت نظم آمریکایی می پردازد. سازمان همکاری شانگهای متشکل از چین، روسیه، هند، پاکستان و چندین کشور آسیای مرکزی به عنوان بازیگر مهمی در عرصه ژئوپلیتیک جهانی ظاهر شده است. از آنجایی که موازنه بین المللی قدرت در حال تغییر است و ایالات متحده در حفظ نفوذ هژمونیک خود با چالش هایی مواجه است، بررسی مدل های جایگزین برای انتقال قدرت بسیار مهم می شود. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از زمنابع کتابخانه ای به بررسی پتانسیل سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک قدرت هنجاری که بر نظم آمریکایی از طریق ابتکارات فرهنگی و اجتماعی آن تأثیر می گذارد، می پردازد. این مقاله همچنین بررسی می کند که چگونه پویایی داخلی این کشورها بر رفتار خارجی آنها و دلایل حضور آنها در این سازمان مهم منطقه ای موثر است و نقش این سازمان را بر پیامدهای بالقوه انتقال قدرت، را مورد بررسی قرار می دهد.
۱۵۴.

تبیین رابطه شناخت معلّمان از اهداف مقطع متوسطه و اثربخشی آموزشی:(مطالعه موردی دبیران دبیرستان های شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف اثربخشی اثربخشی آموزشی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۶۳
امروزه اثربخشی به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های سنجش و ارزیابی عملکرد افراد در سازمان ها مورد استفاده قرار می گیرد. بررسی اثربخشی آموزشی و عوامل مؤثر بر افزایش و کاهش آن در نظام آموزش و پرورش به عنوان رکن اصلی جامعه از اهمیّت فراوانی برخوردار است. مسأله اصلی تحقیق حاضر نیز عبارت است از این که چه عواملی بر اثربخشی آموزشی تأثیرگذار هستند؟ و چه رابطه ای بین شناخت معلّمان از اهداف نظام آموزش و پرورش و اثربخشی آموزشی وجود دارد؟ چارچوب مفهومی و نظری پژوهش تلفیقی از رویکرد الگوی هدف، اثربخشی فردی و نظریه اثربخشی آموزشی اندرسون می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلّمانی می باشد که در شهر سنندج در سال تحصیلی 91– 90 که مشغول به تدریس بودند، که کلاً 1200 نفر بودند و با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای نسبی 300 نفر از آنها انتخاب گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میان شناخت معلّمان از اهداف نظام آموزش و پرورش و اثربخشی آموزشی رابطه معناداری وجود دارد. دیگر نتایج تحقیق نیز بیانگر آن است که سطح اثربخشی آموزشی معلّمان در سطح متوسط و پایین قرار دارد.
۱۵۵.

ارزیابی تأثیرات محیط های انسان ساخت بر میزان افسردگی شهروندان مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط انسان ساخت محیط کالبدی سلامت روانی افسردگی اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۲۸
امروزه سلامت روان، به عنوان یکی از مخاطرات جدی، در نواحی سکونتی کشورهای در حال توسعه اهمیت ویژه یافته است. مسئله اصلی پژوهش، کاهش سلامت‌روان و شیوع انواع اختلالات روانی در میان شهروندان با تأکید بر شاخص افسردگی بود. پژوهش­های پیشین موضوع افسردگی را از ابعاد شخصیتی و اجتماعی ـ اقتصادی مورد بررسی قرار داده­اند. امّا تعداد کمی از پژوهش­ها در داخل کشور ایران به ارزیابی تأثیرات محیط‌های انسان ساخت بر افسردگی پرداخته‌اند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط معنادار و میان متغیرهای کالبدی با شاخص افسردگی و همچنین شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بود. با توجه به ماهیت مسئله پژوهش که در کلانشهرها بیشتر نمود دارد، کلانشهر اصفهان به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. برای دستیابی به نتایج بهتر، دو محله از کلانشهر اصفهان (مفت آباد و مرداویج) که در سال‌های اخیر تغییرات کالبدی زیادی را تجربه کرده و در عین حال از تنوع محیطی بالایی برخوردار هستند، انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه کیفیت محیطی محقق ساخته براساس شاخص­های محیطی (زیبایی و نظم بصری، جذابیت عملکردی، فرم کالبدی و آسایش محیطی) و همچنین ویرایش دوم پرسشنامه استاندارد افسردگی بک و همکاران (1996) استفاده شد. در مجموع 203 نفر از ساکنان محله مفت­آباد و 231 نفر از ساکنان محله­مرداویج در تکمیل پرسشنامه­ها همکاری کردند. تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از ضریب همبستگی معمولی و جزئی و رگرسیون خطی چند متغیره انجام شد. براساس یافته‌های پژوهش نمره میانگین افسردگی در محله مفت‌آباد برابر با 06/2 و در محله مرداویج برابر با 98/0 و در نمونه آماری پژوهش برابر با 49/1 حاصل شد. طبق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، در هر دو محله مورد مطالعه، تمام متغیرهای مستقل با متغیر وابسته پژوهش، رابطه معنادار و معکوس داشتند. به این معنا که با بهبود شاخص‌های محیط انسان ساخت، افسردگی شهروندان کاهش پیدا می‌کند. تحلیل رگرسیون نشان داد که در محله مفت‌آباد، تنها متغیر آسایش محیطی قادر به پیش‌بینی تغییرات متغیر وابسته بود. در این زمینه متغیر آسایش محیطی در محله مفت‌آباد حدود 31 درصد از تغییرات افسردگی ساکنان محله را پیش‌بینی می­کند. در محله مرداویج متغیرهای جذابیت عملکردی و همچنین آسایش محیطی به ترتیب بیشترین توانایی برای پیش‌بینی متغیر وابسته را داشتند. در این رابطه متغیر جذابیت عملکردی 3/43 درصد و آسایش محیطی 8/18 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تعیین می­کنند. نتیجه آنکه رابطه میان برنامه‌ریزان شهری و روانشناسان باید تقویت شود تا سیاست‌هایی اتخاذ شود که از طریق برنامه­ریزی و طراحی محیط‌های انسان ساخت، بتوان شاخص­های سلامت‌روانی شهروندان را بهبود بخشید.
۱۵۶.

فرودستان شهریِ دهه نود به روایت سینمای ایران ( ابد و یک روز، مغزهای کوچک زنگ زده)

کلیدواژه‌ها: نئوفرمالیسم فرودستان سینمای پایین شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف پژوهش حاضر تحلیل نئوفرمالیستی شیوه های روایت پردازی زندگی فرودستانِ پایین شهر در سینمای دهیه نود ایران است. رویکرد نظریِ پژوهش برگرفته از نظریه هایی در حوزیه مطالعات سینما است که سرشت بازنمایی سینمایی و رابطیه آن با امر اجتماعی را می کاوند. روش مطالعه مدل بوردول و تامپسن در نئوفرمالیسم است که به واکاوی سطوح چهارگانه معانی در آثار هنری می پردازد. از میان فیلم های اکران شده در ژانر سینمای پایین شهر در دهیه نود سینمای ایران دو فیلم ابد و یک روز و مغزهای کوچک زنگ زده برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج تحلیل نشان می دهد که روایت پردازی فرودستان در سینمای پایین شهرِ دهیه نود تفاوتهای اساسی با روایتهای سینمایی این اقشار در دهه های قبلی دارد. فرودستان دهیه نود نه تقدیس می شوند و نه امکان و توان رهایی از وضعیت فرودستی را دارند، بلکه سوژه های گیرافتاده در نوعی چرخیه باطل فقر و فلاکت اند که آغاز و انجام زندگی شان تماماً یکی است. نه فقط فضاهای عینی و نمادینِ پایین شهر متعارض، پرتنش و تکه پاره هستند، بلکه فرسودگی و ویرانگیِ حک شده بر این فضاها باعث شده است زندگی کنشگران نیز آکنده از خشونت و تنش و ستیز گردد. خشونت و تنش دایمی موتیف های تکرارشونده در هر دو اثرند. ریتم تند زندگی همراه با دیالوگ های تنش آلود و مونولوگ های پرتشویش خصلت لاینفک تعامل های نمادین کنشگران این فضاها است. در کل، پیدایش ژانر متفاوت سینمای پایین شهر در دهیه نود حکایت از تحولی عمیق در وضعیت انضمامی فرودستان دارد که دیگر با مضامین و موتیف های سینمای دهه های قبل قابل روایت نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان