مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه: نظریه های نیازهای روانشناختی بنیادین انسان، یکی از پاسخ های محققین به چرایی رفتارهای بشر بوده است و امروزه بیش از آنکه شاهد ظهور نظریه جدیدی در باب نیازهای بنیادین انسان باشیم، شاهد بکارگیری روزافزون این نظریه ها در سایر حوزه ها هستیم؛ با این حال عدم جامعیت در مرور و بررسی تحلیلی این نظریه ها همواره خلاء اساسی در تحقیقات گذشته بوده است. هدف: پژوهش حاضر می کوشد تا در گام نخست نظریه های نیازهای روانشناختی بنیادین را گرد آوری نموده و سپس با رویکردی فرانظری به تجزیه وتحلیل آن ها اقدام نماید. روش: در این مطالعه، برای جمع آوری نظریه ها از روش مرور نظام مند استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش، کلیه منابع فارسی و لاتین مرتبط با موضوع است که بدون محدودیت زمانی در پایگاه های علمی معتبر انتشار یافته اند. از میان 1152 پژوهش بررسی شده نهایتاً 29 نظریه معتبر استخراج شد. سپس، بر اساس مطالعات گذشته، سه متغیر «ساختار نظریه»، «سطح تحلیل نظریه» و «مقوله بندی های ارائه شده» مبنای انجام تحلیل فرانظریه قرار گرفتند. یافته ها: اکثر نظریه های نیازهای بنیادین انسان از ساختار مجموعه نیازهای مستقل پیروی می کنند، سه نیاز «لذت جویی»، «حفظ بقاء» و «تعلق» تاکنون به عنوان نیاز ریشه ای در سه نظریه متفاوت مطرح و مدل سلسله مراتبی جز در نظریات مازلو در نظریه دیگری تکرار نشده است و چهار نظریه قائل به وجود ارتباطاتی بین مولفه های ذکر شده هستند. سطح تحلیل نیازهای روانی، وجه مشترک همه نظریه ها است و نهایتاً این که کمتر از یک سوم نظریه ها اقدام به مقوله بندی نیازها نموده اند. نتیجه گیری: هریک از نظریه های نیازهای روانشناختی ساختار منحصربه فرد خود را دارند. بکارگیری این نظریه ها برای حل مسائل مختلف در داخل و خارج از حوزه روانشناسی، مستلزم درک شباهت ها و تفاوت های ساختاری این نظریه ها و نیازهای مطرح شده در هریک از آن ها است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان، پس از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهند زنانی که با خیانت همسر روبه رو بوده اند از علائم افسردگی و نشخوار فکری رنج می برند، همچنین پژوهش ها حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری بوده است، بنابراین با توجه به پیشینه پژوهش، در زمینه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر نشخوار فکری و علائم افسردگی زنان، پس از خیانت همسر، شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر روی زنانی بود که علائم افسردگی و نشخوارفکری، تجربه کرده بودند. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه در زنان آسیب دیده از خیانت بودند. جمعیت این مطالعه 73 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت در حومه شرق تهران بودند که به مرکز درمانی گروه درمانی احیاء القلوب مراجعه کرده و به پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما (2003) و مقیاس افسردگی بک (1996) پاسخ دادند. از بین 73 شرکت کننده،30 شرکت کننده در دو گروه 15 نفره (گواه و آزمایش) که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند، گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) دریافت کردند در پایان بعد از اجرای پس آزمون نتایج با آزمون تحلیل واریانس اندازه های مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از پایان پیگیری، نتایج گروه آزمایش در هر دو متغیر افسردگی و نشخوارفکری، در پس آزمون و آزمون پیگیری تفاوت معناداری داشتند اما این تفاوت بین عملکرد گروه گواه در سه مرحله مشاهده نشد.(0/05 P> ). نتیجه گیری: با توجه به اینکه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشخوار فکری و علائم افسردگی همچون افکار ناخوشایند و تکراری، ناکارآمدی رفتار فعلی و همچنین پذیرش مشکل و ایجاد گسلش بین افکار و عملکرد کنونی در زنان آسیب دیده از خیانت موثر بوده می توان آن را بر روی نمونه های بیشتر و در جامعه ای با فرهنگ متفاوت نیز انجام داد.
ادراک از زنانگی در کشورهای مختلف: یک فراترکیب کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: زنانگی اصطلاحی پیچیده است زیرا معرف پدیده واحدی نیست. برداشت های گوناگون از زنانگی بسیار وابسته به پیشینه و دانش فرد از اعمال روزمره ای است که معنای زنانگی از طریق آنها فهمیده می شود. همچنین مفهوم زنانگی به مفهوم جنسیت نزدیک است که در تمامی جوامع یکی از سازه های اولیه شکل دهندۀ هویت و تجارب افراد است و اهمیت و نقش آن از جامعه ای به جامعۀ دیگر تغییر می کند. هدف: ازآنجایی که تعریف زنانگی بسته به فرهنگ و استانداردهای هر کشور متفاوت است، لذا بررسی ادراک زنان کشورهای مختلف از این مفهوم می تواند جنبه های مختلف زنانگی را روشن تر سازد. روش: در مطالعه حاضر با استفاده از روش فراترکیب کیفی نوبلیت و هار (1988)، مطالعات کیفی انجام شده پیرامون موضوع پژوهش در سه پایگاه اطلاعاتی Scopus ، Sciencedirect و PubMed در بازه های زمانی 2000 تا 2020 با استفاده از راهبرد جستجوی دقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در نتیجه این جستجو 377 مقاله بازیابی و بر اساس دستورالعمل پریزما و ملاک های ورود و خروج، 19 مقاله برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس پژوهش های مورد بررسی، شش عامل مختلف در زمینه ادراک از زنانگی بدست آمد: عاملیت جنسی، مادرانگی، ظاهر و بدن، مراقبت کننده یا خود مراقبتی، استقلال و احترام، و عامل فرهنگی. نتیجه گیری: شناسایی جنبه های مختلف زنانگی می تواند راهگشای پژوهشگران در تبیین و حل مسائل و دغدغه های مختلف زنان باشد.
نقش میانجی ادراک خطر و حساسیت اضطرابی در رابطه نوروزگرایی و برونگرایی با مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: عوامل شخصیتی در کنار سایر ویژگی های روانشناختی از جمله ادراک خطر، حساسیت اضطرابی و باورهای فراشناختی بر پایه پژوهش های قبلی از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار در شرایط پاندمی بوده اند. در این میان نوروزگرایی و برونگرایی بیشتر مورد توجه محققان بوده است؛ با این حال نقش میانجی سازه های روانشناختی در پاندمی کرونا کمتر بررسی شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش میانجی ادراک خطر و حساسیت اضطرابی در رابطه نوروزگرایی و برونگرایی با مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افرادی بود که در سال 99-98 در ایران با مسأله ویروس کرونا درگیر بوده اند که از میان آنها 649 نفر به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، مقیاس پنج عامل شخصیت (دونلان، اسوالد، بیرد و لوکاس، 2006) و مقیاس ادراک ریسک (بنیتن، اسلوویک و سورسون، 1993) استفاده گردید. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (96/0 = CFI ، 94/0 = NFI و 054/0 = RMSEA ). نتایج تحلیل آماری نشان داد که نوروزگرایی و برونگرایی با واسطه گری حساسیت اضطرابی بر روی مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا به ترتیب با ضرایب استاندارد 052/0- و 161/0 در سطح 05/0 > p اثر معنی داری دارند. همچنین، نوروزگرایی با واسطه گری ادراک خطر بر مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا با ضریب استاندارد 100/0 در سطح 05/0 > p اثر معنی داری دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش به نظر می رسد مشکلات روانشناختی و رفتاری مربوط به ویروس کرونا به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر عوامل روانشناختی قرار دارد و شایسته است در برنامه های مدیریت بهداشتی کلان مورد توجه قرار گیرد
مقایسه تأثیر آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامۀ درسی پنهان و آموزش ترکیبی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم: مطالعه موردی شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مدارس مناطق محروم، تحت تأثیر رابط اجتماعی و برنامه درسی پنهان مشکلی است که نه تنها باعث کاهش سطح بازده های شناختی دانش آموزان می شود، بلکه با پیام های دلسرد کننده معلمان تشدید شده و حتی ترک تحصیل را به دنبال دارد. تحقیقات نشان داده است که کادر مدرسه از طریق یادگیری اجتماعی - هیجانی باعث افزایش پیوند دانش آموزان با محیط مدرسه شوند. آموزش ترغیبی و آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامه درسی پنهان، حوزه ای است که در سراسر جهان مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، با این همه در ایران در زمینه اثربخشی این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه در مناطق محروم شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و ترکیب این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر مناطق محروم انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم شهرستان قلعه گنج (استان کرمان) در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از بین آنها، 3 مدرسه به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش و یک مدرسه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. جهت کنترل پیش زمینه های شناختی اولیه در دانش آموزان، از آزمون هوش ریون و پیش آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (برو، بتی و وات، 2004) جمع آوری شد. بسته های آموزش ترغیبی و روابط اجتماعی مدرسه و شیوه ترکیبی برای عوامل اجرایی مدرسه اجرا و اثرات آن بر دانش آموزان با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و شیوه ترکیبی، اثرات مثبتی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دارند. این اثرات در سطح معناداری 0/05 p< متفاوت و از بیشتر به کمتر به ترتیب شامل آموزش ترغیبی، آموزش ترکیبی و آموزش روابط اجتماعی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد در صورتی که شرایط لازم برای ترغیب و رشد روابط اجتماعی دانش آموزان دختر مناطق محروم توسط کارکنان مدرسه به ویژه معلمان فراهم شود، احساس تعلق به مدرسه آنان بهبود خواهد خواهد یافت
فراتحلیل اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: صمیمیت به تعاملی میان زوج ها اشاره دارد که منجر به احساس نزدیکی و عشق می شود. زوج ها برای حفظ و افزایش صمیمیت در رابطه شان به مهارت هایی نیاز دارند. برای آموزش این مهارت ها به زوج ها رویکردهای مختلف غنی سازی ازدواج وجود دارد. در حالی که پژوهش ها مؤثر بودن این برنامه ها را نشان می دهد و با توجه به کاربرد روزافزون این مداخلات پیشگیرانه، فراتحلیلی در مورد برنامه های غنی سازی ازدواج و شناسایی برنامه ای که بر صمیمت زوج ها اثربخشی بیشتری داشته باشد، انجام نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر پاسخ به دو سؤال اساسی شامل تعیین این که آیا برنامه های غنی سازی ازدواج اثربخش هستند و در این صورت، کدام برنامه غنی سازی ازدواج، اندازه اثر بالایی دارد، بود. روش: در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شد. جامعه آماری این فراتحلیل شامل 44 مقاله مرتبط با موضوع پژوهش بود که در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و لاتین شناسایی شدند. سپس، براساس معیارهای درون سنجی این پژوهش، 17 مقاله (18 اندازه اثر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل و پژوهش های مربوط به موضوع بود. یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان داد که به طور کلی، برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی با وزن اندازه اثر 1/295 مؤثر بودند. بر این اساس مشخص شد برنامه غنی سازی ازدواج هیجان مدار بالاترین اندازه اثر را در ارتقای صمیمیت زناشویی دارد (4/080 = d ). نتیجه گیری: نتیجه نهایی مبیّن اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر ارتقای صمیمیت زناشویی بود. بنابراین، برنامه های غنی سازی ازدواج به ویژه برنامه غنی سازی هیجان مدار به مشاوران خانواده و ازدواج جهت ارتقای صمیمیت زناشویی پیشنهاد می شود.
طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی (با رویکرد خودتعیین گری) و اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر (با عملکرد پایین در درس ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعددی به تأثیر آموزش خودتعیین گری بر یادگیری دانش آموزان پرداخته اند اما پژوهشی که به طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر با عملکرد پایین در این درس انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بخش کیفی تدوین و طراحی بسته آموزشی و بخش کمی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه نهم (دارای عملکرد پایین در درس ریاضی) منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران سال تحصیلی 98-99 بودند، 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (16 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه باورهای تحصیلی لدر و فورگز (2002)، برای گروه آزمایش، آموزش بسته توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. بسته پیشنهادی پژوهش برای آموزش توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری با تکیه بر نظریه دسی و رایان (2004) طراحی گردید. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام گرفت. یافته ها: بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری طراحی شده بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر (با عملکرد پایین در این درس) تأثیر معنادار داشت (0/01 > P ). نتیجه گیری: دانش آموزان دختر و پسری که در جلسات آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری شرکت کردند در درس ریاضی، عملکرد بهتری نشان داده و باورهای تحصیلی آنها در این درس بهبود یافت، بنابراین پیشنهاد می شود جزء برنامه های آموزشی نهادهای تعلیم و تربیتی از جمله سازمان آموزش و پرورش در نظر گرفته شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس نشخوار فکری اشتباهات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نشخوار فکری در دوره جوانی از شیوع بیشتری برخوردار است و تأثیر نامطلوبی بر ابعاد مختلف زندگی جوانان دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس نشخوار فکری اشتباهات است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی - کاربردی، از حیث نوع گردآوری اطلاعات، پیمایشی پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی، از جمله مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا (س) در سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش حاضر 300 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از شاخص قابلیت اعتماد سازه، شاخص درستی محتوا، نسبت درستی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد . یافته ها: به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، قابلیت اعتماد سازه برای مقیاس نشخوار فکری اشتباهات 0/74، نسبت درستی محتوا بیشتر از 78 درصد و شاخص درستی محتوا بیشتر از 80 درصد بود که نشان از درستی محتوای مناسب مقیاس داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویه ها بیشتر از 66/0 است و همه مسیرها از گویه ها به متغیر پنهان در سطح 0/001 معنادار بودند و مقیاس از درستی سازۀ مناسبی برخوردار بود. به جز شاخص عددی کای اسکوئر هنجار شده 1/09 (0/001 p< )، شاخص های دیگر از جمله نیکویی برازش 0/98، برازش تطبیقی 0/99، برازش افزایشی 0/99، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد 018/0 در محدودۀ قابل قبولی قرار داشتند. شاخص میانگین واریانس استخراج شده برای مقیاس نشخوار فکری اشتباهات 0/50 بود که حاکی از قابل قبول بودن درستی همگرا بود. نتیجه گیری: نتیجه تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس نشخوار فکری اشتبا هات دارای ساختار یک بعدی است. با توجه به مطلوب بودن خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی مقیاس نشخوار فکری اشتبا هات، می توان استفاده از آن را به متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره در موقعیت های پژوهشی و تشخیصی پیشنهاد کرد.
بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون خزانۀ لغات انگلیسی با استفاده از تحلیل داده های شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: علم شبکه به عنوان یک حوزۀ نوین در اندازه گیری روانشناختی بستر مناسبی را برای انجام تحلیل های آزمون سازی فراهم می آورد، اما در ایران پژوهش در خصوص تحلیل سوالات آزمون با استفاده از تحلیل داده های شبکه ای مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف معرفی تحلیل داده های شبکه ای به عنوان یک تکنیک روان سنجی-ریاضیاتی و استفاده از آن در فرآیند تحلیل سؤالات پرسشنامه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است، جامعۀ آماری کلیۀ زبان آموزان ده موسسۀ برتر آموزش زبان شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها 1556 زبان آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آزمون خزانه لغات انگلیسی (نیشن و وارینگ، 1997) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط بستۀ نرم افزاری qgraph تحت نرم افزار R انجام شد. یافته ها: گراف حاصل از شبکۀ ارتباطی سؤالات مبتنی بر الگوریتم فراچترمن-رینگولد ترسیم گردید، رابطۀ والد-فرزندی سؤالات بر اساس شبکۀ بیز مشخص شد و ویژگی های توصیفی آزمون و شاخص های مرکزیت شبکه استخراج گردید. نتیجه گیری: معرفی تکنیک تحلیل داده های شبکه ای و استفاده از آن به منظور فرآیند تحلیل سوالات، یکی از دستاوردهای این پژوهش است. با استفاده از مزایای علم شبکه مانند قابلیت ساده سازی، مدیریت، ذخیره و مجموعه سازی داده های با حجم بالا و تحلیل سوالات آزمون براساس نقشه و شاخص های کاملا منطبق بر آن، می توان به ارتباط درونی سوالات مختلف آزمون پی برد و با در نظر گرفتن اهمیت سوالات در ساختار شبکۀ ارتباط خالص بین سوالات، می توان به ارتقاء روش های آزمون سازی پرداخت. انجام مطالعات مشابه و پژوهش هایی به منظور مقایسۀ نتایج حاصل از تحلیل داده های شبکه ای با ویژگی های روانسنجی که بر اساس شیوه های مرسوم و کلاسیک بدست می آیند پیشنهاد می گردد.
الگوی ساختاری عملکرد خانواده، سرمایه روان شناختی ، نیازهای روان شناختی با نشاط ذهنی: نقش میانجی مسئولیت پذیری نوجوانان در دوران بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: رفتار مسئولانه از شاخص های انسان سالم است که تقویت و رشد آن جز با شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مسئولانه امکان پذیر نخواهد بود. به همین منظور، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا عملکرد خانواده، سرمایه روانشناختی و ارضاء نیازهای روانشناختی نوجوانان تأثیری بر میزان مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی آنان دارد یا خیر؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف عملکرد خانواده، سرمایه روانشناختی نیازهای روانشناختی با نشاط ذهنی: نقش میانجی مسئولیت پذیری نوجوانان در دوران بلوغ انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، را کلیۀ نوجوانان 14 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 400 نفر از نوجوان مناطق 1 و 2 شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خودگزارشی عملکرد خانواده کیم و کیم (2007) نیازهای روانشناختی لاگواردیا و همکاران (2002)، سرمایه روانشناختی مک گی (2011)، مسئولیت پذیری سروش (1391) و نشاط ذهنی کی یز و همکاران (2003) گردآوری شد. داده های با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، عملکرد خانواده، نیازهای روانشناختی و سرمایه روانشناختی اثر مثبت مستقیم و غیرمستقیم بر مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی دانش آموزان دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که 39 درصد از واریانس مسئولیت پذیری و 48 درصد از واریانس نشاط ذهنی توسط عملکرد خانواده، نیازهای روانشناختی و سرمایه روانشناختی و مسئولیت پذیری تبیین می شود . نتیجه گیری: شناخت عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی دانش آموزان امک ان پیش بینی و برنامه ریزی جهت کمک به تأمین بهداشت روانی آنان را فراهم می کند و می توان با ایجاد بستر سازی مناسب در مدارس جهت افزایش نشاط اجتماعی، هیجانی و روانشناختی گام برداشت.
اثربخشی درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در کارکنان عملیاتی آتش نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های متعددی پیرامون تأثیر درمان شناختی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در محیط های شغلی انجام شده است اما در مورد تأثیر درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در محیط شغلی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی در کارکنان آتش نشانی شهر مشهد بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و همراه با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان عملیاتی آتش نشانی شهر مشهد در سال 1397 به تعداد 1100 نفر بود. از بین 68 نفر تعیین شده در غربالگری، تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با گمارش تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران،1979)، پرسشنامه علایم روان تنی در محیط غیر بالینی (موهر، 2000)، پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979) و جلسات درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد (هالیس، کاملی، دایون و نویپر، 2016). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد ( 0/05 >α). به منظور انجام تحلیل از نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: در نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی بین گروه ها در پس آزمون تفاوت معنادار وجود داشت. گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری را نشان دادند ( p< 0/0001 ). نتیجه گیری: کارکنانی که در جلسات درمان ترکیبی شناختی و پذیرش و تعهد شرکت کردند نشانه های افسردگی و مشکلات روان تنی شان کاهش یافت. این برنامه درمان برای محیط های شغلی با تنش بالا و مستعد مشکلات روان شناختی همچون افسردگی و مشکلات روان تنی پیشنهاد می شود.
تأثیر شیوه های مختلف تصویرسازی ذهنی دیداری و حرکتی بر یادگیری مهارت پرتاب از زیر شانه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تأثیر انواع مختلف تصویرسازی ذهنی دیداری و حرکتی بر یادگیری مهارت حرکتی بسته، همچنین ارتباط بین توانایی وضوح تصویرسازی و عملکرد حرکت می باشد. روش: به همین منظور90 دانش آموز دختر راست دست 8 تا 10 سال به صورت تصادفی در 6 گروه 15 نفرِ تمرین فیزیکی ( PPG )، تصویرسازی دیداری ( VIG )، تصویرسازی حرکتی ( KIG )، ترکیب تمرین فیزیکی و تصویرسازی دیداری ( VIPPG )، ترکیب تمرین فیزیکی و تصویرسازی حرکتی ( VIPPG ) و گروه کنترل ( CG ) تقسیم شدند. میزان توانایی وضوح تصویرسازی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه وضوح تصویرسازی حرکتی (VMIQ) اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مرکب ( مرحله)3× (گروه)6 ، تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: در پس آزمون (یادداری) عملکرد گروه های مختلف تصویرسازی ( VIG,KIG,VIPPG,KIPPG ) با گروه تمرین فیزیکی ( PPG ) برابر بود. نتایج مرحله انتقال نشان داد که ترکیب تصویرسازی ذهنی با تمرین فیزیکی ( KIPPG,VIPPG ) به طور قابل ملاحظه ای عملکرد بالاتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. گروه های تصویرسازی ذهنی دیداری و حرکتی عملکرد برابری را در مراحل انتقال و یادداری نشان دادند ( KIG=VIG و KIPPG=VIPPG ). نتایج تحقیق هیچ گونه ارتباطی بین میزان توانایی وضوح تصویرسازی و عملکرد حرکتی نشان نداد. نتیجه گیری: ازجمله دستاوردهای این پژوهش هنگام آموزش مهارت های حرکتی کودکان می توان از تصویرسازی ذهنی استفاده کرد و کودکان نیز مانند بزرگ سالان توانایی تصویرسازی ذهنی مهارت های حرکتی را دارند. اما کودکان (8 تا10 سال) توانایی جداسازی تصویرسازی دیداری و حرکتی را ندارند.
تدوین الگوی تعامل مؤثر والد -کودک ویژه کودکان پیش از دبستان (4 تا 6 سال): یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعاملات والد - کودک در سال های اولیه زندگی، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده در رشد شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری کودک است. اما الگوی تعاملات مؤثر والد-کودک، ویژه کودکان سنین پیش از دبستان از چه مولفه هایی برخوردار است؟ هدف : هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی تعامل مؤثر والد-کودک ویژه کودکان پیش از دبستان است. روش : مطالعه حاضر در چارچوب استراتژی تحقیق کیفی و براساس روش تحلیل تماتیک براون و کلارک (2006) انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه منابع نوشتاری مرتبط با تعاملات والد-کودک بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و از نظر مؤلفه های تعاملات والد- کودک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این بررسی، داده ها از تعداد 115 منبع استخراج گردید و در قالب مضامین قرار گرفت، به طوریکه در مرحله اول، 89 تم بنیادین؛ مرحله دوم 21 تم سازمان دهنده شناسایی شد. در مرحله سوم 8 تم فراگیر انتزاع و شبکه مضامین تشکیل گردید. در مرحله آخر اعتبار و پایایی الگوی مذکور با استفاده از روش اعتبارسنجی روایی تفسیری، به معنای ارائه و بازخورد نتایج پژوهش به صاحب نظران، مورد تایید قرارگرفت. نتیجه گیری: الگوی تعامل مؤثر والد-کودک، ویژه کودکان پیش از دبستان از اعتبار کافی برخوردار است. از اینرو پیشنهاد می شود از این الگو در تدوین پروتکل های آموزشی مبتنی بر روابط والدین و کودکان مورد استفاده گیرد.