فریبرز درتاج

فریبرز درتاج

مدرک تحصیلی: استاد گروه روان شناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۳۳ مورد.
۴۱.

اثربخشی بسته آموزشی تفکر انتقادی بر نحوه استفاده و نگرش نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی نگرش نسبت به شبکه اجتماعی مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی تفکر انتقادی در نگرش نوجوانان و استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم می باشد.روش پژوهش حاضر، از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر اسفراین در سال 1400-1401 را شامل می شد، که با توجه به نوع پژوهش 40 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی جایگزین شدند. در این پژوهش به گروه آزمایش در یازده جلسه 60 دقیقه ای بسته آمورشی تفکر انتقادی داده شد؛ اما گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار تحقیق، پرسش نامه نگرش نسبت به اینترنت   (IAS-4)که دارای 40 سوال و پرسش نامه محقق ساخته استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی که دارای 52 سوال است. اعتبار و پایایی پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از روش اعتبار صوری تعیین اعتبار و جهت تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (89/0) گزارش شده است.داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بسته آموزشی تفکر انتقادی در استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنی داری را بین دو گروه به وجود آورده است (01/0 > P , 224/44= 51 , 4 F ,150/0=W). همچنین یافته ها نشان داد که بسته آموزشی تفکر انتقادی در نگرش نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 > P , 451/20= 51 , 4 F ,384/0=W). از نتایج این پژوهش برای کاهش رفتارهای آسیب زا در استفاده از شبکه های مجازی در بین دانش آموزان می توان بهره برد.
۴۲.

نقش واسطه ای اضطراب زبان در رابطه بین خلاقیت و هوش هیجانی با یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت هوش هیجانی اضطراب زبان یادگیری زبان انگلیسی دوزبانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۲۴
هدف: یادگیری زبان انگلیسی بمنظور برقراری ارتباط ملت ها با یکدیگر و نیز مبادله های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی در قرن حاضر بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش نقش واسطه ای اضطراب زبان در رابطه بین خلاقیت و هوش هیجانی با یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان دوزبانه را مورد بررسی قرار داد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوزبانه ترکمن بودند که توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر، 280 دانشآموز بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسش نامه های هوش هیجانی شاته و همکاران (1998)، خلاقیت عابدی (1372)، اضطراب زبان هورویتز و هورویتز (1985) پاسخ دادند. برای سنجش یادگیری زبان انگلیسی از نمره پایان ترم دانش آموزان استفاده شد. داده های بدست آمده با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار های 24SPSS و23Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازندگی خوبی برخوردار هستند. خلاقیت و هوش هیجانی افزون بر اثرات مستقیم مثبت می توانند با واسطه گری اضطراب زبان به طور غیرمستقیم بر یادگیری زبان انگلیسی اثر بگذارند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان با تدوین برنامه هایی برای افزایش هوش هیجانی و خلاقیت اضطراب زبان را کاهش داده و به این ترتیب یادگیری زبان افزایش یابد.
۴۳.

تجربه زیسته افراد خبره از هوش اقتصادی: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته افراد خبره هوش اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۲۵۶
زمینه: هوش اقتصادی نگرشی است در مورد توانایی و یادگیری و استفاده از پول که برای بقا و موفقیت در زندگی قرن بیست و یکم الزامی است . هوش اقتصادی منجر به افزایش حل مسأله و نقادی، سازگاری ، تجزیه و تحلیل اطلاعات و ک ارآفرینی می شود در حالی که خلاء آن منجر به مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی، سر درگم بودن، ناامیدی و افسردگی و مشکلات اجتماعی - اقتصادی می گردد. با وجودی که کشف و فهم پدیدارشناسانه و تجربه زیسته افراد خبره موجب شناسایی عوامل بالقوه می شود اما در زمینه کاربرد این روش در جامعه هدف شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تجربه زیسته افراد خبره از هوش اقتصادی در قالب یک مطالعه پدیدار شناسی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نوع ماهیت داده ها کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل کلیه اساتید رشته روانشناسی صنعتی، مدیریت مالی، اقتصاد و روانشاسی تربیتی و روانسنجی در دانشگاه های آزاد و دولتی با بیش از 5 سال سابقه تدریس و همچنین چند تن از کارآفرینان برتر بود. 17 نفر (10 نفر از اساتید و 7 نفر از کارآفرینان برتر) براساس اصل اشباع و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. شرکت کنندگان، از طریق مصاحبه ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎریﺎﻓﺘﻪ ﻣﻮرد ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. به منظور تحلیل داده های مصاحبه ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آن ها، یافته ها شامل ٥ مضمون اصلی (روحیه کارآفرین، نگرش مثبت، رفتار مالی مناسب، تجربه پذیری، الگو برداری) و 21 مضمون فرعی بود. ارتباط این مضامین اصلی و فرعی در اصل مقاله آورده شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که مواردی مانند خودباوری، دانش اندوزی، مثبت اندیشی، نفکر کارآفرین، وقت شناسی، سرمایه گذاری مدبرانه، خلاقیت، مدیریت زمان، برنامه ریزی راهبردی، کسب تجربه و توجه به فرصت های پیشرفت و تعامل با کارآفرینان از مؤلفه های مهم هوش اقتصادی هستند و آگاهی افراد از این مؤلفه ها می تواند به موفقیت و پیشرفت اقتصادی آن ها کمک کند.
۴۴.

مقایسه تأثیر آموزش شناختی - اجتماعی و مربی گری بر رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شناختی اجتماعی مربی گری رفتار اخلاقی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۳۱
زمینه: رفتار اخلاقی به مجموعه رفتارهای مورد پذیرش جامعه که می تواند درونی و بیرونی و یا مربوط به دیگران باشد اشاره دارد. تحقیقات نشان داده که آموزش شناختی - اجتماعی در ارتقا رفتار اخلاقی دانش آموزان تأثیر داشته، همچنین مربی گری نیز با توانمندسازی افراد بر این رفتار مؤثر نشان داد. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر رفتار اخلاقی دانش آموزان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش شناختی - اجتماعی و مربی گری بر رفتار اخلاقی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به اجرا درآمد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه در لیست انتظار همراه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در حال اشتغال به تحصیل در منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه در لیست انتظار) بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار پژوهش شامل سیاهه رفتار اخلاقی توسط ثابت، دلاور، پاشا شریفی و خوش نویسان (1394) و بسته آموزشی مربی گری بازرگان (1397) شامل 8 جلسه 45 دقیقه ای) و شناختی - اجتماعی آن ورنون، ترجمه فیروزبخت (1395) شامل 9 جلسه 45 دقیقه ای بود، آموزش در مدرسه به اجرا درآمد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو شیوه آموزش شناختی - اجتماعی و آموزش مربی گری بر نمرات رفتار اخلاقی در پس آزمون اثر معنی دار دارد. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/38 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/01 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش شناختی - اجتماعی از گروه مربی گری بیشتر بوده است، بنابراین آموزش شناختی اجتماعی در افزایش رفتار اخلاقی دانش آموزان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: می توان به این نتیجه رسید که با دو روش آموزش شناختی اجتماعی و مربی گری، می توان رفتار اخلاقی را در دانش آموزان افزایش داد و استفاده از این دو شیوه آموزشی در برنامه های تحصیلی دانش آموزان ضرورت دارد
۴۵.

ساخت، رواسازی و اعتباریابی پرسش نامه رفتار خودشکن تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارخودشکن تحصیلی تحلیل عاملی پایایی روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۶
مقدمه و هدف: رفتارهای خودشکن، اعمالی هستند که آگاهانه و از روی عمد انجام می شوند و با وجود پیامدهای مثبت، در نهایت منجربه شکست می شوند. این پژوهش با هدف ساخت، رواسازی و اعتباریابی پرسش نامه رفتارخودشکن تحصیلی انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود و نمونه پژوهش ۱۲۶۵نفر (۵۴۸ پسر و ۷۱۷ دختر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در ساخت پرسش نامه از مطالعات پیشین رفتار خودشکن تحصیلی، پرسش نامه رفتار خودشکن کانینگهام (54) و بررسی مؤلفه های آن بر اساس ادبیات نظری استفاده شد. برای بررسی روایی سازه، داده های به دست آمده به دو گروه (۶۳۳ و۶۳۲ نفر) تقسیم شد.داده های گروه اول برای تحلیل عامل اکتشافی و داده های گروه دوم برای تحلیل عامل تأییدی به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد ۳۵ گویه بر ۳ عامل شامل«اهمال کاری/خود ناتوان سازی»، «ناتوانی در جهت گیری هدف/عملکردی» و«ارزیابی نادرست از خود» بارگذاری شدند که در مجموع توانستند ۳۸/۰ درصد از واریانس آزمون را تبیین کنند. پس از تلفیق گویه ها تحلیل عاملی تأییدی نشان از برازش خوب مدل با داده ها داشت.هم چنین، همسانی درونی کل پرسش نامه معادل ۸۵/۰ بود. بحث و نتیجه گیری: این پرسش نامه برای بررسی رفتار خودشکن تحصیلی ساخته شده است و نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که پرسش نامهیاد شده از روایی و پایایی مطلوب بر خوردار و برای سنجش رفتارخودشکن تحصیلی در کنار ابزارهای تشخیصی دیگر مناسب است.
۴۶.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر بهبود اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناختی رفتاری هیپنوتراپی شناختی حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم اضطراب حافظه سرگذشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۴۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر کاهش اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان سیل زده شهر پل دختر انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون چهار گروهی انجام گرفت. جامعه آماری، شامل همه زنان میانسال سیل زده شهر پل-دختر استان لرستان بود که طی دو ماهه نخست سال 1398 به مراکز سلامت و روانشناختی مراجعه کرده بودند. از بین آن ها 60 نفر که دارای بیشترین میزان اختلال استرس پس از سانحه بودند، در سه گروه آزمایش (N = 45; Mage = 42.02, SD = 7.03) و یک گروه کنترل (N = 15; Mage = 41.50, SD = 7.91) به تصادف گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی ویلیامز و برودبنت (1986) و مقیاس اضطراب بک و استر (1990) بود. داده های آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی بن فرونی و آزمون L-Matrix مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد هر سه مداخله درمان شناختی رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژه های مثبت نسبت به گروه کنترل مؤثر بودند (01/0>p). علاوه بر این، نتایج L-Matrix نیز نشان داد درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی تأثیر بیشتری نسبت به EMDR بر افزایش حافظه سرگذشتی در زنان سیل زده داشتند از این رو می توان نتیجه گرفت، هیپنوتراپی شناختی رفتاری و در پی آن درمان شناختی رفتاری و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژه های مثبت زنان سیل زده از اثربخشی مطلوبی برخودارند.
۴۷.

اثربخشی آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش صلح خودکارآمدی تاب آوری دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۴۱
زمینه: خودکارآمدی و تاب آوری از جمله مهمترین مفاهیم مرتبط با سرمایه روانشناختی بوده و باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، بررسی تأثیر آن بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان مسأله اصلی پژوهش حاضر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن سه گروه آزمایش، کنترل با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سرمایه های روانشناختی بوده که برای آزمودن دو گویه خودکارآمدی و تاب آوری از آن استفاده شده است. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه کنترل منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
۴۸.

طراحی الگوی مشغولیت تحصیلی: اعتباریابی به روش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی مشغولیت تحصیلی با رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی، از راهبرد نظریه داده بنیاد کلاسیک استفاده شد، جامعه آماری پژوهش کارشناسان حوزه آموزش و پرورش بودند. ابتدا نمونه 21 نفره از این جامعه آماری با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. یافته های پژوهش منجر به طراحی الگوی عناصر مشغولیت تحصیلی شد. برای غربال مهم ترین شاخص های شناسایی شده، در بخش کمی از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. جامعه آماری این بخش خبرگان آموزش و پرورش و روان شناسی بودند که نمونه 18 نفره از آن به روش گلوله برفی گزینش شدند، در این مرحله پرسشنامه ای بر پایه الگوی عناصر مشغولیت تحصیلی طراحی شد و خبرگان آن را تکمیل کردند و بدین گونه داده های بخش کمی به دست آمد و با رویکرد تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تجزیه و تحلیل شد. نتایج هشت عامل مؤثر بر مشغولیت تحصیلی دانش آموزان را نشان داد که به ترتیب، عبارت اند از انگیزه تحصیلی، تلاش و مسئولیت پذیری دانش آموز، اعتمادبه نفس دانش آموز، هدف و برنامه ریزی تحصیلی، خودنظم جویی تحصیلی، خودآگاهی، راهبردهای مطالعه و یادگیری گروهی.
۴۹.

تدوین و اعتباریابی بسته ی آموزشی ذهنیت پویا مبتنی بر نظریه ی باورهای هوشی دوئک و بررسی اثربخشی آن بر سرسختی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت پویا روایی محتوایی سرسختی تحصیلی تعلل ورزی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۷۳
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی بسته ی آموزشی ذهنیت پویا مبتنی بر نظریه ی باورهای هوشی و بررسی اثربخشی آن بر سرسختی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ابتدا بسته ی آموزشی ذهنیت پویا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای تدوین میزان نسبت روایی محتوا وشاخص روایی محتواآن توسط متخصصین تعیین شد. برای اجرای این پژوهش ابتدا از بین 24 مدرسه متوسطه آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران یک مدرسه به صورت تصادفی ساده انتخاب وبرای تعداد 200 نفر ازآنها پرسشنامه باورهای هوشی اجراو از بین آنها 36 نفر از کسانی که باورهای هوشی ثابت داشتند به عنوان تعداد نمونه انتخاب وسپس پرسشنامه های سرسختی تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی به عنوان پیش آزمون توسط شرکت کننده ها تکمیل و از بین آنها کسانی که کمترین سرسختی تحصیلی و بیشترین تعلل ورزی را داشتند انتخاب و در دو گروه 18 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای بسته آموزشی ذهنیت پویا را دریافت نمود و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. میزان شاخص روایی محتوا برای تمامی هدف ها در بسته آموزشی بین9/0تا1،ومیزان نسبت روایی محتوا برای تمامی هدف ها در پروتکل آموزشی 8/0تا 1 به دست آمد. یافته ها نشان داد بسته ی آموزشی ذهنیت پویا توانایی افزایش سرسختی تحصیلی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی را در بین دانش آموزان دختر را دارا میباشد.
۵۰.

اثربخشی آموزش خردورزی بر هوش معنوی و مولفه های آن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خردورزی هوش معنوی فکر وجودی انتقادی آگاهی متعالی تولید معنای شخصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی است که کاربست آن ها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد شود و توجه به آن در دانشجویان به عنوان یک نقطه قوت می تواند زمینه ساز آینده حرفه ای موفق تر و مطلوب تر در آن ها باشد. هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش خردورزی در هوش معنوی در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال تحصیلی 1400- 1401 بود که از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)(SISRI) و بسته آموزش خردورزی دانش پایه و همکاران (2022) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش خردورزی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش خردورزی در افزایش هوش معنوی، تفکر وجودی انتقادی، بعد آگاهی متعالی و بعد تولید معنای شخصی دانشجویان معنی دار است. ولی بر بعد بسط حالت هشیاری دانشجویان تأثیر معنی داری نداشت. درنتیجه با آموزش خرد و افزایش میزان آن در دانشجویان می توان باعث افزایش معناداری، آگاهی متعالی در زندگی این افراد و درنتیجه افزایش هوش معنوی آنان شویم.
۵۱.

مدل علی استفاده آسیب زا از اینترنت: نقش دلبستگی ناایمن با میانجیگری راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترنت دلبستگی ناایمن تنظیم هیجان پریشانی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
اینترنت اثرات گسترده ای بر ابعاد مختلف زندگی انسان دارد و استفاده بی رویه از اینترنت با آسیب های متعدد فردی و اجتماعی همراه است. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی در رابطه بین دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت می پردازد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، مرکز و کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود. با روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 397 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد استفاده آسیب زا از اینترنت، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال بود. تحلیل داده ها از طریق روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با بهره گیری از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پریشانی روانشناختی (50/0)، راهبردهای ناسازگارانه (23/0)، راهبردهای سازگارانه (21/0-)، دلبستگی اجتنابی (11/0)، و دلبستگی دوسوگرا (10/0) دارای بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی با استفاده آسیب زا از اینترنت هستند (05/0 >P). همچنین راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی دارای نقش میانجی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت بودند. بر این اساس در زمینه طراحی اقدامات لازم به منظور کاهش استفاده آسیب زا از اینترنت می توان به تدوین برنامه هایی در جهت بهبود سبک دلبستگی ناایمن، راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی اقدام نمود.
۵۲.

تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی - اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی روانی اجتماعی نظریه انتخاب پرخاشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۰
زمینه و هدف: نوجوانان به دلیل تأثیر از همسالان و قرارگیری در موقعیت های اجتماعی متنوع، بیشتر مستعد رفتارهای پرخاشگرانه هستند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش، گواه و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال 99-1398 بود که 30 نفر از آنها به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر (1999) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) بود. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری یک راهه اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss26 بود. یافته ها: نتایج نشان داد اثر گروه بر متغیر پرخاشگری و مؤلفه های پرخاشگری بدنی، کلامی، خشم، و خصومت در دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه معنا دار بود (0/001p<)؛ همچنین تفاوت بین دو گروه با توجه به متغیر پرخاشگری و مؤلفه های آن در مجموع معنادار و میزان این تفاوت در جامعه بالاتر از 0/1 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب بر میزان پرخاشگری نوجوانان دختر و تمامی مؤلفه های آن تأثیر معنا داری داشته و پرخاشگری آنان را کاهش داده است و این اثر تا مرحله پیگیری تداوم داشت؛ بنابراین می توان از این بسته در کنار سایر شیوه های درمانی موجود به عنوان گزینه مناسب برای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان استفاده کرد.
۵۳.

شناسایی متغیرهای میانجی در رابطه میان آموزش موسیقی و افزایش خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت آموزش موسیقی متغیرهای میانجی موسیقی درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۱۸۵
زمینه: تحقیقات نشان داده است که هنر موسیقی به عنوان یک زبان، مناطق خاص خود را در مغز دارد و احساس، عاطفه و ادراک انسان را بدون تکلم منتقل می کند، ولی همچنان درک آن نیازمند آموزش است تا بتواند موجب بهره مندی از توانایی های فکری - اجتماعی گردد. همچنین پژوهش های بسیاری موسیقی را به عنوان ابزاری قدرتمند برای تقویت و توسعه خلاقیت با سهل ترین و لذت بخش ترین روش اجرا و کمترین عوارض معرفی می کنند. بنابراین مسأله پژوهش این است که براساس پیشینه تحقیقات تا چه اندازه آموزش موسیقی سبب بروز خلاقیت ویا مؤلفه های وابسته به آن می گردد. هدف: هدف از این مقاله مرور پیشینه پژهش های مرتبط علل و عوامل اثربخشی آموزش موسیقی به منظور ایجاد و توسعه خلاقیت است. روش: با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، منطبق بر اصل پریزما از میان 45 مقاله مرتبط با موضوع خلاقیت و موسیقی، 23 فاکتور مهم به عنوان میانجی های میان خلاقیت و موسیقی شناسایی و نهایتاً معرفی و تحلیل شده است. تا تأثیرپذیری مستقیم از فرآیند آموزش موسیقی ، بسترها و زمینه های لازم برای توسعه خلاقیت شناسایی شود. یافته ها: رشد تفکر، رشد مغزی، بهبود روحیه و استرس، سازگاری و تأثیرپذیری، تخیل و رؤیا سازی، رشد فردی و اجتماعی، اعتماد به خود، واج شناسی، وفاق و همدلی، هوش، تقویت قوای شنیداری، مسئولیت پذیری، تقویت حافظه، پشتکار، رشد ذهنی، بداهه پردازی، حافظه کلامی، به خاطرسپاری کلمات، درک و شناخت مفهوم زبان، ایجاد تمرکز، تقویت احساسات و عواطف رمانتیک، سهولت در خواندن و نوشتن و شمارش و رابطه برای یادگیری، مهارت های حرکتی، شکیبایی و تعامل عواملی هستند که میتوانند تحت تأثیر آموزش موسیقی ارتقا یافته، بسترها و زمینه های بروز، توسعه و بسط خلاقیت افراد را فراهم آورند. نتیجه گیری: از طریق آموزش موسیقی می توان متغیرهای 23 گانه معرفی شده را در آموزش پذیران ارتقاء داد و در نتیجه ی رشد این مؤلفه ها خلاقیت آن ها بسط، توسعه و بروز می یابد.
۵۴.

مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن در کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیسم توانبخشی مهارت عاطفی اجتماعی نظریه ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۴
 پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانش آموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با تکمیل پرسش نامه سنجش دامنه اتیسم جامعه ای 30 نفری با عملکرد بالا در گروه نمونه 30 نفری به روش تصادفی طبقه ای در دو گروه آموزش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 نفر)، جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول با برنامه هوشمند توانبخشی شناختی بازشناسی هیجانی صورت وِ گروه آزمایشی دوم با آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی آموزش دیدند. گروه سوم آموزشی دریافت نکردند. نتایج آماری حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد، میزان نظریه ذهن در کودکان اتیسم بعد از اعمال تنها توانبخشی شناختی افزایش یافته است و هر دو گروه نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطوح نظریه ذهن کل بودند. گروه های آزمایش یک (توانبخشی شناختی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 1، 2 و نظریه ذهن کل بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد.  گروه آزمایش دوم (مهارت عاطفی اجتماعی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 3 بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی روش مداخله ای مناسب برای مربیان و درمانگران کودکان اتیسم برای ارتقای نظریه ذهن می باشد.  
۵۵.

ارتباط اجتماعی خردمندانه؛ بازتعریف مفهوم ارتباط در فرهنگ ایرانی مبتنی بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباط اجتماعی خردمندانه خرد شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم ارتباط در ایران تحت عنوان ارتباط اجتماعی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی به انجام رسید . این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت تحقیق و گردآوری داده ها، کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد بود. با توجه به هدف پژوهش، بیت، به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل متن کامل شاهنامه فردوسی تصحیح هشت جلدی جلال خالقی مطلق بود. تجزیه و تحلیل آماری مبتنی بر فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری ترکیبی در نرم افزار MAXQUDA نسخه 2018 انجام شد. به منظور اعتباریابی الگوی طراحی شده از دیدگاه صاحب نظران و پژوهشگران با روش نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شد. میزان پایایی کدگذاری مولفه ها بر اساس شاخص کاپا برابر با 91/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که ارتباط اجتماعی خردمندانه در شاهنامه فردوسی مشتمل بر هفت خرده مولفه همزیستی مسالمت آمیز با دیگران، گفتار سازنده و اثربخش در ارتباط بین فردی، ارتباط رشدگرا و متعادل با افراد نیک، درک ارزش ها و جایگاه خانواده، کمک رسانی و کمک طلبی زبانی و عملی، شجاعت و جرات مندی در بیان نظر و عمل درست و دغدغه مندی و آگاهی اجتماعی بود. در نتیجه، به سبب ابعاد گسترده و جامعیت تعریف ارتباط اجتماعی خردمندانه به پژوهشگران پیشنهاد می شود که در جهت ساخت ابزارهای معتبر و بسته های آموزش مهارت ارتباط خردمندانه بر ابعاد مفهوم ارتباط اجتماعی خردمندانه که در این مطالعه شناسایی شد، تمرکز کنند.
۵۶.

نقش میانجی نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه کاری نیاز به شناخت نیاز به خاتمه نگرش به یادگیری تحمل ابهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی اثر نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری با میانجی گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در دانش آموزان دبیرستانی (دوره دوم) شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند.روش اجرای پژوهش توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علّی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. برای این منظور، 385 نفر ) 155دختر و 230پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های حافظه کاری (نجاتی1392)، نیاز به شناخت (کاچیوپو 1996)، نیاز به خاتمه (دی بیکر و کراوسون 2008)، نگرش به یادگیری (ایکن 1979) و تحمل ابهام (مک لین 1993) پاسخ دادند. نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که هم نیاز به شناخت و هم نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم هستند. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر حافظه کاری معنادار نبود. بعلاوه، اثر مستقیم نیاز به شناخت بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار بوده اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار نبود. در قسمت نتیجه گیری به طور تفصیلی به بحث در خصوص یافته های حاصله و تبیین آنها پرداخته شده است.
۵۷.

ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خردمندی هوش اخلاقی ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۷۴
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین (زن و شوهر) در شهر تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 380 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2011) و ذهن آگاهی (ریان و براوان، 2003) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد هوش اخلاقی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش اخلاقی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (63/4 = t و 51/0=β) است. همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم هوش اخلاقی بر خردمندی زوجین به واسطه ذهن آگاهی مورد تأیید بوده است (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین این مدل می تواند الگوی مناسبی برای شناسایی عوامل موثر بر خردمندی زوجین باشد و نتایج آن در راستای برنامه ریزی برای افزایش ذهن آگاهی و هوش اخلاقی در زوجین استفاده شود. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
۵۸.

تدوین مدل علی وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی با میانجی گری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وابستگی شبکه های اجتماعی مجازی اضطراب تنهایی خودتنظیمی حمایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۶
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی ، خود تنظیمی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی جهت تدوین مدل ساختاری در دانش آموزان است.نمونه ای به حجم514 نفر در مقطع متوسطه ی دوم به روش خوشه ای چند مرحله ای از چهار منطقه شمال وجنوب تهران انتخاب شده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی( 2004، Puklek) ، حمایت اجتماعی ادراک شده(Zimet et al, 1988)، تنهایی (1996،Russell) وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی محقق ساخته و خود تنظیمی (1999، Brown، Miller، Lawendowski) پاسخ داده اند.داده های پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل دارای برازش مناسبی است. در اثرات مستقیم متغیر های اضطراب اجتماعی ،حمایت اجتماعی و خود تنظیمی معنادار بوده اند. همچنین در اثر غیر مستقیم تنها متغیر احساس تنهایی با میانجی گری خودتنظیمی ارتباط معنادار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که چهار متغیر پیش بین در مدل وابستگی به شبکه های اجتماعی تاثیر گذار واقع شده اند که این امر نشان دهنده ی اهمیت ویژه آنهاست
۵۹.

آموزش توانمندسازی روانی - اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب در رفتارهای پرخطر و امیدواری دختران نوجوان: تدوین و بررسی اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی روانی - اجتماعی تئوری انتخاب رفتارهای پرخطر امیدواری دختران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۱۱
زمینه: دوره نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی است که نقش بنیادی در موفقیت یا شکست افراد در آینده دارد. در این راستا نیاز است تا رفتارهای پرخطر که در این سنین رواج بیشتری می یابند، مورد بررسی قرار گیرند و همچنین امید به آینده در نوجوانان نیز تقویت شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب در رفتارهای پرخطر و امیدواری دختران نوجوان بود. روش: در قالب یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون- پیگیری با کنترل، 30 نفر از دانش آموزان دختر نوجوان مدارس متوسطه منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران، 1390) و پرسشنامه امیدواری (اشنایدر و جینروا و همکاران،2016) بودند. بسته آموزشی توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر تئوری، پس از تدوین طی هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها:. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب منجر به کاهش رفتارهای پرخطر (4/036=F و 0/001=P) نوجوانان دختر می شود و بر امیدواری (4/791=F و 0/001=P) آن ها تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: آموزش توانمندی های روانی اجتماعی مبتنی بر تئوری انتخاب می تواند میزان رفتارهای پرخطر و امیدواری در نوجوانان دختر را تحت تأثیر قرار دهد و استفاده از آن در کنار سایر روش های درمانی توصیه می شود.
۶۰.

تبیین مدل بهزیستی روان شناختی بر اساس خردمندی با میانجی گری احساس تنهایی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف این پژوهش طراحی مدلی برای تبیین بهزیستی روان شناختی بر اساس خرد و با میانجی گری احساس تنهایی در زنان بوده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شهر تهران در سال 1400 بود که تعداد 409 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف 1995، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگ سالان و فرم کوتاه 12 سؤالی خرد سه بعدی گردآوری گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss24 وAmos24  انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل، برازش مناسبی دارد. بر این اساس، بهزیستی روان شناختی رابطه مستقیم و معناداری با خردمندی، و رابطه معکوس و معناداری با احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی دارد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بالا می تواند اثرات زیان باری بر بهزیستی روان شناختی بگذارد و با افزایش خرد می توان اثرات احساس تنهایی را کاهش داد تا منجر به افزایش بهزیستی روان شناختی گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان