در سال های اخیر موضوعاتی مانند مطالعات فلسفی، تاریخی، جامعه شناختی درباره علم، علوم انسانی و تکنولوژی و نقش آنها در فرایند توسعه و پیشرفت کشور با استقبال بسیاری همراه شده است. بحث فلسفی درباره نسبت علم و تکنولوژی و به خصوص علوم انسانی و سیاست گذاری ها، برنامه ها و نهادها، به عنوان تکنولوژی های نرم/ انسانی/اجتماعی می تواند ما را در چگونگی سیاستگذاری و برنامه ریزی بهینه علمی و فناوری در عالم انسانی و اجتماعی یاری دهد. کتاب «علوم انسانی به مثابه تکنولوژی» می کوشد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا علوم انسانی را می توان به مثابه تکنولوژی فهم کرد؟ و از این فهم در سیاستگذاری علوم انسانی و تکنولوژی های انسانی و اجتماعی بهره برد؟ و این بحث را با انجام مطالعاتی موردی در عرصه فناوری های اطلاعاتی و فقه، با بهره گیری از رویکرد عقلانیت نقاد به شکل ملموسی شرح و بسط می دهد. در این مقاله پس از معرفی کتاب، ملاحظاتی انتقادی در ارتباط با برخی از مدعیات اصلی کتاب مطرح می گردد؛ به ویژه این دیدگاه که فقه را باید به مثابه تکنولوژی فهم کرد. در پایان پیشنهاداتی برای اصلاح و تکمیل این کتاب و تبدیل آن، به یک کتاب درسی ارائه می شود.