از جمله متغیرهای بسیار مؤثر برای توضیح تفاوت نرخ رشد اقتصادی در میان کشورهای مختلف، سطح و میزان تغییرات جمعیت هر اقتصاد است. اهمیت مبحث در نظریه ها و مدل های رشد اقتصادی، بدین سبب است که در همة فعالیت هایی که در قلمرو علم اقتصاد قرار می گیرد، انسان در جایگاه عنصر اصلی و پایه ای مطرح است؛ زیرا همة فعالیت های اقتصادی، اعم از تولید کالاها، مصرف، سرمایه گذاری، کشف ایده های جدید و تربیت انسان جدید برای انجام این فعالیت ها و... الزاماً به حضور و وجود انسان نیاز دارد.
پژوهش پیش رو، در پی تحلیل این موضوع است که در اقتصادهای جدید که بیش از پیش متکی به دانش و انباشت آن و پیشرفت فناوری شده اند، نتایج مثبت و مزیت های ناشی از وجود جمعیت بزرگ تر در یک کشور، چگونه می تواند نمایان شود. افزون بر این، برای شکوفا شدن این نتایج، ایجاد چه زمینه هایی لازم است.
همچنین در این پژوهش، نخست با تبیین یک مدل، اثر جمعیت بزرگ تر بر توانایی یک اقتصاد را برای کشف ایده ها و تولیدات جدید نشان می دهیم و در مدل دوم، مزیت یک اقتصاد با مقیاس بزرگ تر را برای گسترش نوآوری ها در گسترة اقتصاد تصویر می کنیم. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که هر اقتصادی برای توانایی در کشف ایده های جدید در بلندمدت، ضرورتاً احتیاج به جمعیت بزرگ تر دارد. افزون بر این، وجود مقیاس بزرگ تر یک اقتصاد و بازار بزرگ تر نیروی کار، سبب می شود که نوآوری در شیوه های تولید، سریع تر در گسترة اقتصاد انتشار یابد و با این روش نرخ رشد اقتصادی، با شتاب بیشتری در زمان رشد یابد.