مقالات
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، به رسیمت شناختن فضای سایبری به عنوان یک عرصه نظامی نوپدید منجر به تغییرات چشمگیری در رویکرد کشورها و سازمان ها به مفهوم دفاع سایبری شده است. ناتو به عنوان یک سازمان نظامی بین المللی نیز تحت تأثیر این روند قرارگرفته است و نزدیک به یک دهه است که فرایند به روزرسانی و بازطراحی راهبرد دفاع سایبری خود را آغاز نموده است. هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیر شناسایی فضای سایبری به عنوان یک عرصه نظامی نوپدید بر راهبرد دفاع سایبری ناتو و تأثیرات این اقدام به شیوه توصیفی تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که به رسیمت شناختن فضای سایبری به عنوان یک عرصه نظامی نوپدید تأثیرات قابل توجهی بر راهبرد دفاع سایبری ناتو در طول سال های اخیر داشته است. ناتو سیاست ها و چارچوب های جدیدی برای مقابله با تهدیدات سایبری ایجاد کرده است و سرمایه گذاری های خود را در تقویت قابلیت های دفاع سایبری به شدت افزایش داده است. علاوه بر این، امنیتی سازی فضای سایبری به عنوان یکی از ضرورت های ایجاد یک راهبرد دفاع سایبری مؤثر نقش برجسته ای در تحقق اصل دفاع جمعی ناتو در بستر سایبر داشته است. با توجه به اهمیت و ضرورت به روزرسانی استراتژی های دفاعی در فضای سایبری بر اساس مقتضیات کنونی و پیچیدگی های حاکم بر این عرصه، نتایج پژوهش حاضر می تواند برای سیاست گذاران، فرماندهان نظامی و محققان فعال در حوزه دفاع سایبری جمهوری اسلامی ایران، منبعی ارزشمند برای ااتخاذ تصمیمات نوآورانه و تدوین راهبردهای مؤثر در این حوزه باشد.
سپهر حکمرانی مطلوب: از آموزه های علوی تا شاخص های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، حکمرانی مطلوب به عنوان یکی از نظریه ها و الگوهای غالب در عرصه اداره و راهبری مطرح و در کانون توجه فزاینده اندیشمندان و فعالان توسعه و همچنین دستورکار ویژه دولت ها و جوامع معاصر قرار گرفته است. بااین وجود، حکمرانی مطلوب مقوله ای مدرن به شمار نمی رود و ریشه های نظری و عملی آن به آموزه های اسلامی بر می گردد و در سپهر حکمرانی علوی به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ حکمرانی بشری متبلور می شود. دراین راستا، هدف پژوهش حاضر بازخوانی تطبیقی شاخص های امروزین حکمرانی مطلوب و آموزه های حکمرانی علوی است که در نامه 53 نهج البلاغه (منشور حکمرانی علوی) به عنوان یک سند مرجع و نقشه راه جامع منعکس می شود. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به بازخوانی اصول و ارکان این پارادایم مدیریتی-سیاستی می پردازد و سپس هر یک از این مؤلفه ها را با استناد به آموزه های علوی مورد بررسی تطبیقی قرار می دهد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد شاخص های حکمرانی مطلوب نه تنها در آموزه های حکمرانی علوی مورد معرفی و تأکید قرار گرفته است بلکه این آموزه ها با جهت گیری آینده گرایانه و ماهیت فرازمانی و فرامکانی، الزامات و اقتضائات امروزین حکمرانی مطلوب جوامع مدرن را نیز مورد ترسیم و ارائه قرار می دهد. براین اساس، استلزامات حکمرانی مطلوب در قالب اصول پاسخگویی، مشارکت، شفافیت، قانون مداری و کارآمدی ناظر بر روابط متقابل و متوازن دو رکن جامعه و حکومت با محوریت عدالت به عنوان جوهره حکمرانی مورد معرفی و تصریح منشور حکمرانی علوی قرار گرفته است.
بحران آبی پیش ِروی ایران و رویه کمیته بین المللی صلیب سرخ در حفاظت از آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشک سالی، مخاصمات مسلحانه، تغییرات اقلیمی و... از مسائل نوظهور تهدید امنیت ملی و بین المللی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک ازجمله جمهوری اسلامی ایران است. در کنار تلاش دولت های درگیر در بحران برای برون رفت از وضعیت مذکور، برخی سازمان های بین المللی مانند کمیته بین المللی صلیب سرخ، با تأکید بر ترویج حقوق بشردوستانه و اتخاذ مکانیسم های عملیاتی، آموزشی و توسعه محور، اقدام به یاری کشورها می نمایند. بررسی کارنامه کمیته نشان دهنده فعالیت این نهاد بشردوستانه طی مخاصمات مسلحانه و بلایای طبیعی است. حائز اهمیت آنکه لازم است کمیته با درنظرگرفتن تمام امکانات و تجربیات مکتسبه، به ارتقای جایگاه حمایتی - حفاظتی خود بیشتر اهتمام ورزد. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی- توصیفی و استفاده از اسناد معتبر بین المللی به بررسی رویه کمیته با هدف توسعه اصول بشردوستانه و کمک به قربانیان شرایط بحرانی می پردازد. نوآوری پژوهش در بررسی رویکردها، مأموریت ها و چالش های صلیب سرخ در حفاظت از آب طی وضعیت های خاص بوده و دستاورد آن این است که با توجه به تغییر شکل و ماهیت مخاصمات مسلحانه و روندهای جهانی مانند تغییرات اقلیمی و دیجیتالی شدن، صلیب سرخ باید راه حل های سیستماتیک به منظور حفظ آمادگی و تقویت واکنش سریع در مواقع بحرانی، ترویج رویکرد منعطف، پایدار و توسعه تخصص درزمینه های مؤثر بر اقدامات بشردوستانه اتخاذ نماید.
معناکاوی فساد اداری در بین نخبگان اجرایی: علل، پیامدها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذهنیت عمومی در ارتباط با سطح فساد در ایران در حال گسترش است و میان تصور مردم و آنچه در صحنه جامعه رخ می دهد تفاوت آشکاری وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف معناکاوی فساد اداری از دیدگاه نخبگان اجرایی و دست اندرکاران برخورد با فساد انجام شد و با رویکردی کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده محور و با به کارگیری تکنیک مصاحبه عمیق با 15 نفر از مدیران کل بازرسی و نظارت دستگاه های اجرایی کشور (13 مرد و 2 زن) مصاحبه شد. روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری بود. متن مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA10 کدگذاری و نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 99 مفهوم و 19 مقوله محوری شد. همچنین نتایج کدگذاری گزینشی نشان داد که مقوله هسته، گسترش ذهنیت فساد و بی ثباتی سیاسی در جامعه است که تحت تأثیر شرایط علّی (تعدّد افشاگری ها؛ عدم گردش نخبگان؛ عدم حاکمیت قانون؛ رسانه ها، ماهواره و شبکه های اجتماعی) و در کنار شرایط مداخله گر (کنشگر، ساختار) و شرایط زمینه ای (جنسیت، پایگاه اجتماعی-اقتصادی) بر برساخت ذهنیت فساد و بی ثباتی سیاسی در جامعه تأثیر می گذارد که حاصل آن برانگیختن خشم عمومی نسبت به بی عدالتی و گسترش رانت؛ عدم همراهی جامعه با حاکمیت؛ تبدیل حامیان جمهوری اسلامی به سوژه معترض؛ سرخوردگی دستگاه انتظامی به سبب فساد برخی مسئولین؛ گسترش بدفرمانی مدنی در فضاهای اداری؛ مطالبه اقتدارگرایی و بازخوانی تاریخی آن؛ باورپذیری جامعه نسبت به انگاره انسداد و تغییر؛ بی اعتمادی نهادی به ساختار حکومت به سبب گسترش فساد بوده که ثبات سیاسی کشور را مورد مخاطره قرار داده است.
جایگاه امنیت و تاب آوری درسیاست گذاری فضای مجازی بر اساس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های خاص فضای مجازی همانند جهانی بودن، فراهم آوردن امکان گمنامی و تحولات سریع در کنار تأثیرگذاری فراوان آن در زندگی فردی و جمعی باعث می شود سیاست گذاری و تنظیم گری آن چالش برانگیز گردد. امنیت و تاب آوری فضای مجازی به عنوان یکی از جنبه های پیچیده سیاست گذاری فضای مجازی و نقطه تقاطع نقطه نظرهای فنی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی، در اسناد بالادستی نیز مورد توجه بوده است و تدبیر شماره ۱۵ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به امنیت و تاب آوری فضای مجازی و لزوم استفاده از دانش بومی و مشارکت های جهانی در آن اختصاص دارد؛ مسأله ای که به نظر می رسد در بسیاری از سیاست گذاری ها و تصمیمات عملی مرتبط با فضای مجازی به نفع نگاه امنیتیِ غیرتخصصی کنار گذاشته شده است. این نوشتار مبتنی بر روش تحقیق کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، با بررسی برخی از مهم ترین چالش های فضای مجازی و امنیت و تاب آوری آن در ایران و مقایسه با نمونه های مشابه جهانی، تلاش می کند تا پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در خصوص فضای مجازی در ایران ارائه کند. فاصله گرفتن از گفتمان امنیتی در مسائل زندگی روزمره، کاهش جرم انگاری ها، بهبود شرایط و جذب شرکت های خارجی حوزه فضای مجازی به جای دفع آن ها، بهبود شرایط اقتصادی-فرهنگی برای عدم مهاجرت متخصصین این حوزه، باز گذاشتن فضا برای تنظیم گری مردمی فضای مجازی به دور از دخالت های حاکمیتی و توجه به اسناد بالادستی از جمله سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برخی از راهکارها و پیشنهادهای سیاستی مطرح شده در این نوشتار هستند.
ارزیابی انتقادی مفهوم ایران هسته ای در انگاره راهبردی کشورهای 1+5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم ایران هسته ای به گونه تکراری از سوی نظریه پردازان و برنامه ریزان راهبردی قدرت های بزرگ برای مهار و محدود سازی و کنترل قابلیت هسته ای ایران مورد استفاده قرار می گیرد. محور اصلی کنش ایران در فرایند هسته ای معطوف به بهینه سازی قابلیت های راهبردی و تاکتیکی بوده است. برخی از نظریه پردازان سیاست بین الملل به این موضوع اشاره دارند که ایران در سال های 1991 به بعد و به گونه پایان ناپذیر، قابلیت های هسته ای خود را ارتقا داده است.الگوی کنش راهبردی ایران در حوزه قابلیت هسته ای بیانگر آن است که قدرت سازی برای مقابله با تهدیدات، بخشی از اهداف راهبردی ایران در محیط منطقه ای بوده است. بازیگران سیاست بین الملل همواره تلاش داشتند تا ایران را در فضای محدودیت ژئوپلیتیکی قرار دهند. واقعیت ایران منطقه ای برای بسیاری از بازیگران محیط پیرامونی و قدرت های بزرگ پرمخاطره بوده و به همین دلیل است که زمینه برای محدودسازی قدرت ایران در محیط منطقه ای به وجود آ مده است.پرسش اصلی مقاله آن است که «ایران هسته ای از سوی رسانه ها، مراکز مطالعات راهبردی و دیپلمات های سیاست بین الملل به چه مفهوم مورد استفاده قرار گرفته و چه انگاره هایی برای مقابله با ایران در دستور کار قدرت های بزرگ و نهادهای بین المللی قرار گرفته است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «مفهوم ایران هسته ای، بخشی از ادبیات راهبردی قدرت های بزرگ برای محدودسازی قدرت و قابلیت تکنیکی و تاکتیکی جمهوری اسلامی محسوب شده و این امر زمینه محدودسازی قدرت ایران را به وجود آورده است.» در تنظیم مقاله از رهیافت موازنه تهدید استفان والت استفاده می شود.