مقالات
حوزه های تخصصی:
کارآمدی دولت ها ازجمله مسائل مهمی است که آثار و نتایجی ازجمله افزایش مشروعیت و اقتدار را برای هر حکومتی به همراه دارد. این پژوهش به دنبال یافتن راهبرد ها و سیاست های اصلی ارتقای کارآمدی نظام اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) است. طرح این موضوع از این حیث اهمیت دارد که موجب استحکام هرچه بیشتر نظام اسلامی می شود. کم توجهی یا نپرداختن به این موضوع می تواند زمینه تضعیف و زوال بنیان های مردمی نظام را موجب شده و همین موضوع ضرورت تحقیق را نشان می دهد. این تحقیق با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA (نرم افزار تحلیل کیفی) به دنبال یافتن مضامین اصلی در مورد هدف و پرسش پژوهش بوده است. در انتها پس از جستجو و تعمیق در بیانات رهبر معظم انقلاب این نتیجه حاصل شد که دو دسته راهبرد «اصلی» و «بخشی» برای ارتقای کارآمدی نظام وجود دارد و در زمینه سیاست ها نیز دو سطح «فردی» و «سازمانی» جهت ارتقای این کارآمدی به دست آمد که باید سرلوحه تصمیم گیری و تصمیم سازی های مدیران و مسئولان رده های بالا و میانی کشور باشد. ارتقای کارآمدی نیازمند تربیت مدیران جهادی و انتخاب آنان به جهت شایسته سالاری در سطوح مختلف است و یکی از وجوه دیگر این انتخاب جوان گرایی و تزریق انرژی، نشاط و تحرک در بدنه مدیریتی کشور است که باعث می شود با در نظر گرفتن هدایت های رهبر معظم انقلاب مبنی بر استفاده از توان داخلی و به کار بستن راهبردها و سیاست ها در مقاطع زمانی مختلف، ارتقای کارآمدی نظام به صورت مطلوب حاصل شود.
ارائه الگوی تعاملی مدیریت منابع انسانی در پارک های علم و فناوری با تأکید بر رویکرد پویایی های سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارک های علم و فناوری نقش مهمی در شبکه اقتصاد دانش بنیان از طریق مدیریت منابع انسانی و در تعامل با نهادهای مختلف منطقه ایی بازی می کنند. لذا تحلیل و طراحی مدل مدیریت منابع انسانی در پارک های علم و فناوری هم از حیث اهمیت و هم ماهیت تعاملی آن ضروری است. به ویژه اینکه بررسی مدل های موجود در ادبیات مدیریت منابع انسانی در پارک های علم و فناوری نشان می دهد که این مدل ها عمدتاً در سطح یکی از نهادهای مؤثر در شبکه ارزش پارک های علم و فناوری به این موضوع پرداخته اند. پژوهش حاضر با توجه به ویژگی کل گرایی و تمرکز رویکرد پویایی های سیستمی بر تعامل بین اجزای سیستم به عنوان روش تحقیق، درصدد تبیین مدل تعاملی مذکور برآمده است. این مدل از طریق برگزاری 15 جلسه مدل سازی گروهی با ذینفعان مسئله به طراحی، آزمودن و درنهایت شناسایی و شبیه سازی راهکارهای مختلف ارائه شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان داد که تمرکز بر ایجاد انگیزه و ارتقاء کیفیت نیروی انسانی ستادی به شکل توأمان، میرایی حمایت های پارک از شرکت های فناوری مستقر و توسعه ارتباطات به ویژه از جهت توسعه جریان انتقال فناوری، ایجاد بازار، تبادل فکری و انسانی بیشترین نقش را در بهره وری الگوی مورد نظر دارد.
کاربست مؤلفه مدارای سیاسی در راهبرد رهبری امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز دوران جمهوری اسلامی در ماه های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تجربه ای بی بدیل از تلفیق ظرفیت جمهوریت با اندیشه دینی در کشوری با پیشینه کهن و تمدنی دیرپا بود. ماهیت نوپدید و ابتکاری نظام سیاسی جدید در ایران به همراه فقدان الگویی متناظر و متشابه از همکاری نهاد دین و سیاست در قالب نظریه دولت- ملت که مورد وفاق و پذیرش بین المللی قرار گرفته باشد، پارادایم مسلط سکولاریسم سیاسی را به چالش کشانده و بر همین اساس از سویی شاهد بروز بحران های داخلی و دخالت های خارجی در سال های استقرار تثبیت جمهوری اسلامی ایران و از سوی دیگر تلاش رهبران انقلاب اسلامی برای تبیین اصول و مبانی جمهوری اسلامی بوده و هستیم. وضعیت و شرایط خاص جمهوری اسلامی ایران برای مواجهه و تعامل با مخالفان در بحران های داخلی و دخالت های خارجی، یکی از مسائل اساسی نظام سیاسی ایران از ابتدای تأسیس است که حاکمیت را همواره در معرض دیدگاه های همدلانه، معارضانه و نیز کنایه زنی ها با محوریت عدم مدارای سیاسی قرار داده است. با توجه به نقش بی بدیل اندیشه و رفتار سیاسی بنیان گذار انقلاب اسلامی در ارجاع و مشروعیت بخشی به فرایندهای سیاست گذاری، پرسش اصلی این مقاله بیان می دارد که مؤلفه مدارای سیاسی در راهبرد رهبری امام خمینی (ره) چرا و چگونه تحقق یافته است؟ در این مقاله با بهره گیری از روش داده بنیاد و محوریت مفهوم سازی، ضمن تعریف مفهوم مدارا در اندیشه غرب و اسلام و بیان تفاوت های معنایی آن ها، مدارای سیاسی به مثابه مؤلفه راهبردی در اندیشه امام خمینی (ره) به عنوان الگوی مطلوب مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم، ضمن بازخوانی و بازنمایی رفتار سیاسی امام خمینی (ره) در تعامل و مواجهه با مخالفان در حوزه های سه گانه بینش، گرایش و کنش، الگوی محقق مدارای سیاسی در دهه نخست انقلاب اسلامی به منظور پاسخ به چرایی و چگونگی کاربست مؤلفه مدارای سیاسی در راهبرد رهبری امام خمینی (ره) تبیین و ارائه شده است.
ارائه سناریوهای استعاره «خانه» در سبک نوین زندگی شهری مبتنی بر روشCLA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خانه» به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی سبک زندگی شهری از دیرباز توسط پژوهشگران مختلف لحاظ شده است، اما استعاره «خانه» و تغییرات آن در انطباق با سبک نوین زندگی شهری، مسئله ای است که با وجود اهمیت، پژوهش چندانی در مورد آن، انجام نشده است. ما ایرانیان هنوز در کنار سبک نوین زندگی شهری، عناصر و دل بستگی هایی به سبک سنتی زندگی داشته و به بسیاری از ارزش های سنتی خود پایبندیم. هرچند بدیهی است که تقلید از گذشته به اندازه ریشه کن کردن آن بیهوده خواهد بود. به نظر می رسد باید به منظور حفظ و ماندگاری انگاره های مسکن (خانه) ایرانی، قبل از ورود به آینده، سناریوهای محتمل بر مبنای استعاره های مختلف از خانه را شناسایی کرده و نگاشت مناسبی از ادبیات موضوع در کنار شالوده شکنی و جستجوی ژرف تر مسئله انجام داد. پژوهش حاضر با رویکرد آینده نگرانه با روش تحلیل لایه ای علت ها (CLA) در چهار لایه تحلیل شامل لیتانی، علل کلان اجتماعی، گفتمان/ جهان بینی و اسطوره/ استعاره، سعی دارد تا ضمن شناسایی آینده های بدیل بر مبنای استعاره ها و به تبع آن گفتمان های بدیل از «خانه»، سناریونگاری نموده و سناریوهای یکپارچه و متحول بر مبنای استعاره «خانه» در آینده شهرها ارائه دهد. تحلیل لایه ای علت ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته به منظور شناسایی مضامین اصلی سطوح تحلیل در سطح نخبگان و متخصصان مرتبط با موضوع، به کار گرفته شد. طبق یافته ها، چهار سناریو در ارتباط با مفهوم خانه و خلق آینده بدیل ارائه شد که شامل خانه هوشمند، خانه به عنوان یک ابر دیجیتال، خانه انسانی و خانه متحرک است.
بررسی عنصر تکنولوژی از عناصر تفسلی در قراردادهای بین المللی نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر تکنولوژی در صنعت نفت و گاز، به ویژه در پروژه های بالادستی، به دلیل آثار مثبت آن در بهینه سازی بازیافت نفت، تولید صیانتی حداکثری از مخازن، ارتقای کمی و کیفی تولیدات نفتی، برقراری توسعه پایداری، حمایت از محیط زیست و ارزش افزوده در اقتصاد پروژه های نفتی از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه ضرورت تکنولوژی به عنصر اجتناب ناپذیری از قراردادهای نفتی تبدیل شده است. با این وجود، فقدان تکنولوژی یا موضوعات مرتبط با آن در برخی از قراردادهای نفتی یا جایی که تکنولوژی به صورت یک امر تفسیری و اختیاری، نه به عنوان یک عنصر الزامی در قراردادهای نفتی درج می شود، این شک را ایجاد می کند که نقش و اثر تکنولوژی در قراردادهای نفتی چیست؛ تکنولوژی دقیقاً چه جایگاهی را در صنعت نفت و گاز دارد؛ و حقوق و تعهدات طرفین قراردادها نسبت به تکنولوژی چیست؟ بر اساس مطالعاتی که در قراردادهای نفتی، رویه های قضایی و آرای داوری انجام شده است، این مقاله به این نتیجه رسیده است که تکنولوژی بخش بسیار مهمی از لکس پترولیا؛ خواه به صورت حقوق نرم یا سخت شده است. مضافاً آنکه مفهوم استفاده، انتقال و توسعه تکنولوژی به عنوان یکی از نه عنصر تفسلی که در قراردادهای نفتی حضور فعال دارد، خواست کشورهای میزبان یا شرکت های ملی نفت شده است؛ به نحوی که آن ها سرمایه گذاران نفتی یا شرکت های بین المللی نفتی را مکلف می سازند که فعالیت های نفتی، شرایط و مفاد قراردادهای نفتی در کشورهای خود را بر اساس مطالبه استفاده، انتقال و توسعه تکنولوژی انجام دهند. درنهایت از این مطالعه نتیجه گرفته می شود که امروزه مطالبه الزامی تکنولوژی فضای حاکم بر قراردادهای نفت و گاز است و به صورت تعهدات الزام آور قانونی یا قراردادی درآمده است که نقض این تعهدات موجبات ضمانت اجرای حقوقی و قراردادی علیه فرد ناقض تعهدات مزبور ایجاد کرده، و به طرف آسیب دیده از نقض تعهدات مزبور حق فسخ قراردادی و مطالبه خسارت را عطا می کند.
تدوین راهبردهای مدیریت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال تدوین راهبردهای مدیریت دیپلماسی فرهنگی ج.ا.ایران در منطقه غرب آسیا است. در این راستا ضمن احصاء نقاط قوت، ضعف، تهدید، فرصت فضای فرهنگی کشور با اخذ نظر خبرگان روابط بین الملل و متخصصان فرهنگی، راهبردهای مدیریت دیپلماسی فرهنگی ج.ا.ایران شناسایی شد. هدف پژوهش اکتشافی، نوع پژوهش کاربردی، روش پژوهش پیمایشی، تحلیل داده ها تلفیقی (کمی-کیفی) است. شناسایی شاخص های SWOT از روش دلفی )کیفی) و تدوین راهبردهای مدیریت دیپلماسی فرهنگی از روش برنامه ریزی راهبردی فرد.آر.دیوید (کمی) انجام گرفت. جامعه آماری در این پژوهش با حجم نمونه منطبق بوده و روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند از نوع نمونه گیری قضاوتی است و شامل دو گروه: خبرگان روابط بین الملل و متخصصان فرهنگی به تعداد 20 نفر است. جهت جمع آوری داده ها از فهرست کنترل خبرگی و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل نتایج دلفی انجام گرفت و با به کارگیری ابزارهای برنامه ریزی راهبردی (SWOT و QSPM) درنهایت 10 راهبرد بهینه ارائه شد. این راهبردها به کارگیری ظرفیت فضای مجازی و نسل جوان در راستای خنثی سازی اقدامات دشمن با تولید محتوای سازنده فرهنگی، هدایت فضای فرهنگی کشور جهت ارتقاء سطح فرهنگ عمومی منطبق با فرهنگ ایرانی اسلامی و تقویت صادرات فرهنگی در منطقه غرب آسیا، تأثیرگذاری در تخصیص هدفمند اعتبارات فرهنگی به نخبگان جهت ارتقاء جاذبه های فرهنگی بومی، اعمال سیاست های منطبق با رهنمودهای رهبری در حوزه های فرهنگی جهت گسترش نفوذ منطقه ای، مقابله با نفوذ فرهنگی دشمن و به کارگیری ظرفیت منتقدان در راستای خنثی سازی اقدامات دشمن، عملیات رسانه ای و مجازی با به کارگیری شیوه های مناسب جهت انتقال فرهنگ ایرانی اسلامی، مدیریت تولیدات فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی جهت اثرگذاری در منطقه غرب آسیا، ظرفیت سازی در کارگروه های تخصصی فرهنگی جهت تقویت و تولید محتوای فرهنگی در فضای حقیقی و مجازی منطبق با سیاست های کشور در منطقه، به کارگیری راهبردهای تهاجمی به جای راهبردهای تدافعی و استفاده از ظرفیت نخبگان فرهنگی در مقابل اقدامات دشمن جهت تغییر ارزش ها و هنجارهای جامعه، برنامه ریزی مناسب جهت هدایت کیفی فضای فرهنگی با رویکرد افزایش نفوذ فرهنگی و تأثیرگذاری در منطقه می باشند.
چگونگی مکان گزینی مراکز نظامی- راهبردی بر اساس شاخص های جغرافیای طبیعی (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی مناسب برای استقرار مراکز نظامی- راهبردی ازجمله مسائل مهم در آمایش دفاعی است، لذا مکان گزینی مناسب می تواند باعث بالا رفتن کارایی و اثربخشی این مراکز در مواقع بحران و تهدیدات نظامی باشد. در مکان یابی مراکز نظامی توجه به عوامل جغرافیای طبیعی، امری بسیار ضروری است. چراکه جغرافیای طبیعی از دیرباز در مکان گزینی، گسترش و توسعه سکونتگاه های انسانی نقش تعیین کننده ای داشته است. ویژگی های جغرافیای طبیعی هر منطقه می تواند در دسترسی، حوزه نفوذ، مخاطرات و منابع طبیعی مؤثر باشد. از این رو، در این پژوهش با روش تحلیل سلسله مراتبی، مکان یابی مراکز نظامی در استان آذربایجان غربی با توجه به هشت عامل جغرافیای طبیعی (بارش، شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، سنگ شناسی، فاصله از زمین لغزش و فاصله از مناطق سیل خیز) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون سلسله مراتبی نشان می دهد که عوامل فاصله از زمین لغزش و فاصله از مناطق سیل خیز بیشترین وزن را داشته اند، بنابراین در مکان یابی مراکز نظامی بیشترین تأثیر را دارند. عوامل بارش و سنگ شناسی نیز کمترین تأثیر را در این مکان یابی داشتند.