مقالات
حوزه های تخصصی:
وجود ترکیب های تجاری موجب آسانتر شدن انتقال اطلاعات در بین شرکتهای عضو (گروه) میشود و در نتیجه میزان عدم تقارن اطلاعاتی کاهش پیدا خواهد کرد. همچنین شرکتها با ترکیب تجاری قادر به ایجاد بازارهای سرمایه داخلی که یک راه تأمین مالی بیخطر هست، نیز می باشند تا از این طریق بتوانند مشکل عدم تقارن اطلاعاتی و وابستگی مالی خارجی را از پیش رو بردارند. بنابراین، به نظر میرسد شرکتهای وابسته به ترکیبهای تجاری در مقایسه با شرکتهای مستقل، به دلیل اتکا به بازارهای سرمایه داخلی، به طور نسبی کمتر به بازار تأمین مالی خارجی وابسته هستند و ممکن است سطح نگهداشت وجه نقد در شرکتهای عضو ترکیب های تجاری در مقایسه با شرکتهای مستقل کمتر باشد. این تحقیق به بررسی تأثیر ترکیب تجاری بر سطح نگهداشت وجه نقد در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1384 تا 1393 میپردازد. برای آزمون فرضیههای تحقیق از مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که هیچ رابطه معناداری بین سطح نگهداشت وجه نقد در شرکتهای وابسته به ترکیب های تجاری نسبت به شرکتهای مستقل وجود ندارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان میدهد که سطح نگهداشت وجه نقد در شرکتهای عضو ترکیب های تجاری متنوع در مقایسه با ترکیبهای تجاری غیر متنوع کمتر است. سایر یافتههای این تحقیق نشان داد که بین عدم تقارن اطلاعاتی با سطح نگهداشت وجه نقد رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که بین وابستگی به منابع مالی خارجی و سطح نگهداری وجه نقد هیج رابطه معناداری ملاحظه نگردید.
بررسی عوامل تعیین کننده افشای ضعف کنترلهای داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گزارش هایی که به دلیل الزام قانونی توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهیه می شود، گزارش ضعف کنترلهای داخلی است. تعیین عوامل موثر بر تهیه این گزارشها از جهت تقویت محیط کنترلی و آگاهی بخشی برای سرمایه گذاران مفید خواهد بود، بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی این عوامل در شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران می باشد .به این منظور گزارش های چهار سال شرکتها (1391 تا 1394) در مورد ضعف کنترلهای داخلی به روش تحلیلی ترکیبی نا متوازن مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین بازده داراییها، عمر شرکت، سود وزیان، اهرم مالی وریسک شرکت، تعداد اعضای غیر موظف هئیت مدیره، تعداد اعضای متخصص در کمیته حسابرسی، درصد سهامداران دولتی، درصد سهامداران عمده وکیفیت حسابرسی با افشای ضعف کنترل داخلی شرکت رابطه معنی داری وجود دارد. این یافتهها می تواند در تبیین چگونگی ارتقای شفافیت شرکت ها در بازار سرمایه ایران مفید باشد.
بررسی ارتباط بین ساختار راهبری شرکتی و احتمال گزارشگری مالی متقلبانه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین ساختار راهبری شرکتی و احتمال گزارشگری مالی متقلبانه شرکتها است. این تحقیق به روش توصیفی-همبستگی انجام شده و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1394 تشکیل میدهند و نمونه ای از 114 شرکت که در تمام طول دوره تحقیق در بازار بورس فعال بوده اند، مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای تحقیق از صورت های مالی شرکت ها استخراج گردیده و با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک به روش داده های ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که تعداد اعضای هیات مدیره تاثیر معناداری بر احتمال گزارشگری مالی متقلبانه ندارد. در حالی که هریک از شاخص های استقلال اعضای هیات مدیره، اندازه کمیته حسابرسی، عملکرد واحد حسابرسی داخلی و استقلال کمیته حسابرسی تاثیر معکوس بر احتمال گزارشگری مالی متقلبانه داشتند.
اثر اندازه شرکت و محیط اطلاعاتی بر رابطه بازده سهام و حجم معامله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اثر اندازه شرکتها و محیط اطلاعاتی بر رابطه بین بازده سهام و حجم معاملات آزمون شد؛ انتشار دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبت شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار و ارزش بازار شرکتها به عنوان متغیرهای مستقل پژوهش و رابطه پویای بین بازده سهام و حجم معاملات به عنوان متغیر وابسته پژوهش لحاظ شدند. در این راستا، اطلاعات شرکتهای ثبت شده در دو بازار بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران به ترتیب در بازده های زمانی 1380 الی 1394 و 1389 الی 1394 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از روش خودرگرسیون برداری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بازده سهام علیت گرنجری حجم معاملات است؛ و اندازه شرکت و محیط اطلاعاتی هر دو بر رابطه بین بازده سهام و حجم معاملات اثر دارند؛ به گونهای که با افزایش اندازه شرکت و بهبود شفافیت اطلاعاتی رابطه بین این دو متغیر تقویت میشود.
رابطه مدیریت واقعی سود با بازده غیر عادی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه مدیریت واقعی سود با بازده غیر عادی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، مدیریت واقعی سود که با استفاده از روشهای کاهش غیرعادی هزینه های اداری عمومی و فروش، افزایش غیرعادی سود غیرعملیاتی حاصل از فروش داراییهای ثابت و تولید بیش از حد اندازهگیری میشود به عنوان متغیر مستقل و بازده غیرعادی سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1383 تا 1393 است. برای آزمون فرضیههای تحقیق از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین مدیریت واقعی سود با استفاده از روشهای فوقالذکر و بازده غیرعادی سهام، رابطه معنیداری وجود دارد.
بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزشگذاری سود و اجزای آن توسط بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سود حسابداری شامل اجزای نقدی و تعهدی است. ادبیات غالب در حوزه مدیریت سود، اقلام تعهدی اختیاری را فرصتطلبانه دانستهاند. این در حالی است که مدیران همچنین میتوانند از اقلام تعهدی اختیاری برای علامتدهی اطلاعات خصوصی دستنیافتنی برای برونسازمانیها، به بازار استفاده کنند. از آنجاییکه قابلیت اتکای صورتهای مالی، شامل سود، به میزان زیادی به کیفیت حسابرسی انجام شده بستگی دارد، لذا درک چگونگی توجه بازار به کیفیت حسابرسی به هنگام ارزشگذاری سود و اجزای آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، در مطالعه حاضر تلاش شد تا با استفاده از دادههای 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1394 و مدل دادههای ترکیبی به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزشگذاری سود و اجزای آن توسط بازار سرمایه پرداخته شود. نتایج بررسی ها نشان داد که سودخالص و مقدار اقلام تعهدی اختیاری تأثیر مستقیم و معنادار بر بازده سهام دارند؛ مقدار کل اقلام تعهدی بر بازده سهام تأثیر معکوس و معنادار دارد؛ جریان نقد عملیاتی و مقدار اقلام تعهدی غیراختیاری بر بازده سهام موثر نیستند؛ کیفیت حسابرسی موجب تضعیف ارتباط مستقیم بین سودخالص و بازده سهام میگردد؛ و کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین کل اقلام تعهدی، اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری و جریان نقد عملیاتی با بازده سهام موثر نیست.
ارتباط بین ویژگی های کمیته حسابرسی با معیارهای عملکرد شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمیته حسابرسی یکی از سازوکارهای راهبری شرکتی است که شواهد اندکی در رابطه با نقش و ویژگیهای آن در ارزیابی عملکرد واحدهای تجاری وجود دارد. ازاینرو، هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ویژگیهای کمیته حسابرسی و معیارهای عملکرد شرکتها میباشد. براین اساس، اطلاعات مربوط به 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391-1393 به روش مقطعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر این است که بین ویژگیهای کمیته حسابرسی شامل استقلال و تخصص حسابداری اعضای آن با معیارهای عملکرد شامل نرخ بازده دارایی، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین ارتباط معناداری وجود دارد.
شناسایی عوامل موثر حسابگری ذهنی در تشکیل پرتفوی توسط سرمایه گذاران کم تجربه به کمک تحلیل عاملی تاییدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر حسابگری ذهنی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر اساتید و دانشجویان و فعالان بازار سرمایه در استان اردبیل تشکیل داده اند. تعداد اعضای جامعه و نمونه در این تحقیق به ترتیب 196 و 130 نفر بودند. برای تجزیه و تحلیل از تکنیک دلفی سه دوری و ضریب کندال و برای تایید عوامل شناسایی شده از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل لنگر انداختن و تعدیل، خطای دسترسی به اطلاعات، خطای تایید اطلاعات، خطای فرافکنی، اثرهاله ای، احساسات بازار، تصورات خوش بینانه، تئوری افسوس، اثر ناهنجاری قیمتها، دیدگاه محدود، بر تصمیم سرمایه گذاران بیشترین تاثیر را دارند.
تاثیر اطلاعات نامشهود براساس مدل لاکونیشاک، شلیفر و ویشنی(LSV) بر رفتار تودهوار سرمایه گذاران نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مدل تصمیم گیری رفتار توده وار، سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران جهت تعیین ارزش سهام، کمتر از روشهای کمی استفاده مینمایند و قضاوتهای ایشان بیشتر مبتنی بر تصورات ذهنی، اطلاعات غیرعلمی، شایعات و پیروی کورکورانه از عده معدودی از افراد به عنوان مشارکتکنندگان پیشرو در بازار سرمایه است. این گونه تصمیم گیری ها موجب هجوم سرمایه گذاران برای معاملهی سهام و بروز نوسانات شدید قیمتی شده که پیامد آن ناکارآمدی، بی ثباتی و شکنندگی بازار می باشد. از سوی دیگر اطلاعات نامشهود که غالبا از منبع غیررسمی کسب می گردد موجب عدم تقارن اطلاعات در بازار سرمایه می شود. این اطلاعات در بدو امر برای برخی سرمایه گذاران ایجاد مزیت اطلاعاتی مینماید اما به مرور زمان با انتشار اطلاعات نامشهود و تبدیل آن از اطلاعات نهانی به اطلاعات آشکار، ارزش و قدرت این مزیت اطلاعاتی کمرنگ تر می شود. در این پژوهش تاثیر اطلاعات نامشهود بر رفتار توده وار سرمایه گذاران نهادی در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1389 الی 1393 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از تایید وجود تاثیر اطلاعات نامشهود بر رفتار تودهوار سرمایه گذاران نهادی می باشد.
ظرفیت سنجی مالیات در مناطق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر بر حسب سطح وصول مالیات در استان های کشور طی سال های 1379 الی 1390 اقدام به تقسیم بندی استان های کشور به سه منطقه به نام های توسعه یافته، کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته شده است هر کدام از این مناطق، شامل استان هایی بوده که انتخاب آنها با توجه به داده های موجود، وجود داشته و لذا منطقه توسعه یافته شامل 9 استان، منطقه کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته هر کدام شامل 6 استان می باشند و سایر استان ها حذف شده اند. همچنین با استفاده از روش پانل دیتا به شناسائی عوامل موثر بر ظرفیت مالیات استان های مختلف پرداخته شده و لذا مشخص گردید که ارزش افزوده بخش صنایع و معادن از تولید ناخالص داخلی، سهم ارزش افزوده بخش خدمات از تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه و سرمایه گذاری از متغیرهای معنی دار می باشند. در نهایت با استفاده از حداکثر درآمد مالیاتی محاسبه شده از طریق فرم عمومی منحنی لافر و مقایسه آن با ظرفیت بالفعل مالیاتی هر استان، مقدار شکاف مالیاتی هر استان محاسبه گردیده است که به ترتیب برای منطقه توسعه یافته 41% ، منطقه کمتر توسعه یافته و منطقه توسعه نیافته هر کدام 47% می باشد، نتایج مربوط به این تحقیق نشان می دهد که شکاف مالیاتی در همه مناطق و استان ها موجود بوده و حتی افزایش یافته است. بنابراین جهت جبران آن پیشنهاد شده است که در زمینه : الف– فرهنگ مالیاتی ب– طرح جامع مالیاتی و آموزش ضمن خدمت ج– اصلاح قوامین و بخشنامه های مالیاتی و د– سایر تمهیدات ضروری اقدامات لازم صورت گیرد.
موسسات حسابرسی کوچک ومدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نقش نظارتی مؤسسات حسابرسی کوچک بر مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفته است، که به طور مشخص، رابطه میان مدیریت سود و بکارگیری مؤسسات حسابرسی کوچک بررسی می شود. این مطالعه از طریق رسیدگی به گروه مشخصی از مؤسسات حسابرسی که در حرفه و بازار حسابرسی کوچکترین می باشند، به بررسی این امر می پردازد که آیا رابطه معناداری بین موسسات حسابرسی کوچک و مدیریت سود وجود دارد یا خیر؟ در راستای پاسخ به این سوال اطلاعات صورتهای مالی 105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش متغیر مدیریت سود با استفاده از مدل تعدیل شده جونز و موسسات حسابرسی کوچک با توجه به گروه بندی انجام شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار، تعیین شد. یافته های تجربی پژوهش، نشان می دهد که بین موسسات حسابرسی کوچک و مدیرت سود رابطه ای معنادار وجود دارد.