مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مسیرهای بازسازی علم مدرن به پرسش کشیدن بنیان های دانشی، واسازی و سپس بازسازی مجدد آن بر اساس مبانی و پارادایم اندیشه ای خویش است؛ چراکه علم مدرن وجوه مختلف زندگی انسان ایرانی را مملو کرده است. حال پرسش این مقاله آن است که اگر سیاست گذاری به مثابه یک نظام دانش و مبتنی بر پرسش های بنیادین اش که یکی از آنها مسئله سیاست گذارانه است بازخوانی شود، مسئله چه ویژگی هایی خواهد داشت؟ این مقاله از نظریه جهان های اجتماعی و بنیاد آن که نظریه سه جهان معرفتی پارسانیا است -به عنوان ظرفیتی ایجاد شده مبتنی بر حکمت صدرایی- برای پاسخ به این مسئله بهره جسته است. مقاله به روش عقلی-تحلیلی و در گفتگو با برخی اندیشمندان که به این موضوع پرداخته اند، تلاش کرده است ویژگی های مسئله سیاست گذارانه را از منظر مذکور تشریح کند؛ نتیجه این تحلیل آن است که ویژگی های یک مسئله سیاست گذارانه عبارتند از: عمومیت، موقعیت مندی، هنجارمندی، غایت مندی، کنترل ناپذیری و واقعیت مندی.
آسیب شناسی دینی آموزه نیروی برتر در برنامه انجمن معتادان گمنام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برنامه بهبودی انجمن معتادان گمنام(NA)، برنامه ای نسبتاً موفق در ترک اعتیاد که بیش از دو دهه از ورود آن به ایران می گذرد و مورد توجه مخاطبان خاص قرار گرفته است. از دید انجمن، پذیرش و اجرای قدم های دوازده گانه این برنامه، معتاد متجاهر را به معتاد بهبودیافته متعهّد، تبدیل می کند. هر چند که این برنامه دورنمایی را به تصویر می کشاند که در آن رهجویان با ایجاد ارتباطی مستحکم با خداوند اراده او را محقق می سازند، اما در واقع به رغم کنترل مصرف مواد مخدر در مراحل اولیه، با به هم ریختگی معرفت دینی و اعتقادی رهجویان در ادامه مسیر، احتمال خطر وسوسه منجر به مصرف و عود بیماری اعتیاد را بالا می برد؛ عوارضی که متأثر از مبانی سکولاریستی و اومانیستی آموزه های برنامه معتادان گمنام، بسترساز بی اعتنایی یا مخالفت رهجویان با فرهنگ اسلامی و ارزش های اجتماعی می شوند. این مقاله با بهره گیری از منابع مختلف اطلاعاتی و تکنیک تحلیل کیفی، با اتخاذ موضع آسیب شناسانه کوشیده است تا با شناخت نحوه نگاه متون رسمی NA به آموزه «نیروی برتر»، ریشه های معرفتی عدم ثبات اعضای این گروه و لغزش و عود مصرف مجدد آنها را تبیین کند.
بررسی کنش ارتباطی وساطت ازدواج در جامعه شبکه ای (مطالعه موردی: سایت همسریابی آغازنو و گروه تلگرامی محسن)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کنش وساطت در ازدواج از دیرباز در جوامع مرسوم بوده است. امروزه به دلیل رشد فناوری و فضای گسترده ارتباطی، شکل جدیدی از وساطت نمایان شده است که با استفاده از رسانه بر بستر نت، مشاهده می شود. اکنون شبکه جهانی اینترنت و مالکان سایتها و شبکه های اجتماعی، واسطه گرانی هستند که با ویژگی های خاصی کنش وساطت را از مدل سنتی آن متمایز نموده اند. پژوهش حاضر با بررسی یک سایت و یک گروه از شبکه اجتماعی تلگرام به بررسی نحوه این وساطت پرداخته است. با استفاده از روش تحلیل مضمون و مصاحبه هایی که از افراد مختلف و کاربران این شبکه ها انجام شد یافته های تحقیق نشان می دهد که این مدل از وساطت، هرچند ظرفیتی بسیار مهم به شمار می آ ید و امروزه نیز ناگزیر از استفاده آن هستیم، اما در جامعه ایرانی ناکارآمد است و شبکه های موجود، نوعی گرته برداری از صنعت دوستیابی و همسریابی غربی بوده که مبتنی بر نظام سرمایه داری و منفعت «خود» است. ارتباط شکل گرفته در این شبکه ها که نمونه ای از عشق سیال است همراه با هویت های مجهول و مجعول، آسیب های زیادی به کاربران وارد می سازد. حال آنکه بنابر مبنای دینی، وساطت، کنشی فرهنگی و نه اقتصادی، و مبتنی بر سودرسانی به دیگری است. بنابراین علاوه بر نیاز به شناخت پدیده و اتخاذ راهبردهای سیاستگذارانه به جای برخوردهای امنیتی و کنش های تهدیدانگارانه، لازم است به بازسازی الگوی بومی وساطت در جامعه شبکه ای پرداخته شود.
محاسبه حجم اقتصاد پادفرهنگ در سینمای جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی 20 فیلم پرمخاطب سینمای ایران در سال های 1396 تا 1400)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سینما صنعتی است پرمخاطب که علاوه بر دارا بودن آثار و ابعاد اقتصادی، بر فرهنگ، مخاطب و به تبع آن بر جامعه اثر می گذارد. با توجه به ویژگی های خاص فرهنگ جامعه ایرانی و تمایزات آن با جریانات فرهنگی جهانی شونده و همچنین فرهنگ بنیان بودن انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، آنچه در سیاستگذاری سینمای ایران اهمیت دارد، ویژگی ها و مختصات عناصر فرهنگی است که از طریق فیلم های سینمایی به جامعه تسری می یابد و منتقل می شود. این پژوهش به دنبال آن است تا از طریق ارزیابی مضمون و محتوای 20 فیلم سینمایی پرمخاطب و پرفروش اکران شده طی 5 سال اخیر، حجم سینمای پادفرهنگ را از منظر میزان مخاطب و اقتصاد سینما شناسایی کند. بدین منظور پژوهش حاضر با ارائه پرسشنامه، نظر نخبگان این حوزه را در خصوص این فیلم ها گردآوری و تحلیل کرده و نتایج نشان از آن دارد که سهم سینمای پادفرهنگ در آثار مورد بررسی که فیلم های پرفروش ما بین سال های 1396 تا 1400 بوده اند، حدود 73 درصد از اقتصاد سینمای ایران بوده و به تبع آن سهم سینمای فرهنگی حدود 27 درصد است. همچنین فیلم های مدنظر از دیدگاه تمدن، هویت و سبک زندگی نیز مورد ارزیابی قرار گرفته اند که نتایج نشان از این دارد که در سال های اخیر سینمای ایران از منزلگاه تمدنی، هویتی و سبک زندگی نه تنها در زمین فرهنگ و تقویت آن ایفای نقش نکرده اند، بلکه حتی به سمت تقویت پادفرهنگ گرایش داشته اند و این امر نشان از غفلت حوزه سینما از این مولفه های با اهمیت دارد.
تحلیل نافرمانی مدنی زنان فعال در اینستاگرام و راهبردهای مواجهه با آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عصر حاضر با ظهور شبکه های اجتماعی مجازی، زنان در حوزه های مختلف با هدف اثرگذاری بر ذهن و قلب مخاطب فعالیت خود را در قالب کنشگری آغاز کردند. برخی از این فعالیت ها در راستای مخالفت با احکام اسلامی، قوانین جمهوری اسلامی ایران و رویه حکومتی در فضای مجازی است که در این پژوهش به عنوان نافرمانی مدنی تلقی می شود. از این رو زنان فعال در حوزه نافرمانی مدنی با دلسردکردن مخاطبین خود نسبت به عدم احقاق حقوقشان در جمهوری اسلامی سبب پیوستن آنان به کمپین های مختلف می شوند. زنان فعال در این حوزه با شعار "انقلاب آتی، انقلاب زنانه است" فعالیت خود را پیش می برند.در پژوهش حاضر 110 صفحه اینستاگرامی زنان فعال در حوزه نافرمانی مدنی با روش گلوله برفی شناسایی و با روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون نگاشته شده است. 8 مضمون اصلی استخراج شده در این تحقیق شامل (1) هنجارشکنی زنانه (2) مقابله با حجاب و عفاف (3) اسلام ستیزی (4) خشونت علیه زنان (5) مقابله با الگوی ایرانی-اسلامی ازدواج و خانواده (6) عرفی سازی مفهوم مادری (7) ولنگاری جنسی (8) تبعیض جنسیتی می باشد. 38 مضمون فرعی نیز استخراج شده است و با تمرکز بر راهبردهای زنان فعال در حوزه نافرمانی مدنی، راهبردهای مواجهه ارائه شده است.
طراحی فرآیند خط مشی گذاری در رسانه کودک جمهوری اسلامی ایران با رویکرد دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مظهر تحقق دین اسلام و در حقیقت اصلی ترین شأن دین برای جامه عمل پوشاندن به تمام اهداف عالیه خود در قالب حکومت اسلامی است. و از مهم ترین عناصر اسلامی دانستن یک حکومت، تدوین الگوی خط مشی گذاری آن بر پایه دین است. از حساس ترین نهادهای فرهنگی که برای تحقق دولت اسلامی می بایست بر اساس الگوی خط مشی گذاری بر پایه دین سازماندهی گردد، نهاد رسانه کودک است. این تحقیق برای دستیابی به این هدف، ارتباط بین دین، رسانه، خانواده و دولت اسلامی را در فرآیند خط مشی گذاری جانمایی کرده و با اضافه کردن سازه ها و مؤلفه های مؤثر در تدوین خط مشی در رسانه کودک توانسته الگوی تدوین خط مشی دینی رسانه کودک را طراحی کند. این الگو در حقیقت گام های لازم را برای دستیابی به سیاست های رسانه ای کودک تبیین می کند.برای تحقق این هدف، محقق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوهای موجود خط مشی گذاری با رویکرد دینی و آسیب شناسی های صورت گرفته در رسانه پرداخته است و بر اساس تحلیل های صورت گرفته به هفت سازه «دین»، «اسناد بالادستی» «خط مشی گذاران»، «فرآیند خط مشی گذاری»، «جامعه مخاطب کودک»، «سازمان های رقیب و همسو» و «سازمان رسانه کودک» و مؤلفه های متناسبی ذیل هر سازه دست یافته است.
بررسی مقایسه ای سرمشق های سیاست گذاری مدیران سینمایی در دو دولت اصول گرا و اصلاح طلب (مطالعه موردی: جواد شمقدری و سیف الله داد)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مدیران و سیاست گذاران فرهنگی از سرمشق های سیاست گذاری برای حل مسائل و محقق ساختن اهداف خود در حوزه فرهنگ استفاده می کنند. از میان سرمشق های سیاست گذاری، همواره دو سرمشق عمده آرمان شهر گرایی و واقع گرایی بیشتر موردتوجه بوده اند. مسئله اصلی این پژوهش بررسی مقایسه ای نوع و تاثیر سرمشق های سیاست گذاری دو مدیر سینمایی کشور سیف الله داد و جواد شمقدری در حوزه سیاست گذاری سینمایی ایران بوده است. به این منظور این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و بهره گیری از ابزار مطالعه اسناد و اطلاعات کتابخانه ای به بررسی سیاست های مندرج در دفترچه های سیاست های سینمایی منتشرشده و دیدگاه های این دو مدیر سینمایی در دوره های یادشده پرداخته و به این نتیجه رسیده است که مسائل و موضوعات موردتوجه دو مدیر سینمایی علیرغم تفاوت عمده در نگاه و رویکردهای سیاسی دو دولت تا حد زیادی شبیه بوده و مدیران سینمایی این دو دوره، با انتخاب دو سرمشق سیاست گذاری متفاوت سعی در حل این مشکلات داشته اند. با این حال گاه برخی اقدامات این دو سیاست گذار سینمایی تحت تأثیر القائات جناحی و سیاسی در تضاد با سیاست ها و سرمشق های سیاست گذاری انتخابی بوده و جریان سیاست گذاری را دچار دوگانگی کرده است. راه حل رهایی و حل مشکل سیاستگذاری سلیقه ای و جناحی، نگاهی فراجناحی و ترکیبی است که در خروجی سینمایی اش بتواند از بستر تصویرگری واقعیت های جامعه، چگونگی وصول به جامعه مطلوب توحیدی را به مخاطب عرضه کند.
شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر بر اجرای سیاست های مقابله با کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شیوع و همه گیری بیماری کرونا، یک مسئله عمومی و حیاتی است که همه نظام های اجتماعی را درگیر نموده است. نهادها و مراکز ذی ربط سیاست هایی را اتخاذ می نمایند تا این بحران را مدیریت و کنترل نمایند. در این میان دسته ای از عوامل که ریشه در بافتارهای فرهنگی جوامع دارند، می توانند به عنوان عوامل مؤثر بر اجرای سیاست های مقابله با کرونا ایفای نقش نماید. هدف این پژوهش شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر بر اجرای سیاست های مقابله با کرونا می باشد. عوامل فرهنگی به دلیل ریشه در نظام باورها، ارزش ها و جهان بینی جوامع، نقش مهمی در حمایت و تحقق سیاست های مقابله با کرونا دارند. این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی و اکتشافی است و از نظر هدف یک پژوهش کاربردی محسوب می شود که برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بهره می جوید. سپس اطلاعات گردآوری شده با روش تحلیل مضامین (شبکه مضامین) مورد تحلیل قرار می گیرد. برای بررسی پایایی پژوهش نیز از ضریب پایایی هولستی استفاده می شود. سرانجام «برجسته سازی»، «نهادهای مذهبی»، «اخلاق شهروندی»، «اعتماد عمومی»، «همسوسازی سیاست های فرهنگی و بهداشتی» و «تقویت و حمایت از پاره فرهنگ های موافق و سازگار» به عنوان عوامل مؤثر بر سیاست های مقابله با کرونا شناسائی شدند. در نتیجه هر یک از عوامل فوق به عنوان یک عامل فرهنگی، می تواند بر پیاده سازی سیاست های مقابله با کرونا تأثیرگذار بوده و زمینه تحقق و اجرای سیاست های مقابله با کرونا را تسهیل و مورد حمایت قرار دهد.