مقالات
حوزه های تخصصی:
مارتین هایدگر در کتاب درباره حقیقت اظهار می دارد که «ذات حقیقت آزادی است». این مقاله در صدد تفسیر این عبارت و روشن ساختن تفسیر عمیق تری است که هایدگر از معنا و مفهوم حقیقت و نسبت آن را آزادی آدمی ارایه می دهد. در این بحث آزادی نه در معنا و مفهومی سیاسی یا اجتماعی بلکه در گفتمانی وجودی (اگزیستانسیل) و هستی شناختی (اولتولوژیک) به کار رفته است.
بررسی نتایج غیر رئالیستی عدم تعیین نظریه با شواهد تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عدم تعیین نظریه با شواهد تجربی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. به طوری که، استفاده از این برهان برای تشکیک در صدق نظریه ها کفایت نمی کند و فرض های ضمنی و غیر بدیهی دیگری برای این نتیجه گیری مورد نیاز است که الزام آور نبوده و قابل مناقشه است.
چالش های پیش روی نظریه کریپکی در باب سمانتیک اسم خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان طبیعی به کلماتی، از قبیل «احمد»، «سقراط» و ... اسم خاص می گوییم. اگر کلمه های موجود در زبان را مجموعه ای از نمادها بدانیم، آن گاه یک نظریه سمانتیکی طرح می گردد، تا منظور از این نمادها را روشن سازد. در برخورد با مساله سمانتیک اسم خاص، دو (رهیافت توصیفی و غیر توصیفی) وجود دارد.در نظریه های توصیفی اسم خاص، که فرگه، راسل و سرل، از جمله طرفداران آن می باشند، محتوای سمانتیکی یک اسم خاص، با یک توصیف معین، یا دسته ای از توصیف ها، معادل است. اما از نظر میل، یک اسم خاص، هیچ گونه محتوای ضمنی (وصفی) نداشته و معنای آن همان شیئی است که آن اسم به آن اشاره می کند. همچنین کریپکی نظریه های توصیفی را نقد و رد می کند. از نظر او معنای یک اسم خاص به هیچ وجه شامل محتوای توصیفی، نمی باشد. با کمی تسامح می توان کریپکی را نیز طرفدار نظریه میل دانست. نظریه غیر توصیفی اسم خاص با مشکلاتی روبرو است. از جمله آنکه: تفاوت آگاهی بخشی برخی اینهمانی ها چگونه توجیه می شود؟ و شرایط صدق جمله های شامل اسنادی گرایشی، به چه صورت است؟ همچنین معناداری اسامی تهی چگونه توجیه می شود؟سعی میل گرایانی چون کریپکی، سمن و براون بر آن است تا راه حلی برای این مسایل بیابند. در این مقاله این راه حل ها، تشریح و مورد نقد و ارزیابی قرار خواهند گرفت.
اندیشه سیاسی پس از پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان پست مدرنیسم معمولا متهم می شوند، که فاقد هر گونه اصول سیاسی می باشند؛ و قادر به پیروزی از هیچ عقیده سیاسی خاصی نیستند. به همین دلیل، اجازه رشد افکار غیردموکراتیک را می دهند. از این رو، بسیاری از منتقدین آنها را هم دست تفکرات غیردموکراتیک قلمداد می کنند. اغلب علت بوجود آمدن این وضعیت را به بی اعتنایی پست مدرنیسم به شالوده ها و نسبی گرایی افراطی اش نسبت می دهند. در مقاله حاضر هر دو فرضیه فوق رد می شود.استدلال نویسنده مقاله این است که، اولا: ضدیت فلسفی پست مدرنیستی با شالوده انگاری به لاادری گری سیاسی نمی انجامد و پست مدرنیست ها در حیطه مسایل سیاسی افراد نسبی گرای مطلق نیستند. ثانیا: نه تنها جانبداری پست مدرنیسم از دموکراسی غیر قابل انکار است، بلکه این طرز تفکر به تدریج مبانی لازم استقرار یک فرهنگ مدنی جدید پدید می آورد. البته ریشه های این فرهنگ مدنی جدید را باید در مدرنیته جستجو کرد. از این لحاظ، پست مدرنیسم تداوم بخش سنت های دمو کراتیک در تاریخ اندیشه سیاسی می باشد.
فلسفه گرایی افلاطون و شریعت گرایی فارابی ؛ انتخاب های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه دو تفکر یونانی و اسلامی، به ویژه دیدگاه های افلاطون و فارابی، تا اندازه ای، می تواند عوامل فلسفه گرایی تمدن غربی و شریعت گرایی اسلامی را، علی رغم تاکید موسسین این دو اندیشه بر جنبه های مشترک بسیار نشان دهد. معرفت شناسی و هستی شناسی این دو متفکر، به برجسته شدن دانش، در آرا آنها ختم می شود. دانش در بعد نظری در تفکر افلاطون به فلسفه، و در عرصه عمل، به قانون می رسد. این قانون در دوره فرمانروایی فیلسوف شاه، قانون طبیعی است و پس از او، فیلسوف، قانون مکتوب خود را به جای می گذارد، و در این راستا، قانون گذارانی را نیز تربیت می کند، اما در آرا فارابی، دانش در بعد نظری به فلسفه و آگاهی از شریعت معطوف می شود و در عمل نیز به قانون ختم می شود. قانون در زمان رییس اول، ناموس آسمانی (شریعت) خواهد بود و در دوران پس از او، فقه، مبنای اداره امور قرار می گیرد؛ و فقیه نیز، ظاهرا نیازی به فلسفه ندارد.
بررسی یک تعارض و تحلیل و ریشه یابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عدم تعیین نظریه با شواهد تجربی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. به طوری که، استفاده از این برهان برای تشکیک در صدق نظریه ها کفایت نمی کند و فرض های ضمنی و غیر بدیهی دیگری برای این نتیجه گیری مورد نیاز است که الزام آور نبوده و قابل مناقشه است.
ساختار گنوسی قصیده عینیه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، نخست به بررسی نکات عمده جهان بینی گنوسی ها درباره دوگانگی روح و جسم و هبوط روح از عالم بالا، و اسارت آن در جسم پرداخته و ضمن اشاره به دیدگاه اورفه ای - فیثاغوری و افلاطون در یونان باستان، و نیز نگرش اسکندرانی، پیشینه این اندیشه هارا نشان میدهد. آن گاه دو مکتب گموسی، سوری مصری و ایرانی را معرفی کرده، و در بخش دوم، ابیات بر جسته قصیده عینیه، با استفاده از رسایل اخوان الصفا شرح داده می شود. و با مقایسه قصیده عینیه، با یکی از متون گنوسی، آن را دارای ساختار گنوسی دانسته، و در پایان با تاکید بر نقش اخوان الصفا در آشنایی حکما و عرفای مسلمان، با اندیشه های گنوسی و هرمسی، پیشینه آشنایی تمدن اسلامی با این افکار را نشان می دهد.