دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران 1385 شماره 180 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی علاوه بر آنکه یک اثر بزرگ ادبی است،بسیاری از آداب و رسوم و فرهنگ گذشته ایران را نیز در بردارد.ازجمله آدابی که در شاهنامه از آن یاد شده است « نوا» است .«نوا»نوعی گروگان بوده است که در گذشته های دور برای پرهیز از جنگ و کج رفتاری های دشمن نزد خود نگه می داشتند.«نوا»به صورت های گوناگون بوده است؛گاهی گنج و ثروت و زمانی دیگر شاهزاده و یا وزیری را به صورت گروگان (نوا)در دربارها نگهداری می کردند.هر چند که این عمل در ظاهر غیر انسانی جلوه می کردولی از آنجا که از جنگ و خونریزی جلوگیری می نمود قابل توجیه بود. پس از اسلام نیز«نوا» گرفتن رایج بوده است.به طوری که در تاریخ بیهقی و کتب دیگر به این رسم برخورد می کنیم .در دیوان حافظ و سعدی نیز این رسم دیده می شود ولی بیشتر در ایران قبل از اسلام رواج داشته است.این نکته که کدام قوم و یا ملتی نخستین بار نواگرفته است ،معلوم نیست،ولی ایرانیان باستان بارها و بارها از یونانیان و رومیان نواخواسته بودند.
خنیاگران و سرودگویان دوره گرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجهان باستان گروه هایی از سرایندگان و چامه سرایان و داستان پردازان و سرود گویان و خنیاگران دوره گردی بودند که هریک بنابر شرایط اجتماعی و زیستی و جغرافیایی ویژه خود،از پدیدآورندگان سرودها و داستان هایی بودند که امروز با پاره ای از آنها آشنایی داریم و در دسترسمان است و برخی نیز از میان رفته و تنها نامشان و یا بخش کوچکی از آنها برجای مانده است. به سخن دیگر می توان گفت این سرایندگان و خنیاگران و سرودگویان به گونه ای منشا و خاستگاه ادبیات غنایی((Lyrik و حماسی (پهلوانی )((Epik بودند که با نام ها و پاینام های گوناگون در جهان شناخته می شوند.
ملایته و بازتاب اندیشه های ملامتی در شعر عرفانی(غزلیات عطار.عراقی و حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل ملامت(ملامتیه)از خراسان و به خصوص از نیشابور بودند.اندیشه ملامتی،شامل فتوت و ترک ریا و قبول ملامت،عکس العملی بود در برابر اهل رسم و ظاهر و نیمه های قرن سوم هجری که مبلغان و مروجانی مانند حمدون قصار(متوفی به 271ه ق )ابو حفص حداد(متوفی به 264یا265ه ق .یا 266یا 267 ه ق )و ابوعثمان حیری پیدا کرد.سلمی توجه ویژه ای به ملامتیه دارد و رساله ای جامع درباره آنها به نام «رساله ملامتیه»نوشته است.اختصاص در باب ویژه ای در کشف المحجوب به باب الملامة (صص 85-94)وجود آنها را در خراسان و قرن پنجم نشان می دهد. عزالدین محمود کاشانی (متوفی به 735 ه ق )، طالبان حق را دو گروه دانسته است: «متصوفه و ملامتیه»و ملامتیه را گروهی متمایز از صوفیان معرفی می کند.(مصباح الهدایه ،ص 115-116) در این مقاله کوشش برآن است که بازتاب اندیشه های ملامتی در عشر عرفانی (غزلیات عطار و عراقی و حافظ)بررسی گردد.آیین ملامتیان شامل دو اصل مهم بوده است : 1- ستیز باکبرو عجب 2- مبارزه بی امان با ریا و تظاهر.
نگاهی به انواع اغراق در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر،نگارنده کوشیده است تاجلوه های متنوع اغراق را در مثنوی جلال الدین مولوی مورد بررسی قرار دهد.اغراق یکی از مهمترین ابزارهای بلاغی است که برای آشنایی زدایی در متون هنری و ادبی،بسیار مورداستفاده قرار می گیرد،بدین ترتیب که شاعر یا نویسنده برای تاکید توصیف خود با تصرف در انواع صور خیال مانند کنایه، تشبیه، تمثیل، تشخیص و پارادوکس و ... با استفاده از شگردهای مختلف زبانی سعی دارد تاموضوع توصیف خودرابه شیوه ای مبالغه آمیز بیان کندو آن را از موقعیت عادی و طبیعی اش خارج نماید.در این مقاله انواع اغراقهای به کار رفته در دودفتر اول و دوم مثنوی بر اساس عنصر اصلی ساختار آنها طبقه بندی شده و بسامد هر گروه به ترتیب درجه اهمیت و کاربردشان ارائه شده است.
طرحی برای طبقه بندی قصه های مربوط به(اخبار از غیب) در متون عرفانی منثور تا قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه های کرامت،بخشی از میراث فرهنگی است که می تواند دستمایه پژوهش های گوناگون جامعه شناسی،روان شناختی،ادبی،تربیتی،تاریخی و مانند آنها قرار بگیرد.تاکنون کوششی جدی در زمینه طبقه بندی این قصه ها انجام نشده است.این تحقیق بر آن است که طرحی نسبتا جامع ودقیق برای این منظور تهیه کند.در یک طبقه بندی کلان می توان کرامت ها را به سه طبقه بزرگ اخبار از غیب ،اشراف برضمایر و تصرف در طبیعت تقسیم کرد.هر کدام از این طبقه بندی ها ی بزرگ نیز به تیپ های اصلی وفرعی کوچکتری تقسیم می شوند و برای هر کدام از آنها شماره ای در نظر گرفته می شود،به طوری که هر کرامتی دقیقا درجای مشخصی قرار بگیرد و به سهولت در دسترس محققان باشد.در این مقاله صرفا به قصه های مربوط به «اخبار از غیب»می پردازیم و می کوشیم طرح کاملی برای این قبیل قصه ها ارائه کنیم.پس از بررسی متون عرفانی پیش از قرن هفتم،با استقصای تام،بیست و پنج تیپ اصلی و هفت تیپ فرعی به دست آمد.این بیست و پنج تیپ ،بخش نخست یک مجموعه سیصد تیپی را تشکیل می دهند.داده های این تحقیق ،ازسیزده متن مهم عرفانی تا پایان قرن ششم،فراهم آمده اند.
نگاهی به علل گسترش طنز در قرن چهاردم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله،طنز در ادب عرب قرن چهارم هجری که به تعبیر بسیاری از مورخان،دوره شکوفایی تمدن اسلامی به شمار می آید،مورد بررسی قرار گرفته است .نگارنده سعی نموده تابا نگاهی به طنز در دوران جاهلیت،به شکل گیری و تحول طنز در دوره عباسی (قرن چهارم هجری)بپردازد.در این باره،اوضاع سیاسی-اجتماعی عباسیان از جمله وجود طبقات گوناگون اجتماعی،پدیداری طبقه ظریفان ، تجمل حاکم بر دربار خلفا ، قدرت گیری درباریان و بی اعتنایی به اوضاع طبقه محروم و تهی دست، مورد توجه قرار می گیرد.این اوضاع باعث گردید تا شعرا و ادیبان به کمک طنز سیاسی و غیرسیاسی بتوانند ضمن حمله به بی عدالتی حالک بر دربار خلفا وانتقاد از اوضاع زمانه ،بهترین تصویر را از زندگی در قرن چهارم هجری،ارائه دهند.
نظامی و فعل آفرینی او در هفت پیکر و خسرو شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه ادیبان و شعر شناسان در ترکیب سازی نظامی متفقند و براین باورند که بیش از سی درصد از ترکیبات وی در ادب قبل از اوبی سابقه است.در این مقاله کوشیده ایم که بانگاهی به دو منظومه هفت پیکر و خسرو شیرین ،این نو آوری را درعرصه ساخت فعل ها و استفاده از آنها در معنایی جدید بررسی کنیم.
زیاد اعجم.نخستین شاعر عربی گوی ایرانی و تبیین جایگاه شعری او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی زندگی ،نسب و جایگاه ادبی زیاد اعجم،نخستین شاعر ایرانی عربی گوی می پردازدو توانایی های او را در موضوعات مختلف شعری چون مدح ، مرثیه و هجاء بیان می کند و جایگاه او را در موضوعات مذکور بین سایر شعرای معاصرش تبیین می نماید. او شاعری است که درسده اول هجری می زیست.بعد از قبول اسلام، به سال 23ه ق .به همراه ابوموسی اشعری و عثمان بن ابی العاص،دو فرمانده عرب،شاهد فتح استخر بوده است.با توجه به تعدد احزاب سیاسی آن دوره،چون حزب اموی،حزب خوارج و زبیریان،او از سلک شعرای حزب اموی به حساب آمده است زیرا اکثر اشعار او در مدح امیران و والیان عربی است که در نواحی مختلف ایران چون فارس،اصفهان و خراسان به امارت مشغول بودند.به مهلب بن ابی صفره،حاکم اموی برخراسان که به مبارزه با خوارج مشهور است،تقرب خاصی داشت و او را در مبارزاتش باخوارج ستوده است. تعابیر و مضامین و اسلوب خاص وی در موضوع هجاء سبب شده بود که بر شعرای بزرگی که به مهاجاة با وی برخاسته بودند غالب آید حتی فرزدق که از فحول فن هجاست از رویارویی باوی اظهار عجز کرده است .ناقدان ادبی ،او را در طبقه هفتم از شعرای اسلام قرار داده اند و وفات او را در حدود سال 100 ه ق . نوشته اند.
طبقات اجتماعی در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات اجتماعی،نقش عمده ای در حوزه های مختلف زندگی ایفا می کنند.چگونگی تعامل و جایگاه واقعی در هرکدام می تواند به ترقی و تعالی جامعه کمک کند یابرعکس،موجبات شماری از ناهنجاری ها و بی ثباتی در حوزه های فرهنگ،سیاست ،اقتصادو ...را فراهم سازد.حضور طبقات مختلف اجتماعی در جوامع اسلامی صدر اسلام ،واقعیتی انکار ناپذیر است که هرچند به موجب تعالیم دینی،احدی را بردیگری امتیازی نیست مگر به تقوا،اما همین طبقات هم به توسعه و ترقی تمدن شکوهمند اسلامی مددرسانده و هم در برخی دوره ها جامعه را به مرز بی ثباتی و آشوب کشانده اند.این پژوهش به بررسی طبقات اجتماعی صدر اسلام خصوصا روزگار امویان می پردازد و به طور مشخص از چهار طبقه اشراف،آزادگان،موالی و بردگان سخن می گوید؛ضمن آن که پایگاه اجتماعی هر یک از این طبقات را درجامعه اسلامی آن روزگار نمودار می سازد.
اسپینوزا و تفسیر متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا از نخستین اندیشمندانی است که در دوره جدید،نگاه تازه ای در تفسیر متون دینی داشته است و می توان او را از پایه گذاران علم تفسیر بر مبانی تجدد به شمار آورد.اسپیوزا در نوشته های مختلف و از جمله به طور مستقل در فصل هفتم از کتاب «دین و دولت»به این بحث پرداخته است ؛این نوشتار در صدد بیان دیدگاه او در این زمینه است.
بررسی تاثیر هنر مصر در دوره هخامنشیان بر اساس یافته های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن نگاهی کوتاه به تاریخ مصر از نظر تقسیم بندی سلسله ها و مطالعه وضعیت سیاسی ، اجتماعی و تاریخی آن در زمان حاکمیت سلسله بیست و ششم و تاریخ ایران در دوره هخامنشیان ، همچنین فتح مصر، تاسیس سلسله بیست و هفتم و سی و یکم و اداره مصر به عنوان یک ساتراپی هخامنشی،مورد مطالعه قرار می گیرد.برای فهم تاثیرات فرهنگی – هنری و آگاهی از گستردگی روابط فرهنگی متقابل تمدن ایران و مصر ،لازم است یافته های باستان شناسی کاوشهای علمی،مورد مطالعه قرارگیرد تابراساس حجم داده های باستان شناسی به سطح و گستردگی روابط فرهنگی و هنری دوتمدن پی برده شود.
زاینده رود و یاد کارهایی از فرهنگ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های متعدد و متنوعی از فرهنگ و تمدن باستانی ایران،پس از اسلام نیز به حیات خود ادامه داده و استمرار یافته اند.البته بسیاری از آنها مغایرتی با فرهنگ اسلامی ندارند و با آن نیز عجین و هماهنگ شده و به عبارت بهتر در خدمت آن فرهنگ در آمده اند.لذا ما در ایران،شاهد خدمات متقابل اسلام و ایران می باشیم (مطهری). در این میان،رودخانه ها،نقش موثر و جایگاه خاصی برای این استمرار فرهنگی دارند؛به عنوان مثال، می تواتن از زاینده رود نام برد که موجبات بقا و استمرار برخی از ویژگیها و جنبه های فرهنگی ایران باستان را در اصفهان و در دوره اسلامی فراهم نموده است و شواهد این مهم را می توان در اسامی برخی از دیه ها و مادیها ی اصفهان،راز و رمزهای طومار منسوب به شیخ بهایی و پل سی و سه چشمه و نیز مراسم جشن آبریزگان که هم چنان در عصر شاه عباس اول در ساحل زاینده رود، برگزار می شده و شاه و همراهان او از اطراف و روی پل مزبور به نظاره آن می پرداخته اند،ملاحظه کرد.
مطالعه و تحلیل سفالینه های مکشوفه از کاوشهای باستان شناختی سالهای 1381 تا 1384 محوطه تاریخی جرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تاریخی جرجان در چهار کیلومتری غرب شهرستان گنبدکاووس دراستان گلستان واقع شده است.این شهر یکی از شهرهای مهم قرون اولیه اسلامی است که طبق نوشته جغرافی نویسان چون اصطخری و ابن حوقل با شهرهای معروفی مانند ری و نیشابور قابل مقایسه بوده است.این محوطه مهم قرون اولیه اسلامی از سال 1350ه ش تا سال1357ه ش مورد کاوش قرار گرفته است.در این مقاله،مجموعه سفالینه های مکشوفه با روش تحلیل کیفی و توجه به دو متغیر عمده در سفالگری (شکل و تزئین)مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.سپس نتایج بدست آمده با سفالگری دوره های قبل مقایسه شده است تا بتوان تغییرات در سفالگری بین دوره های مختلف فرهنگی را در تسلسل لایه نگاری این محوطه به اثبات رساند.افزون بر این،نتایج این مطالعه با محوطه های همزمان با روش تعمیم نتایج ،مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج این مطالعه می تواند بعضی از ابهامات تاریخ گذاری این محوطه را روشن نماید.
تحلیل باستان شناختی استقرارهای اشکانی در زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زاگرس مرکزی به عنوان پل ارتباطی و نقطه حایل بین دو بخش شرقی و غربی امپراطوری اشکانیان،تاکنون کمتر مورد توجه باستان شناسان و محققین قرار گرفته است.این محدوده جغرافیایی ،دارای کوههای مرتفع و دشت های میان کوهی بزرگ و کوچک ،مسطح و مرتفع و درهای کوچک و بزرگ است که با داشتن این ویژگی های منحصر طبیعی ،محل مناسبی برای مردمان این دوران فراهم آورده بود،تا استقرارگاهها و آثار فراوانی را از خود برجای بگذارند.مباحث مورد توجه در این مقاله براساس بررسی از محوطه های باستانی است.براین اساس،تعداد یازده شهرستان در چهار استان کرمانشاه،همدان،کردستان و ایلام مورد بررسی باستان شناسی قرار گرفتند.در مجموع ،تعداد623محوطه مورد بررسی شدند که از این میان تعداد340محوطه مربوط به دوران اشکانی به طورجداگانه موردتحلیل قرار گرفتند.درنتیجه مطالعات،مسخص گردید که علیرغم تقسیم بندیهای رایج صورت گرفته ،تمام نقاط،دارای گونه شناسی یکسان نبوده و می بایستی درطبقه بندی سفالهای این دوران،تجدید نظر به عمل آید.افزایش قابل بحث استقرارهای اشکانی از دیگر نکات قابل توجه در این دوران است.
ساختار اجتماعی جوامع سکایی با نگرش به شیوه های تدفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش باستان شناسی جدید از دهه 1960 م .به بعد، تفسیر و تحلیل نظری یافته های باستان شناسی مورد توجه باستان شناسان « نوگرا» قرار گرفت .باستان شناسی جدیدبابهره گیری از آموزه های رشته های علمی دیگر،نظیر علوم اجتماعی، علوم اقتصادی و علوم سیاسی، پا از حوزه توصیف صرف داده های فرهنگی فراتر گذاشته و به تشریح جنبه های «غیر ملموس»زندگی بشر پرداخته است.دراین میان، آثار باقی مانده از «شیوه های تدفین» از اهمیت ویژه ای برخوردار است.شیوه تدفین،معماری تدفینی و اشیای تدفینی در شناخت سازمان اجتماعی جوامع انسانی نقش بسزایی ایفا کنند.کورگان های سکایی چه از لحاظ سبک معماری و چه از نظر دارا بودن اشیای تدفینی ،انعکاس دهنده سازمان اجتماعی ، باورهای اعتقادی و نظام سیاسی جوامع سکایی است.در این مقاله سعی شده با توصیف و تحلیل شماری از گورتپه های سکایی، با رویکرد باستان شناسی اجتماعی به مطالعه زوایایی از ساختار اجتماعی و سیاسی سکاها پرداخته شود.
گزارش مقدماتی بررسی الگوهای استقراری عصر مفرغ دشت نهاوند(سرچشمه کاماسیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر مفرغ به دلیل همزمانی آن با تحولات آغاز شهر نشینی در مطالعات باستان شناسی جایگاه ویژه ای دارد؛نکته قابل توجه ، ان است که این تحولات درتمامی فلات ایران به رغم ظهور خط در منطقه جنوب غربی ایران به یک میزان،تاثیر گذارند به یک میزان،تاثیرگذار نیستندو ما از تاثیرات و کنش فرهنگ های محلی و یا تاثیرگذار خارجی بر این پدیده اطلاعات کافی نداریم.زاگرس مرکزی و دشت نهاوند به لحاظ موقعیت جغرافیایی و وجود منابع زیست محیطی لازم،یکی از مناطق کلیدی جهت بررسی این پدیده به حساب می آید.فرهنگ یانیق یک از فرهنگ هایی است که از طریق شمال غرب ایران تاثیرات خودرابرمنطقه نهاده است که ماازمیزان آن و همچنین گسترش جغرافیایی و رابطه آن با میانرودان و جنوب غربی ایران،آگاهی های کافی در اختیار نداریم.فرهنگ گودین III که نام خود را از محوطه گودین تپه – دردشت کنگاور و در مجاورت این منطقه – اخذ کرده است بالافاصله پس از فرهنگ یانیق ، زاگرس مرکزی را تحت تاثیر قرار داده و این تاثیرات در حدود یکهزار سال به طول انجامیده است.در طی یک بررسی پیمایشی در دشت نهاوند در سال 1384مجموعااز 36محوطه بازدید شد که آثار آن از دوران مس سنگی تا دوران اسلامی رادربرمی گرفت.16محوطه شناسایی شده،معرف آثار عصر مفرغ در منطقه بود.مقاله حاضر به شناسایی الگوهای استقراری منطقه در عصر مفرغ به کمک تحلیل داده های باستانشناختی می پردازد.
تحلیل ساختار و الگوهای طراحی نقوش حیوانی سفالهای چشمه علی و سیلک III در شمال مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صورت بندی ادوار فرهنگی پیش از تاریخ شمال مرکزی ایران به عنوان منطقه محوری در پیکره فلات بزرگ ایران در حدکمال،تبیین نگردیده است.مهم ترین اطلاعات باستان شناختی که درصورت بندی های انجام شده استفاده شده،مجموعه سفالهای رایج در جوامع پیش از تاریخ این منطقه است.بر اساس زمینه های لایه نگاری،گاهنگاری و دیگر یافته های باستان شناختی محوطه های باستانی که در منطقه مورد کاوش قرار گرفته اند،به روشنی می توان از دوفرهنگ متفاوت که در دوران پیش از تاریخ به ظهور رسیده اند،نام برد؛فرهنگ چشمه علی و سیلک III یکی از وجوه مشترک فرهنگ های یاد شده، افزایش و تنوع بی سابقه نقوش در ظروف سفالین رایج آنها است.به نظر می رسد الگوهای نقشی به مرور زمان شکل گرفته اند.دراین پژوهش به ثبت و تحلیل متغیرهای ساختار و طرح توجه ویژه خواهد شد.تا از این راه بتوان به روابط متقابل بین دو فرهنگ پی برد.باید توجه داشت در شیوه های سنتی،تفاوت بین مجموعه های سفالی بر اساس توصیف،مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
تبیین دوران نو سنگی کالکولیتیک منطقه اردبیل بر اساس داده های باستانشناسی قوشاتپه شهریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه اردبیل وقره داغ که بخش شرقی شمال غربی ایرا را تشکیل می دهد به لحاظ پتانسیل های طبیعی که در طول دوران پیش از تاریخ،فرهنگهای مختلفی را در خود جای داده است ولی در گاهنگاری و طبقه بندی فرهنگ های پیش از تاریخ شمال غرب،هیچگونه جایگاهی نداشته است.حفاریهای محوطه شهریری که شامل آثار مختلفی از دوره نوسنگی تا اواخر عصر آهن است،توانست بخشی از خلا گاهنگاری این منطقه را پر نماید.محوطه قوشا تپه در سال 1383شناسایی و در طی دو فصل، مورد کاوش قرارگرفت که ضمن ارائه نتایج آن ،شباهت های آن را با سایر محوطه های همزمان ،بیان نموده و سعی در تبیین دوره های پیش از تاریخی منطقه اردبیل می نماید.
گاهنگاری بافت کهن شهر تاریخی اصفهان به استناد کاوش محدوده میدان عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان با وجود اینکه به لحاظ تاریخی یک از شهرهای کهن ایران است اما تا کنون از نظر باستانشناسی مور بی توجهی قرارگرفته به همین دلیل ، اطلاعات موجود در مورد سابقه و تاریخ آن بسیار محدود است.درهمین خصوص ،برنامه کاوش میدان عتیق با هدف دستیابی به مستندات باستانشاسی و به منظور روشن کردن برخی ابهامات موجود بر تاریخ این شهر به انجام رسید.در طی این برنامه کاوش که در مرکز بافت تاریخی اصفهان و پیرامون نواحی شرقی و جنوبی مسجد جامعه صورت گرفت،معلوم شد که در محدوده مذکور،آثاری از دوره پیش از اسلام(ساسانی)وجود ندارد به علاوه با توجه به وجود اختلاف سطح شدید بین کف مسجدجامع و کفهای بدست آمده در حفاری، این مسجد در زمان احداث بر روی بلندترین نقطه نسبت به فضاهای اطراف خود،بنا شده بوده است.