کتابداری و اطلاع رسانی

کتابداری و اطلاع رسانی

کتابداری و اطلاع رسانی دوره بیست و پنجم زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 100) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

شناسایی و اولویت بندی ابعاد جمع سپاری در کتابخانه ها، آرشیوها، موزه ها و گالری ها با استفاده از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف: جمع سپاری با جلب مشارکت کمک شایانی به افزایش ارتباطات، ایده های جدید و پربار شدن سازمان ها می کند. این پژوهش با هدف اولویت بندی ابعاد جمع سپاری در کتابخانه ها، آرشیوها، موزه ها و گالری ها به منظور درک بهتر آن انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی-کمی است که در گام اول پژوهش با روش مرور نظام مند متون، شاخص های جمع سپاری شناسایی شد. سپس از پانل دلفی جهت تأیید شاخص های شناسایی شده و مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها: در گام اول، ابعاد و شاخص های جمع سپاری از ادبیات نظری این حوزه استخراج و به وسیله پرسشنامه در اختیار خبرگان قرار گرفت. خروجی این مرحله 12 بُعد در 76 شاخص بود. در گام بعدی، برای برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد و شاخص ها و ارائه مدل ساختاری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شد که در این روش بر اساس نظرات خبرگان و تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، اولویت بندی جمع سپاری در کتابخانه ها، آرشیوها، موزه ها و گالری ها انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر منجر به طراحی مدل در 11 سطح شده است. نتیجه گیری: هدفگذاری به عنوان سنگ زیربنای مدل و تأثیرگذارترین بُعد شناسایی شد که این مطلب نیازمند توجه ویژه سازمان ها به این بُعد در هنگام شروع جمع سپاری است. ویژگی های جمعیت و ارزیابی قدرت هدایت ضعیفی دارند. ویژگی های آموزش، بستر جمع سپاری، پاداش، انگیزه- انگیزش و حفظ مشارکت و تعامل، قدرت هدایت ضعیفی دارند اما قدرت وابستگی بالایی به سایر ابعاد دارند. حفظ مشارکت و تعامل به عنوان تأثیرپذیرترین بُعد از میان ابعاد جمع سپاری شناخته شد.
۲.

بررسی عوامل اثرگذار بر تقویت مشارکت اعضای هیئت علمی برای فعالیت های داوطلبانه در انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تدوین الگوی پارادایمی عوامل مؤثر بر ترغیب اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی برای فعالیت های داوطلبانه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران است. روش: روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد است. ابزار گرد آوری داده های کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش نمونه گیری از نوع هدفمند با رویکرد نظری است. در این پژوهش مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 8 نفر از از اعضای هیئت مدیره فعلی و سابق انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران انجام شد. معیار تجزیه و تحلیل داده های کیفی مبتنی بر طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد بود. از این رو متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در پنج مرحله به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با مشخص شدن عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گرها و پیامدها، مفاهیم طرح شده در مصاحبه ها در قالب 15 مقوله اصلی و 89 مقوله فرعی کدگذاری شد و الگوی پارادایمی عوامل مؤثر بر ترغیب اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های داوطلبانه انجمنی را شکل دادند. در این پژوهش همچنین مشخص شد که عوامل مختلفی می توانند انگیزه اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های انجمنی را افزایش و یا کاهش دهند. برخی از این عوامل، ویژگی ها و انگیزه های شخصیتی است؛ همانند داشتن روحیه خدمت و مشارکت جویی، تعهد اجتماعی، جهان بینی مشوق، خونگرم بودن، علاقه مندی به رشد دیگران و موارد مشابه. در نظرگرفتن امتیازهای مؤثر در آئین نامه ترفیع و ارتقاء برای فعالیت های انجمنی و تشویق اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های انجمنی می تواند راهکاری سودمند در این زمینه باشد. همچنین گنجاندن محتواهای درسی مناسب در دوره های تحصیلاتی رسمی (دبستان و دبیرستان) در رابطه با اهمیت انجمن ها و فعالیت های انجمنی و آموزش این مفاهیم از طریق رسانه ها (همچون صدا و سیما و شبکه های اجتماعی) می تواند خانواده ها را از اهمیت توجه به فعالیت های داوطلبانه همچون فعالیت های انجمنی در ارتقاء شخصیت کودکان آگاه سازد. آرامش و ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه نیز می تواند نقش مهمی در توسعه و شکوفایی فعالیت های انجمنی ایفاء کند. نتیجه گیری: از نکات مهمی که باید برای افزایش انگیزه های اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های انجمنی در نظر داشت و یافته های پژوهش حاضر نیز بر آن تأکید دارد، تلاش برای تبیین جایگاه انجمن های علمی در حل مسائل مختلف کشور از طریق سیاستگذاری مناسب در این زمینه است. انجمن های علمی یکی از نهادهای پویایی هستند که امکان تعامل متخصصان و دریافت آموزش های غیررسمی را فراهم می کنند و از این رو می تواند جذاب و مؤثر باشند. ایجاد یک محیط امن و جذاب و فراهم کردن امکان تعامل اساتید پیشکسوت با اساتید جوان یکی دیگر از دلایل انجمن های علمی برای جذب اعضای هیئت علمی می تواند باشد.  
۳.

اولویت بندی شاخص های نظام نشر علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف: هدف پژوهش حاضر اولویت بندی شاخص های نظام نشر علمی برای پیاده سازی نظام نشر علمی در ایران است. روش: برای گردآوری اطلاعات از روش کیفی و برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری، خبرگان حوزه نشر علمی است و نمونه آن 19 نفر است که با نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده است. از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گردآوری اطلاعات، از تحلیل محتوای متن مصاحبه به روش کمی برای استخراج داده و از نرم افزار مکس کیود ا برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: در مؤلفه دسترسی، شاخص های نوع دسترسی و گستره دسترسی؛ در مؤلفه های ارتباطات و کنترل، شاخص قالب؛ در مؤلفه زیرساخت، شکل زیرساخت؛ در مؤلفه زبان، گستره زبان؛ در مؤلفه پشتیبانی، شاخص شکل و نوع پشتیبانی؛ در مؤلفه فناوری، شکل فناوری؛ در مؤلفه اقتصاد، تأمین مالی؛ در مؤلفه ارزیابی، شکل و قالب ارزیابی در اولویت پیاده سازی نظام نشر علمی کشور قرار دارند. نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که برای پیاده سازی نظام نشر علمی کشور، 21 شاخص از میان 39 شاخص، در اولویت قرار دارند. از میان 12 مؤلفه؛ مؤلفه های فناوری، آموزش، اخلاق و تمامی شاخص های آن بدون اولویت بندی در طراحی نظام باید در نظر گرفته شوند. با توجه به شرایط اقتصادی، فنی و فرهنگی کشور، اولویت بندی شاخص های شناسایی شده نظام نشر علمی کمک می کند تا جامعه مراحل اساسی برای تحقق و پیاده سازی نظام ملی نشر علمی را شروع نماید و از مزایای گسترده آن از جمله ارتقاء کیفت بروندادهای علمی، نظارت بر فرآیندهای نشر، رعایت اصول اخلاقی، توسعه ارتباطات علمی، دسترسی یکپارچه به تمامی بروندادهای علمی، شناسایی فرصت های سرمایه گذاری در نشر علمی، پیش بینی توسعه ها و بحران های آتی در ابعاد مختلف زیست بوم نشر علمی و کاهش هزینه ها برخوردار شود.
۴.

مقایسه داوطلبی آنلاین و آفلاین در میان دانشجویان: با تأکید بر کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان تمایل دانشجویان به انجام فعالیت های داوطلبانه آنلاین و آفلاین به ویژه برای کتابخانه هاست. روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه سمنان بودند که اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن نیز مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: دانشجویان در حد متوسط تمایل به انجام فعالیت های داوطلبانه دارند که میانگین تمایل به انجام فعالیت داوطلبانه آنلاین بیشتر از فعالیت داوطلبانه آفلاین بود. در میان انواع فعالیت های داوطلبانه دانشجویان بیشتر تمایل به انجام فعالیت های اجتماعی و مدنی، فعالیت های فرهنگی و فعالیت های آموزشی دارند و کمترین تمایل نیز مربوط به فعالیت های مراقبتی و فعالیت های امدادی بود. بررسی تمایل دانشجویان به انجام فعالیت های داوطلبانه برای کتابخانه ها نیز نشان داد، تمایل دانشجویان به انجام فعالیت های داوطلبانه آفلاین برای کتابخانه ها بیشتر از فعالیت های داوطلبانه آنلاین است. در بین انوع کتابخانه ها دانشجویان انجام فعالیت داوطلبانه برای کتابخانه های عمومی، دانشگاهی و روستایی را نسبت به سایر کتابخانه ها در اولویت قرار می دهند. نتیجه گیری: دانشجویان پتانسیل بالایی برای انجام فعالیت های داوطلبانه دارند که سازمان ها به ویژه کتابخانه ها می توانند از آن برای پیشبرد برنامه های خود بهره ببرند. طراحی و برنامه ریزی فعالیت های داوطلبانه برای دانشجویان باید متناسب با علایق، تخصص و مهارت های آن ها باشد و همچنین متناسب با نوع فعالیت ها از بستر فضای مجازی نیز استفاده کرد.
۵.

ماهیت حقوقی فعالیت داوطلبانه در کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: جستار حاضر با هدف بررسی چگونگی استفاده از متون قانونی در بررسی ماهیت حقوقی موضوعات جدید و غیرمذکور در قانون، به دنبال این است که به طور ویژه نشان دهد فعالیت داوطلبانه در کتابخانه ها را باید از دید حقوقی دارای چه ماهیتی دانست. روش شناسی پژوهش: اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای گردآوری و با منطق فقهی و حقوقی مورد تحلیل قرار گرفته است. مطالعات حقوقی، متمرکز بر حقوق ایران و دامنه مطالعات فقهی محدود به فقه امامیه است. یافته ها: ایقاع بودن و گنجایش فعالیت داوطلبانه در کتابخانه ها در قالب های معین مد نظر قانون مدنی قابل دفاع نبوده و اصرار در گنجاندن موضوعات جدید در قالب های معین، به عنوان شیوه ای برای بررسی ماهیت حقوقی موضوعات و قراردادهای نوین و غیرمذکور در متون قانونی، ممکن است دارای نتایج حقوق ستیز باشد. نتیجه گیری: تا پیش از پردازش قواعد حقوقی مربوط به قرارداد غیرالگودار فعالیت داوطلبانه در کتابخانه ها، بر مبنای قواعد عمومی حاکم بر قراردادها در فقه امامیه و به تبع آن در نظام حقوقی ایران، به ویژه قاعده عام مذکور در ماده 10 قانون مدنی، اصولاً نافذ دانسته شده و بر مبنای اراده مشترک طرفین و عناصر بدیهی این سنخ فعالیت ها (مثل انجام کار غیراجباری و عدم دریافت دستمزد) تفسیر خواهد شد. در تفسیر آن، نباید نظم عادلانه آسیب ببیند، از جمله نباید کتابخانه را در مقابل مخارج داوطلب، کاملاً غیرمسئول دانست. همان گونه که نباید مواردی همچون کادو، پاداش و گواهی فعالیت را با ماهیت حقوقی آن ناسازگار دانست. 
۶.

بررسی رابطه بین سواد سلامت و شیوه های کسب اطلاعات سلامت کتابداران کتابخانه آستان قدس رضوی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین سواد سلامت با منابع کسب اطلاعات سلامت در بین کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی و همبستگی بود. جامعه پژوهش، کلیه کتابداران شاغل (160 نفر) در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی طی سال های (1399-1400) بود که در دوره همه گیری کرونا در این کتابخانه به صورت رسمی، پیمانی، قراردادی و یا شرکتی مشغول به کار بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعیین شد (112 نفر) و اعضای نمونه با روش نمونه گیری نظام مند انتخاب شدند. یافته ها: سطح سواد سلامت کتابداران بالاتر از حد متوسط (عدد 3) بود. در میان منابع کسب اطلاعات سلامت، مؤلفه «کسب اطلاعات سلامت از طریق منابع اینترنتی و شبکه های اجتماعی» بیشترین میانگین را به خود اختصاص داد و پس از آن «رسانه های دیداری و شنیداری» در جایگاه دوم قرار گرفت. همچنین، یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سواد سلامت با منابع کسب اطلاعات سلامت از جمله اینترنت و شبکه های اجتماعی، رسانه های دیداری و شنیداری و شرکت در کارگاه ها و همایش های مرتبط با موضوع کرونا رابطه معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی به خاطر نقش تعاملی که بین کاربران دارند می توانند مهمترین نقش را در بین سایر منابع کسب اطلاعات داشته باشند و با توجه به گسترش و فراگیری زیاد آن ها و نقش مؤثری که در تعامل بین افراد ایجاد می کنند، نقشی اساسی در اشتراک گذاری اطلاعات سلامت به خصوص در دوران بیماری فراگیری مانند کرونا ایفا می کنند.
۷.

نقش اشتراک گذاری دانش در تمایل به وحدت بین اعضای هیئت علمی دانشگاه و مدرسان حوزه علمیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف : امروزه با  توجه به اهمیت دانش و فعالیت های مربوط به آن در پیشرفت کشور و سازمان ها، همکاری علمی میان نخبگان و سایر اقشار مختلف جامعه می تواند به رشد و پیشرفت کشور و وحدت و همدلی میان آن ها منجر شود که در پژوهش حاضر این مهم مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر سعی بر این دارد نقش و میزان اشتراک گذاری دانش در تمایل به وحدت بین اعضای هیئت علمی دانشگاه و مدرسان حوزه علمیه را بین دو گروه مورد بررسی قرار دهد. روش شناسی : با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه های اشتراک دانش و تمایل به وحدت انجام شده است. جامعه آماری نمونه ای به حجم 198 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند و مدرسان حوزه علمیه بیرجند بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی (شامل فراوانی، درصد و میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (شامل آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون چندمتغیره) و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها : در اشتراک گذاری دانش بین حوزویان و دانشگاهیان در مؤلفه باورهای کنترلی و نمره کل اشتراک گذاری دانش تفاوت معنی دار وجود داشت (به نفع دانشگاهیان). همچنین نتایج نشان داد که در تمایل به وحدت بین حوزویان و دانشگاهیان در مؤلفه های قدرت تحمل دیگری (به نفع حوزویان) و کنش ارتباطی (به نفع دانشگاهیان) به صورت معنی داری تفاوت وجود داشت. بین نمره باورهای کنترلی و تمایل به اشتراک گذاری دانش با حوزویان (توسط دانشگاهیان) و تمایل به وحدت و بین نگرش و باورهای هنجاری به اشتراک گذاری دانش با دانشگاهیان (توسط حوزویان) و هنجار سازمانی؛ بین باورهای کنترلی به اشتراک گذاری دانش با دانشگاهیان (توسط حوزویان) با احساس برادری و بین رفتار اشتراک گذاری دانش با دانشگاهیان (توسط حوزویان) با کنش ارتباطی، هنجار سازمانی و تمایل به وحدت رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. میانگین اشتراک گذاری دانش با قشر مقابل در بین هر دو گروه به صورت معنی داری کمتر از حد مطلوب بود. نمره کل اشتراک گذاری دانش با حوزویان (توسط دانشگاهیان) با تمایل به وحدت و مؤلفه های آن رابطه معنی داری داشت اما نمره کل اشتراک گذاری دانش با دانشگاهیان (توسط حوزویان) تنها با هنجار سازمانی و تمایل به وحدت رابطه معنی دار داشت. همچنین نتایج نشان داد که نگرش، باورهای کنترلی و تمایل به اشتراک گذاری دانش با حوزویان (توسط دانشگاهیان) و رفتار اشتراک گذاری دانش با دانشگاهیان (توسط حوزویان) به طور معنی داری پیش بینی کننده تمایل به وحدت بودند. اشتراک دانش با دانشگاهیان توسط حوزویان تنها عاملی نیست که در تمایل به وحدت آن ها با دانشگاهیان رابطه دارد، بلکه عواملی نظیر عوامل فناورانه، زمینه های تخصصی غیرمشترک، عوامل سازمانی و غیره در تمایل به وحدت آن ها مؤثرند. نتیجه گیری : نتایج به دست آمده نشان داد که اشتراک گذاری دانش و همکاری علمی در تمایل وحدت میان دو قشر از اهمیت اساسی برخوردار است. از آنجا که باورکنترلی تحت تأثیر شرایط تسهیلگر و فناوری تسهیلگر قرار دارد، ایجاد شبکه های مشترک نرم افزاری مدیریت دانش تخصصی برای هر دو گروه در محیط وب تأثیر مفیدی بر اشتراک گذاری دانش و وحدت میان این دو گروه خواهد داشت. بنابراین، باید اقدامات لازم در این زمینه صورت گیرد.
۸.

شناسایی مؤلفه های ممیزی دانش از دیدگاه خبرگان؛ یک پژوهش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف : برای درک بهتر جریان دانش در سراسر سازمان ها (اعم از هر نوع) و رسیدن به پاسخ پرسش هایی چون سازمان به چه دانشی نیاز دارد، آن دانش در کجاست، چگونه از آن استفاده می شود، چه مشکل یا مشکلات دانشی وجود دارد و چه پیشرفت هایی می توان انجام داد؛ بایستی از اولین قدم در مدیریت دانش یعنی «ممیزی دانش» بهره گرفت. پژوهش حاضر به منظور شناسایی مؤلفه های ممیزی دانش صورت گرفته است. روش شناسی : این پژوهش در سایه پارادایم اثبات گرایی صورت گرفته است. جهت گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی مد نظر بوده است. ابتدا مؤلفه های ممیزی دانش به وسیله روش دلفی به دست آمد. برای مقایسه این مؤلفه ها، داده ها از طریق پرسشنامه  AHP گردآوری شد. پرسشنامه میان اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل داده ها از روش AHP استفاده شد. به منظور تحلیل داده های حاصل، از نرم افزارهای MAX QDA، Spss 25  و Expert Choice 11 استفاده شد. یافته ها : یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان از آن دارد که مؤلفه های ممیزی دانش شامل مؤلفه شناسایی مخازن سازمانی؛ مؤلفه ساخت نقشه دانش؛ مؤلفه شناسایی جریان های دانشی؛ مؤلفه سرمایه دانش انسانی؛ مؤلفه تیم ممیزی دانش؛ مؤلفه تحلیل و ارزشیابی؛ مؤلفه تحلیل ریسک دانشی؛ مؤلفه ابعاد و جنبه های آموزشی؛ و مؤلفه فرهنگ سازمانی است. این ده مؤلفه بر اساس میزان اهمیتشان به ترتیب در این درجه قرار گرفتند: اولویت اول مؤلفه شناسایی مخازن سازمانی، اولویت دوم ساخت نقشه دانش، اولویت سوم مؤلفه شناسایی جریان دانشی، اولویت چهارم شناسایی جریان دانشی، اولویت پنجم سرمایه دانش انسانی، اولویت ششم تیم ممیزی دانش، اولویت هفتم تحلیل و ارزشیابی، اولویت هشتم تحلیل ریسک دانش، اولویت نهم ابعاد و جنبه های آموزشی و اولویت دهم به مؤلفه فرهنگ سازمانی اختصاص داده شد.    نتیجه گیری : با تمرکز بر مثلت شناسایی مخازن دانشی، ترسیم نقشه دانش و شناسایی نیازهای دانشی می توان گام بلندی در راستای تحقق ممیزی دانش در سازمان برداشت.
۹.

وضعیت پژوهشگران حوزه علوم پایه در اشتراک گذاری و استفاده مجدد از داده های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف : فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی موجود بستری را فراهم آورده اند که از طریق آن پژوهشگران قادرند حتی داده های مورد استفاده در پژوهش خود که ممکن است به سختی به دست آمده باشد را با دیگر پژوهشگران به اشتراک بگذارند و دیگران هم بتوانند این داده ها را در اختیار گرفته و مورد تحلیل و بررسی مجدد قرار دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت پژوهشگران ایرانی حوزه علوم پایه در اشتراک و استفاده مجدد از داده های پژوهشی است. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با رویکرد کمی و به شیوه پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش را پژوهشگران حوزه علوم پایه که در سال 2021 در پایگاه وب آو ساینس مقاله داشتند، تشکیل دادند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس منابع مرتبط به صورت الکترونیکی طراحی شد. نمونه آماری شامل 309 پژوهشگر در این پژوهش شرکت کردند. از نرم افزار اس پی اس اس به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد بیش از 64 درصد از پژوهشگران تجربه اشتراک گذاری داده های پژوهشی را ندارند هر چند نگرش مثبتی نسبت به این موضوع دارند و بسیاری از آن ها تمایل به استفاده مجدد از داده های پژوهشی دیگران را دارند. عوامل فردی، فرهنگی و رفتاری، حقوقی و سیاسی مؤثر بر اشتراک گذاری داده های پژوهشی در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما عوامل سازمانی و فنی در وضعیت نامطلوبی هستند. میان عوامل فردی، فنی، فرهنگی و سیاسی، سازمانی و حقوقی و سیاسی با متغیرهای جمعیت شناختی پژوهش به جز در مواردی در متغیر جنسیت، تفاوتی مشاهده نشد. به لحاظ فنی، سازمانی و ساختاری هنوز شرایط تحقق اشتراک و استفاده از داده های پژوهشی فراهم نیست. قوانین، آیین نامه ها و دستورالعمل های مربوط آماده نشده اند، محرک های مادی و معنوی در سازمان ها و نهادهای مربوط به وجود نیامده اند و زیرساخت های فنی سخت افزاری و نرم افزاری و استانداردهای مورد نیاز فراهم نشده است. نتیجه گیری : با وجود این که نگرش مثبت در میان پژوهشگران علوم پایه برای اشتراک گذاری و استفاده مجدد از داده های پژوهشی وجود دارد اما به لحاظ فنی و سازمانی امکان تحقق آن وجود ندارد؛ بنابراین، بایستی تلاش هایی مداوم جهت ایجاد فرهنگ به اشتراک گذاری داده در مراکز علمی و دانشگاهی صورت گیرد؛ قوانین و مقررات شیوه اشتراک گذاری داده های پژوهشی و نیز استفاده مجدد از آن ها با رعایت اخلاق پژوهشی تدوین شود و مشوق های مادی متنوع برای پژوهشگرانی که داده های پژوهش خود را به اشتراک می گذارند، در نظر گرفته شود.
۱۰.

بررسی عوامل تسهیل گر و بازدارنده پیاده سازی فضاهای سازنده در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف: کتابخانه ها به عنوان یک سازمان برای این که از حالت رکود و ایستایی خارج شوند، نیازمند خلاقیت و نو آوری هستند. یکی از تازه ترین مفاهیم مطرح شده در حوزه کمک به خلق ایده های نو آورانه در کتابخانه ها که به نوعی تضمین کننده حضور و مشار کت کاربران در فرآیند های کتابخانه ای است فضاهای سازنده هستند. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عوامل تسهیل گر و بازدارنده جهت پیاده سازی فضاهای سازنده در کتابخانه های عمومی است. روش پژوهش: این پژوهش بر اساس یک مطالعه کیفی انجام شده است؛ برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. محورها و پرسش های مصاحبه از طریق مرور متون مرتبط با پیاده سازی فضاهای سازنده در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، عمدتاً در خارج از کشور، استخراج شد. مصاحبه شوندگان تعداد 14 نفر از مدیران و کتابداران کتابخانه های عمومی بودند که با مفاهیم اولیه فضاهای سازنده و کاربرد آن در کتابخانه ها آشنایی نسبی داشتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که شناخت و تشخیص عوامل تسهیل گر (یعنی عوامل مدیریتی، فناورانه و انسانی) و بازدارنده (عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی) توسط مدیران و کتابداران به پیاده سازی فضای سازنده در کتابخانه های عمومی کمک زیادی خواهد کرد. در بخش عوامل تسهیل گر مؤلفه هایی چون مدیریت منابع مادی و انسانی، تأمین ملزومات سخت افزاری و نرم افزاری، توانمندسازی مدیران و کتابداران و کاربران و در بخش عوامل بازدارنده مؤلفه هایی چون کمبود بودجه و فضا، عدم انعطاف قوانین، ساختارهای پیچیده اداری و مقاومت در برابر تغییر از مهمترین پارامترها به شمار می آیند. نتیجه گیری: از آنجایی که کتابخانه های عمومی برای حفظ پویایی و بقای خود نیازمند تغییرات و استفاده از رویکردهای نوین هستند، در نتیجه باید به دنبال سازوکارهایی در راستای پیاده سازی چنین تحولاتی باشند. یکی از عواملی که می تواند به حفظ پویایی کتابخانه های عمومی کمک کند فضای سازنده است. شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده در این مسیر می تواند سیاستگذاران، مدیران و کتابداران کتابخانه های عمومی را نسبت به جوانب گوناگون پیاده سازی فضاهای سازنده آگاه سازد تا بر اساس آن امکان تصمیم گیری منطقی در راستای اجرایی سازی چنین فضاهایی برای آنان فراهم آید.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵