۱.
یکی از راه های بهبود کیفیت آموزش روابط بین الملل و علوم سیاسی در دانشگاه های کشور آگاهی دقیق و جامع از نقاط قوت و ضعف گروه های آموزشی دانشگاه ها و برنامه ریزی برای رفع کاستی ها و ارتقای نقاط قوت آنهاست؛ ازاین رو ارزیابی درونی گروه های آموزشی یکی از راه های تحقق این مهم است. ارزیابی درونی گروه ها یکی از شیوه هایی است که استفاده از نتایج حاصل از آن می تواند به ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش رشته کمک کند. بررسی این مهم مستلزم استفاده از نقطه نظرات دانشجویان، استادان و کاربرانی است که در ارتباط مستقیم با این الگو قرار خواهند گرفت. در این مقاله نویسندگان با استفاده از کار پیمایشی به ارزیابی درونی روش آموزش سنتی روابط بین الملل در دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان دوره دکتری این دانشگاه و شناسایی نقاط قوت و ضعف این شیوه آموزش پرداخته اند.
۲.
ژنوم ژئوپلیتیک نقشه جغرافیایی ژنتیک، سیاست برخاسته از جغرافیای هر کشور است که سیاست خارجی آن کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. شناخت ژنوم های ژئوپلیتیک همسایگان و شناسایی کدهای ژئوپلیتیک موجود در کشورهای همسایه ممکن است در سیاست خارجی هم راستا با توان و وزن ژئوپلیتیک ایران نقش مؤثری ایفا کند. نگارندگان با تحلیل کدها و ژنوم های ژئوپلیتیک موجود در جغرافیای سیاسی ایران و افغانستان کوشش کرده اند تا در قالب مدل تقابل کد و ژنوم های ایران و افغانستان، پیامدهای این تقابل و تأثیر آن بر سیاست خارجی دو کشور را تحلیل کنند.
۳.
خیزش چین به عنوان قدرتی بزرگ در منطقه و جهان، قدرت هژمون ایالات متحده امریکا را به چالش کشیده است. رویکرد اول، چین را به عنوان تهدیدی خاموش برای منافع امریکا و آسیای شرقی و نیز رقیب قدرت امریکا در آینده می داند و خواهان جلوگیری از رشد چین و اعمال محدودیت های بیشتر بر این کشور است (تأکید بر قدرت سخت). رویکرد دوم، معتقد است که با درگیرکردن هرچه بیشتر چین در اقتصاد و جامعه جهانی و نهاد های چندجانبه مختلف می توان خیزش این کشور به سمت جایگاه قدرتی بزرگ را مدیریت کرد (موازنه قدرت نرم). دو کشور دو سیستم سیاسی و فرهنگی و ترکیب نژادی متفاوت دارند. آنها در مراحل متفاوتی از مدرنیته و توسعه اقتصادی هستند و 6000 مایل از یکدیگر فاصله دارند. یکی در قله سلسله مراتب بین المللی است و دیگری به سمت آن درحال صعود است. تاریخ نشان داده است که رقابت قدرت های بزرگ به جنگ گرم یا سرد منتهی می شود و پیش بینی های زیادی وجود دارد که این دو کشور نیز در این مسیر تراژیک گام برمی دارند. این دیدگاه ها به اختلافات دو کشور بر سر تایوان، حقوق بشر، تجارت، امور مالی، کنترل تسلیحات و امنیت منطقه ای اشاره می کنند. این دیدگاه ها معتقدند که هر دو کشور نیروی نظامی خود را برای رویارویی علیه یکدیگر آماده می کنند. اگرچه باید تأکید کرد که سیاست گذاران دو کشور، از سابقه تاریخی رقابت آلمان و بریتانیا و جنگ سرد میان اتحاد شوروی و امریکا آگاهی دارند. برخورد دو کشور با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی برای هر دو کشور بسیار وحشتناک است. از طرفی، بازدارندگی تسلیحات هسته ای دورنمای برخورد تمام عیار میان دو کشور را کاهش می دهد. با این وجود، روابط آینده این دو کشور روی طیفی از همکاری و رقابت قرار دارد و درصورت رسیدن چین به میزان قدرت امریکا پتانسیل برخورد سیاسی یا حتی نظامی نیز زیاد می شود. با توجه به خیزش چین به عنوان قدرتی جهانی و امریکا به عنوان ابرقدرت حال حاضر، کیفیت روابط آینده چین و امریکا چگونه است؟ آیا روابط دو کشور بر اساس همکاری متقابل و هم گرایی و ثبات و صلح شکل خواهد گرفت یا با زوال روابط دو کشور به سمت افزایش رقابت و شاید حتی برخورد و جنگ منتهی خواهد شد؟نگارندگان با استفاده از دیدگاه های متنوع در موضوع روابط آینده ایالات متحده امریکا و چین تلاش می کنند تا با پاسخ همه جانبه به پرسش های مطرح شده، به فرضیه ای بینابینی دست یابند. آینده روابط چین و امریکا از برخورد بین دو مجموعه از نیرو های مخالف تعیین می شود، دو جهت مخالف که از قدرت نسبتاً مساوی برخوردارند. در آینده، اساس روابط چین و امریکا با کمی نوسان و با تغییرات تناوبی، به طرف همکاری بیشتر یا رقابت افزون تر بدون تمایل قطعی به یکی از دو جهت و برخورد نظامی باشد. در این پژوهش، با رویکردی کثرت گرا، روش پژوهش کیفی را ملاک قرار داده ایم. پژوهش کیفی بهره گیری از ترکیبی از روش های کیفی است. روش پژوهش کیفی مستلزم نوعی تکثر روشی است. پژوهشگر کیفی در کار خود هر گونه استراتژی و روش یا مواد تجربی دردسترس را به کار می گیرد. برخلاف تصور رایج، روش کیفی به هیچ وجه به معنای استفاده نکردن از داده های کمی نیست، همان طورکه در این پژوهش، از داده های کمّی نیز استفاده شده است.
۴.
موضوع تحول در راهبرد امنیت ملی چین و اینکه رشد آن چگونه در آیین امنیتی این کشور در بازتعریف تهدیدها امنیت ملی تبلور یافته است، در دهه های اخیر بحث های بسیاری را میان سیاست گذاران و جامعه محققان برانگیخته است. بررسی و ارزیابی تحول راهبرد امنیت ملی چین در چهارچوب آیین امنیتی «امنیت فراگیر» طی چهار نسل رهبری آن کشور، هدف این مقاله است. پرسشی که جست وجوی پاسخ آن در کانون توجه این مقاله قرار دارد، این است که چگونه راهبرد امنیت ملی چین در چهار نسل رهبری چین تعریف و بازتعریف شده است؟ در پاسخ به این پرسش، از روش تبیینی تحلیلی و چهارچوب نظری «امنیت فراگیر» باری بوزان و ویور در مکتب کپنهاگ استفاده می شود تا قدرت تبیین و پیش بینی اصول و گزاره های مکتب مزبور با واقعیت بیرونی تحول راهبرد امنیت ملی چین سنجیده شود. فرضیه اصلی این است که امنیتی سازی و امنیتی زدایی مورد نظر ویور و مؤلفه های امنیت فراگیر، در بسیاری مواقع توان ارزیابی تحولات امنیتی چین را ندارد.
۵.
ایران و پاکستان به عنوان دو بازیگر مهم در جنوب غربی آسیا و داشتن مرزهای مشترک پهناور تاثیر گذاری مهمی بر تحولات بین المللی داشته اند. ضرورت های سیاسی و ژئو استراتژیکی بین ایران و پاکستان با وجود اختلاف در منافع و چشم اندازهای سیاسی در مورد مسائل منطقه ای و جهانی، باعث رابطه نزدیک بین دو کشور شده است. ماهیت و محتوای روابط دوجانبه ایران و پاکستان در مورد مسائل منطقه ای و بین المللی مختلف از جمله مسائل امنیتی و مرزی، متغیر افغانستان، هندوستان، آمریکا، منافع فرقه ای شیعه و سنی و گروههای بنیادگرا وسلفی،مسئله هسته ای، نیروهای ناتو، و.... می تواند بر آینده روند صلح و ثبات در آسیا تاثیرگذار باشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا چشم اندازهای مختلف روابط ایران و پاکستان را در یک محیط ژئواستراتژیک امنیتی بررسی کند. بر همین اساس نوشتار حاضر استدلال می کند که مهم ترین متغیر در روابط ایران و پاکستان بعد از انقلاب اسلامی به طور عام و پس از 11 سپتامبر به طور خاص عامل امنیت استراتژیک در یک محیط ژئو استراتژیک در منطقه می باشد. در واقع با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئو استراتژیکی دو طرف و مسائل امنیتی بین آنها، روابط فیه مابین دو کشور و نگاه استراتژیک سیاستگذاران دو طرف به هم در زمینه های مختلف نیز از مجرای محیط ژئو استراتژیک امنیتی و بالابردن توان امنیتی خود در منطقه بوده است.
۶.
طی دو دهه اخیر، روسیه بر مبنای راهبردهای سیاست خارجی خود، همواره گسترش ناتو به شرق را به سبب تحکیم حوزه نفوذ ناتو و غرب در منطقه، علیه منافع امنیت ملی خود تلقی کرده است. این در حالی است که مسکو در سال های اخیر، با وجود مخالفت با گسترش ناتو تلاش کرده منافع ملی خود را بر اساس برنامه های آتی این سازمان تطبیق دهد؛ به طوری که در دوره مدویدف و به ویژه پس از نشست لیسبون در نوامبر 2010، شاهد گسترش چشمگیر همکاری های کرملین با ناتو هستیم. تداوم این اوضواع، با توجه به همکاری های تکنولوژیک و نظامی جمهوری اسلامی ایران با روسیه، در روابط مسکو تهران حائز اهمیت است
۷.
بیش از 45 درصد از خشکی های جهان در حوضه های آبریز مشترک بین المللی قرار دارند و زندگی بیش از 40 درصد از مردم دنیا به رودخانه های بین المللی وابسته است. کمبود و توزیع نامناسب منابع آب، افزایش بی رویه مصرف، نبود جایگزین مناسب برای منابع آب و تلاش برای بهره برداری بیشتر از منابع آب مشترک، سبب ایجاد بحران های آب و تنش های سیاسی در برخی مناطق دنیا شده است. بین نقاط مختلف دنیا، بحران آب در منطقه خشک و نیمه خشک آسیای غربی، به مراتب خطرناک تر و وخیم تر از دیگر نقاط دنیاست. نبود آشنایی مناسب با قوانین بین المللی آب و همچنین تئوری ها و اصول مختلف بهره برداری از منابع آب مشترک مرزی، می تواند به طور چشمگیری در سوء مدیریت و بهره برداری غیربهینه از این رودخانه ها مؤثر باشد. در این مقاله، مشکلات و چالش های مدیریت منابع آب های مشترک بین المللی از منظر سیاسی بررسی شده و ارتباط آب و مسائل امنیت ملی تشریح می شود. افزون بر این، اصول و دکترین های مختلف استفاده شده در قوانین و معاهدات بین المللی آب بررسی می شود و راهکارهای پیشنهادی برای افزایش کارآمدی قوانین بین المللی آب در مدیریت مسائل و چالش های واقعی مدیریت منابع آب مشترک مرزی ارائه می شود.