۱.
با توجه به تحولات جامعه بین المللی و پدیدار شدن چرخش نسبی از مادی گرایی و امنیت محوری به گفتمان مبتنی بر فرهنگ، "فرهنگ" و "روابط فرهنگی" به عنصری حائز اهمیت در سیاست خارجی کشورها تبدیل شده است. بر همین اساس، "دیپلماسی فرهنگی" بخشی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشورها در نظر گرفته می شود. اتخاذ دیپلماسی فرهنگی توسط دو دولت ایران و ژاپن و انجام فعالیت های فرهنگی به منظور حفظ و توسعه روابط فی مابین در شرایط ناشی از تحریم های هسته ای ایران، نمایانگر اهمیت روابط فرهنگی در زمانی است که روابط سیاسی و اقتصادی دچار نقصان می شود. دو کشور ایران و ژاپن با انجام تبادلات فرهنگی مختلف در شرایط سخت ناشی از تحریم ها، سعی در تلطیف فضای منفی ایجاد شده و باز نگاه داشتن کانال های ارتباطی نمودند تا در زمان فراهم شدن شرایط، روابط سیاسی و اقتصادی قابلیت بازگشت سریع به شرایط عادی را داشته باشند.
۲.
باتوجه به جایگاه صلح در زندگی بشری، مکاتب و نظریه های مختلف کوشیده اند تا ضمن تفسیر و تبیین مفهوم صلح، ضرورت و کاربرد آن را در زندگی بشری با توجه به مبانی انسان شناسی و هستی شناسی به تصویر بکشند. اسلام نیز به عنوان مکتب آسمانی و جهان شمول نگرشی غایت انگارانه و اصالت مدار به صلح دارد و آن را مساله ای اصیل و ریشه دار با فهم خاص انسان و هستی شناسانه قلمداد می کند؛ در صورتی که مکاتب غربی با مبنا قرار دادن اصالت جنگ یا حداکثر نگرش قدرت محورانه که در نهایت به جنگ می انجامد، فهمی متفاوت از هستی شناسی و انسان شناسی صلح ارائه می دهند. در این مقاله کوشش خواهد شد تا به این سوال پاسخ دهد که این مبانی از دیدگاه اسلام و غرب چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و کدام فهم و ایده از نظام خلقت و انسان به صلح واقعی نزدیک تر و واقعی تر است تا این تفاوت در پاسخ به سوال آشکارتر شود که کلیت مکاتب غربی با نگرش اومانیستی و ابزارانگارانه و نه غایت انگارانه در خدمت قدرت و الزامات آن به نظریه پردازی پرداخته اند و مفهوم صلح با توجه به سوابق تاریخی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و یا در هدف و یا در عمل تنها مستمسکی برای اندیشه قدرت محور و نسبیت گرای غرب تئوریزه شده است.
۳.
یکی از تعهدات بایع، به موجب مقررات کنوانسیون بیع بین المللی کالا، این است که بایع باید کالایی به مشتری تسلیم نماید که دارای مقدار و کیفیت (جنس) و وصف مقرر در قرارداد باشد، و به عبارت دیگر، مبیع باید مطابق قرارداد تحویل شود (ماده 35 کنوانسیون)، و در صورت عدم انطباق مبیع با قرارداد، مشتری طبق بند دوم ماده 46 کنوانسیون، حق تعویض و طبق بند سوم ماده مرقوم، حق تعمیر و اصلاح مبیع را با لحاظ شرایطی خواهد داشت. در قانون ایران، اگرچه صریحاً به موضوع حق رفع عیب اشاره نشده، ولی با بررسی قوانین، می توان گفت در مورد مبیع کلی، به استناد مواد 414 و 482 قانون مدنی، خریدار می تواند کالای معیوب را به فروشنده مسترد دارد و تسلیم کالای جانشین را درخواست کند. وقتی مشتری حق درخواست تعویض کالای معیوب را دارد، در نتیجه می تواند حق رفع عیب را نیز دارا باشد. در ضمن اگرچه در کنوانسیون حق تعویض و تعمیر کالا، به عنوان ضمانت اجراهای عدم تطابق کالا با قرارداد، به نفع خریدار پیش بینی شده، ولی با توجه به تخییری بودن مقررات کنوانسیون، طرفین می توانند با توجه به اصل حاکمیت اراده، ضمانت اجراهای مذکور را ساقط و به جای آن، ضمانت اجراهای دیگری را پیش بینی نمایند.
۴.
هستی شناسی در پی اموری است که موجودیت آنها مسلم است. هر انسان به فراخور محیطی که در آن قرار دارد، نسبت به پیرامون خود شناخت پیدا می کند. شناختی که شخص از پیرامون خود به دست می آورد هستی شناسی گفته می شود. از آنجایی که از نظر برخی نظریه پردازان غیراسلامی مفهوم صلح در برابر مفهوم جنگ تجلی پیدا می کند، بررسی هستی شناسی صلح یکی از ضروریات بشریت و جامعه بین المللی است که همواره در مسیر رسیدن به آن تلاش کرده و سودای وصال آن را در سر می پرورانده است. از منظر نظریه پردازان، امروزه پرداختن به موضوع صلح و اساسا تعلیم و تربیت مبتنی بر صلح کار بسیار پیچیده وحائز اهمیتی است. از این رو پرداختن و توجه به صلح کارویژه های فراوانی را می طلبد.کشور ژاپن که دارای یکی از شاخص ترین تمدن هاست، در جهان امروز توانسته در حوزه های مختلف ایفای نقش کند و از آنجایی که دارای عملکردهای ویژه در موقعیت های فراوان در عرصه های اقتصادی، فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی بوده است، باعث شده تا همواره مورد توجه اندیشمندان و نظریه پردازان قرار گیرد. در این نوشتار، تغییرات اساسی و بنیادی کشور ژاپن را، علی رغم سابقه پرتنش و تنازع برانگیز در عصرهای گذشته و داشتن مولفه های ایجاد منازعه، بعد از اتمام جنگ جهانی دوم (حادثه تلخ بمباران هسته ای شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در آگوست 1945) مورد واکاوی قرار گرفته شده است. چرا که این کشور در این خصوص یک تجربه موفق و دارای اهمیت را به نمایش گذاشته و جهانیان را متحیر کرده است. سوال این پژوهش حاکی این است که ژاپن جنگ طلب چگونه سیاست های صلح طلبی را دنبال کرده و مکانیسم، شاخص ها، سیاست ها و راهبردهای صلح طلبی آن مبتنی بر چه استراتژی های کلانی است؟ و چگونه بهره کافی و وافی را از این سیاست ها برده و توانسته به این جایگاه در سطح بین المللی دست یابد؟ آنچه در این نوشتار مورد توجه و بررسی قرار گرفته شده است راهکارها و راهبردهای عملی و اجرایی صلح طلبانه کشور ژاپن در خصوص نظام تعلیم و تربیت صلح طلبانه است، به طوری که به توان از این راهبردها، سیاست ها، راهکارها و مکانیسم ها در دیگر محیط های علمی- آموزشی استفاده نمود.
۵.
نظام حقوقی اسپانیا که به دلیل وجود تفاوت های قومی، فرهنگی، زبانی و مذهبی ازیک سیستم باز عدم تمرکز و در قالب نظام منطقه ای با اعطای خودمختاری به مناطق مختلف هفده گانه اداره می شود، می توان یک دولت بسیط محسوب کرد که تمرکززدایی آن هم سطح دولت های مرکب نیست. در مقابل صیانت ازتمرکززدایی منطقه ای و آزادی واحدهای محلی، قانون اساسی اسپانیا محدودیت تجزیه ناپذیری ملت اسپانیا را به مانند چراغ قرمز از نظر دور نداشته است. برای تضمین و صیانت از این اصول نقش نهادهای دولت مرکزی ازجمله دادگاه قانون اساسی اسپانیا از همه نهادها در برهه های زمانی مختلف، مخصوصا در سال های اخیرکه احساسات استقلال طلبانه در کاتالونیا به اوج خود رسیده پررنگ تر و آشکار است. باتوجه به مناقشات حادث شده بین دولت مرکزی و نهادهای منطقه خودمختارکاتالان، عملا دادگاه خود را در مواجهه با دو اصل مهم می بیند؛ یکی اصل مشروطه خواهی که بر حفظ حاکمیت قانون اساسی و اصول مهم آن از جمله؛ یکپارچگی ملت تأکید دارد و دیگری حق تعیین سرنوشت، که برخلاف مفهوم حقوقی آن که بیانگر آزادی عمل و استقلال اداری مناطق خودمختار است، در مفهوم سیاسی به سمت تجزیه طلبی گرایش پیداکرده است. نفوذ دادگاه بر نظم سیاسی در وهله نخست از ایفای نقش داوری بین دولت مرکزی و واحدهای مستقل محلی برمی خیزد و دادرس اساسی تلاش می کند تنش ها را کاهش داده و تعادل لازم بین خودمختاری مناطق ویکپارچگی ملت به وجود آورده، به نحوی که هم ضامن یکپارچگی وحاکمیت مستقل ملت اسپانیا باشد و هم ازخودمختاری مناطق، صیانت اساسی کند.
۶.
عصر حاضر که دوران انفجار اطلاعات و شکوفایی دانش و گسترش رسانه های جمعی نام گرفته، آبستن حوادث و اتّفاقات بی شمار است. توانمندسازی و تواناکردن کارکنان رسانه با توجّه به مسئولیت خطیری که در شفّاف سازی و برجسته کردن مسائل مهم دارند، می تواند مورد بحث قرار گیرد. بحران های زیست محیطی در سطح بین الملل نیازمند فشارهای همه جانبه برای در اولویت قرارگرفتن برنامه های کاری کشورها می باشد. تغییرات محیطی و افزایش رقابت جهانی، موضوع توانمندسازی کارکنان را در کانون توجّه مدیران قرار داده است. چرا که سازمان ها با داشتن کارکنان توانمند، متعّهد، ماهر و باانگیزه، بهتر خواهند توانست خود را با تغییرات وفق داده و رقابت کنند. بر این اساس، محققان در این مقاله با تأکید بر نقش توانمندسازی کارکنان رسانه در مدیریت بحران های زیست محیطی بین المللی به دنبال کاهش اثرات منفی بحران های زیست محیطی بر دریای خزر می باشند. چنین به نظر می رسد که رسانه ها از طریق ایجاد بسترهای فرهنگی و اجتماعی مناسب در راستای آگاهی و ایجاد حسّاسیت نسبت به این مسأله حیاتی می توانند نقش مهمی داشته باشند و با ارائه راهکارهای ویژه، هم در جهت پیشگیری از بحران و هم در جهت کاهش عوارض ناشی از این بحران ها در منطقه از طریق آگاه سازی و هم از طریق اطلاع رسانی به مسئولان نقش داشته باشند.
۷.
هر چند در سالیان پس از عصر رنسانس، جهان شاهد هجمه های فراوانی نسبت به کارایی دین در حوزه علمی و عملی بوده و ناکارآمدی دین در زندگی جمعی بشر و به ویژه در عرصه امور اجتماعی و سیاسی مورد تاکید قرار گرفته شده است اما به نظر می رسد بر اساس شواهد موجود قدرت نمایی دین و به ویژه آنچه در تمدن نوین اسلامی و با محوریت جهان تشیع و پرچم داری ایران شیعی، به تحقق پیوسته، دارای عناصر فراوانی در عرصه قدرت منطقه ای و بلکه قدرت جهانی و بین المللی در بُعد نرم افزاری و سخت افزاری است و به نوعی می توان بقای این هویت توانمند نوظهور را، وابسته به استمرار حیات ام القرای آن یعنی ایران دانست. بر اساس این ایده، تأمین مصالح جهان اسلام وابسته به دفاع از تمامیت ارضی ام القرای آن یعنی ایران است و برای تحقق این منظور، مقابله با دشمن در مرزهای کشورهای دیگر برای جلوگیری از ضربه خوردن کانون آن یعنی ایران، اجتناب ناپذیر است. تحقیق پیش رو تلاش دارد تا با روش تحلیل محتوایی به توصیف نقش تعیین کننده ایران در قدرت جهانی شیعه در عصر کنونی و ضرورت مراقبت از آن بپردازد.
۸.
با الهام از تئودور بکر و نیز با عنایت به نقد نظریات سنتی و دولت محور روابط بین الملل در تبیین مسائل نوین همچون ظهور سیاست شبکه ای، کنشگری روزافزون بازیگران فرو ملی در گستره جهانی و نیز رشد پدیده هایی چون تروریسم، ضروری است تا از الگوی نوینی برای تجزیه وتحلیل سیاست بین الملل بهره گیریم که به نظر می رسد ایده نظریه کوانتومی سیاست بین الملل از قابلیت بالایی برای کاربست پذیری در این حوزه برخوردار است. این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که الگوی سیاست کوانتومی از چه ویژگی های هستی شناختی و معرفت شناختی برخوردار است و چگونه می تواند برای تبیین پدیده های سیاست بین الملل مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس چنین ادعا می شود که به دلیل ظهور بازیگران جدید در سیاست بین الملل که از حیث ماهیت با بازیگران سنتی روابط بین الملل(ملت دولت ها) متمایز هستند، نیازمند الگوی نوینی از روش تحلیل هستیم تا منطق اقدام این دسته از بازیگران را توجیه نماید. لذا، خاصیت ذره ای و غیرجایگزیده برخی پدیده های نوین سیاست بین الملل موجب می شود تا نوعی عدم قعطیت در بیان تحلیل های این دسته از پدیده های سیاست بین الملل را شاهد باشیم.
۹.
یادگیری سیاستگذاران در عرصه بین المللی باید در چارچوب منسجم با در نظر گرفتن پویایی های بیرونی و بستر کشور انجام گیرد وگرنه پراکندگی و فقدان الگوی مناسب در این زمینه منجر به استحاله در اجرا یا اجرای ناقص یا شکست پروژهها در عمل می شود.ازاین رو هدف اصلی مقاله شناسایی چارچوب یادگیری سیاست گذاران با بهره گیری از تجربیات در عرصه بین المللی و درس آموزی می باشد. روش تحقیق در گام اول کمی و مبتنی بر رویکرد قیاسی منطقی و در گام دوم مبتنی بر رویگرد استقرایی و اکتشافی می باشد که با توجه به دو بعد کانال یادگیری سیاستگذاران یا خط مشی و پذیرش خط مشی شبکه مناسب یادگیری سیاست/خط مشی استخراج گردیده است.پنل خبرگان در تحقیق حاضر 21 نفر از اعضای هیات علمی مدیریت با تجربه خط مشی یا سیاستگذاری بودند که هدفمند و بر اساس ویژگیهای مورد بررسی در تحقیق انتخاب گردیدند برای تحلیل داده ها در گام اول از کد نویسی VB در محیط اکسل و تکنیک حداقل مجذورات جزئی با نرم افزار Smart PLS و در گام دوم از نرم افزار مطلب استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شاخص هایی که با تکنیک دلفی و تکنیک حداقل مربعات جزئی غربال گری شدند 15 شاخص برای 5 مؤلفه کانال یادگیری سیاستگذاران و10 شاخص برای 2 مؤلفه نرخ پذیرش خط مشی می باشد ضریب کندال در راند سوم تکنیک دلفی 609/0 بود که نشان می دهد وحدت نظر میان دیدگاه کارشناسان در حد خوبی بوده و در سطح خطای 5% مقدار آماره بوت استراپینگ t-value بزرگ تر از 96/1 و بارهای عاملی بزرگتر از 6/0 بود که مشخص گردید شاخصها به درستی مؤلفه های موردنظر را موردسنجش قرار می دهند پس در این راستا شبکه یادگیری خط مشی با نرم افزار مطلب رهنمودهایی را برای سیاستگذاران در این حیطه ارایه میدهد
۱۰.
اصل نمایندی در مناسبات بین المللی و نیز در مناسبات درون جوامع از اصول دیرپای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. اقداماتی که نماینده بر این اساس انجام می دهد، اعمال نمایندگی نام دارد. اعمال نمایندگی موجب می گردد که اولاً؛ یک رابطه بین اصیل و شخص ثالث یا نماینده و شخص ثالث ایجاد شود ثانیاً؛ رابطه درونی نمایندگی (بین اصیل و نماینده) خاتمه یابد و نماینده از چرخه تئوری نمایندگی بیرون رود، چنانچه در مواردی نماینده در قبال شخص ثالث مسوول اجرای تعهدات قراردادی باشد این مسئولیت بر اساس تشکیل یک رابطه حقوقی بین شخص ثالث و ایشان می باشد و نه رابطه درونی اش با اصیل. در اینجا این سوال پیش می آید، با اینکه اقدامات نماینده از یک سو، انجام اختیارات اصیل است و از سوی دیگر موجد رابطه حقوقی بین اصیل و شخص ثالث می باشد، از لحاظ حقوقی چه ماهیتی برای آن می توان متصور شد؟ کارکرد این ماهیت حقوقی در چه زمینه هایی است؟ در این مقاله به واسطه مطالعه، بررسی و تحلیل منابع و اسناد موجود و تدقیق در آنها، ماهیت این پدیده حقوقی معین شده است و همچنین به کارکردهای آن در حقوق ایران، اصول قراردادهای تجاری بین المللی (PICC) و اصول حقوق قراردادهای اروپایی (PECL) پرداخته شده است تا از این طریق و با مطالعه تطبیقی نظام های حقوقی مختلف، تشابهات و اختلافات مواضع آنها مشخص گردد و بتوان راهکارهای لازم برای هماهنگی با این اسناد بین المللی که اصولاً حاوی ضوابط و قواعد حقوق عرفی بازرگانی بین المللی هستند، ارائه داد.