مقالات
حوزه های تخصصی:
تاکنون مطالعه سیستماتیکی به منظور اطلاع رسانی در مورد میزان شیوع درد ها و شکایات عضلانی- اسکلتی، با توجه به جنسیت، گروه های مختلف ساز و نواحی بدن، در کشور ما انجام نشده است. بنابراین، هدف از مطالعه ی مروری حاضر، بررسی درد ها و شکایات عضلانی- اسکلتی در نوازندگان بود. مطالعات انجام شده در زمینه درد ها و شکایات عضلانی- اسکلتی نوازندگان از سال2010 تا 2021 جمع آوری و بررسی شده است. این مقالات از طریق جستجو در وب سایت های Web of science، Google scholar،science Direct، Scopus، PubMed، SID، ISC، MAGIRAN، IRANDOC، IRAN MEDEX، MEDLIB و با کلید واژه های دردها و شکایات عضلانی- اسکلتی در نوازندگان، درد در نوازندگان، شیوع مشکلات و دردهای عضلانی- اسکلتی در نوازندگان به زبان فارسی و معادل های انگلیسی، پیدا شدند. 477 مقاله در منابع مختلف یافت شد که پس از تطبیق با معیارهای ورود به تحقیق، در نهایت 26 مطالعه بررسی گردید. مرور مقالات نشان داد میزان شیوع دردها و شکایات عضلانی- اسکلتی در نوازندگان به طور متوسط با بالارفتن سابقه نوازندگی بیشتر شده و افراد نوازنده حرفه ای با میزان بالاتری از نارضایتی روبرو هستند. به عبارت دیگر استمرار در نوازندگی و عدم توجه به وضعیت بدن درحین نواختن می تواند در درازمدت اثر خود را به شکل دردها و شکایات عضلانی- اسکلتی و نارضایتی از نواختن ساز به شکل دلخواه، نشان دهد. بعلاوه، به نظر می رسد مؤلفه هایی همچون سابقه ی نواختن، ساعات تمرین نوازندگی درطول هفته، نوع ساز، موقعیت دست هنگام نواختن، فعالیت های غیرمرتبط با نوازندگی، در بروز دردها و شکایات عضلانی- اسکلتی ناشی از نواختن، اثرگذار باشد.
مقایسه اثرات مصرف مکمل های آجوگا و ارتومول - تندو بر شاخص های آسیب عضلانی و متغیر های زیست حرکتی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثرات مصرف دو مکمل آجوگا و ارتومول-تندو بر شاخص های آسیب عضلانی و متغیرهای زیست حرکتی بازیکنان فوتبال بود. روش ها: ۳۹ بازیکن فوتبال بصورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها بصورت تصادفی به سه گروه ۱۳ نفره مکمل آجوگا، مکمل ارتومول-تندو و دارونما تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، ابتدا قدرت عضلات بازکننده و خم کننده زانو از طریق دستگاه بایودکس، توان انفجاری از طریق پرش سارجنت و تعادل از طریق فوت اسکن اندازه گیری شد. در مرحله پیش و پس آزمون، ابتدا و ۴۸ ساعت بعد از اجرای پروتکل تمرینی از آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد. ۴ هفته مکمل های مربوطه مصرف و در پایان دوره مکمل گیری، مرحله پس آزمون مشابه پیش آزمون تکرار شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند (P<0.05). یافته ها: تغییرات کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در مرحله پس از اجرای پروتکل تمرینی افزایش داشت اما مقایسه بین دو مرحله معنادار نبود. همچنین مقایسه بین گروه نشان داد که تفاوتی در بین سه گروه وجود ندارد(05/0<P). علیرغم اینکه قدرت عضلات فلکسورها و اکستنسورها، نسبت Q/R، تعادل و توان انفجاری در فوتبالیستان به دنبال استفاده از مکمل ها افزایش یافت اما از لحاظ آماری تفاوت معنی دار نبود. همچنین تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده نشد(05/0<P). نتیجه گیری: مصرف مکمل های آجوگا و ارتومول–تندو بر سطوح CK و LDH در فوتبالیست های جوان تاثیر معناداری ندارد. ورزشکاران نیازمند استفاده از مکمل های مختلف به منظور کاهش آثار آسیب عضلانی ناشی از فعالیت های شدید هستند.
ارتباط راستای آناتومیک اندام تحتانی و استقامت عضلات مرکزی با حداکثر زاویه والگوس زانو طی فرود-پرش در زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی ارتباط بین راستای آناتومیک اندام تحتانی و استقامت عضلات مرکزی با حداکثر والگوس زانو طی فرود-پرش در زنان ورزشکار بود. در مطالعه مقطعی حاضر 44 زن ورزشکار 16 تا 26 سال شرکت کردند. زاویه والگوس زانو با استفاده از دوربین فیلم برداری طی فرود-پرش ثبت شد. زاویه Q، افت ناوی، آنتی ورژن ران، چرخش درشت نی، هایپر اکستنشن زانو اندازه گیری و استقامت عضلات مرکزی با از استفاده از روش های بالینی استاندارد ارزیابی شد. از روش همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین زاویه Q، استقامت عضلات خم-کننده جانبی راست و عضلات خم کننده جانبی چپ با حداکثر والگوس زانو ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0P≤). براساس نتایج پژوهش حاضر، ارزیابی زاویه Q و استقامت عضلات خم کننده جانبی تنه می تواند به شناسایی ورزشکاران در معرض خطر آسیب ACL و ارائه برنامه های پیشگیری از آسیب های اندام تحتانی کمک کند.
تاثیر تمرینات منتخب TRX بر پایداری عملکردی، حس عمقی و قدرت عضلات مفصل شانه ورزشکاران رشته های بالای سر مبتلا به اختلال حرکتی کتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات منتخبTotal Body Resistance Exercise (TRX)بر پایداری عملکردی،حس عمقی و قدرت عضلات مفصل شانه ورزشکاران رشته های بالای سر مبتلا به اختلال حرکتی کتف می-باشد.تحقیق حاضر ازنوع نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد.به همین منظور تعداد 30 نفر از ورزشکاران مرد رشته های بالای سر مبتلا به اختلال حرکتی کتف بصورت تصادفی به دو گروه 15 نفره تمرینی و کنترل تقسیم شدند.شناسایی افراد با استفاده از آزمون لغزش جانبی کتف انجام شد.در مرحله پیش آزمون، قدرت عضلات چرخش دهنده داخلی و خارجی، پایداری عملکردی و دقت حس عمقی مفصل شانه به ترتیب بوسیله آزمون های داینامومتر دستی، آزمون تعادل عملکردی بالاتنه و روش عکس برداری مورد ارزیابی قرار گرفت.سپس آزمودنی های گروه تمرینی به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته تمرینات منتخبTRX را انجام دادند و پس از آن مرحله پس آزمون به انجام رسید. از روش تحلیل واریانس دوراهه به منظور تجزیه و تحلیل آماری یافته های پژوهش در سطح معنی داری 05/0P استفاده شد.نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که در مرحله پس آزمون، قدرت عضلات چرخش-دهنده(001/0=P)، پایداری عملکردی (001/0=P)و دقت حس عمقی (001/0=P)مفصل شانه آزمودنی های گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل بهبود معنی داری پیدا کرده است(05/0P).باتوجه به بهبود قدرت عضلات چرخش دهنده، پایداری عملکردی و دقت حس عمقی مفصل شانه در گروه تمرینات TRX، پیشنهاد می شود به منظور بهبود اختلالات ناشی از ابتلا به اختلال حرکتی کتف در ورزشکاران بالای سر و پیشگیری از بروز آسیب های احتمالی در مفصل شانه،از تمرینات TRX به کار برده شده در پژوهش حاضر استفاده شود.
بررسی فعالیت عضلات مرکزی در پلانک با و بدون تکیه بر اندام فوقانی در درجات مختلف بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از اندام فوقانی در تمرینات رایج پلانک، عامل محدود کننده ای در هدف قرار دادن عضلات مرکزی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی فعالیت عضلات مرکزی در پلانک با و بدون تکیه بر اندام فوقانی در درجات مختلف بدن بود. 21 مرد سالم غیر ورزشکار در رده سنی 20 تا 30 سال در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها پلانک را در دو حالت با تکیه بر اندام فوقانی (توسط ابزار تعلیقی TRX) و بدون تکیه بر اندام فوقانی (توسط ابزار محقق ساخته) در درجات 20، 40، 60 و 80 درجه بدن اجرا نمودند. هر هشت تمرین به مدت 5 ثانیه و با 2 تکرار انجام شد. فعالیت عضلات راست شکمی، مایل خارجی، مالتی فیدوس، راست کننده ستون فقرات کمری و راست رانی اندازه گیری و مقایسه شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج مقایسه فعالیت عضلات مرکزی بین دو پوزیشن پلانک با و بدون تکیه بر اندام فوقانی در درجات مختلف بدن تفاوت معناداری را نشان نداد (821/0=P). تغیر زاویه بدن (درجات 20، 40، 60 و 80) در حرکت پلانک در هر دو حالت با تکیه بر اندام فوقانی و بدون تکیه بر اندام فوقانی، تفاوت معناداری را در فعالیت عضلات مرکزی نشان داد (05/0P≤). عدم استفاده از اندام فوقانی در تمرینات پلانک تغییری در فعالیت عضلات مرکزی ایجاد نمی کند و همچنین با افزایش تدریجی زاویه بدن، سطح فعالیت آنها افزایش می یابد.
اثر تمرین دوازده هفته تمرین الگوهای گام برداری با صفحه نوری بر تعادل ایستا و پویا کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان مبتلا به اتیسم نسبت به همتایان سالم عملکرد تعادلی ضعیف تری دارند. قابلیت حفظ تعادل از آن جهت که پیش نیاز انجام سایر فعالیت های حرکتی است اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش به منظور تعیین اثر تمرین الگوهای گام برداری با صفحه نوری بر تعادل ایستا و پویای کودکان مبتلا به اتیسم انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی 20 کودک مبتلا به اوتیسم با رده سنی 6 تا 12 سال به صورت تصادفی در دو گروه ده نفری (گروه تمرین با صفحه نوری و کنترل) قرار گرفتند. گروه تمرین با صفحه نوری و گروه کنترل با صفحه ساده تمرینات مربع گام برداری را به مدت 12 هفته به صورت 4 جلسه 45 دقیقه ای در هفته تحت نظر مربیان خود دریافت کردند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا به ترتیب از دستگاه فوت اسکن و آزمون راه رفتن پاشنه به پنجه استفاده شد. داده های پژوهش بوسیله آزمون کوواریانس در سطح معناداری (0/05>p) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با کنترل پیش آزمون بین گروه تجربی و کنترل در مورد وضعیت تعادل ایستا (ناحیه نوسانات مرکز فشار(p=0/003) و سرعت جابجایی مرکز فشار (p= 0/007) تفاوت معناداری مشاهده شد. همچنین در مورد تعادل پویا نیز اختلاف معناداری بین میانگین گروه ها بدست آمد(p=0/001). این نتایج می تواند زمینه مناسبی را برای بهره گیری از این روش تمرینی جهت افزایش تعادل و عملکردهای حرکتی این کودکان فراهم نماید.