مقالات
حوزه های تخصصی:
تقویت عضلات ران از روش های مهم در پیشگیری و بازتوانی آسیب ها و اختلالات اسکلتی عضلانی است. عضلات شکمی نیز در ثبات ناحیه مرکزی بدن بویژه پیشگیری از جابجایی های ناخواسته در ستون فقرات، نقش دارند. از تمریناتی که می توان این دو ناحیه را تقویت کرد، پلانک است. هدف مطالعه حاضر مقایسه وضعیت های مختلف پلانک بر میزان فعالیت عضلانی در عضلات منتخب ران و شکم در فوتبالیست های مرد جوان است. با توجه به معیارهای ورود 18 بازیکن 18 تا 23 سال به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. میزان فعالیت برحسب حداکثر انقباض ارادی و زمان شروع فعالسازی عضلات سرینی میانی، کشنده پهن نیام، مورب داخلی و مورب خارجی در سه وضعیت مختلف پلانک؛ پلانک از پهلو همراه با دورکردن ران، همراه با دورکردن ران و زانوی خمیده و همراه با دور کردن تنه با دستگاه الکترومیوگرافی اندازه گیری شد. داده های حاصل براساس آزمون آنوا با اندازه های تکراری مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تفاوت معناداری در فعالیت عضلات سرینی میانی، کشنده پهن نیام و مورب خارجی در سه وضعیت مختلف تمرین پلانک نشان ندادند (P≤0.05). نتایج، تفاوت معناداری را در زمان فعالسازی هیچ یک از عضلات در بین تمرینات نشان نداد (P≥0.05). می توان نتیجه گرفت که پلانک از پهلو را با هدف تقویت عضلات دورکننده ران و همچین بکارگیری موثر عضلات مورب شکمی به صورت همزمان مورد استفاده قرار داد. موثرترین وضعیت تمرینی جهت فعالسازی عضلات دورکننده ران و مورب داخلی را می توان پلانک پهلو همراه با دور کردن ران پیشنهاد نمود.
تاثیر تمرینات ثبات مرکزی در سطح پایدار و ناپایدار بر عملکرد حسی- حرکتی مچ پا در ورزشکاران مبتلابه بی ثباتی مزمن مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی اثرگذاری 8 هفته تمرینات ثبات مرکزی روی سطوح پایدار و ناپایدار بر گشتاور عضلانی، حس عمقی و دامنه حرکتی دورسی فلکشن مچ پا در ورزشکاران مبتلابه بی ثباتی مزمن مچ پا بود. در این مطالعه نیمه تجربی، ۳۰ ورزشکار مبتلابه بی ثباتی مزمن مچ پا با دامنه سنی ۱۸تا۳۰ سال، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۰نفره، تمرین در سطح ناپایدار، تمرین در سطح پایدار و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه تمرین در سطح ناپایدار و پایدار برنامه ی تمرینات ثبات مرکزی را به طور مشابه انجام دادند. از تحلیل واریانس یک راهه و مقایسه های چندگانه به روش هولم-بونفرونی برای ارزیابی داده ها استفاده شد ( p≤0/05). یافته های مطالعه نشان داد، در تمام پارامترهای اندازه گیری شده، گروه تمرین در سطح ناپایدار نسبت به گروه ّهای تمرین در سطح پایدار و کنترل تفاوت معناداری داشت (ps≤0/026). همچنین نتایج نشان داد که، گروه تمرین در سطح پایدار، در پارامترهای گشتاور عضلانی و دامنه حرکتی دورسی فلکشن پیشرفت معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (ps≤0/022)، ولی بین حس عمقی گروه تمرین در سطح پایدار و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (54/0 p=). با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد انجام تمرینات ثبات مرکزی روی سطح ترامپولین تأثیر بیشتری در بهبود پارامترهای اندازه گیری شده در ورزشکاران مبتلابه بی ثباتی مزمن مچ پا داشت. بنابراین، انجام این تمرینات به عنوان یک گزینه درمانی برای افراد مبتلابه بی ثباتی مزمن مچ پا توصیه می شود..
اثر و ماندگاری هشت هفته تمرینات اختصاصی شروث بر زاویه کاب، انعطاف پذیری کتف و کیفیت زندگی نوجوانان دختر مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثر و ماندگاری 8 هفته تمرینات اختصاصی شروث بر زاویه کاب، انعطاف پذیری کتف و کیفیت زندگی نوجوانان دختر 15-12 سال مبتلابه اسکولیوز ایدیوپاتیک بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر 12-15 سال مدارس دخترانه دوره اول متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اصفهان بودند که پس از غربالگری اولیه30 نفر از آنان که شرایط ورود به پژوهش را داشتند داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. زاویه کاب و تقارن-زوائد آخرومی شانه ها با روش فتوگرامتری، زاویه تحتانی کتف با مترنواری، میزان چرخش خارجی کتف با گونیامتر و کیفیت زندگی آزمودنی ها با پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی نوجوان اسکولیوتیک؛ قبل از شروع تمرین، پس از 8 هفته تمرین و دو هفته پس از اتمام تمرینات اندازه گیری شد. گروه تجربی 8 هفته، هرهفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 50 دقیقه برنامه تمرینات اصلاحی شروث را اجرا کردند. داده ها از طریق تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های تکراری درون و بین گروهی و با نرم افزارspss در سطح خطای 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد پس از هشت هفته تمرینات شروث بین گروه تجربی وکنترل در زاویه کاب، چرخش-خارجی کتف و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0p=) و تفاوت معناداری بین پس آزمون با آزمون پیگیری گروه تجربی درهیچ یک از متغیرها وجود نداشت(001/0p=). درنهایت تمرینات شروث بر بهبود راستای ستون فقرات، انعطاف پذیری کتف و کیفیت زندگی نوجوانان دختر 12-15 سال دارای اسکولیوز غیرساختاری مؤثر بود و این اثر حداقل تا دوهفته ماندگاری داشت. بنابراین استفاده از این تمرینات در برنامه های اصلاحی و توانبخشی نوجوانان دارای اسکولیوز توصیه می گردد.
تأثیر هشت هفته تمرینات واکنشی عصبی-عضلانی (RNT) بر کنترل قامت، قدرت عضلانی و کیفیت زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر اثر هشت هفته تمرینات واکنشی عصبی-عضلانی (RNT) بر کنترل قامت، قدرت عضلانی و کیفیت زندگی سالمندان را مورد بررسی قرار داد. روش شناسی: آزمودنی ها 30 زن سالمند بودند که در قالب دو گروه تمرین و کنترل در مطالعه شرکت کردند. آن ها قبل و بعد از هشت هفته تمرین آزمون عملکردی تعادل ایستا (آزمون دسترسی عملکردی)، تعادل پویا ( آزمون زماندار نشستن و برخاستن) و قدرت عضلانی (دستگاه دینامومتر پایی) را انجام دادند. همچنین خطر زمین خوردن و کیفیت زندگی از طریق پرسشنامه خطر سقوط هاپکینز و کیفیت زندگلی لیپاد اندازه گیری شد. بعد از انجام پیش آزمون، گروه تمرین شش هفته تمرین واکنشی عصبی عضلانی دریافت کرد و گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 21 و با روش آنوا با اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: تعادل ایستا (003/0=p)، آزمون زمان دار نشستن و برخاستن (035/0=p)، خطرسقوط (نمره خطر سقوط) (047/0=p) و کیفیت زندگی (018/0=p) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری نشان داد. با وجود افزایش قدرت عضلانی در گروه تمرین عصبی -عضلانی، اما بهبود قدرت عضلانی تنها در عضلات باز کننده زانو پای راست (009/0=p) و چپ (010/0=p) و عضلات نزدیک کننده ران پای چپ (001/0=p) نسبت به گروه کنترل حاصل شد. نتیجه گیری: یک دوره تمرین عصبی-عضلانی باعث بهبود تعادل ایستا، قدرت عضلانی، کاهش خطر سقوط و کیفیت زندگی زنان سالمند می شود و این نوع از تمرینات احتمال افتادن و به زمین خوردن سالمندان را کاهش می دهد.
تاثیر تعداد هفته های تمرینات ثبات مرکزی بر عملکردهای تعادلی ورزشکاران با سابقه آسیب رباط صلیبی قدامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات قبلی نشان داده اند که تمرینات ثبات مرکزی تاثیر معنی داری بر بهیود تعادل دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تعداد جلسات هفته های تمرینات ثبات مرکزی بر عملکردهای تعادلی ورزشکاران با سابقه آسیب رباط صلیبی قدامی می باشد. در یک پژوهش نیمه تجربی، تعداد 42 نفر ورزشکار خانم ، 21 نفر با زانوی سالم و 21 نفر با سابقه آسیب رباط صلیبی قدامی به صورت هدفمند انتخاب شدند. تمرینات ثبات مرکزی شامل یک هفته، چهار و هشت هفته بود که آزمودنی ها سه جلسه در هفته و هر جلسه 45 دقیقه تمرینات ثبات مرکزی را انجام دادند. در این پژوهش قبل و بعد از اتمام دوره های تمرینی آزمون زمان ایستادن روی یک پا جهت ارزیابی تعادل ایستا، آزمون Y جهت ارزیابی تعادل پویا استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تعیین اثر تعداد هفته های تمرینات ثبات مرکزی در درون و بین گروهها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تعداد جلسات تمرینات ثبات مرکزی تاثیر معنی داری بر تعادل ایستای افراد با سابقه آسیب رباط صلیبی قدامی دارد و این تاثیرات بین دو گروه متفاوت است (05/0< p) . همچنین نتایج مطالعه نشان داد که تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل پویا تاثیر معنی دار دارد و در مقایسه نتایج بین گروهی مشخص شد که تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل پویا بین دو گروه متفاوت بود(05/0< p). با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود که تعداد بهینه جلسات تمرینات ثبات مرکزی در طراحی پروتکل های تمرینی در نظر گرفته شود.
آیا رفتار الاستیک بدن با عوامل خطرزای آسیب های اسکلتی-عضلانی حین فرود ارتباط دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار و ویژگی الاستیک ساختارهای بدن انسان، نقشی بالقوه در چگونگی انتقال نیرو و غلبه بر اغتشاشات خارجی وارد بر بدن دارد و به این ترتیب می تواند نقشی تعیین کننده در پیشگیری از بروز آسیب های اسکلتی-عضلانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش ارتباط میان رفتار الاستیک بدن با عوامل خطرزای آسیب های اسکلتی-عضلانی حین فرود تک پا بود. 30 مرد جوان سالم آزمون های هاپینگ را برای تعیین رفتار الاستیک بدن و آزمون فرود تک پا را برای تعیین عوامل خطرزای آسیب، روی یک صفحه نیرو و در برابر دوربین سرعت-بالا انجام دادند. سفتی پا به عنوان یکی از مهم ترین متغیرهای تعیین کننده رفتار الاستیک بدن و زمان رسیدن به پایداری، فلکشن و والگوس زانو به عنوان عوامل خطرزای آسیب، محاسبه شدند و ارتباط آنها از طریق آزمون همبستگی پیرسون تعیین گشت. ضرایب همبستگی معنادار مثبت بین سفتی پا و زاویه فلکشن اولیه و نهایی زانو حین فرود مشاهده شد اما هیچ ارتباط معناداری بین سفتی پا با والگوس زانو وجود نداشت. روابط معنادار مثبت بین سفتی پا و زمان رسیدن به پایداری در راستای آنتریورپوستریور، دیگر یافته این پژوهش بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، به نظر می رسد اگرچه سفتی پای بالا به عنوان عاملی مهم برای موفقیت در برخی عملکردهای حرکتی نظیر دویدن شناخته می شود، اما می تواند اجرای صحیح تکنیک فرود را با اختلال مواجه سازد و رسیدن به شرایط پایدار در راستای آنتریورپوستریور را به تاخیر اندازد. اجرای تمرینات تخصصی به منظور اصلاح تکنیک فرود یا تعدیل سفتی پا و بهینه سازی رفتار الاستیک بدن، می تواند در پیشگیری از آسیب های اسکلتی-عضلانی اندام تحتانی نظیر آسیب ACL موثر باشد.