مقالات
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی موانع زمینه ای مؤثر بر پژوهش دانشگاه در 4 حیطه موانع فرهنگی اجتماعی، سیاسی، نظام آموزشی و راهبردها و سیاست های کلان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی انجام گرفته و جامعه آماری آن را اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز تشکیل می دهد. نمونه گیری به روش طبقه ای و به نسبت دانشکده ها و مراکز تحقیقاتی انجام شد. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی صوری و محتوایی آن از دیدگاه متخصصین و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 8/92 درصد بدست آمد. نتایج نشان داد اعضای هیات علمی وجود موانع آموزشی، فرهنگی اجتماعی، سیاسی و راهبردی را در دانشگاه تآیید نموده اند. در بررسی دیدگاه اعضای هیات علمی به تفکیک جنسیت، مرتبه علمی، دانشکده و داشتن مسئولیت اجرایی تفاوت معنا دار دیده شد اما در مورد سابقه خدمت و رشته تحصیلی این تفاوت در حد معنادار نبود. در مجموع به نظر می رسد اصلاح نظام آموزشی کشور، فرهنگ سازی علمی در جامعه، پرهیز از حاکمیت رویکردهای جناحی و گروهی در راهبری فعالیت های علمی و توجه به اهداف و اولویت های اصلی بخش تحقیقات در سیاست گذاری های کلان آموزش عالی از ضرورت های اصلی حوزه تحقیقات دانشگاهی و رفع مشکلات دانشگاه هاست.
تاثیرآموزش گفت وگو محور بر تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به هدف شناسایی دو اثر( شناختی و عاطفی) روش های بحث گروهی و بحث سقراطی برتفکر انتقادی، در روش ترکیبی(کمی- کیفی) و در یک طرح همزمان لانه گزین، به اجرا درآمد. در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی (مقایسه گروه های نابرابر) استفاده شد که در آن به دلیل دشواری انتخاب و انتصاب تصادفی آزمودنیها در گروههای آزمایشی، مطالعه بر روی نمونه هدفمند(55 نفر) شامل سه گروه طبیعی (تشکل یافته) و همتا از دانشجویان دختر رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی و از دو دانشگاه آزاد( دو کلاس) و علمی کاربردی(یک کلاس)، صورت پذیرفت. پس از طراحی الگوهای اجرایی، مطابق با سرفصل آموزشی درس روان شناسی تربیتی، دو الگوی آزمایشی بحث گروهی و بحث سقراطی به طور همزمان با الگوی گواه (روش سخنرانی) در طول یک نیمسال تحصیلی، اجرا گردیدند و داده های حاصل از ارزیابیهای دوگانه(پیش آزمون- پس آزمون) به واسطه آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا وپرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا زمینه را برای بررسی درستی فرضیات پژوهش فراهم آوردند: در بخش کمی، داده های حاصل از پردازش کمی، برتری میانگین دو گروه آموزش گفت وگومحور در هر دو بعد عاطفی و شناختی تفکر انتقادی، نسبت به گروه گواه را نشان دادند. اما در سطح استنباطی و بر پایه ابزار آماره ای تحلیل کوواریانس چند متغیری مفروضه تفاوت معنادار میان گروههای آزمایشی و گواه، تائید نگردید. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه باز و استانداردشده پایانی برای دو گروه مشارکت کننده دربحث سقراطی و بحث گروهی، به روش تحلیل تفسیری و به شیوه رویکرد نظریه زمینه ای گلاسر و استراوس، پردازش شدند و نتیجه حاصل علاوه بر اثربخشی روش های آموزش گفت وگومحور در بهبود هفت عنصر گرایش به تفکر انتقادی (تحلیل گرایی، فراخ اندیشی، اعتماد به توانایی تفکر انتقادی خود، جستجوی حقایق و بلوغ در قضاوت، خود ارزیابی و توسعه عادت)، اثر این روش ها در رشد گرایش به تعامل اجتماعی، گرایش به صحبت درجمع و پویایی در کلاس درس نشان داده شد.
ارائه راهبردهایی برای جذب دانشجویان خارجی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایط جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و فناوری ، جذب دانشجویان خارجی موجب مشارکت فعال در روند جهانی تولید علم و تسهیل انتقال فناوری و غنی شدن فرآیند آموزش می شود. امروزه عواملی چون ظهور آموزش عالی به مثابه یک کسب و کار و نقش کلیدی دانش آموختگان خارجی در توسعه فرهنگی و اجتماعی کشورهای مبداء و تأثیر تحرک و جابه جایی دانشجویان در ارتقاء سرمایه انسانی باعث توجه به مزیت های پنهان جذب دانشجویان خارجی شده است. همچنین نقش آموزش چند فرهنگی در غنا بخشیدن به آموزش ها و ارتقای برابری، احترام، پذیرش و فهم متقابل فرهنگ ها اهمیت بین المللی سازی آموزش عالی را مضاعف کرده است. با وجود این که در دو دهه اخیر تعداد دانشجویان خارجی جهان 2.3 برابر شده و کشورهای منطقه نیز در یک رقابت جدی برنامه های بلند پروازانه ای برای جذب دانشجویان خارجی تدارک دیده اند، در کشور ما نوعی بی تصمیمی و خلاء راهبرد کلان ملی در این زمینه مشهود است. مقاله حاضر می کوشد با مطرح نمودن تجارب مختلف جهان بویژه کشورهای منطقه، الگوهای مختلف و انواع تلاش های جاری در این زمینه را معرفی نماید. سپس از طریق انجام یک مطالعه اکتشافی-پیمایشی نظرات خبرگان، متخصصان و مدیران آشنا با موضوع پیرامون گزینه های مختلف راهبردی از طریق برجسته سازی اولویت های مورد نظر آنان تدوین شده است. یافته های این مطالعه بیانگر اولویت تمرکز بر رقابت منطقه ای (در مقابل خط شکنی در عرصه جهانی و یا حفظ وضع موجود) با تمرکز بر محوریت پژوهش و فنآوری در جذب دانشجویان خارجی است. خبرگان پیرامون "راهبرد پذیرش دانشجو" جذب دانشجویان شایسته (در مقابل جذب نخبه و یا سیاست درهای باز) را توصیه نموده اند. همچنین ارکان اصلی راهبرد ایرانی از نظر پاسخگویان عبارتند از: تمهید زیست بوم مناسب علمی و رفاهی، ارائه کیفیت بالای آموزش، آموزش انعطاف پذیر و ارائه خدمات آموزشی ارزان.
تحلیل استراتژیک شرایط تأسیس و توسعه شرکت های دانشگاهی و ارائه استراتژی های مناسب (مطالعه موردی دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت ها و توانایی های موجود در دانشگاه ها و در راستای تحقق اهداف برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، تشکیل شرکت های دانشگاهی با هدف ایجاد زمینه به کارگیری هرچه بیشتر از توانایی های دانشگاهیان، تجاری سازی یافته های پژوهشی و زمینه سازی مشارکت بیشتر و مؤثرتر اعضای هیأت علمی در رفع نیازهای جامعه ضروری می باشد شرکت دانشگاهی به شرکتی گفته می شود که از 1% تا 100% سهام آن متعلق به یک دانشگاه یا واحد پژوهشی باشد. در مقاله حاضر با استفاده از یکی از ابزارهای مهم مدیریت استراتژیک یعنی مدل SWOT سعی می شود، نقاط ضعف و قوت درونی دانشگاه سمنان از یکسو و فرصت ها و تهدیدات محیطی پیش روی ایجاد و توسعه شرکت های دانشگاهی از سوی دیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و استراتژی ها در چهار گروه استراتژی های SO ، ST ، WO، WT ارائه گردد. در مجموع در این تحقیق 11 نقطه قوت ، 12 مورد نقطه ضعف ، 8 مورد نقطه تهدید ، 10 مورد فرصت ، 11 مورد استراتژی SO ، 7 مورد استراتژی ST، 11 مورد استراتژیWOو 6 مورد استراتژیWT مورد شناسایی قرار گرفت که از جمله مهمترین آنها تأسیس صندوق پژوهش و نوآوری ، تشکیل بانک اطلاعاتی مشترک صنعت ودانشگاه و بیمه سرمایه گذاری های انجام شده توسط اعضای هیأت علمی می باشد.
بررسی درجه انطباق رفتار مدیران در دانشگاه فردوسی مشهد با شاخص های چهارگانه رهبری تحولی و رابطه آن با بهسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفِ این تحقیق بررسی رابطه سبک رهبری تحولی مدیران دانشگاه با بهسازی کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد بود. در این مطالعه که با روش تحقیق آمیخته انجام شد، نمونه تحقیق از میان کارکنان رسمی و قرارداد مشخص دانشگاه، به روش سرشماری و برابر با یک صد و هشتاد نفر برای پاسخ به پرسشنامه ها و به روش هدفمند برابر با 12 نفر برای شرکت در مصاحبه انتخاب شد. داده هایی که در تأمین سؤالات تعیین همبستگی بین متغیرها مورد نیاز بود از طریق دو پرسشنامه سنجش سبک رهبری تحولی بس و اولیو (1985) و پرسشنامه محقق ساخته بهسازی کارکنان بر اساس مدل مک لگان (1989) به دست آمد. داده های غیر کمی به کمک مصاحبه نیمه ساخت یافته حاصل شد. جهت پاسخ به سؤالات اصلی و فرعی از آزمون های آماری مقایسه میانگین با یک ارزش ثابت، مقایسه دو میانگین مستقل، همبستگی پیرسون و معنی داری، تحلیل واریانس یک راهه و رگرسیون چند گانه استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارspss، انجام گرفت. داده های به دست آمده از مصاحبه نیز بعد از داده های هر جدول به منظور نشان دادن درجه انطباق یافته های کمی با نگاه کارکنان نسبت به رفتار رهبری مدیران دانشگاه ارائه شد و ضمناً در تفسیرهای قسمت نتیجه گیری و بحث مورد استفاده قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که: 1) رفتار مدیران دانشگاه از لحاظ انطباق با شاخص های رهبری تحولی از حد متوسط بالاتر است؛ 2) وضعیت بهسازی کارکنان دانشگاه بر اساس مدل مک لگان از حد متوسط بالاتر است؛ 3) بین میزان انطباق رفتار مدیران با شاخص های رهبری تحولی و میزان بهسازی کارکنان آنان در دانشگاه فردوسی مشهد رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد؛ و 4) بهسازی کارکنان (بر اساس نمره کل به دست آمده از مدل مک لگان) از طریق رفتار منطبق با شاخص های رهبری تحولی مدیران دانشگاه فردوسی مشهد قابل پیش بینی نیست.
دانشگاه غیر دولتی در ژاپن: چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های خصوصی یا غیر دولتی[1] در کنار سایر مؤسسات آموزش عالی در اجرای برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دستیابی کشورها به اهداف توسعه نقش مهمی بر عهده دارند. به همین دلیل اغلب کشورها از جمله ژاپن به تأسیس و توسعه دانشگاه های غیر دولتی همت گماشته و تلاش نموده اند از توانایی های بالقوه آنها بهره گیرند. در کشور ما نیز، در سال های اخیر مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی یا غیر انتفاعی تشکیل شده و توسعه یافته اند.این مؤسسات علی رغم ضرورت توسعه کمی، با مشکلات و چالش های زیادی روبرو هستند و تا کنون نتوانسته اند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند. پژوهش حاضر با بررسی تجربه های آموزش خصوصی یا غیر دولتی عالی در ژاپن در صدد است تا راهکارهایی را برای رفع چالش های دانشگاه های غیر دولتی کشور ارائه دهد. برای این هدف در مطالعه ای کتابخانه ای دوازده مقاله پژوهشی و گزارش پایان نامه های دکتری درباره آموزش عالی غیر دولتی ژاپن تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد این نوع آموزش در ژاپن با چالش جهانی سازی آموزش عالی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، تغییر ارزش دانش دانشگاهی، کاهش جمعیت افراد جوان، نظارت شدید دولت، مشکلات مربوط به تخصیص سهمیه و رقابت با دانشگاه های دولتی روبرو هستند. برای رفع آنها تا کنون راهکارهایی پیشنهاد و بکار گرفته شده است. مسئولین آموزش عالی می توانند از این تجربه ها برای رفع چالش های مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی کشورمان استفاده کنند. [1]. منظور از دانشگاه خصوصی یا غیر دولتی مؤسسه ای است که تحت نظارت و اداره بخش خصوصی است. دولت نظارت اندکی در اداره این مؤسسه دارد [گرچه نظارت اندک به صرف ادعا بیشتر شبیه است]. این مؤسسه که از لحاظ مالی مستقل است در گسترش آموزش عالی به دولت کمک می کند ( سایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 1387). در این مقاله دانشگاه خصوصی یا غیر دولتی در ژاپن معادل با private university و در ایران معادل با دانشگاه غیر انتفاعی یا غیر دولتی در نظر گرفته شده است.