در شرایط جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و فناوری ، جذب دانشجویان خارجی موجب مشارکت فعال در روند جهانی تولید علم و تسهیل انتقال فناوری و غنی شدن فرآیند آموزش می شود. امروزه عواملی چون ظهور آموزش عالی به مثابه یک کسب و کار و نقش کلیدی دانش آموختگان خارجی در توسعه فرهنگی و اجتماعی کشورهای مبداء و تأثیر تحرک و جابه جایی دانشجویان در ارتقاء سرمایه انسانی باعث توجه به مزیت های پنهان جذب دانشجویان خارجی شده است. همچنین نقش آموزش چند فرهنگی در غنا بخشیدن به آموزش ها و ارتقای برابری، احترام، پذیرش و فهم متقابل فرهنگ ها اهمیت بین المللی سازی آموزش عالی را مضاعف کرده است. با وجود این که در دو دهه اخیر تعداد دانشجویان خارجی جهان 2.3 برابر شده و کشورهای منطقه نیز در یک رقابت جدی برنامه های بلند پروازانه ای برای جذب دانشجویان خارجی تدارک دیده اند، در کشور ما نوعی بی تصمیمی و خلاء راهبرد کلان ملی در این زمینه مشهود است. مقاله حاضر می کوشد با مطرح نمودن تجارب مختلف جهان بویژه کشورهای منطقه، الگوهای مختلف و انواع تلاش های جاری در این زمینه را معرفی نماید. سپس از طریق انجام یک مطالعه اکتشافی-پیمایشی نظرات خبرگان، متخصصان و مدیران آشنا با موضوع پیرامون گزینه های مختلف راهبردی از طریق برجسته سازی اولویت های مورد نظر آنان تدوین شده است. یافته های این مطالعه بیانگر اولویت تمرکز بر رقابت منطقه ای (در مقابل خط شکنی در عرصه جهانی و یا حفظ وضع موجود) با تمرکز بر محوریت پژوهش و فنآوری در جذب دانشجویان خارجی است. خبرگان پیرامون "راهبرد پذیرش دانشجو" جذب دانشجویان شایسته (در مقابل جذب نخبه و یا سیاست درهای باز) را توصیه نموده اند. همچنین ارکان اصلی راهبرد ایرانی از نظر پاسخگویان عبارتند از: تمهید زیست بوم مناسب علمی و رفاهی، ارائه کیفیت بالای آموزش، آموزش انعطاف پذیر و ارائه خدمات آموزشی ارزان.