مقالات
حوزه های تخصصی:
در طول دو دهه اخیر محققان زیادی در داخل کشور به بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی با شاخصه های پیشرفت تحصیلی در قالب تحقیقات آزمایشی و همبستگی پرداخته اند.بازنگری نتایج این تحقیقات نشان می دهد که تمام یافته های آنها یکسان نبوده است. بنابراین لزوم استفاده از پژوهش فراتحلیل جهت حل تناقض ها و ارائه نتیجه کلی در این حوزه احساس می شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج کمّی حاصل از پژوهش های همبستگی و آزمایشی در مورد روابط(همزمانی و علی) راهبردهای فراشناختی با پیشرفت تحصیلی طراحی و اجرا شد. برای این منظور از یافته های 56 پژوهش این حوزه داخل کشور استفاده شد که از این مطالعات 114 اندازه اثر به دست آمد. مطالعاتی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند از دانشگاه ها و مراکز مختلف پژوهشی شامل دانشگاه های شهید رجایی، شهید بهشتی، تربیت معلم تهران، تهران، الزهرا(س)، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، شهید چمران اهواز، شیراز، اصفهان، تبریز و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، مرکز اسناد و اطلاعات مدارک علمی ایران و پایگاه های اطلاعاتی SID, noormags, magiran جمع آوری شدند و بعد از بررسی ملاک های ورود و خروج یافته های کمی پژوهش های منتخب با نرم افزار CMA تحلیل شدند. نتایج ترکیبی نشان دادند که راهبردهای فراشناختیدر همه تحقیقات(همبستگی و آزمایشی) رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی فراگیران داشته است و اندازه اثر رابطه این دو متغیر طبق ملاک کوهن در تحقیقات آزمایشی زیاد( ES=0.70) و در تحققات همبستگی متوسط(ES=0.44) ارزیابی شد. همچنین دیگر نتایج جانبی پژوهش نشان دادند که از بین مؤلفه های راهبرد فراشناختی، مؤلفه برنامه ریزی بیشترین تاثیر را بر پیشرفت تحصیلی دارد.
بوروکراسی دانشگاهی: مسائل و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با این هدف انجام شد که نشان دهد تحمیل بوروکراسی به دانشگاه ها، چرا و چگونه بر عملکرد اعضای هیئت علمی و درنتیجه بر حیات و رشد دانشگاه تأثیر می گذارد. به این منظور تحقیق با روش مروری-تحلیلی، از طریق تحلیل مفاهیم و گزاره های مرتبط «بازتولید شده» توسط محقق، انجام شد. برای دانشگاه، هدف های سه گانه «تجمیع»، «تظاهر»، و «تکثیر» اندیشه ها، مفهوم پردازی و کارکرد بوروکراسی در قالب سه مؤلفه «کار» یا «فعالیت»، «خبرگی»، «ساختار»، تحلیل گردید. اصلی ترین یافته ها نشان دادند که وقتی مراجع بیرونی به منظور برقراری انتظام موردنظر خود در امور دانشگاه مداخله می کنند، درنتیجه عدم تجانس «خبرگی»با «بوروکراسی تحمیلی»، آفت هایی پدید می آیند که در حیات و رشد دانشگاه تأثیر دارد. این آفت ها عبارت اند از: 1) انقطاع بین کار و نیروی کار؛ 2) تغییر در نقشه رشد حرفه ای عضو هیئت علمی؛ 3) ازخودبیگانه شدن؛ 4) تغییر در فرهنگ سازمانی؛ 5) تأثیر بر روابط انسانی؛ و 6) تأثیر بر متغیرهای کلیدی مؤثر در رفتار سازمانی عضو هیئت علمی. در توضیح ششمین آسیب ناشی از بوروکراسیِ تحمیلی، تبعات مستقیم یا غیرمستقیم آن در رابطه با رفتار و عملکرد اعضای هیئت علمی در هفت مورد دسته بندی شدند: 1) مشارکت؛ 2) تحول آفرینی؛ 3) کیفیت زندگی کاری؛ 4) خبرگی خنثی؛ 5) اثربخشی؛ 6) رضایت شغلی؛ و 7) خود-انتظام بخشی. علاوه بر این در روند تحلیل، سه گزاره تبیین و ارائه شد که می تواند مبنایی برای مطالعه سایر پژوهشگران باشد.
مطالعه ظرفیت های قانونی استقلال دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز مبحث استقلال و خود مختاری دانشگاهی در محافل آکادمیک مطرح بوده و با تأسیس نهاد دانشگاه همزاد است. مسئله اصلی مطالعه حاضر این است که علاوه بر کاستی های مدیریتی از نظر حقوقی نیز این موضوع با کاستی ها و چالش هایی مواجه بوده است. اما تاکنون ترسیم حقوقی دقیقی از این کاستی ها صورت نگرفته است. درعین حال ظرفیت های قانونی موجود نیز ناشناخته مانده است. مطالعه حاضر با بهره مندی از روش تحلیل حقوقی» کوشیده است ظرفیت های قانونی موجود در ایران برای ایده استقلال دانشگاهی را بازنمایی و تحلیل کند. یافته ها نشان می دهد این ظرفیت ها در بستر تاریخی خود از زمان تأسیس دارالفنون تاکنون هفت دوره را پشت سر گذاشته است: نظام شورایی و خودمختاری محدود، نهادینه شدن خودمختاری محدود در دانشگاه تهران، اداره هیئت امنایی، انحلال هیئت های امنا و بازگشت به تمرکزگرایی دولتی، احیای قوانین قدیمی و آغاز فرآیند اعطای اختیارات و درنهایت شتاب بخشی به آن از سال 1383 تاکنون. یافته ها هم چنین بیانگر وجود ابهامات و تعارضاتی در قوانین موجود است اما درنهایت با معرفی ظرفیت های جدید قانونی چنین نتیجه گیری می شود که به دلیل وجود موانع ساختاری از همین ظرفیت های حداقلی استفاده و بهره لازم به عمل نیامده است.
بررسی عوامل مؤثر بر سیاست های پنهان در جذب اعضای هیئت علمی (مورد یک دانشگاه غیر دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های غیردولتی به دلیل عدم استفاده از منابع دولتی با محدودیت های زیادی در جذب منابع انسانی خود به ویژه اعضای هیئت علمی روبه رو هستند. به همین دلیل سیاست گذاری های این گونه دانشگاه ها شفاف نبوده و عوامل متنوعی در چگونگی جذب اعضای هیئت علمی جدید دخالت می کنند. پژوهش حاضر با بررسی موردی یکی از دانشگاه های غیردولتی کشور، در پی بررسی عواملی است که در شفاف نبودن سیاست های جذب اعضای هیئت علمی در این گونه دانشگاه ها مؤثرند. برای انجام پژوهش از روش گروه کانونی استفاده شده است. حاصل کاربرد روش، یافتن 7 مقوله اصلی و زیر مقوله های وابسته به هر یک بوده است. با استفاده از نظرات اعضای گروه کانونی و اعضای خارج از گروه مقوله ها امتیازبندی شده و با کاربرد آزمون های آماری به دو رده مهم و متوسط تقسیم بندی شده اند. فقدان سیاست گذاری یا شفاف نبودن سیاست ها، محدودیت های مالی و اعمال سیاست های مدیریتی در رده مقوله های مهم و ابعاد نظارتی، ابعاد فرآیندی، محدودیت های برون سازمانی و مشکلات ساختاری دانشگاه در رده مقوله ای متوسط جای گرفته اند. در پایان پنج پیشنهاد برای بهبود سیاست های جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاه ارائه شده است.
مطالعه تطبیقی شیوه های حمایت دولتی از نظام آموزش عالی خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی چه در قالب بخش خصوصی و چه در قالب دولتی به دلیل نقش اساسی آن در پیشبرد برنامه های توسعه ای کشورها به محور برنامه های توسعه ای کشورها تبدیل گردیده است. مهم تر اینکه تغییر رویکرد دولت ها در بیشتر کشورهای توسعه یافته نسبت به شیوه مدیریت اجتماع و سیاست منجر به گشایش شرایط بسیار مطلوب تری برای حضور بخش خصوصی برای ایفاء نقش های آموزشی در کشورها گردیده است. به هر صورت مسئله این است که در حال حاضر رقابت جدی برای خصوصی سازی در ارائه خدمات آموزشی آغاز گردیده است. این پژوهش با رویکرد تطبیقی به دنبال بررسی تغییرات پارادایمی رخ داده در این حوزه و شیوه های حمایت دولت ها از نظام آموزش عالی خصوصی و دولتی است. با توجه به این موضوع سؤال اساسی این پژوهش این است که دولت های موردبررسی چگونه از نظام آموزش عالی دولتی و خصوصی خود حمایت می نمایند؟ نتایج این پژوهش نشان دهنده حمایت های دولتی از دانشگاه های غیردولتی در قالب تأمین اعتبارات مالی، ارائه یارانه ها، کمک های مالی را در قالب وام و گرنت و تضمین خودمختاری آموزش عالی بوده است. با توجه به این موضوع، این تحقیق در حوزه مطالعات سیاست های آموزش عالی قرار دارد. داده های این تحقیق از طریق روش اسنادی و با استفاده از داده های ثانویه جمع آوری و به شیوه ی جامعه شناختی مورد تحلیل قرارگرفته اند.
مدیریت ارتباط با دانشجو: رویکردی نوین در تعالی آموزش عالی (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش کیفیت آموزش و خدمات آموزشی از اهداف اصلی نظام آموزشی در هر کشور است. دانشگاه ها به عنوان سازمان های ارائه دهنده این خدمات در عالی ترین سطح، پذیرای گروه های مختلف دانشجویان و دانشپذیران می باشند و لذا جلب رضایت آنان و بهبود و ارتقای سطح رابطه با آنان از طریق فرآیند مدیریت ارتباط با دانشجو[1] (SRM) می تواند زمینه ساز تحقق اهداف نظام آموزشی و تعالی آموزش عالی شود. SRM می تواند از طریق نظام مند نمودن فرآیندها و بهبود اطلاع رسانی، ادراک دانشجویان از عدالت را بهبود بخشد و همین امر موجب افزایش رفتار شهروندی دانشجویان و کاهش رفتارهای مخرب آن ها می گردد. در این مطالعه ابتدا از طریق تحلیل عاملی ابعاد SRM شناسایی و معرفی شد و سپس چارچوب مفهومی پژوهش توسط مدل یابی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار لیزرل[2] مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که SRM رابطه مثبت و مستقیمی با انواع عدالت اعم از توزیعی، رویه ای و مرواده ای دارد. همچنین رابطه معکوسی بین عدالت رویه ای و مرواده ای با رفتار مخرب دانشجویان وجود دارد. از سوی دیگر بین عدالت رویه ای و مرواده ای ادراک شده با رفتار شهروندی دانشجویان، رابطه مستقیمی مشاهده شد.
استقلال نهادی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق توصیفی و اکتشافی سعی می شود ویژگی های برجسته استقلال نهادی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به دست آید. برای جمع آوری اطلاعات، علاوه بر بررسی مدارک حقوقی از مصاحبه و پرسشنامه نیز استفاده شده است. نمونه آماری آن عبارت است از مدیران ارشد نظام آموزش عالی ایران و گروه متخصصین (مدیریت آموزش عالی، تعلیم و تربیت و مدیریت دولتی). نتایج نشان می دهد که دخالت قابل توجه دولت در حیطه های هفت گانه استقلال دانشگاهی به ترتیب از کمتر به بیشتر عبارت است از: 1 حیطه تحقیق و انتشار، 2 برنامه درسی و تدریس، 3- استانداردهای علمی، 4 امور کارکنان، 5 امور حکمرانی، 6 امور اداری و مالی، 7 امور دانشجویان. ضمناً دخالت دولت در این حیطه ها خیلی زیاد ارزیابی گردید. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهند که مهم ترین عامل مؤثر در اداره دانشگاه های ایران از بین قدرت آکادمیکی، تصمیمات سیاسی، مقررات اداری و بازار، مقررات اداری است و استقلال موجود آن عمدتاً فرایندی است تا اساسی.