مقالات
حوزه های تخصصی:
بین المللی سازی آموزش عالی یکی از مهم ترین اتفاقات تأثیرگذار در دهه های اخیر بوده است فرایند جذب دانشجو به عنوان یکی از استراتژی های مؤثر در دستیابی به اهداف بین المللی سازی آموزش عالی، در دهه های اخیر به رقابتی جدی میان کشورها تبدیل شده است. از این رو به میزان شناخت و آگاهی دانشگاه ها از تجارت دانشجویان، امکان استفاده از مزایا و فرصت های بین المللی سازی برای آنان افزایش خواهد یافت. پژوهش حاضر با هدف آگاهی از چالش های دانشجویان بین المللی به منظور کمک به ارتقای راه های مؤثر در زمینه جذب، نگهداشت به واکاوی تجربیات دانشجویان بین المللی در ایران پرداخته است. پژوهش با رویکردی کیفی به گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری تجربیات زیسته 28 نفر از دانشجویان بین المللی اقدام نموده است. انتخاب مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری در دسترس و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده های پژوهش براساس تحلیل تم انجام شده است. یافته ها براساس چالش دانشجویان در سه مرحله پیش از تحصیل، حین تحصیل و پس از تحصیل تفکیک و تم های اصلی براساس کدگذاری حاصل از مفاهیم ذیل هر مرحله ارائه شده است. براساس نتایج پژوهش حاضر، چالش آکادمیک، سازگاری فرهنگی، موانع زبانی و چالش امنیت شغلی به عنوان تم های اصلی و تأثیرگذار در تحقق اهداف «برنامه تحرک بین المللی دانشجویان به داخل» نیازمند توجه بیشتر برنامه ریزان و مدیران دانشگاهی به منظور اصلاح و بهبوداست.
ارزیابی کارایی عملکرد آموزشی و پژوهشی دانشگاه های صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر وضعیت کارایی آموزشی و پژوهشی دانشگاه های صنعتی ایران با استفاده از دو روش ناپارامتریِ تحلیل پوششی داده ها و روش پارامتریِ تحلیل مرز تصادفی برای متغیرهای ورودی (تعداد دانشجویان ورودی، تعداد اعضاء هیأت علمی، تعداد کارکنان و بودجه) و خروجی (درآمد اختصاصی، تعداد دانشجویان در حال تحصیل، تعداد دانش آموختگان و مقالات همایشی) و داده های مستخرج از لایحه بودجه، آمار و مستندات مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی و وبسایت پایگاه جهان اسلام مربوط به 20 دانشگاه صنعتی طی سال های تحصیلی 1392-1393 و 1393-1394 را مورد ارزیابی قرار داده است. نتایج پژوهش نشانگر؛ 1- وجود ناکارایی در واحدهای دانشگاهی؛ 2- تفاوت درجه ی ناکارآمدی در واحدهای دانشگاهی مختلف؛ 3-کاهش میانگین کارایی کل دانشگاه های منتخب در سال 1393 در مقایسه با سال 1394؛ 4- کاهش میانگین کارایی آموزشی و افزایش میانگین کارایی پژوهشی دانشگاه های منتخب در طول زمان ؛ 6- عدم وجود ناهمسانی واریانس داده ها در تحلیل مرز تصادفی؛ و 7- همخطی بین برخی متغیرهای توضیحی از جمله اعضاء هیأت علمی و بودجه در آزمون عامل تورم واریانس بود. در روش تحلیل مرز تصادفی، علاوه بر ناکارایی فنی، ناکارایی تصادفی و ضریب کشش نهاده ها بر ستانده های آموزش و پژوهش نیز برآورد شد تا نقشه راه مطلوبی پیش روی سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان واحدهای دانشگاهی برای اتخاذ تصمیمات اثربخش ترسیم کند.
نگاهی به چالش های رهبران مرزگستر دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی متوالی بود؛ بنابراین، بخش کیفی پژوهش به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، مدیران و رهبران دانشگاهی با سوابق مدیریتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری معیاری و با در نظر گرفتن اشباع نظری در یافته ها، درمجموع با تعداد 12 نفر مصاحبه انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها نیز روش تحلیل مضمون بود. برای پایایی داده های بخش کیفی، از روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده شد. یافته های بخش کیفی نشان داد، چالش های مرزگستری رهبران دانشگاهی در سه دسته چالش های فردی (مهارتی و ادراکی)، سازمانی (ساختاری و زیرساختی – مالی) و محیطی (نهادی – اجتماعی) طبقه بندی شد. در بخش دوم پژوهش؛ با توجه به اینکه هدف، اعتباریابی مضامین اصلی و فرعی احصا شده بخش کیفی بود، بنابراین از رویکرد کمی و روش پیمایشی استفاده شد. جمع آوری داده ها، توسط پرسشنامه محقق ساخته شامل 15 سؤال در مقیاس پنج درجه ای لیکرت و متشکل از ابعاد چالش های فردی، سازمانی و محیطی انجام شد. پایایی پرسشنامه، با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب برای چالش های فردی (813/0)، سازمانی (861/0) و محیطی (771/0) به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS16 و آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن بهره گرفته شد. نتایج بخش کمی نشان داد، با توجه به اینکه، میانگین چالش فردی (25/4)، چالش سازمانی (45/4) و چالش محیطی (25/4) از میانگین (3) بیشتر بود؛ بنابراین، از دیدگاه مدیران و رهبران دانشگاهی، امتیاز همه ابعاد چالش ها بیشتر از حد متوسط بوده و بر اساس مقدار t در سطح (01/0 = p)، نتایج معنادار بود. ازاین رو می توان گفت، هریک از ابعاد کشف شده بخش کیفی، موردتوافق بالای مشارکت کنندگان در پژوهش بود. همچنین، اولویت بندی چالش ها، به ترتیب چالش های سازمانی، فردی و محیطی به دست آمد.
واکاوی الزام های اجرایی دوره های برخط آزاد انبوه در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزام های اجرایی دوره های برخط آزاد انبوه(موک) در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی انجام گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، کاربردی و نحوه گردآوری اطلاعات، کیفی بود. مؤلفه های مورد استفاده بر اساس بررسی اسناد و مدارک و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند شناسایی شدند. به منظور بررسی اسناد و مدارک و تحلیل یافته های مصاحبه از روش تحلیل محتوای استقرایی در سه سطح باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای شناسایی جامع مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الزام های اجرایی دوره های موک در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی، علاوه بر بررسی مطالعه های انجام شده در این زمینه، مصاحبه ای نیمه ساختارمند با 15 نفر از خبرگان حوزه در دوره های موک صورت گرفت. نتایج نشان داد که الزام های اجرایی دوره های موک در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی شامل یازده مؤلفه اصلی: تشکیل تیم اقتصادی، تعیین اهداف اقتصادی از راه اندازی و ارائه دوره های موک، عرضه وتقاضا، هزینه و درآمدها، منابع، سرمایه گذاران، استراتژی قیمت گذاری، مدل کسب و کار، تهیه و نوشتن یک طرح و ارائه مدل اقتصادی، بازاریابی و مباحث مالی و حقوقی و 37 زیرمؤلفه است.
شناسایی رویکردهای راهنمایی رساله های دوره دکتری و بررسی وضع موجود و مطلوب از دیدگاه دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایان نامه و رساله از مهم ترین اجزاء نظام آموزش عالی است و انجام دقیق آن، به افزایش و توسعه تولیدات علمی در هر کشوری منجر می شود. رساله دکتری از جوانب گوناگونی قابل بررسی است که یکی از آنها، توجه به رویکرد راهنمایی و انجام آن است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رویکردهای راهنمایی رساله در مقطع دکتری و بررسی آن بین دانشجویان در وضع موجود و مطلوب در دانشگاه اصفهان، به عنوان یکی از دانشگاه های مادر در ایران است. روش پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 نفر از مدیران، معاونان و اعضای هیأت علمی، داده های پژوهش گردآوری شده است. در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته، بین 97 نفر از دانشجویان دکتری که درحال نوشتن پایان نامه هستند، در سه گروه آموزشی علوم انسانی، فنی _ مهندسی و علوم پایه اجرا شده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بوده و در بخش کمی از روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. ارزیابی اعتبار ابزار پژوهش با نظر متخصصان و تحلیل روایی CVR انجام شده است. یافته ها نشان داد که در راهنمایی پایان نامه، درمجموع دو رویکرد فردی و گروهی وجود دارد که هرکدام با سه روش اجرا می شوند. رویکردهای فردی: 1- دانشجو با یک استاد راهنما و مشاور؛ 2- دانشجو با بیش از یک استاد راهنما و مشاور؛ 3- تشکیل کمیته پایان نامه. رویکردهای گروهی نیز عبارتند از: 1- گروه های پژوهشی شامل: گروه پژوهشی دو یا چند استاد و خوشه پژوهشی؛ 2- آزمایشگاه تحقیقاتی؛ 3- هرم پژوهشی استادمحور و هرم پژوهشی مجموعه گروه آموزشی. تحلیل نتایج در بخش کمی نشان داد که رویکرد فردی بیش تر مورد استفاده بوده و مورد اقبال دانشجویان نیز هست. بیش ترین اختلاف وضع موجود و مطلوب درخصوص عضویت در گروه های پژوهشی هرمی است که بیانگر تمایلات دانشجویان نسبت به رویکرد گروهی است. نتایج تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی نیز بیانگر تفاوت قابل ملاحظه ای بین گروه های علوم انسانی و فنی- مهندسی با علوم پایه در مورد رویکردهای فردی در وضع موجود و مطلوب است. ازجمله پیشنهادهای پژوهش فراهم کردن زیرساخت های لازم توسط مسئولین دانشگاهی جهت بکارگیری رویکردهای گروهی در دانشگاه ها می باشد.
ارائه مدل و رتبه بندی شایستگی های اساتید مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در نظام آموزش عالی، گزینش اساتید دانشگاهها خصوصا اساتید مدعو می باشد. هدف این پژوهش، ارائه مدل و رتبه بندی شایستگی های اساتید مدعو بوده که در واحد تهران شمال دانشگاه آزاد انجام گرفته است و پژوهشی کاربردی محسوب می شود. در این تحقیق از روش ترکیبی ( کیفی-کمی ) استفاده شد. ابتدا ضمن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﺩﺑیﺎﺕ پژوهش ﻭ ﻣﺪﻝ ﻫﺎی ﺷﺎیستگی، 16 نفر از خبرگان دانشگاهی با روش هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گردید تا اشباع نظری حاصل شد و مدل اولیه شایستگی های اساتید با روش تحلیل محتوا حاصل شد. بر اساس شایستگی های مدل اولیه، پرسشنامه ای طراحی و در بین 5 نفر از خبرگان دانشگاهی که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، توزیع شد. با انجام فرایند دلفی در سه مرحله، مدل اصلاح شده شایستگی ها حاصل شد. در مرحله اعتباربخشی مدل، پرسشنامه ای تدوین و دربین 285 نفر از اساتید توزیع گردید و با نرم افزار Lisrel داده ها تحلیل شده و در نهایت، مدل شایستگی اساتید در 3 بعد (شخصیتی، علمی، اخلاقی) ، 6 مولفه (فردی، بین فردی، حرفه ای، عمومی، عینی و ذهنی) و 33 شاخص ارائه گردید. برای رتبه بندی شایستگی ها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، پرسشنامه مقایسات زوجی در بین 7 نفر از خبرگان دانشگاهی که با روش هدفند انتخاب شده بودند، توزیع شد و داده ها با نرم افزار Expert Choice تحلیل شدند. نتایج نشان داد شایستگی شخصیتی-فردی با وزن 286/0 دارای بیشترین اهمیت می باشد. بعد از آن شایستگی های علمی-حرفه ای با وزن 263/0 ، شایستگی شخصیتی-بین فردی با وزن 180/0 ، شایستگی اخلاقی-عینی با وزن 148/0 ، شایستگی اخلاقی-ذهنی با وزن 078/0 و شایستگی علمی-عمومی با وزن 046/0 در مراتب بعدی قرار دارند.