آموزش عالی ایران

آموزش عالی ایران

آموزش عالی ایران سال چهاردهم تابستان 1401 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

دانشگاه فنی و حرفه ای در موقعیت دانشگاه کارآفرین؛ در جستجوی سناریوی تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دانشگاه کارآفرین دانشگاه فنی وحرفه ای دانشگاه جامعه محور چارچوب راهنمای دانشگاه کارآفرین تربیت تکنسین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۳
دانشگاه کارآفرین یکی از سناریوهای مطلوب برای مشارکت نظام آموزش عالی و دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در فرایند توسعه ملی پایدار است. دانشگاه فنی و حرفه ای به عنوان بزرگ ترین دانشگاه سراسر دولتی مهارتی ایران، بر مبنای اساسنامه و سابقه فعالیت، یک دانشگاه کارآفرین و جامعه محور است که می تواند با تعامل هم آفرین با جامعه، بیش ازپیش ارزش آفرین باشد. در این پژوهش، برمبنای «چارچوب راهنمای دانشگاه نوآور و کارآفرین»، محصول کمیسیون اروپایی و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه، سطح کارآفرینی دانشگاه فنی وحرفه ای و کم وکیف تقرب آن به معیارهای دانشگاه کارآفرین به روش مطالعه موردی ملاک محور، ارزیابی شده است. در برهه زمانی اجرای برنامه ششم توسعه، دستاوردهای چشمگیر و جهش کیفی مناسبی نظیر دریافت مجوز شورای برنامه ریزی آموزشی، انتقال ردیف بودجه به بخش آموزش عالی، استقلال هیئت امنا، ساماندهی گروه های آموزشی، ارتقای تجهیزات و تسریع در جذب هیئت علمی، در حیطه رسالت دانشگاه حاصل شده است. به رغم دستاوردهای متعدد، سطح کارآفرینی این ابر دانشگاه در حد انتظار ارزیابی نشده است. غلبه کمیت گرایی، کمبود هیئت علمی، تقاضامحور نبودن برخی رشته ها و برنامه ها، کم توجهی به تحول دیجیتال، کمبود شدید منابع مالی، قدمت تجهیزات کارگاهی و آزمایشگاهی، ضعف تعاملات با صنعت و بازار، ضعف تحرکات بین المللی، غلبه نگاه عمدتاً سیاسی- محلی بر رویکرد حرفه ای- ملی در گسترش و حکمرانی واحدها، کمبود زیرساخت های پشتیبانی، چالش های مسیر کارآفرینی این دانشگاه هستند. برای تحقق دانشگاه کارآفرین، یک برنامه تحولی میان مدت با پشتیبانی مجلس شورای اسلامی، دولت و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، موردنیاز است. این برنامه باید در راستای بهره برداری بیشتر از ظرفیت ها و دستاوردها و رفع چالش های موجود باشد.
۲.

تحلیل جامعه شناختی «غیاب حق به زندگی» در نظام برنامه ریزی درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: میدان آموزش برنامه درسی پیر بوردیو جورج زیمل فرامیدان حق به زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
تأمل نظری این مقاله بر این گزاره اصلی بنیان نهاده شده است که ماهیت برنامه درسی در ایران به طورکل و برنامه درسی دانشگاهی به طورخاص، به عنوان یکی از عناصر اصلی میدان آموزش، ماهیتی نا مقتصد داشته است. روش پژوهش این مقاله کیفی و با استفاده از تکنیک دلفی شامل چهارده مصاحبه فردی و دو فوکوس گروپ با متخصصین حوزه تعلیم و تربیت از رشته های مختلف انجام شده است. چارچوب مفهومی این مقاله از نظریه میدان های بوردیو با تاکید بر میدان آموزش و نظریه دوگانه شکل_محتوای زیمل جهت آسیب شناسی نظام برنامه ریزی درسی در ایران است. نتایج پژوهش حاکی از «غیاب حق به زندگی» در این برنامه ها به عنوان مسئله ای آسیب زا، ازیک طرف، متأثر از فرایندهای تاریخی ناسازواره سنت و مدرنیته در جغرافیای فرهنگی و اجتماعی ایران و از سوی دیگر، مولود ساختارهای متمرکز، از بالا به پایین اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه است که زمینه ساز سلطه هژمونیک فرامیدان قدرت و سیاست بوده است.این امر باعث استثمار سایر میدان های اجتماعی ازجمله میدان آموزش و تعلیم و تربیت توسط فرامیدان های سیاست و قدرت شده است. تحلیل کیفی داده ها حاکی از فرودستی میدان آموزش در ایران و به تبع آن آسیب زا بودن برنامه درسی از مدرسه تا دانشگاه، نه تنها نسبتی مستقیم و هم افزا با بازی «شکل[1]» و «زندگی» در جامعه ایرانی داشته و دارد، بلکه نتیجه غیاب بازنمایی «فرامیدان زندگی» در میدان آموزش و به تبع آن نظام برنامه ریزی درسی است. نتیجه فرادستی هژمونیک فرامیدان قدرت و سیاست و استثمار «زیست-حیات میدان آموزش» و فقدان سیالیت نظام آموزشی، شاهد «پسماندگی» آموزش رسمی کشور از زندگی، «غیاب حق به زندگی» و در نتیجه ناکارآمدی روزافزون نهاد آموزش/دانشگاه در مواجهه با مسایل خود وجامعه شده است. [1] form
۳.

پیش برنده ها و بازدارنده های دانشگاه ایرانی در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه بازدارنده ها پیش برنده ها دانشگاه ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
هدف: شناسایی پیش برنده ها و بازدارنده های دانشگاه ایرانی و شناخت علل ساختاری و بافتاری در تحقق یا عدم تحقق آن در ادوار تاریخی قاجار، پهلوی (اول و دوم) و انقلاب اسلامی است. روش شناسی: این پژوهش ازنظر سنت پژوهشی، کیفی و از نظرگاه هدف، کاربردی و از جنبه ماهیت، (کتابخانه ای) اسنادی مبتنی بر مطالعات تاریخی است. یافته ها: نتایج نشان داد مهم ترین پیش برنده ها و بازدارنده ها در دوره قاجار: حضور استادان خارجی، مواجهه با ملل اروپایی، انتشار روزنامه ها، ترجمه متون علمی-ادبی (پیش برنده) و درباری بودن، فن گرایی و تک نهادی بودن (بازدارنده) در دوره پهلوی اول: رویکرد نخبه گرا، اعزام دانشجو به خارج (پیش برنده) و بی توجهی به خلق خرد در اجتماع علمی، چیرگی نظرگاه پوزیتیویستی، امکانات ناکافی برای تکاپوهای دانشی (بازدارنده) در پهلوی دوم: تبادل دانش با دانشگاه های داخل و خارج، کوشش در دانشگاه سازی (پیش برنده) و ناهماهنگی گسترش کمی-کیفی، غلبه الگوی ناپلئونی بر ساختار دانشگاه (بازدارنده). انقلاب اسلامی: مشارکت در رتبه بندی های داخلی و بین المللی، حضور گسترده زنان، بین المللی سازی، آگاهی موشکافانه از سیر تاریخی و سابقه غنی دانش (پیش برنده) و توسعه یافتگی سنتی، مقاله گرایی و توده ای شدن (بازدارنده) بوده است. نتیجه گیری: ایده دانشگاه ایرانی با تغییر در قواعد، الگوها، ساختارها و هنجارهای موجود دانش، می تواند دانشگاه و عمل دانشگاهی را با سرمشق های نوین ِدانشگاه مدار، سازگار کند. به گونه ای که علاوه بر همسویی با ضرورت های جامعه ی دانش محور، نقش رهایی بخشی را با هویتی نو به تجلی برساند. الزامات تحقق این ایده به شناخت دقیق پیش برنده ها و بازدارنده هایی وابسته است که بتوان پس از با تبیین های مستدل تاریخی- علمی، ضرورت برساخت آن را در ایران معاصر محقق کرد.
۴.

مطالعه طولی (پانلی) نگرش دانشجو معلمان نسبت به عناصر نظام آموزشی تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعه طولی نگرش نظام آموزشی تربیت معلم دانشجو معلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶
پژوهش حاضر یک مطالعه طولی درباره ادراکات و برداشت های دانشجو معلمان از مؤلفه های نظام آموزشی تربیت معلم ایران و حرفه معلمی در طول تحصیل است. برای انجام این مطالعه طولی از روش پدیدارشناسی استفاده شده و گردآوری اطلاعات در دو بازه زمانی بدو ورود دانشجویان و حین دانش آموختگی آنان انجام شده است. جامعه پژوهشی دانشجو معلمان ورودی 1395 پردیس حکیم فردوسی دانشگاه فرهنگیان بوده که نمونه ای تصادفی به تعداد 22 نفر در شروع پژوهش انتخاب و با شیوه پانلی از همان نمونه به تعداد 18 نفر در حین دانش آموختگی در گردآوری اطلاعات همکاری نمودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه سازمان یافته بوده و اعتباریابی از طریق بازگرداندن یافته ها به مشارکت کنندگان و انجام اصلاحات ضروری صورت پذیرفته است. تجزیه وتحلیل اطلاعات با روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرش بدو ورود دانشجویان و نگرش حین دانش آموختگی آنان نسبت به عناصر دانشجو، برنامه درسی، برنامه درسی غیررسمی (فرهنگی اجتماعی)، تجهیزات و فناوری، سرای دانشجویی و رفاهی، حرفه معلمی و مسائل و مشکلات دانشجویی تفاوت وجود دارد و نگرش آنان تغییر پیدا کرده است. لیکن در عنصر کارکنان، تحقق انتظارات تا حد زیادی انجام و در عنصر استاد (آموزشگر) میزان تحقق انتظارات در حد متوسط است. علاوه بر وجود تفاوت بین تصورات اولیه و ادراکات پس از تجربه زیسته، مضامین و مقوله های استخراجی از برخی تغییرات در نگرش دانشجو معلمان نیز قابل توجه بوده و پرداختن به آن ها در تصمیم گیری و برنامه ریزی های مختلف نظام آموزشی تربیت معلم ایران ضروری به نظر می رسد.
۵.

تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه از پیوند آموزش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش پژوهش دانشگاه اعضای هیئت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
مسئله و هدف: با وجود اهمیت آموزش و پژوهش به عنوان دو کارکرد اصلی دانشگاه ها و پذیرش این مفروضه جهانی که پژوهش برای آموزش سودمند است و همچنین مبهم بودن جایگاه این دو در سیاست و عمل آموزش عالی، هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) از پیوند آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد است. روش کار: برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفته شد. کلیه اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) سرآمد آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد جامعه موردمطالعه را تشکیل دادند که مشتمل بر 48 نفر بودند. از این میان، 20 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های موردنیاز از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از شیوه کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، چهارده مقوله اصلی با هدف درک ماهیت آموزش و ماهیت پژوهش، هفت مقوله اصلی حول محور رابطه آموزش و پژوهش و چهارده مقوله اصلی به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده رابطه آموزش و پژوهش شناسایی و استخراج شد. نتیجه گیری: نظر به تجارب زیسته اعضای هیئت علمی موردمطالعه بین آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد رابطه وجود دارد و جهت این رابطه به دو شکل مثبت و منفی قابل ملاحظه است. به نظر می رسد رابطه بین پژوهش و آموزش برحسب مقطع تحصیلی و ماهیت رشته تحصیلی نسبی است. چنانکه این رابطه در سطح دکتری قوی ترین و در سطح کارشناسی ضعیف ترین حالت را به خود اختصاص داده است.
۶.

سنجش و ارزیابی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی (موردمطالعه دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه سرمایه انسانی عملکرد آموزشی عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۰
مسئله و هدف: توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دستاوردی اثربخش در راستای توسعه نظام آموزش عالی است. بااین حال شواهد مبتنی بر دستاورد پژوهش های تجربی حاکی از کیفیت پایین عملکرد اعضای هیئت علمی است. هدف پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که با رویکرد آمیخته (اکتشافی متوالی) انجام شد. روش شناسی: در بخش کیفی مشارکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشکده های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب با 13 نفر از آن ها مصاحبه و داده های موردنیاز گردآوری شدند. تحلیل داده های این بخش با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد یافته های پژوهش از رویکرد غوطه ورسازی و کدگذاری مجدد با محاسبه ضریب کاپای کوهن استفاده شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بودند که تعداد 150 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از چهار پردیس علوم انسانی، علوم رفتاری و اجتماعی، علوم پایه و فنی – مهندسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در طیف 6 درجه ای بود. روایی ابزار پژوهش به روش صوری و همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. یافته ها: یافته های بخش کیفی در 9 بُعد ارتقاء توان تدوین طرح درس تخصصی و بین رشته ای، ارتقاء توان یاددهی و یادگیری، ارتقاء مهارت های مدیریت و اداره کلاس درس، ارتقاء توان مشاوره و راهنمایی تحصیلی و رفتاری، افزایش توان تعهد به اخلاق حرفه ای در فرایند آموزش، ارتقاء توان ایجاد انگیزه یادگیری در فراگیران، ارتقاء توان ارزیابی عملکرد فراگیران، ارتقاء دانش پژوهشگری، ارتقاء مهارت پژوهشگری دسته بندی و ارائه شد. در بخش کمی، بر اساس نتایج آزمون آنتروپی شانون، اولویت ابعاد ارتقاء مهارت مدیریت کلاس درس و ارتقاء دانش پژوهشگری نسبت به سایر ابعاد تأیید گردید. مقادیر آزمون خی دو گویای وضعیت مطلوب سازه اصلی توسعه سرمایه انسانی آموزشی و وضعیت نسبتاً مطلوب سازه اصلی توسعه سرمایه انسانی پژوهشی – کارآفرینی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بود. بر اساس مقادیر آزمون یومان ویتنی و کراسکال والیس نیز، نابرابری میانگین توسعه سرمایه انسانی آموزشی اعضای هیئت علمی برحسب تعدادی از متغیرها و عوامل مؤثر تأیید شد. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان داد، توسعه سرمایه انسانی آموزشی و پژوهشی اعضای هیئت علمی، تعیین اولویت و شناسایی نابرابری های وضعیت توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی برحسب عوامل اثرگذار، می تواند نقشه راه اثربخش و مؤثری را برای برنامه ریزی های راهبردی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در اختیار سیاست گذاران، تصمیم سازان و کنشگران این عرصه قرار بدهد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳