مقالات
حوزه های تخصصی:
مفهوم دانشگاه سازگار شونده، به مسئله ارتباط دانشگاه و محیط با توجه به تغییرات قصد شده و نیز نوپدید می پردازد تا از طریق ایجاد تعادل پویا ماندگاری دانشگاه را در بستر تغییرات ممکن سازد. دانشگاه ها نمی توانند زندگی پویایی داشته باشند اگر تغییرات را صرفاً از منظر خواسته ها و مأموریت های تعیین شده از بالا به پایین بخواهند. هر دانشگاهی برای اینکه در بستر تغییرات و پویایی جوامع علمی بقای خود را حفظ کند، نیازمند نوآوری و رویکردهای اصیل در سازمان دانشگاه است. چگونه این امر ممکن می شود؟ آیا پویایی درونی در کنار پویایی که در سیستم های پیرامونی وجود دارد لازمه ی این کار نیست؟ دانشگاه سازمانی زنده و سیستمی پویا است که برای تداوم زندگی خود باید تلاشی برخوردار از توان سازگار شوندگی داشته باشد. ولی سازگار شوندگی به چه معنی است؟ چگونه از طریق این جریان، بقای دانشگاه ،در بستر تغییرات درون و برون دانشگاه ، ممکن می شود؟ آیا این بقا به صورت خودکار تداوم می یابد، یا تنها لحظه ای در حیات دانشگاه است که در جریان ارتباطات سیستم دانشگاهی با محیط خود می تواند به وجود آید؟ مقاله حاضر با بهره گیری از پژوهش های مختلف در آموزش عالی ایران و نیز مشاهدات نگارنده در دانشگاه های دیگر در سال های مختلف (مونترال٬مک گیل٬تورنتو٬شربروک، نانتر، لیل...) با طرح این پرسش ها به بررسی مفهوم دانشگاه های سازگار شونده می پردازد.
ارائه الگوی راهبری در هسته های علمی بنیاد ملی نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل دهی هسته های علمی، اقدام جدیدی است که در همین راستا توسط بنیاد ملی نخبگان کشور در حال اجرا است. در این برهه یکی از مهم ترین مسائل بنیاد ملی نخبگان، شناخت الزامات و بایسته های مدیریتی برای تقویت و گسترش هسته های علمی در دانشگاه ها است. این پژوهش درصدد است که به صورت کاربردی و عملیاتی، عوامل و مؤلفه های مهم و مؤثر بر راهبری هسته های علمی بنیاد ملی نخبگان را کشف کند تا این نهاد بتواند به صورت کاراتر و اثربخش تر مدیریت و رهبری این عرصه را انجام دهد. این پژوهش در زمره پژوهش کیفی عام قرار می گیرد و رویکرد آن کیفی و از نوع اکتشافی است. در این پژوهش بنا بر هدف پژوهش از راهبرد مطالعه چند موردی استفاده می شود. ابزار تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش، روش تحلیل مضمون است که با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام می گیرد. موردهای پژوهش حاضر، هسته های علمی تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان است. داده ها و اطلاعات از طریق انجام مصاحبه، برگزاری جلسات گروه کانونی، تجربیات هسته های علمی دانشگاه های جهان و گزارش های دریافتی از هسته های علمی گردآوری شد. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها، تعداد 547 مضمون و مفهوم اولیه استخراج شد. بامطالعه چندباره، مضامین به دست آمده تعدیل و اصلاح شد و شبکه مضامین به دست آمده پژوهش شامل 122 مضمون پایه، 16 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر شد. عرصه های فعالیت هسته های علمی، سازمان و اداره درونی هسته های علمی، نظام راهبری هسته های علمی و نتایج و آثار هسته های علمی چهار مضمون فراگیری بودند که مضامین سازمان دهنده و پایه ذیل آن جای گرفتند.
بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنش های شبه تجاری در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر و با توجه به ظهور اندیشه های جدید همچون رویکرد نوین مدیریت عمومی، جوامع و اقتصادهای دانش بنیان و جهانی شدن؛ مفاهیم کارایی، اثربخشی و پاسخ گویی در بخش عمومی، توجه بیشتری را به خود معطوف کرده اند. آموزش عالی ایران نیز مستثنا از این تحولات نبوده است و سعی در تغییر رویکرد خود در جهت تجاری سازی فعالیت های دانشگاه و همخوانی بیشتر با تغییرات محیطی داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنش های شبه تجاری در آموزش عالی ایران بوده است. به منظور دستیابی به این هدف رویکرد ترکیبی- متوالی مدنظر قرار گرفت، در مرحله کیفی پژوهش، با مرور اسناد و پژوهش های موجود و در ادامه انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با 9 نفر از خبرگان آموزش عالی به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری، شاخص های حکمرانی شبه تجاری (بازار گرا)، در مدلی شامل چهار بعد: زمینه ای، مالی، علمی و سازمانی، شناسایی شدند. در گام بعد، به منظور اجرای تحلیل عاملی تأییدی، این شاخص ها، در اختیار مشارکت کنندگان بخش کمی پژوهش قرار گرفت. شاخص های نکوئی برازش نشان از تأیید مدل پژوهش داشت و مقایسه میانگین نمونه و میانگین مفروض با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، حاکی از عدم همگرایی حکمرانی دانشگاهی در آموزش عالی ایران با رویکرد شبه تجاری مصرح در اسناد بالادستی آموزش عالی ایران داشت.
توسعه منابع انسانی مرتبط با دانشجویان بین المللی در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای توسعه دیپلماسی علم و فناوری و تولید قدرت نرم، در دهه های اخیر بین المللی کردن نهادهای آموزش عالی موردتوجه متخصصان و رهبران دانشگاهی قرارگرفته است. آموزش عالی بین المللی نه تنها به مثابه نماد اعتبار آموزش عالی، بلکه به عنوان نماد توسعه ملی به سیاست قطعی توسعه آموزش عالی کشورهای مترقی و خواهان ترقی تبدیل شده است. در ایران نیز آموزش عالی بین المللی به عنوان یکی از سیاست های نظام علم و فناوری در دوره پسابرجام، انتخاب شده است. در این افق، تلاش می شود فعالیت های بین المللی نظام آموزش عالی ایران با تمرکز بر کشورهای خاص به ویژه همسایگان و جهان اسلام، گسترش یابد. آموزش عالی بین المللی دارای ابعاد مختلفی است که تحرک دانشجویی و جذب دانشجویان خارجی یکی از سنتی ترین و مهم ترین شاخص های آن است. در این مقاله، با رویکرد ترکیبی در چارچوب روش فرا تحلیل کیفی، ضرورت و سازوکار توسعه کارکنان دانشگاه های دارای راهبرد جذب دانشجوی بین المللی در ابعاد نگرشی، دانشی و مهارتی باهدف تأمین رضایت دانشجویان و افزایش احتمال ماندگاری و وفاداری آن ها به صورت کل نگر مطالعه شده است. کارکنان مرتبط با دانشجویان بین المللی نیاز به آموزش و توسعه در بعد نگرشی نظیر فهم ارزش فعالیت های بین المللی، بلندنظری و درک تفاوت های فرهنگی و مشتری گرایی، در بعد دانشی نظیر شناخت نظام آموزش عالی و رشته های تحصیلی، آگاهی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی کشورها و میهمان نوازی، بعد مهارتی نظیر زبان ارتباطی مناسب، تعامل بین فردی متناسب بافرهنگ عمومی و دانشگاهی، توانمندی و شایستگی در انجام دقیق وظایف و نقش های آموزشی- دانشجویی و پاسخگویی، دارند. دانشگاه های دارای راهبرد جذب دانشجوی بین المللی می توانند همسو با اولویت های شناسایی شده در این پژوهش، بسته آموزش و توسعه ویژه ای برای کارکنان مرتبط با دانشجویان بین المللی، به روش علمی و به کمک متخصصان توسعه منابع انسانی، طراحی و عملیاتی کنند.
ارائه مدلی به منظور شناسایی و رتبه بندی موانع برنامه ریزی راهبردی در دانشگاه ها (مطالعه موردی: دانشگاه حکیم سبزواری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی به منظور شناسایی و رتبه بندی موانع برنامه ریزی راهبردی در دانشگاه ها بامطالعه موردی دانشگاه حکیم سبزواری بوده است. ازاین رو در این مطالعه از روش پژوهشی ترکیبی استفاده شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون (تم) و مصاحبه با 19 نفر از دست اندرکاران و مطلعین، بهره برده شده است. در بخش کمی و به منظور رتبه بندی موانع برنامه ریزی راهبردی دانشگاهی و طراحی مدل، از آزمون فریدمن و «مدل سازی ساختاری تفسیری» استفاده شده است. ازآنجاکه روش «مدل سازی ساختاری تفسیری» مبتنی بر نظر خبرگان است، از نظرات 32 متخصص در حوزه دانشگاهی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، منجر به سطح بندی موانع فرایند برنامه ریزی راهبردی دانشگاهی شد. بر اساس مدل حاصله مهم ترین سطح که سنگ زیربنای مدل را تشکیل می دهد «فقدان ثبات مدیریتی» است. همچنین یافته ها نشان داد که فقدان استراتژی توسعه، فقدان فرهنگ و تفکر برنامه ریزی و عدم استقرار برنامه ریزی راهبردی به ترتیب (رتبه های اول تا سوم) از مهم ترین موانع فرایند برنامه ریزی راهبردی دانشگاهی هستند و ناهمگونی وضعیت مالی و خواسته های اداری (رتبه 13) آخرین رتبه را به خود اختصاص داده است.
طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به تأکیدهای که روی توسعه پایدار و ارگانیک و پویایی اجزاء اکوسیستم نوآوری می شود و با توجه به اینکه همه نهادهای اکوسیستم نوآوری کشور در قالب یک پیکر، ملزم به همکاری و هماهنگی در راستای سوق دادن کشور در مسیر نوآوری، علم و فناوری هستند؛ وجود دانشگاه نوآور به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای اکوسیستم نوآوری حائز اهمیت است. با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و تغییرات سریع محیطی، ازجمله ورود فناوری های مختلف و روزآمد به بازار و شکل گیری رقابت سخت بین عاملان اقتصادی مختلف، و در راستای توسعه و رشد اقتصادی، سازمان های مختلف و ازجمله دانشگاه ها، اگر بخواهند به رشد و توسعه و حیات خود به عنوان نقشی که در اکوسیستم نوآوری در راستای توسعه علم و فناوری و پاسخگویی به نیازمندی های جامعه دارند، پاسخ دهند، ملزم به انطباق هر چه بیشتر با محیط و تشویق کارکنان خود به نوآوری و خلاقیت و حرکت به سمت تبدیل شدن به یک دانشگاه نوآور هستند. پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران و تعیین اجزای اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور انجام گرفت. روش شناسی: روش شناسی پژوهش از نوع گراندد تئوری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و اعضای هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، مدیران و کارشناسان سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، مدیران و کارشناسان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران، اعضای انجمن جمعیت صنعت و دانشگاه، کارشناسان، مدیران و اعضای هیئت علمی عضو دفاتر مرتبط با ارتباط دانشگاه و صنعت، نوآوری و فناوری در دانشگاه های فنی دولتی، دانشگاه آزاد و فرهنگیان و مرکز تحقیقات و سیاست های علمی کشور تشکیل می دادند. روش نمونه گیری هدفمند و تا دستیابی به حد اشباع نظری بود. مصاحبه شوندگان از طریق روش گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختمند قرار گرفتند. از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور از طریق تجزیه تحلیل نتایج از طریق هم توسط پژوهشگر کیفی و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و کدگذاری سه مرحله ایی بر اساس روش نظریه داده بنیاد(GT) و هم با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای10 ، تعیین و تبیین گردید. نتیجه گیری: درنهایت الگوی اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور طراحی و تحلیل مربوط به اثربخشی الگو آورده شد.