مقالات
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی، پیامدهای ناگواری را برای سکونتگاه ها در پی داشته است. هسته های قدیمی شهرها از آن پس در فرایند پالایش جمعیت و فعالیت، دچار فرسودگی شده اند و مداخلات بهسازی، بازسازی و نوسازی را با غلبه بعد کالبدی و رویه غیر مشارکتی تجربه کرده اند. در قرن بیستم، رویکرد بازآفرینی با راه حل جامع نگر و با تأکید بر رویه مشارکتی برای حل مشکلات بافت های فرسوده شهری مطرح شد. در کنار نقاط قوت رویکرد بازآفرینی، نقاط ضعفی نیز وجود دارد که مهم ترین آن، عدم توجه به یکپارچگی فضایی است. هدف این مقاله، بررسی جایگاه یکپارچگی فضایی در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری تهران است. داده های این تحقیق، کیفی و کمی بوده و به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق را کارشناسان برنامه ریزی شهر تهران تشکیل می دهند. تکنیک مورد استفاده در این راستا "دلفی" می باشد. اطلاعات به دست آمده، با استفاده از روش "تحلیل تم" و تکنیک "تاپسیس" تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که برنامه های بازآفرینی مناطق شهری تهران اجرا نشده و در حد سند باقی مانده و اقداماتی که با عنوان بازآفرینی اجراشده اند فقط در حد بهسازی و بازسازی و نوسازی می باشند. همچنین، در این اسناد، به پیوند فضایی محدوده های هدف بازآفرینی، توجه نشده است.
سناریوهای بهینه برای بهبود تاب آوری زیست محیطی شهرهای ساحلی با رویکرد آینده نگری مطالعه ی موردی: شهر ساحلی دیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون جمعیت و تمرکز سرمایه های متنوع اقتصادی در شهرهای ساحلی بدون در نظر گرفتن توان محیطی این مناطق، سبب شده است تا این شهرها به طور گسترده تحت تأثیر انواع مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی قرار گیرند و اکوسیستم های آن ها وضعیتی ناپایدار و آینده پیچیده و مبهم داشته باشند. از طرفی تاب آوری در ابعاد مختلف به عنوان گفتمان غالب محافل علمی جهت مقابله با تهدیدهای حال و آینده جوامع انسانی مانند شهرها شناخته می شود و در سال های اخیر به منظور بهبود آن به ویژه در مناطق ساحلی تلاش های گسترده ای در ابعاد جهانی و محلی صورت گرفته است. بر این اساس این پژوهش باهدف تعیین سناریوهای بهینه در جهت بهبود تاب آوری زیست محیطی شهرهای ساحلی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری داده ها به صورت کیفی با استفاده از مصاحبه و تشکیل پنل دلفی با حضور 35 نفر از کارشناسان و خبرگان مرتبط با موضوع انجام شد. به منظور تعیین عوامل کلیدی تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر تاب آوری زیست محیطی و تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و برای استخراج و ارائه سناریو بهینه نیز از نرم افزار سناریو ویزارد بر اساس نظر کارشناسان و مدیران شهری و خبرگان مسائل زیست محیطی ساحلی استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده تأثیرگذارترین عامل بر تاب آوری زیست محیطی شهرهای ساحلی عبارت اند از کاهش توسعه بر مبنای صنایع آلاینده محیطی و حفاظت از تنوع زیستی موجود در این مناطق و همچنین از بین سناریوهای اخراج شده، سناریو شماره 2 با مطلوبیت همه وضعیت های مربوط به عوامل پیشران در آن به عنوان سناریو بهینه شناخته شد و درنهایت به منظور دستیابی به اهداف پژوهش و بهبود تاب آوری زیست محیطی این شهرها، پیشنهادهای لازم بر ارائه گردید.
تحلیل فضایی عناصر مکانیابی در اراضی پیراشهری مشهد (نمونه موردی توس، مهرگان و شهرک باهنر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر کلانشهر مشهد از گسترش و رشد افقی عظیمی برخوردار بوده و ضمیمه شدن روستاهای پیرامون آن به شهر امری معمول بوده است. در همین راستا، مناطق به تازگی شهرنشین شده واقع در حاشیه های شهر که محل اتصال حومه به شهر تلقی می شوند و پیراشهر نامیده شده در قالب توسعه منفصل صرفا سه ناحیه شهری شامل توس، شهرک شهید باهنر و مهرگان شکل گرفته اند. لذا پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی به دنبال تاثیر مکانیابی اراضی نواحی پیراشهری منفصل در شهر مشهد بر کنترل یا تسریع در روند بافت ناکارآمد و همچنین تعیین ناحیه پیراشهری منفصل در شهر مشهد با موفقیت بیشتر در زمینه تحقق عناصر مکانیابی اراضی (شامل عناصر جمعیتی، اجتماعی و فرهنگی-عناصر اقتصادی-عناصر اداری، دفاعی و امنیتی-عناصر جغرافیایی، طبیعی و زیست محیطی-عناصر فضایی- کالبدی) می باشد. نتایج حاصل با استفاده از آزمون تی زوجی و تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد نواحی پیراشهری منفصل شهری در ابعاد اقتصادی، کیفیت زندگی، خدمات رفاهی بعد از الحاق از وضعیت بهتری برخوردار شده اند، اما در زمینه زیست محیطی و اجتماعی تغییرات منفی رخ داده است، ناحیه توس در شاخص کیفیت زندگی و شهرک باهنر در شاخص اجتماعی از وضعیت بهتری برخوردار بوده اند. همچنین نتایج حاصل از تاپسیس فازی نشان داد در نواحی پیراشهری منفصل، ناحیه منفصل توس در کنترل رشد بافت ناکارآمد و تحقق عناصر مکانیابی اراضی از عملکرد مطلوبتری نسبت به شهرک شهید باهنر و شهرک منفصل مهرگان برخوردار بوده است و می بایست به منظور جلوگیری از رشد و گسترش بافت های ناکارآمد در شهرک شهید باهنر و شهرک مهرگان، در حوزه برنامه ریزی تمهیدات لازم را بویژه در حوزه های زیست محیطی و اجتماعی مدنظر قرارداد.
تحلیل زنجیره ارزش فعالیت نوغانداری در مناطق روستایی شهرستان رامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوغانداری و پرورش انبوه آن برای به دست آوردن ابریشم یک فعالیت اصلی اقتصادی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه تلقی می گردد. توسعه این فعالیت نیازمند توجه ویژه به چگونگی نظام های تولید، فرآوری، تجارت و مصرف نهایی آن هاست. جهت دستیابی به این هدف مدل زنجیره ارزش مطرح می گردد تا راهی برای فعال کردن این نوع کسب و کار جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این پژوهش با هدف بررسی زنجیره ارزش فعالیت نوغانداری در مناطق روستایی شهرستان رامیان صورت گرفته است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های هدفمند و تمام شماری در انتخاب نمونه ها و جمع آوری داده هاست. جامعه آماری این پژوهش را 103 نفر از فعالان در کسب و کار نوغانداری شهرستان رامیان تشکیل می دهند. به منظور ارزیابی عملکرد زنجیره ارزش برای مولفه های مدنظر پرسشنامه ای محقق ساخته در قالب طیف لیکرت استفاده گردید که روایی آن توسط اساتید و متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 897/0 تایید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج پژوهش بر مبنای مناسبات مؤلفه های زنجیره ارزش فعالیت نوغانداری نشان می دهد که بخش های سیاست گذاری و زیرساختی کسب و کار نوغانداری در منطقه به ترتیب با امتیازات 5/8 و 57/2 بهترین و ضعیف ترین عملکرد را در زنجیره ارزش این کسب و کار به خود اختصاص داده اند. می توان بیان نمود که این کسب و کار با در نظر گرفتن میانگین امتیازات در بخش های مختلف زنجیره ارزش در ابتدای مرحله توسعه این فعالیت قرار دارد.
آینده پژوهی توسعه برندینگ شهری در کلانشهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جهانی شدن و رقابت پذیری ویژگی است که شهرها برای ادامه ی حیات به دنبال آن هستند. برند کردن مکان ها برای پیشبرد این هدف از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بعنوان ابزاری برای انتقال تصویر شهر و دستیابی به انواع اهداف توسعه شهری است. جهان و شهرها با سرعت بی سابقه ای تغییر می کنند و باید به این آگاهی دست یافت که در مورد آینده، همه چیز درباره تغییرات و عدم قطعیت هاست. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی از نوع اکتشافی است. طلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار میک مک و روش سناریونویسی GBN استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است از بین 64 عامل منتخب حدود 33 عامل کلیدی از نظر کارشناس ها بعنوان عوامل موثر انتخاب شدند که از بین آنها مدیریت مداوم و موثر، حکمرانی خوب، نقش شهر در اقتصاد ملی، ساختار قدرت و شیوه ارایه خدمات بعنوان پیشران های موثر بر برندینگ شهر قم محسوب می شوند. بررسی عدم قطعیت ها نیز نشان داد که افزایش یا کاهش نقش انجمن های شهری و سازمان های غیر رسمی و گروه های مبتنی بر اجنماع و جنبش های اجتماعی، گسترش یا عدم گسترش روابط سیاسی ایران با کشورهای دیگر و چگونگی تعامل ایران با فرایند جهانی شدن و افزایش یا کاهش کارکردهای فراملی شهر قم بعنوان سه عدم قطعیت با بالاترین اولویت برای شهر قم محسوب می شوند. در نهایت چهار سناریو برای آینده پیش روی کلانشهر قم ترسیم گردید.
تعیین نقاط سیل خیز و مقایسه آن با سیلاب سال 1398 آق قلا و برآورد خسارت آن در بخش کشاورزی با استفاده از تصاویر راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین نقاط سیل خیز و مقایسه آن با سیلاب سال 1398 آق قلا و برآورد خسارت آن در بخش کشاورزی با استفاده از تصاویر راداری چکیده سیلاب ها از مهم ترین مخاطراتی هستند که بسته به شدت بارندگی ها و سایر عوامل موثر سبب وارد آمده خسارات زیادی به نواحی شهری و روستایی می شوند. پیش بینی مناطق مستعد سیل برای برنامه ریزی جهت جلوگیری از آن و تخمین میزان خسارت برای مدیریت بعد از وقوع سیل از مسائل اصلی برنامه ریزی سیل است، امروزه استفاده از داده های راداری یکی از جدیدترین و موثر ترین روش ها در مطالعه سیلاب است. می توان جزئیات دقیق سیلاب ها را مطالعه و حد گسترش آن را مشخص کرد تا در برنامه ریزی های آتی بتوان از ان استفاده کرد. در این تحقیق برای تخمین مناطق مستعد سیل از مدل FHD در محیط GIS استفاده شده که نتیجه به دست آمده مناطق مستعد سیل را مشخص کرده است و برای صحت سنجی آن از پهنه تجمعی سیلاب بدست آمده از تصاویر سنتینل 2 مقایسه انجام شد که خروجی ها تطبیق کامل را نشان دادند با استفاده از به دست آوردن شاخص NDVI تصاویر سنتیل 2 در محیط گوگل ارث انجین و ترکیب آن با سامانه GFSAD نوع کشت منطقه مورد مطالعه بر اساس دیم و آبی مشخص گردید و با استفاده از لایه پهنه تجمعی سیلاب محدوده هایی که دچار سیل شده بودند را با توجه به اینکه چه نوع کشتی دچار سیل شده بود، بررسی گردید. نتایج نشان داد از 100 درصد زمین های موجود حدود 22.5 درصد زمین های آن دچار سیل شدند که از این میزان نیز حدود 15.5 درسد زمین های کشت دیم و مابقی زمین های کشت آبی بودند. کلید واژه: سیلاب آق قلا، تخمین خسارت، GEE، FHD، سنتینل1و2.
مکان یابی مناطق مستعد توسعه پارک ها و فضای سبز شهری با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE)و رهیافت AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و مکان یابی مناطق مستعد توسعه پارک ها و فضای سبز شهری در شهر گرگان (مرکز استان گلستان) است، به گونه ای که افراد در نواحی مختلف شهر دسترسی مناسب و راحت به این مناطق داشته باشند. روش: در این پژوهش مکان یابی مناطق مستعد توسعه پارک ها و فضای سبز شهری در شهر گرگان (مرکز استان گلستان) با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE) به شیوه ترکیب خطی وزن دار (WLC) انجام شده است. به این منظور، ابتدا معیارهای موثر در مکان یابی پارک های شهری با مرور منابع و نظرات کارشناسان شناسایی و با استفاده از روش AHP وزن دهی گردیدند. در مرحله بعد، معیارها به شیوه WLC با هم ادغام و نقشه توان سرزمین برای توسعه و احداث پارک ها و فضای سبز شهری حاصل شد. سپس، با استفاده از دستور ZLS بر مبنای مساحت پهنه ها و ارزش ناحیه ای سرزمین، پهنه های مناسب توسعه پارک های شهری شناسایی گردید. در نهایت، از میان این پهنه های با تناسب بالا، با تدقیق زمینی و بررسی مالکیت، پهنه های نهایی انتخاب شد. یافته ها و نتایج: نتایج وزن دهی معیارها نشان داد از دیدگاه متخصصین معیارهای شیب، اراضی بایر و نزدیکی به مناطق مسکونی با کسب وزن های به ترتیب با کسب وزن های 2515/0، 1929/0 و 0757/0 بیش ترین وزن را به خود اختصاص دادند و بالاترین درجه اهمیت را در شناسایی مناطق جدید برای توسعه پارک های شهری دارند. نتایج اجرای ارزیابی چند معیاره نشان داد سطحی معادل 19/32 هکتار مستعد احداث پارک شهری در این منطقه است.
بررسی آنومالی حرارتی و رطوبتی بین زمان حال و پلیستوسن و بازسازی شرایط اقلیمی با استفاده از شواهد ژئومورفیک(مطالعه موردی: ارتفاعات شمال شرقی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی پلیستوسن با توجه به زمان وقوع و نقش آن در شکل گیری چشم اندازهای فعلی کره زمین، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی یخچال های کواترنر در شمال شرقی ارتفاعات بینالود است. ارتفاع برف مرز با روش رایت و روش پورتر شامل نسبت ارتفاع، ارتفاع کف سیرک و نسبت مساحت تجمعی برآورد گردید. براساس فرم خطوط منحنی میزان در نقشه های توپوگرافی، 55 سیرک در بخش های شمالی، شرقی و غربی منطقه تحقیق شناسایی شدند. تجزیه و تحلیل ارتفاعات برآورد شده گواه این است که ارتفاع برف مرز دائمی در روش پورتر و رایت، به دلیل انعکاس اثرگذاری جهت ناهمواری بر ارتفاع برف مرز نسبت به سایر روش ها با واقعیت انطباق بیشتری دارد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که این منطقه در دوره های سرد تحت حاکمیت سیستم شکل زایی یخچالی بوده است. برحسب همبستگی بین ارتفاع و متوسط دمای سالانه و ارتفاع و مقدار بارش سالانه، گرادیان حرارتی و رطوبتی محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد خط برف مرز دائمی با روش های رایت و پورتر، در ارتفاع 2600 و 2100 متری واقع شده است. باتوجه به این خط و افت آهنگ دما به مقدار 7/0 درجه به ازای هر100 متر ارتفاع، مقدار تفاوت دمای کنونی با دوره پلیستوسن، معادل 4/6 درجه سانتی گراد محاسبه شد. نتایج نشان داد که مقدار بارش سالانه در دوره پلیستوسن 130 میلی متر نسبت به میانگین امروزی بیشتر بوده است.
مقایسه تحلیلی وضعیت مورفوتکتونیکی حوضه های سوبسیدانسی با استفاده از نظریه هندسه فرکتالی (مطالعه موردی: پلایای دامغان و جازموریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تئوری مجموعه های فرکتال و اندازه گیری های بعد فرکتالی به طور گسترده ای برای توصیف بسیاری از فرآیندهای تکتونیکی به کار می رود. این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت مورفوتکتونیکی پلایاهای دامغان و جازموریان به عنوان دو حوضه سوبسیدانی به بررسی نتایج بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی که بیان کننده سکون یا فعالیت تکتونیکی است می پردازد. براین اساس محدوده هایی را در همه جهات پلایاها تعیین و به روش شمارش جعبه ای که از پرکاربردترین روش آنالیز در تحلیل بعد فرکتالی است اعداد هر دو پارامتر را بدست آورده و مناطق را مقایسه و تحلیل می نماید. داده-های مورد استفاده در این پژوهش سیستم گسلی حوضه های مورد مطالعه در مقیاس نقشه های 250000/1 زمین شناسی و برای الگوی شبکه زهکشی در مقیاس250000/1 از نرم افزار Arc Hydro است. نتایج بیان می کنند که در منطقه جازموریان قسمت جنوبی چاله بالاترین بعد فرکتالی گسل و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی را دارا می باشد که نشان از فعالیت بیشتر تکتونیک این محدوده است. پس از آن محدوده های غربی و شرقی با ارقام گسلی نزدیک به هم قرار دارند و از آنجا که ابعاد فرکتالی گسل این دو محدوده نزدیک است محدوده ای که بعد فرکتالی آبراهه آن کمتر باشد محدوده فعال تر در نظر گرفته می شود (محدوده غربی)، سپس محدوده شرقی قرار دارد که دارای بیشترین رقم گسلی است و در نهایت محدوده شمالی جازموریان نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند. در منطقه دامغان نیز قسمت غربی با بالاترین بعد فرکتالی گسل (1.4034) و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی (1.3739) مؤید منطقه فعال تر تکتونیکی است. پس از آن محدوده های شرقی با توجه به ارقام بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی محدوده فعال است. سپس محدوده شمالی حوضه فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد که در این محدوده نیز تعداد زیاد زلزله موید این مطلب است و در نهایت محدوده جنوبی نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند.
ارزیابی پتانسیل تهدید شبکه های حمل و نقل جاده ای با رویکرد پدافند غیرعامل در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت روز افزون و در عین حال، نوظهور بودن موضوع پدافند غیرعامل و پراکندگی و کمبود اطلاعات دراین زمینه از یک سو و اهمیت حیاتی شبکه حمل ونقل که در زمان بروز بحران های انسانی از قبیل جنگ و طبیعی از قبیل سیل و زلزله از آسیب پذیری بالایی برخوردارند، از سوی دیگر، موجب گردیده تا ضرورت ارائه الگو و روشی جامع برای شناسایی پتانسیل تهدید در این شبکه با رویکرد پدافند غیرعامل کاملا مشهود باشد. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی با بکارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک-های تصمیم گیری با رویکرد پدافند غیرعامل در راستای شناسایی و ارزیابی پتانسیل تهدید در شبکه حمل و نقل جاده ای می باشد. بدین منظور ابتدا 13 معیار در سه دسته طبیعی، انسانی و حمل و نقلی شناسایی و با روش دیماتل ارتباطات علی و معلولی آن ها ارزیابی شد. سپس با روش فرایند تحلیل شبکه وزن دهی شدند و در سیستم اطلاعات جغرافیایی و با بکارگیری منطق فازی، روش ترکیب خطی وزنی، تخمین تراکم کرنل و تابع لکه های داغ به منظور تولید نقشه های پتانسیل تهدید مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مهمترین معیارها، تراکم شبکه جاده ای با 141/0، پل ها با 133/0، وجود ریل با 124/0 و موقعیت نسبت به شهرها با 104/0 بودند. همچنین نتایج روش های فازی و ترکیب خطی وزنی محدوده پتانسیل تهدید را در دامنه 21/0 تا 87/0 شناسایی کردند. بخش هایی از شبکه که نزدیک شهرها هستند و پل ها دارای بیش ترین پتانسیل تهدید بود. همچین تابع لکه داغ نشان داد که مناطق شهری و مناطقی که شبکه دارای تراکم بالا بوده جزو لکه های داغ هستند که جاذب تهدید می-باشند. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهاد شد که در برنامه ریزی های جدید برای توسعه شبکه حمل و نقل از اصول پدافندغیرعامل در طراحی شبکه و به ویژه پل ها استفاده گردد.