مقالات
حوزه های تخصصی:
آیروسل ها به عنوان هستک های تراکمی در بسیاری از پدیده های اقلیمی نقش مهمی دارند. در اینتحقیق با استفاده از داده های اتمسفری روزانه ماهواره (MYD08-LEV3-COL5.1Aqua,) در دوره آماری 2002 تا 2014 شاخص AOD در طول موج 550 نانومتر بر روی ایران استخراج و به صورت فصلی مورد بررسی قرار گرفت. ابرهای با دمای کمتر از 273 درجه کلوین و پایین تر از تراز 300 هکتوپاسکال نیز به عنوان ابرهای سرد انتخاب و خصوصیات آن شامل CER, CF, WV, CTT از این داده ها استخراج و همبستگی فضایی آن با میزان AOD محاسبه گردید. نتایج نشان داد که توزیع فضایی و زمانی هواویزه ها به شدت تحت تاثیر سامانه های بارش زا و طوفان های گرد و غبار فرامنطقه ای است به گونه ای که حداقل آن در فصول سرد و حداکثر آن در فصول گرم سال است که به بیش از 0.45~ می رسد. ارتباط هواویزه ها با خصوصیات ابر نیز بررسی گردید. همبستگی میان AOD و بخار آب برای فصول سرد سال در اکثر مناطق مثبت و قوی بود و در فصول گرم بر روی مناطق بیابانی و کوهستانی و سواحل ارتباط مثبت بود و سایر مناطق همبستگی منفی را نشان دادند. ارتباط AOD با دمای سطح ابر مشابه بخار آب بود و در فصول سرد بیشترین همبستگی منفی را به ویژه بر روی نواحی کوهستانی و ساحلی نشان داد. برای CER نیز در فصول سرد ارتباط معنی داری دیده نشد و در فصل بهار نواحی کوهستانی غربی ارتباط منفی و در فصل تابستان نواحی بیابانی مرکزی و شرقی ارتباط مثبت را نشان دادند.
سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد از شاخص های توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان توسعه، جامع و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل های اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص های توسعه در سطوح مختلف است. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست، شناخت و سطح بندی مناطق ازنظر برخورداری در زمینه های مختلف است. هدف این پژوهش، سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد از شاخص های توسعه است. بر این اساس؛ در این پژوهش سعی شده است تا 8 شهرستان این استان را بر اساس 8 شاخص: آموزشی، فرهنگی- ورزشی، مذهبی، سیاسی- اداری، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، بازرگانی- خدمات و حمل ونقل- ارتباطات، بر پایه سرشماری آماری نفوس و مسکن سال 1390 و سالنامه آماری سال 1392، با استفاده از مدل های تاکسونومی عددی و تاپسیس، سطح بندی و میزان درجه توسعه یافتگی شهرستان ها تعیین گردد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای است روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها و ترسیم نقشه از نرم افزارهای Excel و Arc GIS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که؛ میزان توسعه در شهرستان های استان متعادل نیست و اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان وجود دارد؛ به طوری که از مجموع 8 شهرستان این استان، 2 شهرستان برخوردار، 3 شهرستان نیمه برخوردار و 3 شهرستان نیز در رده شهرستان های محروم قرارگرفته اند. بویراحمد به عنوان توسعه یافته ترین و لنده به عنوان محروم ترین شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد محسوب گردیده اند. این نابرابری فضایی توسعه در شهرستان های استان به خاطر توزیع ناعادلانه شاخص های مختلف فرهنگی، زیربنایی، اقتصادی و... بوده است؛ که بهبود آن در شهرستان های محروم ضروری می باشد.
تحلیل وضعیت تاب آوری شاخص های کالبدی مساکن شهر تبریز در برابر حوادث غیرمترقبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی وضعیت شاخص های مسکن شهری با رویکرد تاب آوری مساکن شهری تبریز است، روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت وزن دهی به شاخص ها از مدل AHP و برای ارزیابی و رتبه بندی تاب آوری هریک از مناطق شهری تاپسیس و ویکور و برای تولید نقشه از GIS استفاده شده است. در این پژوهش، هفت شاخص کالبدی شامل: مصالح یا اسکلت ساختمانی، کیفیت مساکن، قدمت ابنیه، نمای مساکن، تعداد طبقات، امکانات رفاهی و تراکم آن ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل یافته های پژوهش گویای آن است که به لحاظ کالبدی شهر تبریز در وضعیت مطلوبیت متوسط قرار دارد. از نظر شاخص هفت گانه بارگذاری شده، شاخص های امکانات رفاهی دارای بالاترین مطلوبیت و شاخص های مصالح دارای کمترین مطلوبیت است؛ همچنین شاخص های امکانات رفاهی و طبقات ساختمان بالاتر از حد وسط مطلوبیت (500/0) و چهار متغیر بعدی پایین تر از حد متوسط بودند. علاوه براین در شاخص های مصالح، کیفیت، قدمت ابنیه و نمای منطقه یک مطلوب ترین و در شاخص مصالح منطقه دو نامطلوب ترین و در شاخص های کیفیت مساکن، قدمت ابنیه و نمای منطقه پنج نامطلوب ترین بودند. در رابطه با شاخص مصالح نیز منطقه هشت مطلوب ترین و منطقه شش نامطلوب ترین منطقه بودند. درنهایت براساس نتایج ویکور منطقه سه تاب آورترین و منطقه دو ناتاب آورترین منطقه در برابر وقوع حوادث بوده است. درنهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
مدل سازی تأثیرات گردشگری شهری بر کیفیت زندگی و شهر خلاق در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان امروز شاهد جهشی بلند به سوی زندگی هر چه بهتر و با کیفیت تر است و تلاش برای ارتقای کیفیت زندگی شهری دغدغه اصلی صاحب نظران می باشد. در این مسیر توجه به شهرها به عنوان مراکزی که گرداننده اصلی این جریان هستند، اهمیت بسیاری دارد. گردشگری شهری با محوریت خلاقیت، کیفیت زندگی و رفاه شهروندان را تحت تأثیر مستقیم خود قرار داده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیرات گردشگری شهری در کیفیت زندگی و شکل گیری شهر خلاق در شهر کرمانشاه می باشد. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته در محیط شهر کرمانشاه است که اطلاعات و داده ها از نمونه 385 نفری شهروندان بین 15 تا 75 ساله این شهر به دست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسش نامه از روش معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار Amosاستفاده شده است. نتایج نشان داد که پتانسیل های گردشگری در کیفیت زندگی و کیفیت زندگی در ایجاد شهر خلاق مؤثر هستند که با افزایش کیفیت زندگی، وضعیت شهر خلاق به مقدار 85/0 تغییر خواهد کرد. بهبود کیفیت خدمات زیرساخت های پتانسیل های طبیعت گردی شهر کرمانشاه، شهرخلاق با سرعت بیشتری تحقق می یابد.
تحلیل عوامل ژئومورفولوژیکی در مکانیابی مراکز نظامی- دفاعی با استفاده از ANP و GIS. منطقه مورد مطالعه: پادگان های شهرستان های مرزی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان گزینی مراکز نظامی انتخاب بهترین و مطلوب ترین مکان استقرار است؛ به طوری که مخفی کردن نیروی انسانی و وسایل و تجهیزات و فعالیت ها را به بهترین وجه امکان پذیر سازد. هدف از این پژوهش، شناسایی وضعیت استقرار مراکز نظامی و دفاعی شهرستان های مرزی آذربایجان غربی و تجزیه تحلیل شرایط محیطی و معرفی مکان مناسب برای احداث مراکز نظامی دفاعی است. روش کار بدین صورت است که ابتدا با تنظیم پرسش نامه به روش پیمایشی، نظرات متخصصان نظامی و ژئومورفولوژی درباره فاکتورهای مؤثر در مکان گزینی مراکز نظامی جمع آوری شد، سپس با رقومی کردن لایه های مورد نیاز از روی نقشه های موجود، پایگاه داده ها در نرم افزار Arc GIS تهیه و همچنین وزن دهی داده ها بااستفاده از روش ANP انجام گرفت در نهایت، نقشه پهنه پندی منطقه از مناطق کاملا نامناسب تا کاملا مناسب تهیه گردید. نتایج نشان می دهد، از بین تمامی پادگان های مورد بررسی در پژوهش هیچ کدام از آنها در وضعیت کاملا مناسب قرار ندارند فقط پادگان امام سجاد تقریبا در وضعیت کاملاً مناسب بوده و پادگان لشگر 64 پیاده ارومیه در وضعیت کاملا ًنامناسب قرار گرفته است. باتوجه به میانگین ارزشی، میانگین امتیازی همه پادگان ها 3.13 است که این به معنای استقرار متوسط پادگان ها است. با توجه به پهنه تناسب اراضی برای استقرار پادگان؛ حدود یک سوم از زمین ها وضعیتی کاملاً نامناسب برای استقرار پادگان دارند. این میزان برای برای پهنه های مناسب در حدود 10 درصد است. پیشنهاد می شود استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتبی در آمایش فضایی نظامی، به ویژه در امر مکان گزینی مراکز نظامی و راهبردی در سطح استان آذربایجان غربی و دیگر نقاط کشور مورد توجه تصمیم گیران و برنامه ریزان قرار گیرد.
سنجش رضایتمندی گردشگران از کیفیت خدمات گردشگری با استفاده از مدل کانو-سروکوال، مطالعه موردی: روستاهای دهستان سپیددشت، شهرستان خرم آباد، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز گردشگری روستایی به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی و راهکاری برای نجات روستا از فقر و مهاجرت در کنار سایر گونه های گردشگری مورد توجه صاحب نظران گردشگری قرار گرفته است. در این راستا خدمات ارائه شده به گردشگران (خدمات اقامتی، رفاهی و...) و کیفیت آن بسیار برجسته است و نظر گردشگران میزان کیفیت خدمات ارائه شده را تعیین می نماید. بخش پاپی در شهرستان خرم آباد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و برخورداری از طبیعت زیبا، آبشارهای متعدد، جنگل های بلوط و کوههای برف گیر و چشمه های پرآب یکی از مهم ترین مراکز گردشگری روستایی استان لرستان به شمار می رود. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی میزان شکاف کیفیت خدمات ارائه شده در روستاهای مورد مطالعه با استفاده از تفاوت بین ادراکات و انتظارات گردشگران از خدمات و همچنین اولویت بندی و تقسیم بندی آنها بر اساس عناصر اساسی، عناصر انگیزشی و عناصر عملکردی است. بدین منظور نظرات 170 نفر از گردشگرانی که روستاهای بخش پاپی را برای گردشگری انتخاب نموده اند به صورت مقطعی و به روش در دسترس انتخاب شد و پرسشنامه میان آنها توزیع و تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دید جامعه نمونه میان عناصر و عوامل طبیعی شکافی میان انتظارات وادراکات گردشگران وجود ندارد، اما در سایر عوامل زیرساختی و زیر بنایی همانند تأسیسات اقامتی، دسترسی به خدمات بهداشتی ودرمانی، امنیت جاده ها و... این شکاف قابل مشاهده است؛ همچنین نتایج حاصل از آزمون کانو نشان می دهد که امنیت در مقصد با ضریب رضایت 494/0 مهم ترین الزم اساسی، تجربه سبک زندگی جدید و متفاوت از زندگی شهرنشینی با ضریب رضایت 800/0 مهم ترین الزام عملکردی و چشم انداز و مناظر طبیعی (مناظر، چشم اندازها، پوشش گیاهی و جانواری) با ضریب رضایت 821/0 مهمترین الزام انگیزشی است.
سنجش سطح آسیب پذیری مراکز جمعیتی در برابر ریسک زلزله. مطالعه موردی: شهرک سعدی منطقه 3 شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان فارس و شهر شیراز در بخشی از منطقه لرزه خیز چین خوردگی زاگرس قرار دارد و دارای استعداد لرزه خیزی بالا و پیوسته است. شهرک سعدی واقع در منطقه 3 شهر شیراز، با وسعتی حدود 312 هکتار و جمعیتی معادل 55000 نفر، دارای بافت متراکم مسکونی و بسیار فرسوده از نظر کالبدی است که همین موضوع، اهمیت مطالعه در مورد آسیب پذیری این شهرک در بحران زلزله را دوچندان می کند. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت ساختمان های شهرک سعدی شیراز با توجه به معیارهای آسیب پذیری در برابر زلزله است. روش مطالعه در این تحقیق، توصیفی تحلیلی و نوع آن، کاربردی- توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ساختمان های شهر شیراز و نمونه آماری تحقیق، ساختمان های شهرک سعدی شیراز واقع در منطقه 3 شهرداری این شهر می باشد. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده و با توجه به اطلاعات به دست آمده، شاخص های سنجش آسیب پذیری تعریف و نقشه های مربوط به هر شاخص تهیه شده و در نهایت، پس از وزن دهی معیارها با روش AHP در محیط برنامه Expert Choice و همچنین استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در رویهم گذاری و همپوشانی لایه های اطلاعاتی، نقشه نهایی آسیب پذیری محدوده مورد مطالعه به دست آمده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهرک سعدی شیراز با بافت متراکم و فرسوده، نسبت به زلزله آسیب پذیری بالایی داشته و از آرامگاه سعدی به سمت محله های مسکونی و پرجمعیت اطراف، ساختمان ها از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند که ضروری است نسبت به استانداردسازی و مقاوم سازی خانه های مسکونی بیشتر دقت شود. بخش زیادی از محدوده شهرک سعدی در معرض خطر زلزله و تخریب ساختمانی قرار دارد و علت اصلی آسیب پذیری زیاد این محدوده را می توان فشردگی کالبدی بافت و مصالح نامقاوم دانست که در صورت وقوع زمین لرزه، شهرک سعدی را با بحران جدی روبرو خواهد کرد. طیف رنگی نقشه نهایی تولید شده از سبز به قرمز نشانگر درجه آسیب ساختمان هاست و بیشترین آسیب پذیری را در ساختمانهای اطراف آرامگاه سعدی که بافت تاریخی است می توان مشاهده نمود و در قسمت های حاشیه شهرک سعدی به دلیل ساخت و سازهای غیرقانونی و شبانه، کالبد نامناسب و فشرده بافت، بلوک های آسیب پذیر زیادی وجود دارد.
بررسی فضایی پادگانه های حوضه قزل اوزن در ارتباط با تکتونیک و تغییرات آب وهوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پادگانه های رودخانه ای توسط ژئومورفولوژیست ها به عنوان یکی از لندفرم های محیط های آبرفتی و میراثی از چینه شناسی، به منظور درک شرایط تکتونیکی و آب وهوایی به طور گسترده مورد بررسی قرار می گیرد. رودخانه قزل اوزن به عنوان یکی از طویل ترین سیستم های رودخانه ای کشور به شرایط اقلیمی، لیتولوژیکی و تکتونیکی به خوبی پاسخ داده است. برای بررسی تأثیر آب وهوا بر پادگانه های این رودخانه، با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه، نرم افزارهای رایانه ای Arc GIS, Global Mapper & Excel و داده های اقلیم شناسی، نقشه های هم دما و هم بارش ترسیم گردید. با استفاده از آثار سیرک های یخچالی باقی مانده در نقشه های توپوگرافی زنجان، قرنقوچای و کردستان، ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری، به روش های رایت و پورتر برآورد شد. نقشه های هم دما و هم بارش گذشته، با استفاده از آنومالی حرارتی و رطوبتی ترسیم گردید. بررسی پادگانه ها در بالاتر و پایین تر از خط تعادل آب و یخ گذشته دال بر این است که تأثیر یخچال بر شکل گیری پادگانه ها بستگی به وضعیت ارتفاعی اطراف حوضه داشته است. ارتفاع برآورد شده از روش رایت و ارتفاع کف سیرک پورتر حاکی از آن است که حدود 5/7 درصد مساحت حوضه در دورههای سرد کواترنری تحت تأثیر فرایند یخچالی بوده است. بر اساس ارتفاع خط تعادل آب و یخ، در آن زمان، 65 درصد از حوضه، تحت تسلط فرایند مجاور یخچالی، امکان متأثر شدن از جریان یخچالی منشعب شده از سیرک را داشته است، اما شواهد میدانی حاکی از آن است که فقط یخچال های تغذیه شده از کوههای مرتفع توانسته اند در شکل گیری درههای U شکل و تراس های آبرفتی نقش داشته باشند. در زیرحوضه های زنجان رود، انطباق آبراهه ها و زبانه های یخچالی بر گسل های منطقه، درههای آبی-یخچالی- تکتونیکی را ایجاد کرده است که هرچند نسبت به درههای واقع در سراب قزل اوزن عمق کمتری دارند ولی تفاوت ارتفاعی آن ها نسبت به دشت های منطقه به گونه ای است که می توان آن ها را به عنوان نمادی از آشوب منطقه دانست.
بررسی جغرافیایی شبکه ریلی ایران به لحاظ پراکندگی با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل به عنوان یک عامل بسیار مهم در میزان رشد و توسعه نقش بسزایی ایفا می کند. از این جهت، راه آهن از مهم ترین عوامل تحول اقتصاد جهان در هنگام انقلاب صنعتی در کشورهای پیشرو در حرکت به سمت توسعه است. کشور ایران به دلیل وسعت زیاد، دسترسی به آب های آزاد، برخورداری از بندر اقیانوسی و استراتژیک چابهار، قرار گرفتن در مسیر چهار راه ریلی دنیا و البته دسترسی به بازار بزرگ ترانزیت ریلی کشورهای آسیای میانه در جابجایی کالاها توسط راه آهن، توان بسیار بالایی دارد. با توجه به اهمیت حمل و نقل ریلی، در این پژوهش سعی بر این است که در ابتدا پراکندگی جغرافیایی شبکه ریلی بررسی شده و سپس با استفاده از تکنیک VIKORبه رتبه بندی واحدهای شبکه ریلی پرداخته شود؛ بنابراین با استفاده از این تکنیک در این پژوهش جایگاه و نوع کارایی واحدهای راه آهن مشخص شود. این پژوهش، به لحاظ ماهیت اکتشافی تحلیلی و به لحاط هدف، توسعه ای است. در این پژوهش از شاخص های مورد استفاده توسط راه آهن جمهوری اسلامی ایران در سال نامه آماری استفاده شده است. این شاخص ها عبارتند از طول خطوط اصلی، تعداد پرسنل، تعداد مسافر، نفر کیلومتر مسافر، تناژ بار بارگیری شده، تن کیلومتر بار مرزی، تناژ بار ناخالص کل، تن کیلومتر بار ناخالص، تعداد واگنهای بارگیری، درآمد بار داخلی، درآمد ترانزیت، درآمد بار وارده و صادره. نتایج بیانگر است که برترین نواحی ریلی در کشور واحدهای تهران و خراسان به صورت مشترک است. طبق یافته ها با توجه به این که مقدار Q در گزینه دوم (تهران) برابر با 394/0 و مقدار Q در گزینه اول (خراسان) برابر با صفر است و تفاضل این دو از مقدار 066/0 بیشتر است، گزینه اول باید از نظر S و R نیز بهترین رتبه را داشته باشد، که گزینه اول (خراسان) از نظر شاخص های R وS بهترین رتبه را ندارد؛ بنابراین گزینه یک و دو (واحد خراسان و واحد تهران ) به صورت مشترک به عنوان بهترین گزینه معرفی می گردد. به دلیل بالاتر بودن میانگین مقدار Q (668/0) از 5/0 به طورکلی سیستم حمل و نقل ریلی در کشور وضعیت مناسبی ندارد.
تحلیل کاربری اراضی حمل و نقل درون شهری مناطق چهارگانه شهر کرمان با مدل vikor و Saw(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع جمعیت و مهاجرت یکی از عوامل اصلی و مهم در تراکم و رشد شهرنشینی در سال های اخیر است. این افزایش رشد سریع باعث بروز مشکلات فراوان در حوزه حمل و نقل برای جامعه شهری می شود و چاره اندیشی برای شبکه معابر به منظور کاهش این مشکلات ضرورت می یابد. بر این اساس هدف از انجام این تحقیق تحلیل کاربری اراضی حمل و نقل درون شهری شهر کرمان است. روش شناسی این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های پژوهش از طریق میدانی و اسنادی به دست آمده و پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 849/0 محاسبه شده است. در نهایت کیفیت حمل ونقل درون شهری با توجه به شاخص های در نظر گرفته شده با بهره گیری از نرم افزارهای ARCGIS, SPSS و آزمون های آماری (K-S)، تحلیل واریانس یک طرفه، توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. برای وزن دهی به معیارها و زیر معیارها از تکنیک آنتروپی شانون، برای رتبه بندی مناطق از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره، vikor و Saw استفاده گردید، نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد، تفاوت معناداری در کیفیت حمل و نقل درون شهری در مناطق شهر کرمان وجود دارد به طوری که آزمون توکی این تفاوت معناداری را در چند سطح شناسایی کرده است. در نهایت بر اساس تکنیک (Saw)، به ترتیب مناطق 2، 1، 3، 4 و بر اساس تکنیک (Vikor) به ترتیب مناطق 2، 1، 4، 3 رتبه بندی شده اند به طورکلی می توان گفت که بر اساس چهار شاخص ارزیابی؛ منطقه 2 شهرکرمان وضعیت مطلوب تری دارد. در مقابل منطقه 4 به لحاظ شاخص های حمل و نقل درون شهری شرایط نامطلوب تری نسبت به سایر مناطق دارا می باشد.
کاربرد روش جای پای اکولوژیک در ارزیابی پایداری زیست محیطی. مطالعه موردی: شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با خود همراه داشت. عمده آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع وارد شده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار از سوی سازمان ملل متحد مطرح شد و در دستور کار دولت ها و برنامه ریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسعه پایدار این است که انسان ها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند. روش جای پای اکولوژیک تاکنون برای سنجش پایداری شهرهای بزرگ دنیا مانند لندن، سانتیاگو، لیورپول مورداستفاده قرار گرفته است. این پژوهش به بررسی جای پای اکولوژیکی شهرستان گرگان می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که آیا فضای بوم شناسی شهرستان گرگان توان حمایت و برآورد نیازهای اساسی جمعیت شهر را دارد؟ این پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد کمّی است. داده های پژوهش از نوع اولیه برای اطلاعات مربوط به مصرف مواد غذایی و ثانویه برای اطلاعات مربوط به میزان مواد زائد تولیدشده، مصرف آب، الکتریسیته، سوخت های فسیلی، جمعیت، مساحت مسکن است. به منظور تحلیل داده ها، میزان جای پای اکولوژیک برای هر یک از شاخص ها همچون غذا، مواد زائد، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، نیروی الکتریسیته، آب و مسکن محاسبه و مجموع جای پای اکولوژیک این شاخص ها با ظرفیت زیستی شهرستان گرگان مقایسه گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهرستان گرگان در گروه مصرفی مواد غذایی، مواد زائد، حمل ونقل، نیروی الکتریسیته، گرمایش گازهای طبیعی، آب و مسکن 24/1 هکتار بوده است. کمترین میزان جای پای اکولوژیک مربوط به زمین موردنیاز جهت دفع زباله و بیشترین میزان مربوط به نیروی الکتریسیته است. ازآنجاکه ظرفیت زیستی ایران 8/0 هکتار است و ظرفیت زیستی شهرستان گرگان به ازا هر نفر 643/0 هکتار است این بدان معناست که جای پای اکولوژیکی 55/1 برابر بیش از ظرفیت زیستی قابل تحمل کشور و 92/1 برابر بیش از ظرفیت زیستی قابل تحمل شهرستان گرگان است به عبارتی دیگر شهرستان گرگان از ظرفیت زیستی قابل تحمل محیط خود فراتر رفته است. با مقایسه ظرفیت زیستی و جای پای بوم شناختی می توان مشاهده کرد که شهرستان گرگان کسری بوم شناختی دارد. این امر بدان معناست که چنانچه در آینده روند کنونی مصرف همچنان ادامه یابد، محیط طبیعی دیگر توان تأمین نیازهای جمعیت را نداشته و نیاز به منطقه پشتیبان بزرگ تری برای تدارک نیازهای مصرفی شهرستان گرگان خواهد داشت؛ بنابراین، برای کاهش جای پای اکولوژیکی انسان بر روی کره زمین منطقی ترین راه حل، کاهش مقدار مصرف سرانه است و این مهم محقق نمی شود مگر با مشارکت عمومی شهروندان و تلاش در راستای اصلاح الگوی مصرف.
تحلیلی بر جریان های فضایی و شبکه منطقه ای در نواحی مرزی. مطالعه موردی: نواحی مرزی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقویت پیوندهای روستایی شهری با هدف توسعه اقتصادی و کاهش فقر، به شرایط جغرافیایی، اجتماعی-اقتصادی و اکولوژیکی محلی و منطقه ای بستگی شدید دارد و جریان های موجود که بین سکونتگاه های روستایی - شهری و شبکه منطقه ای منتج از آن در شرایط مناسب می توانند موجد همبستگی و پیوندهای روستایی- شهری و نه تنها به برپایی شبکه های فضایی منتهی گردیده، بلکه زمینه شکل گیری شبکه های اجتماعی را نیز مهیا نمایند.این خود می تواند بستر مناسبی را جهت توسعه یکپارچه روستایی- شهری فراهم آورد. در این راستا این پژوهش در چارچوب منطقی قیاسی و روشی تحلیلی- توصیفی و انتخاب 20 روستای مرزی به عنوان حجم نمونه بادرنظرداشتن مرز بین المللی به عنوان یک واقعیت فضایی، در پی تجزیه و تحلیل فضای جریان ها مابین سکونتگاههای روستایی و شهری در انزوای جغرافیایی نواحی مرزی استان گلستان است، تا از این طریق امکان شکل گیری شبکه منطقه ای مبتنی بر پیوندها و توسعه یکپارچه روستایی شهری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که همبستگی مستقیمی مابین جریان ها و سطح توسعه یافتگی سکونتگاههای روستایی جهت شکل گیری شبکه منطقه ای وجود دارد و جریان موجود مابین سکونتگاه های شهری و روستایی در منطقه مورد مطالعه در چارچوب یک شبکه منطقه ای، در برگیرنده سه شبکه محلی است. در کرانه غربی منطقه مورد مطالعه، شهر گمیش تپه به عنوان یک شهر کوچک میانی و روستا - شهر سیمین شهر و روستاهای پیرامونی یک شبکه محلی (مبتنی بر منظومه روستایی سیمین شهر) و در کرانه شرقی منطقه مادرشهر ناحیه ای گنبد و روستا شهر اینچه برون یک شبکه محلی (مبتنی بر منظومه روستایی اینچه برون) و نواحی میانی شهر متوسط آق قلا و روستا شهر انبارالوم و روستاهای مرتبط شبکه محلی دیگری (مبتنی بر منظومه روستایی انبارالوم) را شکل داده اند و یک شبکه محلی در منتهی الیه نواحی غربی منطقه مورد مطالعه شامل شهر گنبد و روستاهای پیرامونی (منظومه روستایی داشلی برون) در حال شکل گیری است.
واکاوی الگوهای همدید- پویشی بارش های اَبَرسنگین فراگیر تابستانه جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و واکاوی الگوهای همدید – پویشی رخداد بارش های اَبَرسنگین فراگیر تابستانه در جنوب شرق ایران است. برای نیل به هدف ذکر شده، داده های بارش 14 ایستگاه همدید و 126 ایستگاه باران سنجی در دوره آماری 26 ساله (2014-1989) مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، معیار بارش اَبَرسنگین فراگیر تابستانه، بارشی است که طی 24 ساعت میزان آن صدک 99 و بالاتر و از نظر مکانی 50 درصد و بیشتر از پهنه مورد بررسی را پوشش دهد. با توجه به شرایط مورد نظر 22 روز بارش اَبَرسنگین در جنوب شرق ایران شناسایی گردید. در ادامه به منظور استخراج الگوهای همدید مؤثر در رخداد بارش های اَبَرسنگین داده های 75/0×75/0 درجه شامل فشار تراز دریا؛ ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای 850، 700، 500 و 200 هکتوپاسکال؛ مؤلفه زناری و نصف النهاری شارش باد در ترازهای 850، 700، 500 و 200 هکتوپاسکال و نم ویژه ترازهای 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال از مرکز اروپایی پیش بینی های جوّی میان مدت برای هر روز بارشی دریافت و در محیط برنامه GrADS ترسیم گردید. در نهایت، واکاوی نقشه ها ی همدید در ترازهای یادشده نشان داد که سه الگوی همدید شامل؛ الگوهای ناوه، پرارتفاع و کم فشار موسمی نقش اصلی را در رخداد بارش های اَبَرسنگین تابستانه جنوب شرق ایران به عهده دارند. نکته دارای اهمیت در الگوهای شناسایی شده مقدار نم بین 10 تا 20 گرم در کیلوگرم در ترازهای دریا و 850 هکتوپاسکالی است که در صورت مهیایی شرایط فرازش (گرمایی یا پویشی) امکان رخداد بارش های اَبَرسنگین را فراهم می سازد.
بررسی اثرات نوسازی کالبدی بر کیفیت محیط روستایی. مورد مطالعه: دهستان طوس و میان ولایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر ضرورت توجه به کیفیت زندگی روستاییان در برنامه ریزی کلان از یک سو و افزایش آسیب های ناشی از مخاطرات طبیعی از سوی دیگر زمینه ساز توجه به برنامه ریزی کالبدی در سکونتگاههای روستایی کشور شده است، اما نکته مهم این است که بافت کالبدی روستاها به جهت سابقه تاریخی آن ها دچار فرسودگی است که در اغلب موارد همخوان با شرایط زندگی کنونی روستاییان نبوده است؛ لذا بازسازی کالبدی از جمله برنامه های مهم روستایی است که در حال حاضر در اغلب روستاها در حال انجام است و می تواند اثرات متعددی بر کیفیت محیط زندگی روستاییان داشته باشد. از این رو هدف این پژوهش، بررسی اثرات نوسازی کالبدی بر کیفیت محیطی مناطق روستایی در دهستان های میان ولایت و طوس شهرستان مشهد است. روش شناسی تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. با استفاده از روش پیمایشی در قالب 113 پرسش نامه خانوار، به بررسی 9 روستا از دهستان های میان ولایت و طوس شهرستان مشهد پرداخته شده است. نتایج حاصل از آزمون t، نشان داد که در بین مؤلفه های کیفیت محیطی، مؤلفه فرمی و شاخص های مربوط به آن بیشترین میانگین (38/3) را دارد و بعد از آن به ترتیب مؤلفه عملکردی با 26/3، مولفه زیست محیطی با 04/3 و مؤلفه معنایی با 86/2 در رده های بعدی قرار گرفته اند؛ همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که مؤلفه زیست محیطی اثرات نوسازی کالبدی در شرایط موجود با ضریب تأثیر 355/0، بیشترین میزان اثر را بر کیفیت محیطی روستا دارد و مؤلفه فرمی با 204/0 کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت محیط روستا دارد؛ همچنین با استفاده از مدل خاکستری، اولویت بندی روستاها از نظر بیشترین اثرگذاری طرح نوسازی بر آن ها انجام گرفت که براساس آن روستای ناظریه با ضریب 839/0 رتبه اول و بهترین وضعیت را نسبت به روستاهای دیگر داراست و روستای خرابه امین با ضریب 509/0 آخرین رتبه را به خود اختصاص داده است. در نهایت، جهت افزایش کیفیت محیطی روستاها از طریق نوسازی کالبدی می توان گفت که توجه به مولفه عملکردی- کارکردی و همچنین زیست محیطی در اجرای طرح ها ضروری است. در واقع باید در بعد اجرایی از تمرکز بر مولفه فرمی کاست و بیشتر به جنبه های عملکردی و زیست محیطی توجه کرد.
بررسی تأثیر جدایی گزینی فضایی- اجتماعی گروه های شغلی و تحصیلی بر ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه کلان شهری تهران به علت نرخ رشد غیر طبیعی بالا و مهاجرت اقشار مختلف با ویژگی های اجتماعی- اقتصادی متفاوت به آن، توزیع فضایی ناهمگون جمعیت در سکونت گاههای مختلف آن را ارائه می دهد که خود سبب جدایی گزینی فضایی- اجتماعی و شکل گیری ساختار فضایی خاص شده است. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر جدایی گزینی فضایی- اجتماعی دو گروه شغلی و تحصیلی بر ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران و نحوه تغییرات آن در دوره زمانی سال های 90-1385 بر اساس رهیافت ریخت شناسانه است. روش شناسی این پژوهش از نظر روش کار، پژوهش کمّی، از نظر هدف، توصیفی محور و از نظر نوع، کاربردی است؛ به این جهت، براساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال های 1385 و 1390 مرکز آمار ایران، 3 دسته روش شامل شاخص ضریب جینی جهت سنجش میزان نابرابری گروه های اجتماعی مذکور، روش تراکم هسته ای (کرنل) جهت تحلیل نحوه توزیع فضایی گروه ها در سطح منطقه کلان شهری تهران و از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی جهت تعیین رابطه بین سهم طبقات گروههای اجتماعی با میزان فاصله هر یک از واحدهای فضایی از شهر اصلی منطقه کلان شهری (کلان شهر تهران) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص ضریب جینی، نابرابری متوسط رو به پایین طبقات شغلی و تحصیلی و توزیع فضایی طبقات گروههای اجتماعی را بر طبق شاخص کرنل، گذار از ساختار فضایی تک مرکزی به چند مرکزی در برخی از طبقات مشخص می نماید و تحلیل رگرسیونی نیز بیانگر روند کاهشی میزان تأثیرپذیری سهم طبقات گروه های بررسی شده، در هر یک از واحدهای فضایی با فاصله گرفتن از شهر اصلی در اغلب طبقات است.
برآورد میزان فرسایش کناری رودخانه با استفاده از مدل پایداری کناره و فرسایش پای کرانه. مطالعه موردی: رودخانه لاویج- شهرستان نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش کناری رودخانه یکی از مشکلات اصلی در مدیریت و سازمان دهی کانال های آبرفتی است. ازآنجاکه هرساله سازه ها و زمین های کشاورزی مجاور رودخانه لاویج با خطر تغییر بستر رودخانه و فرسایش کناری مواجه هستند، ازاین رو هرگونه عملیات اجرایی و تأسیساتی در حاشیه این رودخانه مستلزم آگاهی از جابه جایی های آتی الگوی این رودخانه و پیش بینی میزان فرسایش کناری رودخانه است. در سال های اخیر استفاده از مدل های عددی جهت تعیین تحرک کانال و درنتیجه برآورد میزان فرسایش پذیری کانال پیشرفت های زیادی داشته است. در این مقاله با استفاده از مدل پایداری کناره و فرسایش پای کرانه (BSTEM [1] )، فرسایش کناری رودخانه لاویج (بازه ای 20 متری) شبیه سازی گردید. هدف از این شبیه سازی پیش بینی میزان پسروی کناره رودخانه لاویج (فرسایش رودخانه ای و گسیختگی ژئوتکنیکال) و همچنین برآورد میزان رسوب تولیدی ناشی از این پسروی است. بدین منظور داده های ژئومتریک مربوط به مقطع رودخانه، داده های دبی و جریان رودخانه، اطلاعات ژئوتکنیک لایه های تشکیل دهنده کرانه و اطلاعات پوشش کرانه وارد مدل گردید. سپس عمل شبیه سازی برای دو جریان در حالت دبی لبالبی و دبی حداکثر لحظه ای انجام شد. نتایج شبیه سازی شرایط رودخانه لاویج با استفاده از این مدل در دبی های لبالبی و حداکثر لحظه ای نشان داد که فاکتور امنیت (FS) کرانه در هر دو مورد کمتر از 1 است و این بدین معناست که در هر سیلابی که دبی جریان به دبی لبالبی و یا دبی حداکثر لحظه ای برسد امکان فرسایش کناری، ناپایداری و سقوط کرانه را فراهم می کند. میزان پسروی و فرسایش کرانه در جریان حاصل از دبی حداکثر لحظه ای بالاتر از (تقریباً 5/2 برابر) میزان فرسایش در جریان حاصل از دبی لبالبی بود؛ همچنین مشخص شد میزان پسروی کرانه در لایه های پایینی که عمدتاً از رسوبات غیرمتراکم گراول و قلوه سنگ هستند، به مراتب بیشتر از لایه متراکم بالایی است. با توجه به اینکه مدل BSTEM ازجمله مدل هایی است که در آن اهمیت پارامترهای ژئوتکنیک در میزان پسروی کناره لحاظ شده است، مدل مناسبی برای کرانه های مرکب از چند لایه با تراکم متفاوت است. ازآنجاکه این مدل همزمان پارامترهای ژئومتری کانال، هیدرولوژی جریان و ژئوتکنیک رسوبات کرانه را در برآورد پایداری لحاظ می کند، پیشنهاد می گردد. به منظور بررسی اثر حفاظت های به کار گرفته شده در کاهش میزان فرسایش کناری رودخانه و انتخاب بهترین نوع حفاظت کناره از این مدل در مدیریت رودخانه ها استفاده شود.