اندیشه مدیریت راهبردی
اندیشه مدیریت راهبردی سال پانزدهم پاییز و زمستان 1400 شماره 2 (پیاپی 30) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تولید و فرآوری اندیشه ها، نظریه ها، مدل های مفهومی و عملیاتی با رویکرد دین (قرآن)شناخت در موضوعات حوزه مدیریت پیشرفت و به طور خاص تصمیم گیری استراتژیک، منوط به تولید و فرآوری روشمند آنها در چارچوب آموزه های وحیانی قرآن کریم است. در این راستا، لازم است تا به منظور پی ریزی درست چارچوب معرفتی در دانش تصمیم گیری استراتژیک قرآن بنیان، به «چیستی مبانی پارادایمی» آن پرداخته شود. با چنین هدفی، در نوشتار پیش رو سعی شده است تا با استفاده از تحلیل مضمون و تحلیل محتوا در نرم افزار atlas.it، بخشی از دلالت های مبتنی بر مبانی هستی شناسی مرتبط با موضوع تصمیم گیری استراتژیک فهم و تبیین شود. این تحلیل ها مبتنی بر سازوکار ترکیبی دو روشِ دلالت پژوهی و همچنین منطق دلالت در ادبیات علم اصول است که با استناد به سوره انفال انجام گرفته اند. حاصل این فرآیند، استخراج 204 کد اولیه، 25 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده شامل عناوین زیر بوده است: 1. ماهیت واقعیت های اجتماعی در تصمیم گیری های استراتژیک؛ 2. نقش ماهیت انسان در تصمیم گیر ی های استراتژیک؛ 3. نقش عاملیت انسان در تصمیم گیر ی های استراتژیک؛ 4. سرنوشت پدیدارها در تصمیم گیر ی های استراتژیک؛ 5. نقش سنت های الهی در تصمیم گیر ی های استراتژیک و 6. جلوه گری حقیقت و رسم الهیاتی در تصمیم گیری های استراتژیک. همه شش مضمون یادشده، زیرمجموعه یک مضمون گسترده تر (مضمون دلالی فراگیر)، یعنی مبانی هستی شناسی تصمیم گیری استراتژیک قرار دارند. نتایج این مقاله می تواند زمینه ساز روش تولید، فرآوری و تدوین نظریه و دانش تصمیم گیری استراتژیک قرآن بنیان از سوی پژوهشگران این حوزه و بدین سان ارائه مدل های کاربردی خودویژه برای مدیران استراتژیک، مبتنی بر چشم انداز قرآن بنیان و جریان آن در عینیت تحقیق و توسعه ای باشد.
طراحی مدل ساختاری- تفسیری مؤلفه های مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه، موردمطالعه: دانشگاه امام صادق علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء واقعی و عمیق علمی کشور، آرمان بزرگی است که جز با برنامه ریزی دقیق و هماهنگ محقق نخواهد شد. نیل به این آرمان و تحقق مرجعیت علمی دانشگاه ها نیازمند ترسیم صحیح مسیر و شناسایی مؤلفه های اساسی مرجعیت علمی دانشگاه ها هست. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان یکی از نهادهای علمی دارای فلسفه وجودی تولید علم دینی است، که با ساختاردهی به مؤلفه های شناسایی شده درصدد طراحی مدل مفهومی مرجعیت علمی برای دانشگاه ها هست. در این مقاله با مرور ادبیات و مبانی نظری مرجعیت علمی و همچنین با بررسی اسناد بالادستی دانشگاه امام صادق(ع) از قبیل راهبردهای 12 گانه مقام معظم رهبری، سند چشم انداز و بیانیه مأموریت دانشگاه، سند اهداف کلان دانشگاه، سند نظام جامع تربیتی و برنامه ریزی درسی دانشگاه امام صادق(ع)، مؤلفه های مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه امام صادق(ع) احصا گردید. در ادامه به منظور ساختاردهی به این مؤلفه ها و تفسیر و تبیین روابط بین آنها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری و با دریافت نظرات 12 نفر خبره، داده های موردنظر شامل اظهارنظر ایشان در خصوص مؤلفه ها و روابط بین آنها جمع آوری گردید. در ادامه مبتنی بر روش مدل سازی ساختاری تفسیری روابط علی معلولی بین مؤلفه ها شناسایی و مدل سلسله مراتبی مربوطه استخراج گردید و همچنین با اجرای تحلیل MICMAC مؤلفه ها در دسته های چهارگانه از حیث تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تقسیم بندی شدند. خروجی حاصل از مدل و نتایج تجزیه وتحلیل داده ها حاکی از استقلال و زیربنایی بودن مؤلفه مأموریت گرایی دانشگاه است که در دانشگاه امام صادق(ع) این مؤلفه از وجوه ممیزه اصلی دانشگاه است. سایر مؤلفه ها و روابط بین آنها نیز در بخش ها و لایه های سطح بندی شده ی مدل ارائه شده قرارگرفته اند که می تواند در مسیر مرجعیت علمی دانشگاه موردتوجه قرار گیرد.
بررسی مفهوم استراتژی باز: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم باز بودن در سازمان ها گسترش پیدا کرده و سازمان ها علاقه خاصی به رویکردهای باز نشان داده اند، در این میان استراتژی باز نیز بخشی از روند و تمایل اجتماعی گسترده به سمت گشودگی بیشتر است. استراتژی باز پدیده ای چندوجهی است که به سرعت در حال پیشرفت بوده و نیازمند شناخت بیشتر است. در این مقاله تلاش می شود به کمک روش پژوهش کیفی فراترکیب به بررسی دقیق تر مفهوم استراتژی باز در قالب چیستی آن پرداخته شود. با بررسی صورت گرفته در پایگاه اسکوپوس، درنهایت 38 مقاله در بازه زمانی 1990 تا 2020 با محوریت استراتژی باز انتخاب و به روش کیفی تحلیل شدند. در این پژوهش، مهم ترین تعاریف ارائه شده در این حوزه شناسایی شده و سپس با توجه به تعدد تعاریف، مشخصه ها و رویکردهای استفاده شده با نگاهی کلان تر به نوع شناسی معرفی استراتژی باز پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان شیوه های شناسایی و تعریف استراتژی باز را در 5 دسته فلسفی، بعدشناسی، دامنه کاربرد، فرآیندی و سطح تجزیه وتحلیل تقسیم بندی کرد. از منظر مبانی فلسفی، رویکرد استراتژی باز عمدتاً ذهنی و در پارادایم پست مدرن است. از منظر بعدشناسی، دارای دو بعد اصلی شفافیت و فراگیری است که هر کدام دارای ابعاد فرعی نیز هستند. دامنه کاربردهای مختلف این پدیده در قالب هشت رویکرد شناخته می شود. از منظر فرآیندی، دارای سه نوع شناسی مهم بوده و از منظر سطح تجزیه وتحلیل نیز به دو طریق تعداد یا نوع شناخته می شود. جزئیات و شاخص های این 5 دسته، به تفصیل در مقاله اشاره شده است. شایان ذکر است که ماهیت پویا و تأثیرگذار استراتژی باز و راه های مختلف نگاه به این حوزه، نشان می دهد محققین باید تلاش بیشتری برای درک بهتر این پدیده جدید داشته باشند.
طراحی و تبیین مدل مدیریت مدرسه محور بومی از منظر سند تحولبنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، ارائه مدل مدیریت مدرسه محور بومی در مدارس ابتدایی استان بوشهر است. روش پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) است. در این پژوهش، جهت شناسایی مؤلفه های مدیریت مدرسه محوری بومی، به تحلیل اسناد علمی موجود پرداخته شد. جهت تدوین مؤلفه ها به مصاحبه نیمه ساختاریافته از جامعه آماری که شامل صاحب نظران و مدیران مدارس می باشند، پرداختیم. در مرحله کمی با الگوی معادله ساختاری و تحلیل عاملی به اعتبارسنجی یافته های کیفی و الگوی ارائه شده مربوط می شود و پرسشنامه ای جهت ارزیابی مدل مدیریت مدرسه محور بومی، از منظر سند تحول طراحی گردید و در اختیار جامعه آماری قرار گرفت. جامعه آماری را کلیه مدیران ابتدایی (۴۸۷ نفر) تشکیل می دهند و طبق جدول مورگان، حجم نمونه تعداد ۲۱۷ نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مؤلفه های مدل مدیریت مدرسه محور بومی، پرسشنامه ای ۳۵ گویه ای با اعتبارسنجی دورنی نظر نخبگان در سال ۱۳۹۷ و از منظر سند تحول بنیادین برپایه طیف لیکرت استفاده شده است. اعتبار ابعاد این مقیاس به روش آلفای کرونباخ (۰٫۹۶۹) به دست آمده است. روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش دارای ۵ مؤلفه اصلی «فرهنگ سازمانی»، «جو سازمانی»، «قدرت تصمیم گیری»، «نظارت و کنترل» و «تعاملات بیرونی» و ۳۵ مؤلفه فرعی است که مورد استفاده در تمام مدارس سازمان آموزش و پرورش می باشد. همچنین در انتها نیز به ارائه و ارزیابی اعتبار الگو پرداخته شده است.
ارائه مدلی برای پیاده سازی استراتژی غیربازار در شرکت ها با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط های رقابتی و پیچیده برای کسب مزیت رقابتی و بهبود عملکرد اتخاذ رویکردهای جدیدی توسط کسب وکارها الزامی است. در این راستا استراتژی غیربازار رویکردی است که شرکت ها برای ایجاد سازگاری پویا با محیط به کار می گیرند. استراتژی غیربازار باعث تکمیل استراتژی های بازار و تاکتیک های مرتبط با آن می شود و با مدیریت زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و قانونی بر فعالیت های بازار تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و استخراج پیشران ها، مؤلفه ها و پیامدهای استراتژی غیربازار است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی تحلیلی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها دارای رویکردی کیفی است. این مطالعه از روش فراترکیب برای جمع آوری داده ها استفاده نموده است که در نتیجه غربال گری مقالات مرتبط با موضوع استراتژی های غیربازاری بین سال های 2009 تا 2021 تعداد 75 مقاله شناسایی و با استفاده از فرایند کدگذاری ، سه مقوله اصلی در 12 بعد و 44 شاخص شناسایی و برچسب گذاری شده است؛ که بر اساس رویکرد سیستمی سه بخش اصلی پیشران، مؤلفه و پیامد مدل جامع را شکل می دهند. یافته ها نشان می دهد که پیشران های استراتژی غیربازار شامل عوامل سیاسی، عوامل قانونی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی و عوامل سازمانی است. مؤلفه های استراتژی غیر بازار نیز شامل فعالیت های اجتماعی، فعالیت های سیاسی، نظارت و ارزیابی و همسویی می باشد. در نهایت پیامدهای استراتژی غیربازار شامل بهبود عملکرد سیاسی، بهبود عملکرد اجتماعی و بهبود عملکرد بازار است که می توانند برای بهبود و پیشرفت شرکت ها مؤثر باشند. مدل پیشنهادی می تواند بینش مدیرانی را که به دنبال ایجاد ارزش و بهبود عملکرد خود هستند افزایش داده و همچنین موجب درک بهتر مدیران از ماهیت رقابت غیربازار شود.
مؤلفه های مؤثر بر ارزش ویژه برند در صنعت پویانمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پویانمایی، هنری پیچیده و ترکیبی از عناصر بیانی سایر هنرها است. آگاهی نسبت به اهمیت و قابلیت های این هنر صنعت رسانه، باعث شده است تا در دو دهه اخیر، بسیاری از کشورهای غربی و کشورهای در حال توسعه، با به کارگیری مناسبات حرفه ای و صنعتی، بتوانند بازار جهانی در این زمینه را در اختیار گیرند؛ به گونه ای که بخش مهمی از بازار پویانمایی ایران، در اختیار تولیدات پویانمایی آن کشورها، قرار گرفته است. لیکن در این میان، پویانمایی تلویزیونی ایران همگام با رشد این صنعت در جهان، در جهت کمی و مهم تر از آن در بعد کیفی، نتوانسته گام بردارد و همچنان واردکننده این محصولات است. ازاین رو، مسأله اصلی در این مطالعه آن است که چرا علی رغم وجود غنای فرهنگی برای تولید آثار انیمیشن مخصوص کودکان در ایران، همچنان پویانمایی های ایرانی نسبت به تولیدات خارجی، توفیق کمتری در جلب نظر مخاطبان هدف خود دارد. به همین خاطر، محققین در مطالعه حاضر در تلاش بوده اند تا در یک پژوهش کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، براساس دیدگاه های مخاطبان فعال حوزه پویانمایی یعنی کودکان و نوجوانان به عنوان نمونه آماری (که به صورت هدفمند انتخاب شد)، مؤلفه ها و شاخص های مؤثر بر ایجاد «ارزش ویژه برند» محصولات صنعت پویانمایی موجود در بازار ایران را احصاء نمایند و از این رهگذر، راهکارهایی را برای تولید آثار پویانمایی توسط متخصصین داخلی و مدیریت تولید این آثار، ارائه کنند. یافته های این پژوهش نشان داد که: ویژگی های اصلی پویانمایی موردتوجه و جذاب از منظر مصرف کننده (جامعه هدف)، گرافیک و طراحی ظاهری کاراکترها، خدمات و محصولات جانبی، شخصیت برند، برتری برند پویانمایی های خارجی نسبت به پویانمایی های داخلی، جزء مؤلفه های اصلی استخراج شده برای ارزش ویژه یک برند پویانمایی با توجه به دیدگاه مخاطبین این حوزه در ایران است که هر کدام، مشتمل بر یک یا چند شاخص می باشد.
عملکرد راهبرد تجاری سازی خرید و ادغام؛ طراحی و تبیین الگو در صنعت داروهای زیستی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست فناوری پزشکی یا درمانی به توسعه ابزارهای تحقیقاتی، تشخیص، توسعه و تحویل داروها و واکسن ها از طریق استفاده از سیستم ها یا فرآیندهای سلولی و مولکول های زیستی اختصاص دارد. یک انتخاب راهبردی بسیار مهم بنگاه های فناوری محور در صنعت داروهای زیستی، راهبرد تجاری سازی است. راهبرد خرید و ادغام به عنوان یکی از راهبرد های تجاری سازی داروهای زیستی در مقایسه با دیگر راهبرد ها کمتر در ادبیات پژوهش مورد توجه و تدقیق واقع شده است. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل جامع راهبرد تجاری سازی خرید و ادغام در صنعت داروهای زیستی کشور برمبنای رویکرد آمیخته متوالی کیفی کمی است. برای تحلیل ادبیات پژوهش از روش فراترکیب و برای اعتبارسنجی محتوایی مدل پیشنهادی از تکنیک مدلسازی گروهی برمبنای نظر خبرگان و در بخش کمی براساس راهبرد پیمایش و از تکنیک حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج نشان داد از بین هفت مقوله پیش بین شامل؛ مکمل بودن منابع، عدم تقارن اطلاعاتی، تجربه ائتلاف بین خریدار و شرکت خریداری شده، تجربه خرید مرتبط، نزدیکی فرهنگی، جغرافیایی، و کسب وکار، انتقال دانش و منابع (کارکردی، عملیاتی و مدیریتی) و فرآیند یکپارچگی و مقوله عملکرد به عنوان پیآمد این راهبرد، در صنعت داروهای زیستی کشور تنها مقوله مکمل بودن منابع برای شرکت های فعال در این صنعت به عنوان عامل پیش بین مطرح است.
طراحی و تبیین الگوی صلاحیت های حرفه ای مربیگری اجرایی برای آموزش و توسعه مدیران و رهبران سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی صلاحیت های حرفه ای مربیگری اجرایی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحله ای سندولوسکی و بارسو (2009) اجرا و برای تأیید مدل از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش در بخش تحلیل اسناد، 857 سند بود که 22 عدد از آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه مورد مطالعه در بخش مصاحبه نیز خبرگان دانشگاهی در حوزه مربیگری بودند که تعداد 6 نفر از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های به دست آمده از تحلیل اسناد و مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تجزیه و تحلیل شد. پایایی کدگذاری ها از طریق ضریب توافق کاپا در نرم افزار SPSS و با مقدار 0.77 تأیید شد. درخصوص بررسی روایی پژوهش ضمن توجه به استراتژی های ممیزی پژوهش و کثرت گرایی داده ها، یافته ها در اختیار 3 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت و پس از بازنگری فرآیند مطالعه، نتایج کیفی را تأیید نمودند. بر اساس نتایج فراترکیب 150 کد باز به دست آمد که در 6 مقوله کلی مهارت ها، صلاحیت های بین فرهنگی و اخلاقی، اعتبار، توانایی های فکری، دانش و معلومات و نگرش و انگیزه و 22 زیرمقوله (کدهای محوری) دسته بندی شدند. همچنین طبق نتایج حاصل از مصاحبه، نتایج فراترکیب تأیید و 34 کد باز به آن افزوده شد و درنهایت مدل صلاحیت های حرفه ای مربیگری اجرایی طراحی گردید.
ارائه چارچوب هم رقابتی کسب و کارها در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هم رقابتی به بخشی مهم از استراتژی شرکت ها، به منظور انطباق با عدم اطمینان محیط کسب وکار، بدل شده است. در دوران همه گیری ویروس کرونا و با توجه به شرایط عدم اطمینان ناشی از آن در محیط کسب وکار کشور، استراتژی هم رقابتی می تواند برای عبور از این شرایط سودمند باشد. علیرغم رشد توجه مدیران به استراتژی هم رقابتی در دوران کرونا، پژوهشی که به طور کل نگرانه و یکپارچه به شناسایی محرکه ها، فرآیند و پیامدهای هم رقابتی بپردازد و مدیران را در تحقق استراتژی هم رقابتی در دوران کرونا یاری رساند، صورت نپذیرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوب هم رقابتی کسب وکارها در دوران کرونا است. برای این منظور پژوهش در دو مرحله و به صورت آمیخته انجام شده است. در مرحله اول از روش تحقیق کیفی فراترکیب بهره گرفته شده است. در این پژوهش ابتدا مطالعات مرتبط با حوزه پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت 84 مقاله برای کدگذاری نهایی انتخاب شدند که از متن مقالات انتخاب شده 136 کد استخراج و دسته بندی گردیدند. و سپس در مرحله دوم به منظور وزن-دهی و اولویت بندی عوامل از رویکرد کمی و تکنیک BWM بهره گرفته شده است. بازه زمانی جستجوی مقالات نیز از سال1997 تا 2021 بوده است. براساس یافته های پژوهش محرک های هم رقابتی کسب وکارها در دوران کرونا عبارتند از کمبود منابع مالی، کاهش بهره وری شرکتی، چالش های عرضه و تقاضا، عدم اطمینان محیطی، جهت گیری ها و تغییرات رفتاری خرید مشتریان، چالش های منابع انسانی، چالش های محیطی. نتایج پژوهش نشان داد که فرآیند هم رقابتی کسب وکارها در دوران کرونا عبارتند از بررسی محیطی صنعت، انتخاب شرکت همکار، انتخاب استراتژی همکاری، تدوین استراتژی، مدیریت تبادل دانش و تکنولوژی، مدیریت و تبادل منابع، مدیریت سرمایه انسانی، مدیریت امور مالی، مدیریت زنجیره تأمین و ارزیابی استراتژیک هم رقابتی است. پیامدهای هم رقابتی در دوران کرونا نیز شامل افزایش تاب آوری، افزایش بهره وری، رقابت پذیری بیشتر، توسعه بازاریابی و مشتری مداری و توسعه ی نوآوری و خلاقیت است.
رویکردی نظام مند به سلامت الکترونیک با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روندهای جهانی همچون هزینه های فزاینده سلامت، تغییر در نوع تقاضای بیماران و پیشرفت های حوزه فناوری، نظام های سلامت را به سوی سلامت الکترونیک سوق داده است. در بسیاری از پروژه های پیاده سازی سلامت الکترونیک، فاصله معناداری بین نتایج موردانتظار و آنچه در واقعیت اتفاق می افتد، وجود دارد. مطالعات نشان می دهد که علت بسیاری از این شکست ها، فهم ناکافی از متغیّرهای مؤثر بر اجرای نظام سلامت الکترونیک و فقدان چارچوبی جامع برای اعمال این گونه مداخلات بوده است. از سویی دیگر در سال های اخیر، الزامات قانونی، بالینی و اقتصادی، حرکت به سوی سلامت الکترونیک را به یک اولویت برای نظام سلامت ایران تبدیل کرده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین پیچیدگی چندسطحی اجرای سلامت الکترونیک و همچنین ارائه برنامه پژوهشی و رهنمون هایی برای کاربست سلامت الکترونیک است. این هدف از طریق فراترکیب پژوهش های داخلی این حوزه و ترکیب داده های گردآوری شده در امتداد مدل شناخته شده سیستمی «ورودی پردازش خروجی» و در قالب الزامات و نتایج بالقوه نظام سلامت الکترونیک دنبال شده است. به طورکلی 221 پژوهش منحصربه فرد از پایگاه های داده به دست آمد که در بررسی ابتدایی، ۵۶ پژوهش به عنوان پژوهش های مرتبط شناسایی شدند. با فراترکیب این پژوهش ها، 39 مؤلفه در قالب هشت مؤلفه کلان اقتصادی مالی، حقوقی قانونی، فناوری، امنیتی، اجتماعی، نگرشی، آموزشی و اخلاقی به عنوان الزامات پیاده سازی سلامت الکترونیک شناسایی شدند. همچنین 13 مؤلفه به عنوان نتایج سلامت الکترونیک در طبقات اقتصادی مالی، حقوقی قانونی، بالینی مثبت و بالینی منفی استخراج شد. این عوامل، تصویری از سلامت الکترونیک ارائه می کند که هم کاربست نظری داشته و هم در طراحی برنامه های عملیاتی سودمند است. در بین الزامات پیاده سازی نظام سلامت الکترونیک، مؤلفه های امنیتی و مؤلفه های اخلاقی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان توجه در پژوهش های مرتبط بوده است. باوجوداین، برای تحقق عملی نظام سلامت الکترونیک بایستی در جهت استقرار تمامی این الزامات حرکت کرد. همچنین نتایج این سیستم، در هدف گذاری پروژه های آتی سلامت الکترونیک و طراحی سنجه هایی برای ارزیابی پروژه های جاری کاربرد دارد.
واکاوی پدیده پس رفت شغلی کارکنان (تبیین ابعاد و پیامدها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از سازمان ها، با مسائلی مختلفی از جمله مسائل مربوط به مدیریت منابع انسانی روبه رو بوده اند که یکی از این مسائل، مدیریت مسیر شغلی کارکنان است. در مدیریت مسیر شغلی غالب پژوهش ها متمرکز بر پیشرفت شغلی بوده و پس رفت شغلی کارکنان مغفول مانده است. بنابراین با تمرکز بر پدیده پس رفت شغلی، هدف پژوهش حاضر، تببین ابعاد و پیامدهای پس رفت شغلی کارکنان می باشد. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و ابزار فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته که به طور کلی شامل 37 منبع می شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که این پدیده ابعاد مختلفی را شامل شده و پیامدهایی در سازمان خواهد داشت. ابعاد آن عبارتند از، کاهش سلسله مراتب سازمانی، کاهش اقتدار، تضعیف محتوای شغلی، خارج شدن از کارراهه شغلی و تضعیف جبران خدمات، پیامدهای این پدیده در سطح جداگانه فرد و سازمان می تواند مثبت و یا منفی باشد. بر اساس پیامدهای پس رفت شغلی می بایست سازمان ها در انتخاب این پدیده برای کارکنان خود دقت نمایند چرا که ممکن است موجبات نابودی سرمایه های انسانی را فراهم کند.
بررسی تأثیر مادی گرایی هیأت مدیره بر مسئولیت اجتماعی شرکت با نقش تعدیلی ویژگی های هیأت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های رفتاری هیأت مدیره از عوامل مهم تأثیرگذار بر مسئولیت اجتماعی شرکت است که در تصمیم گیری بازیگران بازار سرمایه نقش با اهمیتی دارد جهت سنجش ویژگی های رفتاری هیأت مدیره به مادی گرایی توجه نشده است و در این پژوهش برای نخستین بار به صورت جامع مادی گرایی هیأت مدیره و جنبه های گوناگون ویژگی های هیأت مدیره با ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مادی گرایی هیأت مدیره بر مسئولیت اجتماعی شرکت با نقش تعدیلی ویژگی های هیأت مدیره است. نمونه آماری پژوهش شامل 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1399 بوده است. برای آزمون فرضیه از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و داده های مقطعی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تحصیلات هیأت مدیره تأثیر معناداری در رابطه بین مادی گرایی هیأت مدیره و مسئولیت اجتماعی؛ مسئولیت خیرخواهانه شرکت دارد و دوره تصدی هیات مدیره تأثیر معناداری در رابطه بین مادی گرایی هیأت مدیره و مسئولیت خیرخواهانه شرکت دارد. نتایج نشان می دهد مادی گرایی هیأت مدیره باعث تمایل کمتر به ارائه گزارش کامل و شفاف مسئولیت اجتماعی شرکت می شود. تحصیلات و دوره تصدی هیأت مدیره از ویژگی های هیأت مدیره می باشد که باعث تعدیل رابطه بین مادی گرایی هیأت مدیره و مسئولیت اجتماعی شرکت می شود.