اندیشه مدیریت راهبردی
اندیشه مدیریت راهبردی سال شانزدهم پاییز 1401 شماره 3 (پیاپی 33) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «مرجعیت علمی» اولین بار توسط مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان امام صادق(ع) در عید غدیر سال 1384 عنوان گردید. هدف این پژوهش، ارائه مدل نظام مند «مرجعیت علمی» مبتنی بر اندیشه و گفتار مقام معظم رهبری، براساس رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل مضمون است. یکی از فنون تحلیل مناسب در تحقیقات کیفی، تحلیل مضمون است که می توان به خوبی برای شناخت الگوهای موجود در داده های کیفی استفاده نمود. بدین منظور محتوای مرتبط با مضامین مرجعیت علمی از هر یک از بیانات مقام معظم رهبری با برچسب مرجعیت علمی استخراج شد و با طی مراحل روش پژوهش، 38 مضمون اصلی در چهار بُعد علمی، مدیریتی، فرهنگی و سیاسی و شش کارکرد اصلی مداقّه، مراقبه، مداخله، راهبری، زیرساخت و نهادسازی طبقه بندی شد. پس از شناسایی سه گونه مؤلفه مشتمل بر مفاهیم (مضامین و کلیدواژه های اصلی)، ابعاد و کارکردهای مرتبط با مرجعیت علمی، مدل سه سطحی مرجعیت علمی استخراج شد. نتایج نشانگر آن است که مؤلفه های علمی، فرهنگی و مدیریتی به ترتیب بیشترین تأکید رهبری بر مرجعیت علمی بر اساس رویکرد ابعادی است و همچنین مؤلفه «راهبری» در صدر اولویت رویکرد کارکردی مقام معظم رهبری قرار دارد و مؤلفه «نهادسازی» کمترین میزان اهمیت در بین سایر مؤلفه ها را به خود اختصاص داده است که می توان دلیل برتری راهبری در این مقوله را توجه به تدابیر زیرساخت های نهادی و فرهنگی را پس از تحقق جهت گیری های کلان و الزامات سطح سیاست گذاری دانست.
طراحی الگوی تفکر راهبردی مبتنی بر اندیشه های راهبردی سردار قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای سرشار از تغییر و چالش امروز، سازمان ها را با چالش های متعددی روبه رو کرده است و مدل های رایج برنامه ریزی راهبردی در چنین شرایطی تا حدی، اعتبار خود را از دست داده اند. به منظور مقابله با این چالش ها، یکی از پارادایم های توصیه شده، تفکر راهبردی است. تفکر راهبردی مدیران را به انعطاف پذیری مناسب در تصمیم گیری ها مجهز کرده و می تواند به عنوان یک پارادایم غالب در عصر حاضر به کار گرفته شود. اگرچه تفکر راهبردی مفهومی ناشناخته در حوزه مدیریت راهبردی نیست، اما مسئله ای که وجود دارد، عدم تناسب مدل های غربی با فرهنگ و بافت اسلامی جامعه ایران است. علاوه بر این، در اغلب مدل های تفکر راهبردی، جنبه نظری از جنبه عملی پیشی می گیرد و این مسئله باعث می شود مخاطبان این مدل ها را انتزاعی و غیرعملیاتی بدانند. این پژوهش به منظور حل این مسئله، از اندیشه های راهبردی سردار قاسم سلیمانی برای طراحی الگوی تفکر راهبردی مطلوب خود استفاده کرده است. در این راستا، از روش تحلیل مضمون استقرایی - قیاسی به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و پاسخ به سؤالات استفاده شد و بخش قیاسی پژوهش به کمک مدل پنج بخشی تفکر راهبردی لیدکا (1998) انجام شد. در تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار Maxqda2020، تعداد 458 مضمون پایه، 79 مضمون سازمان دهنده و 20 مضمون فراگیر شناسایی شد. در نهایت 20 مضمون فراگیر شناسایی شده ذیل ابعاد چهارگانه تفکر عملیاتی، تفکر ارزشی، تفکر ایدئولوژیک و تفکر انسانی طبقه بندی شد که ابعاد اصلی تفکر راهبردی سردار قاسم سلیمانی را نشان می دهد.
فهم فرآیند نقش آفرینی رسانه ها در ارتباط خط مشی گذار، سیاستمدار و افکار عمومی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش و توسعه رسانه ها توانسته است عرصه خط مشی گذاری را دگرگون ساخته و بر فعل و انفعالات عرصه خط مشی تأثیر جدی بگذارد. با وجود این که نقش و اثر رسانه بر خط مشی های عمومی مورد توجه پژوهشگران پیشین قرار داشته است، کمتر مطالعه ای این نقش را در ارتباط با سایر بازیگران خط مشی واکاوی و نقش روندهای نوظهور و فناورانه را شناسایی کرده است. پژوهش حاضر به مسئله نقش آفرینی رسانه ها در ارتباط افکار عمومی با سیاستمدار و خط مشی گذار پرداخته و نقش ها و کارویژه های رسانه در عرصه خط مشی را با لحاظ تحولات نوظهور آن، مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله، داده های موردنیاز خود را از مصاحبه با صاحب نظران حوزه خط مشی و رسانه جمع آوری کرده و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، نظریه ای را برای تبیین نقش رسانه خلق کرده است. یافته پژوهش حاضر بسط نظری مدل و ارائه توصیه های سیاستی به خط مشی گذار بوده است. این مدل ارتباطات نحوه نقش آفرینی رسانه ها را در ارتباط افکار عمومی با سیاستمدار و خط مشی گذار نشان می دهد.
ارزیابی راهبردهای مراقبت های اولیه سلامت (PHC) در نظام سلامت جمهوری اسلامی ایران: پژوهشی مبتنی بر کنترل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پایان کنفرانس آلماآتا، مراقبت های اولیه سلامت به عنوان رویکرد مبنایی در حوزه سلامت و کلید تحقق اهداف «بهداشت برای همه» مطرح گردید و کشورهای عضو پذیرفتند که راهبردهای نظام سلامت خود را بر همان اساس تدوین کنند. در نظام سلامت جمهوری اسلامی ایران نیز، راهبردهای مختلفی در این زمینه اتخاذ گردید، از جمله ایجاد خانه های بهداشت در مناطق روستایی و برنامه های گسترش آن، تشکیل رابطین بهداشت با هدف فعال سازی خدمات در مراکز شهری و طرح پزشکی خانواده. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی راهبردهای اتخاذشده در جهت گسترش خدمات مراقبت های اولیه سلامت (PHC) در نظام سلامت جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا با بهره گیری از ابزار کنترل راهبردیِ کارت امتیازی متوازن متناسب سازی شده جهت ارزیابی راهبردهای PHC، چارچوب مفهومی اولیه استخراج و به خبرگان عرضه و سرانجام با استفاده از روش تحلیل مضمون، این بسته راهبردی، ارزیابی شد. در راستای نیل به هدف پژوهش، پنج منظر مختلف شامل منظر جهت گیری های کلان، منظر ذی نفعان، منظر مالی، منظر رشد و یادگیری و منظر فرآیندهای داخلی به عنوان مضامین فراگیر در شبکه مضامین، ارزیابی شدند. علی رغم آنکه محوریت خدمات PHC در نظام سلامت، از اهرم های این خدمات است اما راهبردهای اتخاذ شده باعث خروج این خدمات از محوریت ارائه خدمت در نظام سلامت گشته است؛ بنابراین، از منظر جهت گیری های کلان، ضعیف ارزیابی می شوند. نکته مهم آن است که ضعف راهبردهای PHC در این مؤلفه، بر سایر مؤلفه ها نیز اثرگذار بوده و نتیجه گیری نهایی آنکه علی رغم اهمیت اثبات شده خدمات PHC در دنیا، راهبردهای گسترش مراقبت های اولیه سلامت در جمهوری اسلامی ایران در راستای ارزش های محوری این خدمات ضعیف ارزیابی شده و این خدمات به نوعی واجب فراموش شده ی نظام سلامت به حساب می آیند.
تاثیر برندسازی شخصی سیاستمداران بر قصد شهروندان تهرانی به رأی دهی در انتخابات ریاست جمهوری در چارچوب بازاریابی سیاسی (مورد مطالعه : جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی سیاسی در دهه های اخیر به عنوان ابزار تحقق پیروزی در انتخابات کاربردی دوچندان یافته است؛ به گونه ای که پیروزی جریان های سیاسی در انتخابات تا حد زیادی به استفاده مؤثر این گروه ها از مدل های بازاریابی سیاسی برمی گردد. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی تأثیر برندسازی شخصی سیاستمداران بر قصد شهروندان به رأی دهی در انتخابات ریاست جمهوری در چارچوب بازاریابی سیاسی می باشد. ازاین رو، داده های مربوط به 392 شهروندان تهرانی به روش غیر احتمالی در دسترس مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد که روائی و پایائی آن مورد تأیید قرار گرفته است، استفاده گردید. از تکنیک معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه استفاده شد و نتایج حاصل نشان داده است که برندسازی شخصی با توجه به نگرش شهروندان با ضریب 17 درصد بر قصد رأی دادن آنها تأثیر معنی داری دارد. در حالی که برندسازی شخصی با توجه به اعتبار ادراک شده از سوی شهروندان با ضریب 58 درصد بر قصد رأی دادن آنها تأثیر معنی داری دارد.
سناریونگاری راهبرد های مدیریت دانش در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساس رقابت در شرکت های دانش بنیان مبتنی بر دانش است و شرکتی که بتواند این مقوله را درست مدیریت نموده و راهبرد مناسب را برای آن انتخاب نماید برنده نهایی رقابت خواهد بود. ازاین رو در این پژوهش سعی شده است با آینده پژوهی عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر راهبرد های مدیریت دانش در شرکت های دانش بنیان، سناریوهای محتمل و درنتیجه راهبرد های مناسب تدوین شود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، پیمایشی و در سطح اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش را 97 نفر از مدیران و خبرگان موجود در46 شرکت دانش بنیان مستقر در شهرک فناوری صنایع شیمیایی شیراز تشکیل دادند که با توجه به نوع و مراحل پژوهش، تیم های 13 نفره ، 6 نفره و 6 نفره به صورت قضاوتی انتخاب شدند. در مرحله اول، ابتدا با بررسی ادبیات موضوع 7 عامل استراتژی فرهنگ سازمانی، استراتژی فناوری، استراتژی سازمانی، استراتژی ساختاری، منابع سازمانی، مدیریت دانش و محیط شناسایی شد. و سپس در قالب همین عوامل و با استفاده مجدد از ادبیات موضوع 20 مؤلفه مشخص شد. آنگاه با استفاده از روش دلفی مؤلفه های شناسایی شده به تائید یک تیم 13 نفره از خبرگان رسید که طبق ضریب هماهنگی کندال میزان این اتفاق نظر در مرحله اول دلفی 246/0 و در مرحله دوم دلفی 172/0 بدست آمد. در مرحله دوم جهت تعیین تأثیرات متقابل، عوامل و مؤلفه ها وارد 2 پرسشنامه جداگانه شدند و یک تیم 6 نفره از خبرگان اقدام به تکمیل آن ها نمودند. یکی از این پرسشنامه ها جهت استفاده در تجزیه وتحلیل MICMAC و دیگری جهت استفاده در نرم افزار سناریو ویزارد تدوین شد. وجود سناریو در خروجی نرم افزار سناریو ویزارد و پایایی 100% پرسشنامه MICMAC، اعتبار و سازگاری درونی این 2 پرسشنامه و داده های مربوطه را تضمین می کند. نتایج نرم افزار سناریو ویزارد 4 سناریوی قابل قبول (قوی) را ارائه داد که در این میان 3 سناریوی خوش بینانه، بدبینانه و محتمل ترین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در مرحله آخر نیز از تیم 6 نفره ای دیگر برای تدوین اقدامات و سیاست های لازم استفاده شد که این تیم درنهایت 8 اقدام برای سناریوی خوش بینانه، 5 اقدام برای سناریوی محتمل و 6 اقدام برای سناریوی بدبینانه پیشنهاد دادند.