مقالات
حوزه های تخصصی:
نظریه انتقال قدرت بر مسئله پویایی نظام و چگونگی تحول قدرت در سیستم بین الملل تمرکز دارد و ماهیت نظام بین الملل را دارای خصلتی سلسله مراتبی می داند که بر اساس آن منازعه و کشمکش برای کسب سلطه همواره امکان پذیر است. ارگانسکی به عنوان یکی از برجسته ترین نظریه پردازان انتقال قدرت، در قالب این نظریه امکان خیزش چین را یکی از واقعیت های نظام بین الملل می داند و تأکید می کند که چرخه قدرت بر اساس رشد تکنولوژیکی و در مرحله بلوغ قدرت صورت می گیرد و در این مرحله دولت ها منابع مختلف خود را برای انتقال قدرت به کار می گیرند و لذا چین در آینده در چنین وضعیتی قرار خواهد گرفت. این پژوهش بر این مسئله تمرکز دارد و هدف اصلی آن این است که مسئله خیزش چین را بر مبنای دیدگاه انتقال قدرت در دوره شی جین پینگ و با تأکید بر 3 استراتژی اقتصادی این کشور تبیین نماید. بر این اساس سؤال اصلی این پژوهش این است که استراتژی های اقتصادی شی جین پینگ شامل «یک کمربند و یک جاده»، «طرح ساخت چین 2025» و «راه اندازی بورس نفت خام چین بر مبنای یوان» از چه جایگاهی در دیدگاه انتقال قدرت چین برخوردارند؟ طبق نتیجه این پژوهش، این 3 استراتژی اگرچه جنبه ای اقتصادی دارند اما اهداف سیاسی و امنیتی کلانی را برای چین به دنبال دارند و رهبر جدید چین تلاش کرده است که از طریق آن ها اهداف کلان هژمونیک و انتقال قدرت چین را پیش برد. پاسخ به سؤال پژوهش در قالب روش تحلیلی-توصیفی صورت پذیرفته است.
بررسی انگیزه های دولت عدالت و توسعه ترکیه از کارزار نظامی-سیاسی در استان نینوای عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمانی نسبی روی کار آمدن دولت عدالت و توسعه در آنکارا و سقوط صدام در عراق و بروز خلاء قدرت ناشی از آن در این کشور، تحرکات عمیق، فشرده و چندلایه ترکیه در مناطق شمالی آن را در پی آورد. دولت اردوغان با استناد به تهدید پ.ک.ک (به عنوان عامل امنیتی)، سند عهد ملی (به عنوان عامل تاریخی) در خصوص تعلق موصل و کرکوک به ترکیه و توافقنامه تعقیب گرم منعقده میان بغداد و آنکارا (عامل حقوقی) استقرار نیروهای نظامی خود را به 15 کیلومتری موصل و دامنه حملات هوایی و پهپادی را به عمق 200 کیلومتری خاک عراق رسانده است. تمامی این تحرکات آک پارتی با تاکید همزمان بر احترام به حاکمیت عراق و عدم طمع ورزی به خاک آن کشور انجام می گیرد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است که «چرا ترکیه پس از سقوط صدام و ظهور داعش، ابعاد تحرکات نظامی-سیاسی خود در شمال را افزایش داده است؟». جهت پاسخ به این سوال، طی مطالعه ای توصیفی-تبیینی با کاربست منابع کتابخانه ای و اسناد تاریخی، جستاری در کتب، مقالات و گزارش اندیشکده ها و رسانه های معتبر به زبان های عربی، ترکی، فارسی و انگلیسی انجام دادیم و در پایان با استفاده از یافته های حاصل از این مطالعه، به این نتیجه گیری کلی رسیدیم: «ترکیه با ترکیبی از انگیزه های تاریخی-هویتی سازه انگارانه (برآمده از ایدئولوژی نئوعثمانیسم) و قدرت طلبانه رئالیستی، در کسوت یک بازیگر طمع کار و نه جویای امنیت، بدنبال تسلط بیشتر بر سرزمین های شمال عراق است».
واکاوی تحریم های یکجانبه اقتصادی در حقوق بین الملل: مطالعه موردی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از کشورهای قدرتمند به ویژه ایالات متحده تحریم هایی را به صورت یک جانبه علیه سایر کشورها اعمال می کنند که امروزه به اقدامی معمول در سیاست خارجی آنان تبدیل شده است. مسئله این است که اساساً این تحریم ها بنا به دلایل و توجیهاتی اعمال شده و در عین حال با مخالفت هایی نیز همراه است و قانونی بودن اعمال این تحریم ها برخلاف بسیاری از تحریم های جمعی که توسط شورای امنیت سازمان ملل اعمال می شوند، زیر سؤال رفته است. لذا سؤال اصلی این است که ادله توجیه اعمال تحریم های یکجانبه توسط آمریکا چیست و این تحریم ها چه جایگاهی در حقوق بین الملل دارند؟ در این پژوهش قصد بر این است تا برپایه اصول روش علمی-تجربی به واکاوی دلایل اعمال تحریم های یک جانبه پرداخته و قانونی بودن این تحریم ها از منظر حقوق بین الملل بپردازیم. نتایج نشان می دهد که علیرغم ارائه توجیهات گوناگون درباره ضرورت حفظ امنیت ملی و وضع قوانین داخلی در اینباره، این تحریم ها مبنای قانونی مشخصی در حقوق بین الملل ندارند و اعمال تحریم علیه سایر کشورها –بجز در موارد خاص- مفروض به تصویب آن در سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن و شورای امنیت بعنوان مسئول اصلی در اینباره است.
تأثیر هویت بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا (2003-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب در ایران گفتمان انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن، تحت تاثیر مولفه های فرهنگی، ارزشی، هویتی و هنجاری، عملکرد سیاست داخلی و خارجی ایران را دگرگون کرد. گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس هویت انقلابی-اسلامی در تقابل و تضاد با نگرش غرب محور، لیبرال-سکولار غربی قرار گرفت. اهمیت بالای جایگاه ایران به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در طول تاریخ همواره مورد توجه غرب به ویژه قدرت های اروپایی بوده است. روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا متاثر از هویت های متفاوت طرفین و دیدگاه های مختلف به مسائل، دستخوش فراز و نشیب های فراوانی بوده و تعارض و شکاف های هویتی منجر به گسل در روابط و در پی آن چالش هایی در مناسبات دو طرف گردیده و طی ادوار مختلف گفتمان انقلاب اسلامی باعث واگرایی در روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا شده است. در این پژوهش نویسنده در صدد پاسخ به این سوال است که هویت چه تاثیری بر مناسبات ایران و اتحادیه اروپا داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایدئولوژی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر ارزش های مذهبی و احیای تمدن اسلامی در تقابل و تضاد با هویت لیبرال-سکولار اتحادیه اروپا باعث نگرش های متفاوت و متعارض به موضوعاتی چون حقوق بشر، تروریسم و سایر مسائل، زمینه های واگرایی را ایجاد کرده است. براین اساس واکاوی هویت دو طرف در چارچوب نظریه گفتمان لاکلا و موف بر مبنای روش تحقیق گفتمانی قابل تبیین و تحلیل است.
حبس زدایی سلامت محور؛ برآیند سلامت و عدالت در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که بسیاری از متهمان و محکومان پیش از ورود به زندان بیمار بوده و یا در دوران تحمل کیفر دچار بیماری می شوند و شرایط محیطی خاص زندان ها بر سلامت ساکنان آن تأثیر دارد لذا نیازمند توجه ویژه است. از سویی نیز، در کنار لزوم رعایت عدالت یافتن راهکار مناسب در راستای کاهش جمعیت کیفری زندان ها امری ضروری است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه حبس زدایی سلامت محور در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر می باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با بررسی رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشری بر حبس زدایی سلامت محور، درصدد پاسخ به این پرسش است که حبس زدایی سلامت محور چه تأثیری در فرآیند عدالت کیفری دارد؟ روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که یکی از جلوه های حبس زدایی سلامت محور، بازنگری و تعدیل در سیاست های ناظر بر حبس و مدیریت زندان ها است. لذا، سیاست های جنایی باید حاصل پیوند سلامت و عدالت بوده و می توان گفت که حبس زدایی سلامت محور، در کنار توجه بر سلامت زندانیان، روند گرایش به کیفرهای جامعه مدار را تقویت می کند.
مقابله با افراطی گری دینی در حقوق بین الملل؛ تأملی بر چالش ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع حملات 11 سپتامبر، ظهور گروه دولت اسلامی، طالبان و وقایع میانمار، موضوع افراط گرایی دینی به عنوان تهدیدی بر ضد صلح و امنیت بین المللی و نیز حقوق بشر موردتوجه قرارگرفته است. در سطح بین المللی اقداماتی جهت مقابله و کنترل افراطی گری انجام یافته ولی به نظر می رسد نتیجه دلخواه حاصل نشده است. بعد از بیست سال نبرد در افغانستان، طالبان مجدداً حکومت را در دست گرفته، گروه دولت اسلامی در سوریه و عراق اقدامات خود را افزایش داده و با مظاهر جدید افراطی گرایی دینی روبرو هستیم. در پژوهش پیش رو پرسش اصلی آن است که آیا ساختارها و هنجارهای حقوق بین الملل معاصر می توانند با افراط گرایی دینی مقابله نمایند؟ در مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نگارش یافته است، با بررسی مفهوم افراط گرایی و دین، سه خوانش مختلف از بنیان و مبانی حقوق بین الملل و تعارض آن ها با دین تندرو که ناشی از بنیادهای قوانین و تفاوت ناشی از هدف است، تحلیل شده و نتیجه گیری می نماید به علت ایرادات بنیادین در ساختارها و هنجارهای حقوق بین الملل، این نظام حقوقی توانایی مقابله با افراط گرایی دینی را نداشته و از رسیدن به تصمیمی قاطع در مقابل افراط گرایی دینی ناتوان است.
ضرورت بازنگری اصل عدم مداخله در پرتو هنجارهای نوظهور در حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفوق اصل عدم مداخله به عنوان یکی از اصول تثبیت شده در حقوق بین الملل و به طور خاص منشور سازمان ملل، اگرچه تا سال های آغازین قرن بیست و یکم نیز ادامه یافت، با این وجود به نظر می رسد در پرتو تحولات پرشتاب حقوق بشر در عصر جدید، چنین اقتداری با چالش ها و محدودیت های اساسی مواجه شده باشد. تحولاتی که اینبار به جای توسل به مکانیسم های حکومتی حقوق بشر، در اقدامی بی سابقه و به عنوان نقطه عطفی در روند توسعه حقوق بشر، با دور زدن حاکمیت ملی، ارکان اساسی آن را نشانه رفته و عملاَ به حاشیه رانده است. در واقع این پرسش اصلی قابل طرح است که در چارچوب گسترش هنجارهای حقوق بشر معاصر، اصل عدم مداخله چه تحولات هنجاری و ساختاری را شاهد بوده و این تحولات با چه چالش هایی روبه رو بوده است؟ در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این تحولات و چگونگی تأثیرگذاری آن بر ماهیت و گستره اصل عدم مداخله از زاویه ای متفاوت پرداخته شده است. برآیند کلی این تحقیق حاکی از این واقعیت است که تبدیل حاکمیت به مسئولیت و شکل گیری تئوری مسئولیت حمایت، تحریم های اقتصادی هدفمند و مداخله نظامی به قصد مبارزه با تروریسم نمونه هایی از این دست هستند که علاوه بر تعارض تئوریک با مطلق گرایی اصل عدم مداخله، در عمل نیز، قدرت بلامنازع دولت ها را به ویژه در عرصه حقوق بشر به نحو چشمگیری تنزل داده اند.
مقابله با حملات تروریستی به زیرساخت های حیاتی یک کشور در قواعدحقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تروریسم در گذر زمان اشکال مختلفی به خود گرفته،اما جامعه حقوقی در سطح بین الملل همسو با این اشکال مدرن تروریسم حرکت نمی نماید و همواره یک یا چند گام عقب است. با توجه با اینکه زیرساخت های حیاتی مهمترین مجموعه های حیات بخش یک کشور هستند، حمله به آنها خسارات و آسیب های فراوان و بعضاً جبران ناپذیری وارد می کند تا از این طریق دولت هدف را وادار به پذیرش خواسته گروه های تروریستی نماید. حقوق بین الملل، اگر چه اسناد مهمی در زمینه مقابله با تروریسم در حوزه های هواپیمایی، ناوبری دریایی، هسته ای، گروگانگیری و ... وجود دارد، اما خلاء یک سند بنیادین در زمینه مقابله با حملات تروریستی به زیرساخت های حیاتی یک کشور که هم حملات سایبری و هم فیزیکی را پوشش دهد، بسیار محسوس است. لذا این مقاله ضمن پرداختن به مسئله مهم زیرساخت های حیاتی و اسناد مربوط به مقابله با تروریسم، در پاسخ به سوال اصلی خود یعنی مقابله با حمله فیزیکی تروریستی به زیرساخت های حیاتی یک کشور تحت حاکمیت چه قاعده بین المللی قرار داردمی باشد. در این راستا از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی با استفاده از ابزار کتابخانه ای بهره گرفته شده است. پس از بررسی این مقاله به این نتیجه رسیده است که در حقوق بین الملل برای مواجه با حملات فیزیکی تروریست ها به زیرساخت های حیاتی کشورها خلاء قانونی وجود دارد و در نهایت تدوین و تصویب یک کنوانسیون بین المللی جهت مقابله با اینگونه حملات تروریستی پیشنهاد گردید.
شیوه های نوین تقابل میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در فضای سایبر (2010-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بستر ارتباطی اینترنت و فضای سایبر، ماهیت تعامل میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا را دگرگون نموده و شیوه های نوینی از کنش و واکنش در روابط آنها را به ارمغان آورده است. هدف از این پژوهش این است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی جهت آزمون فرضیه و روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری داده ها و اطلاعات، در کنار بکارگیری از گزاره های نظریه قدرت اجبار، به این سوال پاسخ دهد که شیوه های نوین تقابل میان ایران و آمریکا در فضای سایبر چه می-باشد؟ نتایج حاصل از این پژوهش به این مورد اشاره می کند که تفاوت رویکردهای آمریکا و ایران در خصوص مسائل منطقه ای و حل نشدن مشکلات فی مابین و افزایش تحریم های بین المللی علیه ایران و از همه مهم تر، خروج آمریکا از توافق برجام و ترور فرمانده سپاه قدس ایران باعث شده است تا عرصه سایبر بیش از پیش به یکی از عرصه های برجسته برای تقابل میان این دو کشور تبدیل شود. به طوری که هر یک با توجه به سطح توانمندی و مقدورات خود در حوزه فناوری های سایبری و بکارگیری انواع روش ها و ابزارها به نحوی از این توانمندی به عنوان ابزار اعمال قدرت و اجبار بر علیه دیگری و تحمیل اراده خود بهره برداری نموده اند، تا بتوانند طرف مقابل را به تغییر رفتار و مواضع و یا پذیرش خواسته های خود مجبور نماید.
نقش و جایگاه متغیرهای عمومی در فرایند سیاستگذاری سیاست خارجی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاستگذاری خارجی ادامه سیاست داخلی در عرصه بین المللی و از مهمترین بخشهای سیاستگذاری عمومی است، شناخت نقش و جایگاه و میزان تاثیرگذاری داخلی و اهمیت آن بر فرآیند سیاستگذاری خارجی در شناخت هر چه بهتر شاخصهای موثر تصمیم گیری در حوزه بین الملی حایز اهمیت است، تعدادی از کشورهای قاره اروپا در قالب اتحادیه اروپا بسیاری از امور حاکمیتی خود را بر مبنای نظریه نهادگرایی به اتحادیه ای متشکل از کشورهای عضو واگذار نمودند که سیاست خارجی نیز یکی از بخشهای مهم آن می باشد. فرآیند سیاستگذاری خارجی در اتحادیه اروپا برگرفته از عوامل و متغیرهای عمومی مختلفی در سطح جامعه اروپایی می باشد که با حضور و نفوذ در ارکان سیاستگذاری اتحادیه در تصویب و اجرای تصمیمات و سیاستها ایفای نقش می نمایند. در این مقاله برای پاسخ به این سوال که میزان نقش و جایگاه متغیرهای عمومی در سیاست خارجی چه وزن و اهمیتی دارد ضمن بررسی چرخه سیاستگذاری خارجی با تمرکز بر متغیرهای عمومی به نقش مبتنی بر نظریه نهادگرایی نئولیبرال ضریب نفوذ آنها با هدف ترسیم میزان و اولویت نقش آنها در این عرصه می پردازیم و در نتیجه گیری کلی مقاله نیز اهمیت و تاثیرهای قابل توجه این نهادهای غیردولتی به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای موثر بر سیاستگذاری خارجی اتحادیه اروپایی بیان خواهد شد.
نوپدیدگی در قدرت؛ بازتولید قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا با تاکید بر سینمای هالیوود در پسا پاندمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سازی از قدرت نرم در الگو های رفتاری سیاست خارجی آمریکا به عنوان ابزاری کارآمد در اجرای سیاست خارجی این کشور می باشد. اساساً قدرت نرم مفهومی انتزاعی است که دارای تنوع ابزاری در رویکرد های اشاعه ای می باشد. ایالات متحده آمریکا ازجمله کشور هایی است که متنوع ترین ابزار های قدرت نرم را در عملیاتی شدن الگو های رفتاری سیاست خارجی بکار می برد. در این بستر سینمای هالیوود به عنوان یک صنعت فرهنگی نقش مهمی در دستیابی دستگاه حکمرانی ایالات متحده در تأمین منافع بین المللی کمک کرده است. بر همین مبنا، سینمای هالیوود در پسابحران(همه گیری کرونا ویروس) با تاکید بر کنش مندی اسلکتیویستی ضمن روایت سازی، الگویی نوپدید از قدرت نرم در دوران پساکوید را اعمال خواهد کرد. پرسش پژوهش حاضر این است که الگوی اسلکتیویستی در نوپدیدگی قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا با عطف به نهاد هالیوود در پساپاندمی چگونه خواهد بود؟ هدف پژوهش حاضر فهم سنجی الگوی احیا قدرت نرم آمریکا در پسا پاندمی با تاکید بر سینمای هالیوود است. نتیجه کلی مقاله نشان می دهد که سینمای هالیوود به عنوان ابزار رسانه ای در اشاعه قدرت نرم ایالات متحده بر محور کنش مندی اسلکتیویستی ضمن روایت سازی الگویی نوپدید از قدرت نرم در دوران پساکوید اعمال خواهد نمود. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی درصدد پاسخ به سؤال اصلی گام بر خواهد داشت.
تأثیر خیزش راست افراطی بر آینده سیاسی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر خیزش راست افراطی بر آینده سیاسی فرانسه چکیده سیاست در اروپا در حال حاضر روز به روز شاهد ظهور فزاینده احزاب سیاسی است که به عنوان راست افراطی،یا راست رادیکال درنظر گرفته می شوند.مسائل اجتماعی و اقتصادی همراه با افزایش نارضایتی های اجتماعی منجر به افزایش محبوبیت جنبش های راست افراطی شده است.اخیرا ظهور راست افراطی در اروپا در زمینه های مختلف آشکار شده است که چالش های اساسی برای حفظ صلح و ثبات در اروپا ایجاد می کند.در اینجا در قلب اروپای غربی یعنی فرانسه جبهه ملی سابق را نشان می دهد.فرانسه به دلیل داشتن بحران بدهی اروپا و همچنین داشتن تعداد زیادی پناهجو و روبه رو شدن با پدیده یورو اسپکتیسیم،گفتمان راست افراطی از جذابیت زیادی در این کشور برخوردار است.هدف از انجام این پژوهش بررسی شناخت ویژگی های راست افراطی و این که چرا این ایدئولوژی های افراطی به طور فزاینده ای صلح و ثبات در فرانسه را با چالشی جدی مواجه کرده است.بر این اساس سؤال اساسی پژوهش حاضر این است که تأثیر خیزش راست افراطی بر فضای سیاسی فرانسه چه می باشد؟روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی-توصیفی و گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای و بر اساس بررسی اسناد و مدارک،آراء و نظرات مشورتی و تفسیری،کتب،مقالات،دکترین های موجود و بررسی مقررات می باشد.یافته های پژوهش نشان می دهدکه تقویت نقش و جایگاه راست افراطی در نظام آتی سیاسی و تصمیم گیری فرانسه می تواند به معنای فاصله گرفتن فرانسه از اتحادیه اروپا، استقلال از دیگر سازمان های بین المللی و تضعیف روند همگرایی در این اتحادیه باشد واژگان کلیدی:راست افراطی،پوپولیسم،فرانسه،بحران،احزاب