بررسی های حسابداری و حسابرسی (حسابداری و حسابرسی سابق)
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال 21 پاییز 1393 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، استفاده از سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در سازمان های خصوصی و دولتی ایران رشد چشمگیری داشته است. بررسی بهترین تجارب پیاده سازی پودمان مالی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان، سبب کاهش میزان شکست در پیاده سازی این سیستم می شود؛ چراکه پودمان مالی، مهم ترین بخش کاربری این سیستم را شکل می دهد و استقرار صحیح و مدیریت بهینه مالی سازمان، به واسطه استفاده از بهترین تجارب پیاده سازی آن امکان پذیر است. در پژوهش حاضر با مطالعه دقیق ادبیات موضوعی مرتبط، شاخص های عمومی و اختصاصی ارزیابی پیاده سازی موفق پودمان مالی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شناسایی شد و سپس نسبت به یافتن اولویت این شاخص ها اقدام گردید. با استفاده از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه با مدیران و کارشناسان فنی استقرار پروژه در کمیته امداد، فهرستی از بهترین تجارب پیاده سازی پودمان مالی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان به دست آمد و در ادامه، به تحلیل و بررسی هریک از پودمان های مهم مالی این سیستم پرداخته شد. نتایج این پژوهش راهکارهای مناسبی را برای پیاده سازی پودمان مالی در سازمان های مشابه دیگر ارائه می کند.
شناسایی رویکردهای کارا و فرصت طلبانه مدیریت سود در سطوح کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت سود هم خوب است و هم بد. اگرچه مدیریت سود کم می تواند محتوای اطلاعات حسابداری را بهبود بخشد، رفتار فرصت طلبانه با دستکاری سود، قابلیت اتکای اطلاعات را کاهش می دهد و کیفیت سود را خراب می کند. این پژوهش در تلاش است کارا یا فرصت طلبانه بودن مدیریت سود را در پرتفوهای تشکیل شده از کیفیت سود بالا و پایین شناسایی کند. در این راستا برای اندازه گیری کیفیت و مدیریت سود، داده های 841 سال شرکت طی دوره 1380 تا 1390 ارزیابی شد و برای آزمون فرضیه ها به تحلیل 490 سال شرکت پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد، مدیریت سود در شرکت هایی که سطح کیفیت سود پایینی دارند، از نوع فرصت طلبانه است. همچنین در شرکت هایی که سطح کیفیت سود بالاست، شواهد فرصت طلبانه بودن مدیریت سود، بیشتر از کارا بودن آن است. بنابراین مدیریت سود زیاد، موجب کاهش کیفیت سود شده و داده های ساختگی به تصمیم گیری های درستی منجر نمی شود.
اظهار نظر حسابرس و مدیریت سود با تأکید بر ابهام در تداوم فعالیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو ارتباط بین مدیریت سود و اظهار نظر مشروط حسابرس در مورد ابهام در تداوم فعالیت را بررسی می کند. در این راستا، اظهار نظر مشروط حسابرس به دو دسته تقسیم شده است: 1. مشروط به دلیل ابهام در تداوم فعالیت شرکت صاحبکار و 2. مشروط به دلیل سایر موارد. در این پژوهش، مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از سه مدل جونز، جونز تعدیل شده و کوتاری و همکاران اندازه گیری می شود. برای بررسی رابطه مذکور از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نمونه پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1386 تا 1392 است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین مدیریت سود و اظهار نظر مشروط حسابرس به دلیل ابهام در تداوم فعالیت شرکت، ارتباط مستقیمی وجود دارد. این در حالی است که بین مدیریت سود و اظهار نظر مشروط حسابرس به دلایلی جز ابهام در تداوم فعالیت، ارتباط معناداری مشاهده نشده است. این یافته ها حاکی از آن است که ابهام در مورد تداوم فعالیت شرکت صاحبکار، ریسک ذاتی حسابرسی را فزونی می بخشد و احتمال صدور گزارش مشروط را در صورت وجود مدیریت سود، افزایش می دهد.
افشای مسئولیت های اجتماعی و راهبری شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سطح افشای اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی با دو سازوکار راهبری شرکتی؛ یعنی سرمایه گذاران نهادی و مدیران غیر موظف در شرکت های ایرانی می پردازد. برای اندازه گیری سطح افشای اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شکل داده است و شامل 66 شرکت فعال در صنایع مختلف طی سال های 1385 تا1390 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که بین اندازه شرکت با سطح افشای اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی رابطه معنی دار مثبتی وجود دارد، اما بین سطح افشای اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی و سرمایه گذاران نهادی و مدیران غیر موظف رابطه معنی داری مشاهده نشد.
خصوصی سازی کنترل، نظام راهبری شرکتی و عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین آثار خصوصی سازی کنترل بر وضعیت مالی و عملکرد شرکت های واگذارشده به بخش خصوصی است. با استفاده از اطلاعات 140 شرکت دولتی که از طریق انتقال سهام کنترلی از سال 1380 تا 1390 خصوصی سازی شده است، این موضوع بررسی می شود که آیا خصوصی سازی شرکت های مذکور بر عملکرد و وضعیت مالی آنها آثار مثبتی برجای گذاشته یا خیر. بدین منظور از مدل های رگرسیونی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد: 1. خصوصی سازی سبب کاهش بدهی سهامدار بزرگ نشده است؛ 2. خصوصی سازی موجب کاهش بدهی شرکت ها به دولت نشده است؛ 3. خصوصی سازی به افزایش بهره وری کارکنان انجامیده است و 4. خصوصی سازی موجب بهبود نسبی عملکرد شرکت ها شده است. این نتایج به توضیح اینکه سیاستگذاران بخش عمومی چگونه با خصوصی سازی کنترل، عملکرد ضعیف شرکت های دولتی را بهبود می دهند، کمک می کند
بررسی رابطه متقابل کیفیت افشا و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از سیستم معادلات همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه ارتباط بین کیفیت افشا و عملکرد شرکت ها، در مطالعات انجام گرفته دوگانگی دیده می شود؛ در حالیکه برخی از مطالعات به بررسی تأثیر کیفیت افشا بر عملکرد شرکت ها پرداخته اند، مطالعات دیگری نیز وجود دارد که تأثیر عملکرد شرکت ها بر کیفیت افشا را به بوته آزمون گذاشته اند. مشاهده شواهدی مبنی بر صحت هر دو رویکرد یاد شده، می تواند به معنای رابطه ای دوطرفه میان این دو متغیر باشد. در این راستا، پژوهش پیش رو به بررسی رابطه دوطرفه کیفیت افشا و عملکرد 149 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391- 1383 می پردازد. ابتدا با انجام آزمون علیت گرنجری، وجود رابطه دوطرفه میان این دو متغیر به تأیید رسید و سپس سیستم معادلات همزمان با استفاده از روش رگرسیون دومرحله ای برآورد شد. نتایج برآورد حاکی از وجود رابطه دوطرفه بین کیفیت افشا و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به بیان دیگر، نتایج حاصل از سیستم معادلات همزمان، از اطمینان و صحت بیشتری نسبت به برآورد تک معادلات، برخوردار است.
تأثیر احتیاط مدیریتی بر عملکرد عملیاتی و محافظه کاری حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر احتیاط مدیریتی بر عملکرد عملیاتی و محافظه کاری حسابداری است. در میان معیارهای ارزیابی عملکرد عملیاتی، از سه معیار بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و حاشیه سود عملیاتی استفاده شده است و محافظه کاری حسابداری، به کمک مدل باسو (1997) اندازه گیری شده است. داده های به کار گرفته شده، شامل نمونه ای مرکب از 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1382تا 1391 است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون چندمتغیره بر مبنای داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که احتیاط مدیریتی دارای تأثیر مثبت بر بازده دارایی ها و حاشیه سود عملیاتی است و وجود احتیاط مدیریتی موجب کاهش محافظه کاری حسابداری می شود. نتایج پژوهش همچنین حاکی از آن است که بین احتیاط مدیریتی و بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه معناداری وجود ندارد.