بررسی های حسابداری و حسابرسی (حسابداری و حسابرسی سابق)
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره 28 بهار 1400 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: وجود اطلاعات باکیفیت، عامل مؤثری برای افزایش اطمینان سرمایه گذاران در تخصیص بهینه منابع در قالب تصمیم های سرمایه گذاری و تأمین مالی است. در این راستا، یکی از عوامل بیرونی مؤثر بر کیفیت گزارشگری مالی، نگرش اجتماعی شرکت ها برای تأمین منافع همه گروه های ذی نفع، به عنوان مشروعیت اجتماعی است؛ ولی پایبندی شرکت ها به این موضوع با توجه به الزام موجود برای اجرای رویه های متفاوت تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت، نیز متفاوت است. با توجه به این مقدمه، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی با قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری در مراحل چرخه عمر شرکت است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، هم بستگی و پس رویدادی است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، 123 شرکت در فاصله زمانی سال های 1391 تا 1398 انتخاب و با استفاده از مدل های رگرسیونی چند گانه تحلیل شدند. برای اندازه گیریشاخص مسئولیت پذیری اجتماعی، ازسه بُعد اقتصادی، قانونی و اخلاقی مسئولیت پذیری اجتماعی مشابه روش جیو و راپونس (2010) استفاده شد. برای اندازه گیری قابلیت مقایسه صورت مالی از مدل دی فرانکو و همکاران (2011) و برای چرخه عمر شرکت از روش دیکنسون (2011) منطبق بر الگوی جریان های وجوه نقد استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که شاخص کل مسئولیت پذیری اجتماعی، بر قابلیت مقایسه اطلاعات تأثیر مثبتی دارد. از سوی دیگر، شاخص مسئولیت پذیری اجتماعی در مرحله رشد بیشترین و در مرحله بلوغ کمترین تأثیر را می گذارد و در مرحله افول، بر قابلیت مقایسه اطلاعات تأثیری ندارد.
نتیجه گیری: افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت برای پاسخ گویی شفاف در مقابل عملکرد سالانه خود به ذی نفعان مختلف و در نتیجه، نظارت بیشتر بر عملکرد شرکت، عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش داده و بر این اساس، کیفیت و قابلیت مقایسه اطلاعات را افزایش می دهد. شرکت ها در مراحل رشد و بلوغ تجاری، به سبب دسترسی بیشتر به منابع مالی و تمرکز بر استراتژی تمایز، برای افزایش کیفیت گزارشگری و تقویت جایگاه رقابتی خود، از مسئولیت پذیری اجتماعی استفاده می کنند.
تأثیر محدودیت مالی بر رابطه بین وجه نقد مازاد با نقدشوندگی و استمرار معاملات سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: معمولاً سرمایه گذاران ریسک گریزند و نقدشوندگی سهام روی تصمیم هایی که برای سرمایه گذاری می گیرند، تأثیر می گذارد، از این رو، نقدشوندگی سهام برای سرمایه گذاران اهمیت شایان توجهی دارد. با توجه به دو فرضیه سنگربندی مدیریت و فرصت های سرمایه گذاری، تعیین نوع اثر وجه نقد مازاد بر استمرار معاملات و نقدشوندگی سهام، به لحاظ نظری مبهم است. برای رفع این ابهام، لازم است که به صورت تجربی این روابط آزمون شود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر وجه نقد مازاد بر نقدشوندگی و استمرار معاملات سهام و همچنین، بررسی تأثیر محدودیت مالی بر این رابطه، در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 تا 1398 است. روش: جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که با استفاده از روش حذف سامان مند، 147 شرکت برای آزمون انتخاب شد. برای آزمون فرضیه ها، از روش رگرسیون چندگانه و داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش، تأثیر منفی وجه نقد مازاد بر نقدشوندگی سهام و استمرار معاملات سهام را تأیید کرد. سایر یافته های پژوهش نشان داد که محدودیت مالی، رابطه بین وجه نقد مازاد با نقدشوندگی سهام و استمرار معامله را تضعیف می کند. نتیجه گیری: وجه نقد مازاد، به افزایش مسئله نمایندگی و کاهش نقدشوندگی و استمرار معاملات منجر می شود. این نتیجه در شرکت هایی که محدودیت مالی دارند، ضعیف تر است؛ زیرا این شرکت ها می توانند از طریق وجه نقد مازاد، از فرصت های سرمایه گذاران پیش رو بهره بیشتری ببرند و بدین ترتیب، نظر سرمایه گذاران را به خود جلب کنند. به بیان دیگر، وجود محدودیت های مالی، به غالب شدن فرضیه فرصت های سرمایه گذاری در مقابل فرضیه سنگربندی مدیریت منجر می شود.
اثر متغیرهای اقتصادی و حسابداری بر تصمیم های مالی مدیران با نقش خطاهای شناختی، مبتنی بر رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارائه مدلی پویا از اثر متغیرهای حسابداری و اقتصادی، بر تصمیم های مالی مدیران با در نظر گرفتن خطاهای شناختی اجرا شده است. نقطه مغفول در پژوهش های حسابداری، بررسی اثر تشدید یا تقلیل سوگیری های شناختی مدیران بر میزان اثرپذیری شرکت ها از عدم قطعیت در محیط تجاری است که ضرورت انجام چنین پژوهشی را نشان می دهد.
روش: از روش پویایی شناسی سیستم برای مدل سازی و بررسی چگونگی تعامل بین اجزا، بر اساس اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه زمانی 9 ساله از سال1390 تا 1398 استفاده شده است. برای افق شبیه سازی، دوره 15ساله از سال 1398 تا 1404 در نظر گرفته شده است.
یافته ها: عدم قطعیت ناشی از تورم بالاتر، موجب کاهش بیش سرمایه گذاری مدیران می شود، در حالی که سوگیری فرافکنی، این اثر منفی را کمتر می کند. همچنین، افزایش نرخ تورم گرایش مدیران زیان گریز را نیز برای دریافت تسهیلات افزایش می دهد؛ اما تفاوت این گونه مدیران آن است که زمانی تأمین مالی خارجی را مد نظر قرار می دهند که میانگین موزون هزینه سرمایه ناشی از تکیه بر تأمین مالی داخلی، افزایش یابد. نتیجه دیگر اینکه مدیران دارای سوگیری بیش اطمینانی، هزینه منابع داخلی را کمتر از حد برآورد کرده و بر اساس ریسک گریزی ذاتی، سهم ریسک تأمین مالی خارجی و استفاده از آن را برای سرمایه گذاری کاهش می دهند.
نتیجه گیری: الگوی تصمیم گیری مدیران در حوزه سرمایه گذاری و تأمین مالی، تحت تأثیر سوگیری های شناختی قرار دارد و این انحراف ها، رفتار مدیران در مواجهه با عوامل محیطی و برون زا را شکل می دهد. مدیران به دلیل شرایط حاکم بر فضای اقتصادی کشور، سرمایه گذاری ها و سیاست های هزینه کرد سرمایه ای خود را محدود می کنند؛ اما به دلیل تورش های رفتاری مؤثر بر الگوی تصمیم گیری اقتصادی، عملکرد کلی شرکت ها تضعیف می شود و فرصت های ایجاد ارزش و خلق ثروت را از دست می دهند.
ویژگی های کمیته حسابرسی و خوانایی گزارش حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین ویژگی های کمیته حسابرسی و خوانایی گزارش حسابرسی است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و از حیث روش، توصیفی هم بستگی قلمداد می شود و بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) مبتنی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 و حجم نمونه 72 شرکت است.
یافته ها: در این پژوهش از داده های پانل با اثرهای ثابت استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده های شرکت ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره، نشان می دهد اندازه، استقلال و تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی با خوانایی گزارش حسابرسی که با دو شاخص فوگ و طول متن اندازه گیری شد، رابطه معناداری ندارند.
نتیجه گیری: با توجه به نبود رابطه بین اندازه، استقلال و تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی با خوانایی گزارش حسابرسی، لزوم توجه به اثربخشی ویژگی های کمیته های حسابرسی از اهمیت بسیار زیادی دارد.
بررسی اثر تعدیل کننده توانایی مدیریت بر رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: محافظه کاری حسابداری به عنوان عاملی که به شناسایی به موقع اخبار بد و به تأخیر انداختن اخبار خوب منجر می شود، قادر است احساسات سرمایه گذاران را کنترل کرده و تا حدی کاهش دهد. بنابراین، انتظار می رود با تغییر در میزان احساسات سرمایه گذاران، میزان محافظه کاری حسابداری نیز تغییر کند. با این حال، استفاده از محافظه کاری برای کنترل احساسات سرمایه گذاران به عواملی از جمله کارآمد بودن مجموعه مدیریتی واحد اقتصادی وابسته است. به عبارتی، توانایی مدیریت می تواند به تعدیل رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری منجر شود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شده است تا اثر تعدیلی توانایی مدیریت بر رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری بررسی شود. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، نمونه آماری شامل 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 انتخاب شده و برای آزمون فرضیه، از داده های تلفیقی با مدل رگرسیونی حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، به بیان دیگر، در دوره های زمانی که بازار سهام با احساسات سرمایه گذاران همراه است، بنگاه های اقتصادی، برای مقابله با این فرایند رفتاری سرمایه گذاران، به استفاده از سازوکارهای محافظه کاری حسابداری اقدام می کنند. افزون بر این، بر اساس یافته های پژوهش، توانایی مدیریت در رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری، نقش تعدیلی ایفا نمی کند. نتیجه گیری: زمانی که احساسات سرمایه گذاران شدت می یابد، بنگاه های اقتصادی به منظور جلوگیری و کاهش این تورش رفتاری، به ارائه سریع تر اخبار بد و شناسایی زودهنگام ضررهای اقتصادی و همچنین به تأخیر انداختن اخبار خوب و شناسایی سخت گیرانه تر عایدات اقدام می کنند تا از مشکلات آتی که از احساسات سرمایه گذاری نشئت می گیرد تا حدی جلوگیری کنند. به علاوه، مدیر توانا نسبت به سایر مدیران، به یک میزان از محافظه کاری حسابداری در مقابل احساسات سرمایه گذاران استفاده می کند. به بیان دیگر، توانایی مدیریت، نمی تواند رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری را تحت تأثیر قرار دهد.
الگوی عوامل مؤثر بر گزارش دهی داخلی تخلف های مالی با تأکید بر پدیده تماشاگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: گزارش دهی داخلی تخلف های مالی، یکی از مؤثرترین روش های شناسایی تخلف در سازمان هاست. شناسایی عوامل مؤثر بر گزارش دهی تخلف ها با توجه به پدیده تماشاگری، زمینه پیشگیری از وقوع تخلف های مالی را فراهم می سازد، بنابراین، این پژوهش با هدف ارائه الگوی عوامل مؤثر بر گزارش دهی داخلی تخلف های مالیانجام شده است.
روش: برای پاسخ به پرسش پژوهش از روش فراترکیب، تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان (فن دلفی) استفاده شد. تعداد 61 مقاله مرتبط با موضوع پژوهش، از نظر محتوایی تحلیل شدند و با تعداد 14 نفر از خبرگان نیز مصاحبه شد.
یافته ها: تحلیل ها نشان می دهد که 5 سازه فردی (شامل 19 جزء، مانند ضعف جرئت و جسارت و هراس از ارزیابی و قضاوت شدن)، بین فردی (شامل 4 جزء، مانند ناآشنایی با اصول رفتار اجتماعی و ضعف در مسئولیت پذیری اجتماعی)، اخلاقی فرهنگی (شامل 9 جزء، مانند ضعف در تقوا و معنویت و نداشتن صداقت و درستکاری)، اداری مدیریتی (شامل 12 جزء، مانند عدم حمایت قانونی و اجتماعی و عدم شفافیت سازمانی) و ویژگی تخلف (شامل 7 جزء، مانند تعدد افراد مطلع و اطمینان نداشتن از وقوع تخلف)، بر گزارش دهی داخلی تخلف های مالی با توجه به پدیده تماشاگری تأثیر می گذارند. همچنین، هر سازه دارای اجزایی است و هر جزء نیز بر تماشاگری و گزارش دهی داخلی تخلف های مالی مؤثر است.
نتیجه گیری: در مواقعی، وقوع تخلف با اطلاع سایر کارکنان رخ می دهد؛ اما ممکن است آنها به جای گزارش تخلف، فقط به تماشاگرانی تبدیل شوند که تخلف را مشاهده کرده اند. مدیریت پدیده تماشاگری موجب می شود که کارکنان با اطلاع از وقوع تخلف های مالی، آن را گزارش کنند. بر این اساس، افراد متخلف در برابر چشمان تماشاگرِ افرادی قرار دارند که در مقابل افشای تخلف احساس مسئولیت می کنند. بررسی ها نشان داد که توجه به 5 سازه شناسایی شده در این پژوهش، فساد و تخلف را کاهش می دهد و موجب می شود منافع ذی نفعان و عموم حفظ شود، همچنین، بستری فراهم می کند تا کارکنان در سازمان ها بتوانند تخلف ها را گزارش دهند.
شناسایی سنجه های غیرمالی با روش تحلیل تم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی سنجه های غیرمالی ای است که می توان برای کمک به تصمیم گیری استفاده کنند گان گزارش کرد.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل تم اجرا شده است. جامعه آماری آن، خبرگان (اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در رشته حسابداری، دانشجویان و فارغ التحصیلان مقطع دکتری رشته حسابداری) بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع آوری شد و تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. در پژوهش حاضر، پس از برگزاری 21 مصاحبه، اشباع نظری محرز شد. در این مصاحبه ها، خبرگان برخی از سنجه های غیرمالی را برای گزارشگری شناسایی و پیشنهاد دادند.
یافته ها: از بُعدهای متفاوتی به سنجه های غیرمالی برای گزارشگری توجه شده است، از جمله: گزارشگری سنجه های غیرمالی با منشأ درون سازمانی و برون سازمانی، کمّی و کیفی، مکان و تناوب گزارشگری، اختیاری و اجباری بودن گزارشگری سنجه های غیرمالی. در بخش کمّی، سنجه ها قابلیت عددی شدن را دارند و در بخش کیفی، به مواردی فراتر از اعداد اشاره شده است.
نتیجه گیری: برای گزارشگری سنجه های غیرمالی، چهار تم اصلی شامل تم کلیات، انواع سنجه های غیرمالی، گزارشگری و حسابرسی سنجه های غیرمالی و پیامدهای سنجه های غیرمالی، شناسایی شد. گزارشگری و ارائه سنجه های غیرمالی، به بهبود تصمیم گیری استفاده کنندگان، پاسخ گویی، افزایش کارایی بازار، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و تخصیص بهینه منابع در اقتصاد منجر خواهد شد.