جامعه پژوهی فرهنگی
جامعه پژوهی فرهنگی سال 12 تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 40) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هویت یکی از ابتدایی ترین نیازهای بشری است. انسان ها به محض شناخت خود به طور مستقیم در مواجهه با این موضوع قرار می گیرند اما نکته حائز توجه، تاثیرات وضعیت محیطی بر تغییرات هویتی است. عوامل مختلفی بر تقویت و تضعیف هویت های جمعی تاثیر دارند. شناخت این عوامل و سنجش وضعیت آن در سطح جامعه علاوه بر این که می تواند زمینه ساز پیش بینی وضعیت آینده ارزش های جمعی شود، سیاستگذاری هویتی را در مسیر دقیق تر و صحیح تری قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هویت مدرن براساس هویت ملی، قومی و دینی انجام شد. جامعه پژوهشی شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ایی 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه هویت ملی و اجتماعی سلگی و همکاران بود. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون همزمان استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25انجام شد. نتایج نشان داد که هویت ملی، قومی و دینی همبستگی مثبت و معناداری با هویت مدرن دارند همچنین هویت ملی، دینی و قومی توان پیش بینی هویت مدرن را دارند. بنابراین می توان گفت که هویت مدرن رقیبی برای هویت ملی، دینی و قومی به شمار نمی آید.
سبک زندگی در برنامه های توسعه بعد از انقلاب: تعارض اقتصاد و فرهنگ؛ شکاف در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله مطالعه تعارضات درونی در سیاستگذاری های فرهنگی در حوزه سبک زندگی در ایران پس از انقلاب است. این مسئله به کمک تحلیل محتوای برنامه های توسعه پس از انقلاب انجام شده است. مطالعه نتایج سیاست گذاری برنامه های توسعه نشان می دهد که «بی توجهی به واقعیت جامعه» و «فقدان انسجام» را دو ویژگی اصلی این برنامه هاست. این برنامه ها همواره سرشتی «آرمان گرایانه» داشته اند و بدون توجه به تحولات واقعی جامعه، معطوف به تحقق نظام ارزشی سیاستگذار بوده اند. در نتیجه همواره بخش مهمی از جامعه را نادیده گرفته و آنها را طرد کرده و علیه آنها سیاست گذاری کرده اند و به همان میزان با موفقیت کمتری روبه رو شده اند. از سویی این برنامه ها همواره از «فقدان انسجام» رنج می برده اند. سرشت دوگانه حاکمیت، تنشی پایدار را در برنامه ها نهادینه کرده که فقط در برنامه پنجم شاهد ناپدید شدن کامل آن هستیم. از سویی بی توجهی به تاثیر و تاثرات دو میدان اقتصاد و فرهنگ بر روی یکدیگر سبب شده است که نتایج سیاست های تعدیل اقتصادی یعنی رواج مصرف گرایی، تجمل، فساد گسترده در خصوصی سازی و شکل گیری طبقات صاحب سرمایه ی نزدیک به حاکمیت که از سبک زندگی متفاوت از سبک زندگی و ارزش های مطلوب حاکمیت برخوردار بوده اند، به طور مداوم سیاست های مطلوب سیاستگذار حوزه فرهنگ را نقض کنند.
تبیین و تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه با تکیه بر نظریه اعتماد پیوتر زتومکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در دوره صفویه بویژه درعهد شاه عباس اول ( 1038-978 ق / 1629-1571م ) رشد سیاسی، فرهنگی واقتصادی قابل توجهی را تجربه کرد.لذا با توجه به اهمیت اعتماد و سرمایه اجتماعی درتوسعه پایدار، در این جستار تلاش شده است با تکیه برنظریه اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی ایران اواخر دوره صفوی بررسی شده و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا نظام اقتصادی ایران دوره صفویه امکان و ظرفیت های فرهنگی-اجتماعی لازم جهت استمرار رونق اقتصادی و حتی گام نهادن در مسیر نظام سرمایه داری را داشته است ؟ بر این اساس در این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی از طریق بررسی و تحلیل شاخصه های اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه مورد واکاوی قرارگرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد رواج ترکیبی از عوامل زمینه ای اجتماعی و فرهنگی همچون تقدیرگرایی، فساد مالی، رشوه، نفاق، حال گرایی و عدم خطر پذیری به عنوان کاهنده های اعتماد وسرمایه اجتماعی در این دوره عمل کرده اند. از این رو چنین می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی پایین ظرفیت لازم را برای ورود ایرانیان به مدار توسعه فراهم نمی کرد.
عاملیت های نامتجانس در جامعه شناسیِ بیش ازانسان: واکاوی جایگاه عاملیت در رویکردهای بیش ازانسان در جامعه شناسی، با تاکید بر نظریه کنشگر-شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث بسیار محبوب و شناخته شده در ادبیات جامعه شناسی نوین، رویکردهایی هستند که تحت عنوان "بیش ازانسان" مطرح شده اند. گستره ی این دیدگاه ها بسیار وسیع هستند؛ از جامعه شناسی کلاسیک گابریل تارد و مونادولوژی او و نظریات دولوز و گتاری پیرامون اتصال و هم پیوندی امور در جامعه، تا سلسله نظریات و رویکردهایی با عنوان مادیگرایان جدید که توسط کسانی ازجمله هاراوی، باراد، برایدویتی و جان بنت نمایندگی می شوند، و در نهایت برخی از رویکردهای حیطه علم وفن آوری و به طورویژه نظریه کنشگر-شبکه، که مطرح ترین چهره آن برونو لاتور است، همگی را می توان در ذیل این رویکرد قرار داد. چیزی که تمامی این رویکردها را به هم نزدیک کرده است، گریز از عاملیت بخشیِ صرفاانسانی و نیل و میل به سوی ارایه ی عاملیت های نامتجانس است که کنشگری در جامعه را محدود به انسان نمی دانند و هم چنین همگی از دوگانگی هایی چون سوژه و ابژه، انسان و طبیعت، ساختار و عاملیت و... می گریزند. اما منظور از عاملیت های نامتجانس چیست؟ پس از واکاوی مهم ترین ابعاد این رویکردها، که با روش مطالعات اسنادی صورت گرفت، درنهایت با ارایه مدلی مفهومی، سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود. در میان اشتراکاتی که پیرامون مفهوم و چیستی عاملیت در تمامی این رویکردها می توان برشمرد، تجانس و چند وجهی بودن مهم ترین ویژگی آن است.
گفتمان فرهنگی دولت نهم و دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرصه فرهنگ یکی از حساسیت برانگیزترین عرصه ها در ایران بعد از انقلاب اسلامی است. دولتها هم معمولاً متناسب با رویکرد فکری خود گفتمان فرهنگی خاصی را در جهت گسترش هژمونی خود ترسیم و ارائه می دهند ، درایران بعد از انقلاب دولتها عمدتاً دو دوره فعالیت پیوسته داشته اند و در هر دو دولت معمولاً برنامه های فرهنگی دولتها در یک راستا می باشد و شاهد نوعی تداوم گفتمانی هستیم، اما در دولت نهم و دهم شاهد تغییر در گفتمان فرهنگی شخصیت های تاثیرگذار دولت هستیم. این مقاله با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و موف به دنبال مفصل بندی گفتمانهای فرهنگی دولتهای نهم و دهم و همچنین مقایسه گفتمان فرهنگی این دو دولت می باشد یافته- های تحقیق حکایت ازتغییر در گفتمان فرهنگی دولت دهم در مقایسه با دولت نهم دارد. بر این اساس در دولت نهم شاهد حاکمیت نوعی گفتمان فرهنگی دینی مبتنی بر مدیریت اسلامی و دالهای اصلی آن صدور انقلاب، مقابله تهاجم فرهنگی، بازگشت به ارزش های انقلاب، ممیزی فرهنگی و تاکید بر مسجد به عنوان کانون تحولات بنیادین می باشد. و در دولت دهم مدیریت فرهنگی جهانی به عنوان دال مرکزی برنامه ها و ناکارامدی فقه، کرامت انسانی، دین جهانی، مکتب ایرانی، تبادل فرهنگی از دالهای اصلی مفصل بندی گفتمان فرهنگی می باشد
عوامل موثر بر سرمایه فرهنگی شهروندان شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه فرهنگی یکی از مفاهیم مهمی است که در سال های اخیر به خصوص در ایران مورد توجه صاحب نظران علوم اجتماعی قرارگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناخت برخی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر میزان سرمایه فرهنگی در بین شهروندان کاشان است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان شهرستان کاشان است که بین 373 نفراز آنان، پرسشنامه توزیع شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد میزان سرمایه فرهنگی شهروندان شهر کاشان درحد متوسط قرار دارد. بر اساس تحلیل تمیز (تشخیصی)، بعد اجتماعی - فرهنگی اوقات فراغت با 66/0 ، سپس بعد خانوادگی با 46/0 ، طبقه اجتماعی با 21/0 و در نهایت هویت فرهنگی با 15/0 توان تفکیک افراد برحسب سرمایه فرهنگی را دارند. همچنین بر اساس روش رگرسیون لجستیک اوقات فراغت اجتماعی فرهنگی، اوقات فراغت خانوادگی و سپس طبقه اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سرمایه فرهنگی شهروندان دارند.