مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به این واقعیت که همة علوم و معارف بشری همواره برداشتی کلی از مفهوم امنیت دارند، موضوع این مقاله بحث دربارة مفهوم امنیت در حوزة مدیریت فرهنگی است. از این رو ابتدا مفهوم امنیتِ فرهنگ، با رویکردی ترکیبی و استفاده از نظریه های فرهنگی و نظریه های امنیتی، بررسی و سپس روابط و نسبت های میان فرهنگ، هویت، و امنیت با رویکردی تحلیلی تبیین شده است و درنهایت به یک سؤال اصلی، مبنی بر این که راهبردهای امنیتِ فرهنگ در ایران کدام است؟ پاسخ داده شده است.
ناامنی یک تولید فرهنگی است، زیرا با مفاهیم فرهنگی جامعه و هویت گره خورده است. به علاوه هویت برای بقا و امنیت خود نیازمند تفاوت و تمایز است. بنابراین، «هویت ما ـ هویت دیگری» در گفتمان ژئوپلیتیک فرهنگی می تواند تحلیلی از احساس ناامنی ارائه دهد. البته این بیان هم در درون خرده فرهنگ ها و هم در میان فرهنگ ها قابل طرح و پردازش است و بدین ترتیب نقش منابع فرهنگی در گفتمان های امنیتی آشکار می شود. بر اساس چنین نگرشی مقالة حاضر، به منظور تدوین راهبردهای کلان فرهنگی، چهارچوبی را برای استفاده در رشتة تخصصی مدیریت و برنامه ریزی امور فرهنگی پیشنهاد کرده است
علل کمبود تبادل خاطرات جنگ ایران و عراق در محافل غیر رسمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ از مهم ترین وقفه های تاریخی هویت ساز در حیات هر ملت است که جوامع، پس از پایان یافتنش، درصدد حفظ یاد و خاطرات آن برمی آیند. تنوع و تکثر راویان جنگ و دیدگاه های متفاوت آن ها روایات متعددی را رقم می زند که فقط در صورت کنار هم قراردادن آن ها می توان به تصویری واقعی از جنگِ رخ داده نزدیک شد؛ با این حال روایت رسمی دولتی، با استفاده از امکاناتی که دراختیار دارد، در پی ارائة تصویری یک دست و همگون از جنگ است و بازتاب های اجتماعی روایات عاملی محدودکننده می شوند، به طوری که دولت دیگر قادر به ترسیم چهرة واقعی جنگ نخواهد بود. از این رو پویایی روایات خُرد مردمی در بیان خاطرات جنگ، برای تعدیل روایت رسمی، از اهمیت زیادی برخوردار است؛ اگرچه آن چه در ایران در زمینة خاطرات جنگ مشاهده می شود بیش تر رکود و انفعال است.
پژوهش حاضر از نظریات هالبواکس استفاده کرده است، به ویژه در زمینة «بازگوکردن» خاطرات شخصی که اولین حلقة ارتباط میان خاطرة شخصی و خاطرة جمعی است و «تبادل خاطرات» که برای شکل دادن به حافظة تاریخی افرادی که در جنگ حضور نداشته اند، الزامی می نماید. این پژوهش همچنین از آرای ریکور در خصوص ضرورت ارتباط بین نسلی برای پیوند خاطرة فردی و جمعی و آسیب های خاطره در محافل غیر رسمی، که بعضاً باعث کمبود خاطره در این محافل می شود، بهره گرفته است؛ با این حال، با نظر به مختصات بومی جنگ ایران و عراق و زمینه های اجتماعی خاص جامعة ایرانی، توضیح پیچیدگی این مسئله صرفاً با استفاده از این نظریه ها ممکن نیست؛ از این رو برای کشف علل اختصاصی کمبود تبادل خاطرات در محافل غیر رسمی روش کیفی و مصاحبه های عمیق به کار گرفته شده و فقط در مرحلة تحلیل یافته ها از پیشینة نظری موجود جهت، چهارچوب ارجاعی مورد استناد، استفاده شده است.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که عواملی چون امتیازهای داده شده به رزمندگان، فرافکنی مشکلات فضای سیاسی موجود به رزمندگان، ایجاد هالة قدسی پیرامون جنگ، پرهیز از ریا، بی انگیزگی مخاطبان نسبت به موضوع جنگ، دردناکی صحبت از جنگ، و درنهایت کمبود گفت وگو در محافل غیر رسمی از اصلی ترین علل کمبود تبادل خاطره در این محافل است.
زمینه یابی تجارب تفسیری (دعا، استخاره، رؤیای صادقه، لقمة حلال، چشم زخم) از دریافت های معرفتی در اقشار مردم کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح تجربه دینی را نخستین بار شلایر ماخر، در قرن هجدهم، در غرب به کار برد. این اصطلاح انواع مختلف تجربه های دینی (تجربه شبه حسی، تجربه وحیانی، تجربه احیاگر، تجربه عرفانی، تجربه ربانی یا قدسی، و تجربه تفسیری) را فرا می گیرد. تجربه تفسیری تجربه ای است که دینی بودن آن به واسطه برداشت دینی از رویدادی است که شخص صاحب تجربه بر اثر اعتقادات دینی خود به آن می رسد و پس از روبه روشدن با آن، آن را با چهارچوب شناختی دینی خود تفسیر و تبیین می کند.
تجارب تفسیری رایج میان شیعیان ایران شامل دعای شخصی، استخاره، رؤیای صادقه، پیامدهای لقمه حلال، و چشم زخم می شود. هدف این جستار شناخت انواع دین داری و تجارب دینی شیعیان ایران و بررسی تأثیر تجربه تفسیری در حیات اجتماعی و فردی آن هاست.
این مقاله ضمن تبیین مبانی نظری تجربه های دینی، به بررسی زمینه ها، گونه ها، و میزان باور و پای بندی مردم کاشان به دعا، استخاره، رؤیای صادقه، و چشم زخم پرداخته است. نتایج این تحقیق، با نمونه آماری 362 نفر، نشان داد که زنان از بین تجارب مذکور به دعا و رؤیای صادقه بیش تر از مردان اعتقاد دارند، ولی اعتقاد زنان و مردان به استخاره و لقمه حلال تفاوتی با هم ندارد. همچنین بین بالارفتن تحصیلات و باورهای مذکور رابطه معکوسی برقرار است.
مطالعة جامعه شناختی تأثیر وضعیت خانوادگی در بزهکاری زنان در تهران (جامعة آماری: زنان مجرم زندان اوین در دهة 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیقی که در خصوص مجرمان زن در تهران انجام گرفت، مشاهده شد که 90 درصد مجرمان از زندگی خانوادگی خود احساس نارضایتی می کردند. علاوه بر این، زنان در مقایسه با مردان منابع مادی و فرهنگی و فضاهای فراغتی کم تری داشتند.
در این تحقیق، 104 نفر از زنان مجرم زندان اوین به منزلة جامعة آماری انتخاب شده اند و هدف کلی این پژوهش شناخت شرایط و خصوصیات اجتماعی و خانوادگی زنان بزهکار تهران با تأکید بر سه شاخص کلیِ خانواده، محیط اجتماعی، و اوقات فراغت است.
این مطالعه با روش توصیفی ـ تبیینی انجام شده است و برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مراجعه به اسناد و مدارک، پرسش نامه، و همچنین مصاحبه و برای تحلیل و پردازش اطلاعات نیز از نرم افزار spss و از روش آماری ضریب همبستگی استفاده شده است.
نتیجة تحقیق نشان داد که بین وضعیت خانوادگی زنان و بزهکاری آنان ارتباط مستقیم و معناداری برقرار است.
الگوی مطلوب نظام رادیو تلویزیونی در ایران و ارائة مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز به الگوی مطلوب رادیو تلویزیونی به منزلة مؤثرترین و مهم ترین رسانه در دنیای امروز یکی از ضرورت های کشور است که با توجه به خلأ موجود بر اساس مفاهیم و معیارهای مندرج در منابع اسلامی، قانون اساسی، و همچنین آرا و اندیشه های بنیان گذار جمهوری اسلامی و نظریه پردازان انقلاب اسلامی نخست، ویژگی های الگوی رسانه ای مطلوب تعیین و سپس، بر اساس این ویژگی ها مدلی برای تحقق الگوی مذکور پیشنهاد شده است؛ بر اساس این بررسی، نظام انحصاری رادیو تلویزیونی فعلی از منظر اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی، کارامدی و تأمین نیازهای جامعه، و همچنین مصالح سیاسی و امنیتی و فرهنگی کشور مطلوب نبوده و تکثر رسانه ای در حوزة رسانه های دیداری ـ شنیداری مورد نیاز است.
در این مقاله نخست پیشینة مباحث مربوط به ساختار مطلوب رادیو تلویزیونی در جمهوری اسلامی بررسی شده است و سپس با توجه به نظام های رایج در سایر کشورهای جهان، به ویژه هفت کشور منتخب، و با توجه به خصوصیات فرهنگی، سیاسی، دینی، و قانونی نظام جمهوری اسلامی ویژگی های مدل پیشنهادی برای جمهوری اسلامی ایران از طریق مصاحبه کردن با چهارده تن از مقامات سابق و فعلی نظام و خبرگان نظام مطلوب رادیو تلویزیونی مشخص شده و بر اساس آن مدلی برای تحقق الگوی مطلوب نظام رسانه ای در ایران پیشنهاد شده است.
عوامل مؤثر در شکل گیری احساس اجحاف در میان کارمندان دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور کشف و درک عوامل ایجادکننده احساس اجحاف در میان کارمندان دولت به طرح تحقیقی حاضر پرداخته شد. به سبب حساسیت و ناشناخته بودن موضوع و این که به نظر می رسید گرد آوری اطلاعات درخور اعتماد به صورت تحقیق سنتی و کمّی امکان پذیر نباشد تحقیق به روش کیفی انجام شد. به این ترتیب، روش نمونه گیری، از کارمندان دولت در سطح تهران، مفهومی و شیوة گرد آوری اطلاعات عمدتاً مصاحبه و تا حدی مشاهده بود. پس از تجزیه و تحلیل و مقوله بندی و مفهوم پردازی های لازم نتایجی بدین شرح به د ست آمد. مشخص شد که عوامل ایجادکنندة احساس اجحاف یا آگاهانه و عمدی است، که در آن عالماً و عامداً در حق افراد در سازمان اجحاف می شود، و یا ناآگاهانه و غیر عمدی است که آن عوامل به چهار دسته اند: 1. عوامل ناشی از ناهوشمندی سیستم که مواردی را شامل می شود که سیستم حساسیت کافی نسبت به تنوع شرایط ندارد و خود به دو گونه تقسیم می شود: الف) انعطاف ناپذیری بیش از حد؛ ب) انعطاف پذیری قوانین؛ 2. شرایط تبعیض آمیز ناخواسته که مواردی را شامل می شود که تبعیض هایی به دلایل شرایط کاری یا شرایط ساختاری رخ می دهند که الزاماً عمدی نیست؛ 3. اجرای نامنظم قوانین و اعمال ملاحظات که مواردی را شامل می شود که به دلیل انسجام نداشتن در اعمال و اجرای قوانین رخ می دهند این مورد گاهی برای کمک و یا از روی خیر خواهی انجام می شود؛ و
4. رفتار ها و گفتار های غیر مسئولانة مدیران که مواردی را شامل می شود که مدیران ناخواسته و نادانسته کارهایی می کنند یا حرف هایی می زنند که توقع ایجاد می کند، ولی نمی توانند آن ها را بر آورد کنند.