مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی محتوا و ویژگی های اصلی گفتمان چپ در متون گروه های سوسیالیستی و مارکسیستی اولیه، مثل اجتماعیون عامیون و حزب دمکرات ایران در انقلاب مشروطه، می پردازد تا مشخص شود عناصر اصلی مورد تأکید در این گفتمان چه چیزهایی هستند. مقاله حاضر رویکردی را پیشنهاد می کند که طبق آن توجه به تعامل عناصر درونی و بیرونی، به ویژه ادغام و ترکیب آن ها، جهت فهم جامعه ایران اساسی تلقی می شود. طبق این رویکرد برای شناخت جامعه ایران لازم است به تعامل عناصر درونی و بیرونی در سطح جوامع تأثیرپذیری همچون ایران توجه شود. برای فهم گفتمان چپ اولیه از این رویکرد استفاده شده است. با استنتاج از این رویکرد، می توان گفت به احتمال زیاد گفتمان چپ اولیه ترکیبی از عناصر درونی و بیرونی (ایرانی و جهانی) است. گفتمان چپ اساساً از خارج وارد ایران شد و کالایی وارداتی محسوب می شود، اما این اندیشه و گفتمان پس از ورود به ایران در تعامل با عناصر محلی و ایرانی قرار گرفته و به صورت پدیده ای تحول یافته و دورگه در ایران ظاهر شد.
منزلت «قانون» و «نظم» در نظریه های علوم اجتماعی و مدیریت و پیشینة آن در ادارة امور ایران عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
نظم و قاعده ورزی - به مثابه یکی از ارکان امور مدیریت و سازمان - در اساس مولود و محصول «قانون» به عنوان، مهم ترین محک سنجش امور و پدیده های جاری جوامع، و قانون باوری است. در جوامع اروپایی، وجود قوانین و رویه های حقوقی، حتی در دوره های تاریخی حاکمیت سلطنت مطلقه، موجد پدید آمدن و غلبة روح قانون مداری در اکثر جنبه های حیات زندگی و هم چنین در عرصة مطالعات و نظریه های علمی در حوزه های گوناگون و ازجمله علوم اجتماعی و مدیریت گردید. حال آنکه در ایران، به دلیل وجود حکومت های استبدادی و خودکامه پادشاهی و فقدان «قانون»، همواره روحیه و عادت قانون گریزی و قانون ستیزی، در ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی، به ویژه در اداره عمومی و کارکرد نظام دیوان سالاری، وجه غالب امور جاری جامعه گردید. روحی های که در دورة قاجار و پس از آن تداوم و تشدید یافت و حتی پدیدة انقلاب مشروطیت هم قادر به تحول بنیادین در آن نگردید. در واقع پرسش اصلی آنست که با توجه به اهمیت قانون و نظم در آرای دانشمندان حوزة علوم اجتماعی و مدیریت و ادارة امور، وضعیت قانون مداری و پیشینة آن در نظامات اداری دورة قاجار به چه نحو بوده است؟ در اثر حاضر کوشش شده است با بهره گیری از روش ساختمندگرا – که کنش و ساختار را توأمان مداخله گر در تبیین علمی پدیده های اجتماعی می شمارد – به پرسش پراهمیت یاد شده پاسخ داده شود.
بررسی کاربرد آموزش غیر رسمی در آموزش شهروندی (مطالعه موردی: مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
آموزش غیررسمی به عنوان راهکاری موثر قادر است همتی مضاعف در راه رسیدن به آموزش شهروندی باشد. این تحقیق با هدف بررسی کاربرد آموزش غیررسمی در آموزش شهروندی و تأثیر آن بر ارتقای سطح دانش و آگاهی کارکنان مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران سال 1389 انجام گرفته است.
این پژوهش یک تحقیق کاربردی-توسعه ای از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون تک گروهی می باشد. جامعه آماری کارکنان مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران (200 نفر) و نمونه آماری 57 نفر از کارکنان رسمی داوطلب بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود. همچنین دوره به شکل حضوری برگزار گردید. داده ها در دو مرحله جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS v.11 تجزیه و تحلیل گردید.
میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون افراد پس از محاسبه به ترتیب 53/9 و 98/13 بود. یافته ها نشان داد که سطح دانش اولیه کارکنان درباره مهارت های ارتباط شفاهی که از مهم ترین مهارت های ارتباطی است، پایین می باشد. بعلاوه آزمون آماری تی وابسته نشان داد که آموزش غیررسمی در این افراد کاملاً اثربخش بوده است (sig=0 که از آلفای 05/0 کوچک تر است). لذا با توجه به اثربخشی این روش در آموزش غیررسمی، می توان از آن به عنوان یک روش موثر در دیگر مراکز دولتی و خصوصی جهت برگزاری دوره های مهارت ارتباط موثر و دیگر برنامه های آموزش غیررسمی و شهروندی استفاده نمود.
تأثیر استفاده از رسانه ها بر احساس جوانان نسبت به حیات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به ارزیابی نقش رسانه ها در تکوین و تغییر احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی می پردازد. به این معنا که نوع و میزان استفاده از رسانه ها تا چه اندازه بر احساسات جوانان درباره دنیای پیرامونشان وجهانی که در آن زندگی می کنند نقش دارند. هدف اصلی تحقیق، شناخت نقش رسانه ها در تغییرات احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری آن کلیه جوانان (15 الی 29 ساله) ساکن شهر گرگان بوده اند؛ و حجم نمونه 400 نفر تعیین شده، که بر اساس چارچوب نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده نشان می دهد که نوع استفاده از رسانه ها با احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی رابطه معنی داری دارد؛ به طوری که هرچه اولویت نوع استفاده جوانان از رسانه های مدرن بیشتر باشد، احساس آن ها نسبت به حیات اجتماعی منفی تر می شود. همچنین بررسی رابطه میزان مصرف رسانه ای با احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی نشان داد که میزان استفاده از رسانه ها با احساس جوانان نسبت به حیات اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد.
ویژگی های دانشگاه تمدن ساز
حوزه های تخصصی:
در منابع گوناگون، واژة تمدن یا شهر آیینی را، آراسته شدن به آداب و ادب مردم جامعة با فرهنگ تعریف کرده اند. دانشگاه به عنوان مکانی فراگیر برای تفکر و تعقل، وظیفه و نقش تعامل با کل جامعه را به لحاظ فرهنگی و تعلیم و تربیت عهده دار است. اکنون در دنیا از این مکان به عنوان «شهر خرد» یاد کرده اند؛ و لذا اگر جایی برای آن در ضروریات تأسیس تمدنی، قائل باشیم، باید واجد ویژگی هایی بدین قرار باشد. استقلال و نقد قدرت، انضباط، آراستگی به اخلاق و عقل و خرد، مبارزه با جهل فکری و معرفتی جامعه، ترویج پژوهش های علمی و بنیادی، طرد مقررات فرسوده و تدوین ضوابط و تشکیلات پویا و نوین، ارتباط با قطب های علمی و بین المللی، دوری از کشمکش های سیاسی و فرقه ای.
بازتعریف هویت دوگانه ارامنه ایرانی در بستر جهانی شدن: مطالعه ارامنه محله وحیدیه تهران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده تا جایگاه هویتی ارامنه ایرانی به عنوان اقلیتی که از دو ساحت متمایز هویتی یعنی «فضای هویتی ملی» و «فضای هویتی قومی و مذهبی» بهره مند است، در فرآیند جهانی شدن مورد بررسی قرار گیرد. در این رابطه فرض بر این بوده است که ارمنیان به واسطه تعلقات ملی که آنان را به مثابه «ایرانیان ارمنی» به تصویر می کشد و نیز تعلقات مذهبی که آنان را در پیوند با جامعه جهانی مسیحیان قرار می دهد، می توانند بستری مناسب برای طرح نقش عناصر هویتی متکثر محلی و جهانی باشند.
نتایج نشان می دهد ارامنه ایران طی روند جهانی شدن در ذیل اینکه هویت ایرانی خود را بر هویت قومیشان مقدم می دانند، علاوه بر اینکه در فضای واقعی می کوشند تا هویت قومی- مذهبی خود را حفظ و برجسته نمایند، از قابلیت های فضای مجازی نیز در جهت باز تعریف هویت خاص ارمنی خود بهره می گیرند.
ایدئولوژیک شدن علم؛ پیامدها و آسیب ها
حوزه های تخصصی:
زندگی مدرن دارای مبانی متافیزیکی مهمی برای خود است که این مبانی ابعاد مختلف حیات دنیوی بشر مدرن را مدیریت میکنند. اهمیت مبانی مذکور در آن است که آنها نحوه نگرش انسان جدید به کل نظام هستی، اعم از خدا، خودش و جهان، را تعیین کرده و لذا با محوریت انسان همه حقایق را فهم و تفسیر میکنند.
نتیجه محوریت انسان و سپس معطوف شدن همه توجه به تأمین نیازهای دنیوی باعث افراط او در استفاده از مواهب خدادادی در طبیعت، و غفلت از حقایق غیرمادی و معنوی میشود که این دو امر از بحرانهای اساسی انسان در جهان مدرن است.
در حل بحران زندگی مدرن، به نظر میرسد نقش دین، بالاخص ادیان الهی، بر عوامل و مؤلفههای دیگر مقدم باشد؛ زیرا دین قادر است پاسخ پرسشهایی که انسان مدرن از طریق علم و متافیزیک مدرن نتوانست پاسخ آنها را بیابد به انسان گوشزد کند.
با توجه به نقش مذکور دین و نیز اهمیت علم و نگرش متافیزیکی در حل بحران انسان مدرن، میتوان به اهمیت نقش علم دینی در این زمینه توجه داشت؛ زیرا علم دینی، در اینجا، نظام معرفتی دربارة جهان طبیعت و نیز ماوراء طبیعت است که آموزههای دین در شکل دهی متغیرهای تأثیر گذار آن، دارای نقش و تأثیر مهمی است که به واسطه همین کلیتِ علم، بالاخص کاربردهای آن را، رنگ و جهت دینی داده و از بروز نتایج سکولار و ضد دین جلوگیری میکند.