جامعه پژوهی فرهنگی
جامعه پژوهی فرهنگی سال هفتم پاییز 1395 شماره 3 (پیاپی 21) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تغییرات صورت گرفته در حوزه ازدواج و خانواده همانند بسیاری دیگر از جنبه های زندگی اجتماعی انسان، یک واقعیت انکارناپذیر زندگی در دنیای مدرن است. نوسازی و توسعه اقتصادی- اجتماعی از عوامل اصلی این تغییرات است. هدف این مقاله بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و فرهنگی بر سن ازدواج در استان های مختلف کشور است. این عوامل عمدتاً عبارتند از: بیکاری، تورم، رشد مخارج خانوار، سطح درآمد استان و تحصیلات. نتایج حاصل از یک مدل داده های پانل روی 28 استان ایران طی دوره 1383 تا 1393 نشان می دهد که متغیرهای تورم و بیکاری با افزایش خود موجب افزایش سن ازدواج مردان و زنان می شوند. در مدلی که به جای تورم از رشد مخارج خانوار استفاده می شود نیز این متغیر رفتاری شبیه تورم، ولی کمی ضعیف تر، در تأثیرگذاری بر سن ازدواج دارد. متغیرهای تحصیلات و سطح درآمد استان، آثار معناداری از خود نشان ندادند. بنابراین با توجه به این نتایج می توان گفت برای حل یک مسئله اجتماعی به نام بالا رفتن سن ازدواج، باید به بهبودی شرایط اقتصادی به شکل کاهش تورم و بیکاری همت گماشت.
اثر بخشی آموزش تاب آوری بر راهبردهای تنظیم هیجان و رضایت از زندگی زنان سرپرستِ خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی در جهان امروز پر از اِسترس و چالشهایی می باشد که افراد ناگزیرند برای مقابله با شرایط اِسترس و بحران ها از مهارتهایی استفاده کنند. یکی ازاین مهارتها تاب آوری است. هدف از این تحقیق بررسی اثر بخشی آموزش تاب آوری بر راهبردهای تنظیم هیجانی و رضایت از زندگی زنانِ سرپرستِ خانوار تحّت پوشش بهزیستی شهرستان شوشتر در سال 95 بود. این پژوهش مداخله ای از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است که بر روی 30 نفر از زنان سرپرستِ خانوار که از تاب آوری پایین تری برخوردار بودند إجرا شده است. داده ها با استفاده ی مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسون(2003)، رضایت از زندگی داینر(1985)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2003) به روش خود گزارش دهی جمع آوری شد. داده ها با استفاده آمارتوصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آماراستنباطی (تحلیل کوواریانس) در سطح p> 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از افزایش میانگین نمرات تنظیم هیجان و رضایت زندگی در گروه آزمایش بود. در نتیجه می توان از آموزش تاب آوری برای این گروه از زنان (سرپرستِ خانوار ) استفاده کرد تا با تنظیم هیجان های مثبت و منفی و استفاده از راهبردهای شناختی انطباقی بتوانند به رضایت از زندگی نایل شوند.
مطالعه کیفی دلایل و زمینه های زباله گردی در شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی را مورد مطالعه قرار داده است. میدان پژوهش این مقاله، فضاهای عمومی شهر زاهدان می باشد و به منظور بررسی این موضوع از نظریه زمینه ای به عنوان یک استراتژی فرایند محور شناخته شده در پژوهش های کیفی، استفاده شده است. مشارکت کنندگان در مطالعه حاضر 9 نفر از زباله گردان بوده اند که در سطح مناطق و محلات شهر زاهدان مشغول فعالیت بودند و به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. مقوله های عمده حاصل از استخراج و کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها عبارت اند از: «تنگناهای شغلی و ضرورت تأمین معاش»، «عدم حمایت دولتی/سازمانی»، «اعتیاد»، «فقدان حمایت خانوادگی»، «حفظ کرامت انسانی» و «عدم منع اجتماعی». از انتزاع این مقولات و درسطحی بالاتر، مقوله هسته این تحقیق، «زباله گردی؛ پیامد حمایت اجتماعی ناکافی» حاصل شده است. این یافته ها می توانند تصویری روشن از دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی ارائه دهند.
مطالعه جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و قوم گرایی در بین جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده در دهه های اخیر بدنبال پیشرفتهای تکنولوژیک، افزایش ارتباطات بین فرهنگی و لزوم شناسایی تمایزات خود با سایر گروهها برای کارایی موثرتر در زمینه های متفاوت فرهنگی، کسب برخی مهارتها و قابلیتها ضروری بنظر می رسد. هوش فرهنگی بعنوان یکی از مهارتهای لازم جهت سازگاری با موقعیت جدید و عملکرد موثر در شرایط فرهنگی جدید مطرح می گردد. این مقاله با هدف توصیف و طرح مبانی نظری پیرامون هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه آن، بعنوان یک متغیر فرهنگی اثر گذار بر قوم گرایی انجام گرفته است. داده های پیمایش از ۳۸۴ نفر نمونه آماری، بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین جوانان۱۸ تا ۲۹ ساله ساکن شهر تبریز گردآوری شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های استاندارد هوش فرهنگی انگ و داین و قوم گرایی نئولیپ و مک کروسکی بوده است. یافته ها حاکی از آن بود که تمامی مولفه های هوش فرهنگی تاثیر معناداری بر قوم گرایی دارند. همچنین نتایج اجرای آزمون t مستقل نشان می دهد، میانگین قوم گرایی جوانان بر حسب جنسیت آنان متفاوت بود.
مفهوم سازی و عملیاتی کردن کنش ارتباطی هابرماس در فیسبوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با استفاده از روشهای مشاهده مشارکتی و مشاهده مستقیم به مطالعه اظهار نظرهای کاربران در صفحه خصوصی محققان مقاله و 22 صفحه عمومی با موضوعهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزشی در فیسبوک پرداختیم. بر اساس نظریه هابرماس و داده های تحقیق مفاهیم گفتگوی بی قید و بند، عقلانیت ارتباطی و انواع کنش گفتارها در فیسبوک مفهوم سازی و عملیاتی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که انواع کنش-گفتارهای نمایشنامه ای، گفتگو و راهبردی در بین کاربران ایرانی در فیسبوک صورت می گیرد. اما کنش-گفتارهای نمایشنامه ای(خودافشایی) در صفحه های خصوصی بیشتر از صفحه های عمومی انجام می پذیرد. همچنین اکثر کاربران به گفتگوی بی قید و شرط در فیسبوک معتقدند و عقلانیت ارتباطی لازم برای تعامل و گفتگو را دارند. بنابر این امکان تشکیل حوزه های عمومی در فیسبوک وجود دارد. البته بعضی از کاربران که بردباری اجتماعی نداشتند در پاسخ به اظهار نظرهایی که با عقاید آنها مغایرت داشت به جای بیان استدلال به فحاشی و ناسزاگویی متوسل می شدند که نشان می دهد آنها هنوز به عقلانیت ارتباطی لازم برای تعامل و گفتگو نرسیده اند.
سنجش سرمایه فرهنگی طبقات براساس پایگاه اقتصادی- اجتماعی (مطالعه ی در میان شهروندان اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مطالعه ی حاضر سنجش سرمایه فرهنگی طبقات بر اساس پایگاه اقتصادی – اجتماعی در میان شهروندان اصفهانی است. رویکرد نظری این پژوهش بر ترکیبی از نظریه ی پیر بوردیو و ماکس وبر استوار شده است. بلحاظ روش شناسی، در مطالعه حاضر روش تحقیق پیمایشی بکار رفته و جهت جمع آوری اطلاعات نیز از تکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است. نمونه ی تحقیق حاضر 400 نفر از شهروندان 20 تا 64 سالة شهر اصفهان در 14 منطقه شهری در سال 1393 بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب اتا و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. در سطح توصیفی نتایج بدست آمده نشان داد که بیشتر شهروندان در طبقه متوسط قرار دارند و میزان سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در میان طبقات متفاوت است، بطوریکه کمترین میانگین مربوط به طبقه ی پایین، سپس طبقه ی متوسط و بیشترین آن مربوط به طبقه ی بالا است. در سطح تحلیلی نیز یافته ها نشان داد که پایگاه اقتصادی اجتماعی با سرمایه فرهنگی رابطه ی معناداری دارد و از میان ابعاد آن بیشترین نقش تبیین کنندگی را در زمینه ی سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده ایفاء می کند.