مقالات
حوزه های تخصصی:
گفت وگوی های بینادینی در دهه های اخیر تبدیل به کانونی برای تبادلات فکری بین رهبران دینی شده و اندیشمندان متعددی به این مسئله پرداخته اند. این مقاله با هدف بررسی جایگاه گفت وگوی بینادینی از نگاه اندیشمندان برجسته ای همچون جان هیک، ریمون پنیکار، لئونارد سویدلر، هانس کونگ، و محمد ابونمر براساس چارچوب فکری و رویکردی که در مسیر علمی شان اتخاذ کرده اند، به این مسئله پرداخته است. تحلیل ها نشان داد جان هیک تحقق گفت وگوی بینادینی را مبتنی بر دو اصل پذیرش کثرت گرایی دینی و قاعده طلایی در اخلاق می داند. پنیکار نه بر تعلیق بلکه معتقد به رویارویی با دیگری دینی براساس نظام و رهیافتی فارغ از اپوخه ای است که هوسرل مطرح می کند. سویدلر با تأکید بر نگاهی معرفت شناختی، مسئله گفت وگو با دیگری دینی را به تعریف دین پیوند زده و بر قانون محوربودن آن پای می فشرد. هانس کونگ با طرح اعلامیه اخلاق جهانی از گفت وگوها با هدف ایجاد صلح جهانی سخن می گوید. و در نهایت، ابونمر بر آورده های سنت های مذهبی، منابع معنوی و رفع سوءبرداشت ها در گفت وگو با دیگری دینی اصرار ورزیده و هر سه را از اساسی ترین مراحل اولیه در تحقق این سنخ از گفت وگوها می داند.
ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل مدیران، معاونان و کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که عوامل علی دربرگیرنده: عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی؛ عوامل تشدیدکننده دربرگیرنده: نقصان در قوانین و مقررات سازمان، مدرنیته، رسانه ها و اینترنت، نوع سازمان(دولتی/ خصوصی)؛ عوامل محدودکننده دربرگیرنده: تقویت ارزش ها و اعتقادات دینی، تقویت نظارت سازمانی؛ مصادیق روابط عاشقانه دربرگیرنده: روابط کلامی، رفتاری، جنسی؛ مکانیزم های مدیریت عشق دربرگیرنده: نگرش و برخورد مدیران، اقدامات مدیریت منابع انسانی، حفظ حریم شخصی، برنامه های آموزش و مشاوره، رفتارهای اخلاقی و سازگارانه، منشور اخلاقی مکتوب؛ فرصت ها دربرگیرنده: افزایش رضایت شغلی، افزایش نشاط سازمانی، شکل گیری احساسات مثبت و چالش ها دربرگیرنده: مشکلات جسمی، تنش های عاطفی، تنش های جنسی، روابط ناسالم با سایر همکاران، اختلال در کارکرد شغلی، شکل گیری روابط غیراخلاقی، تضعیف اعتبار اجتماعی و تضعیف ارزش ها می باشد.
سنجش رابطه بین مولفه های سرمایه اجتماعی شهروندان آذربایجان غربی با اعتماد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق «سنجش رابطه بین مولفه های سرمایه اجتماعی شهروندان آذربایجان غربی با اعتماد سیاسی» با روش پیمایشی، در بین کلیه شهروندان استان آذربایجان غربی بالای 18 سال به تعداد ۲,۲۸۴,۳۵۹ نفر، با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 384 نفر حجم نمونه با استفاده از پرسشنامه انجام شد. یافته ها نشان داد: برمبنای ضریب روایی آلفا کرونباخ، کلیه گویه های متغیرها، از قابلیتِ پایایی لازم و مطلوبی برخوردار می باشند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون حاکی از معناداری بین تمام متغیرها بود. طبق آزمون رگرسیون چندگانه، اعتماد سیاسی در استان آذربایجان غربی بستگی دارد به: افزایش 16 درصدی مشارکت سیاسی؛ افزایش 18 درصدی بخشش و روحیه داوطلبی؛ افزایش 15 درصدی مشارکت مذهبی و افزایش 35 درصدی عدالت در مشارکت مدنی. بنابراین هر چه میزان سرمایه اجتماعی در بین شهروندان افزایش پیدا کند، به همان نسبت میزان اعتماد سیاسی ایشان بیشتر شده و به موازات آن میزان مشارکت های مدنی و اجتماعی مردم نیز افزایش خواهد یافت.
تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان روحانیت در کنار گفتمان دفاع مقدس، ساختار نمادین و معناشناختی شهر دزفول را شکل داده اند. بر این اساس، ما در این پژوهش با تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول، به دنبال تفسیر رویکردهای مختلف بازنمایانه از گفتمان روحانیت در چشم انداز شهری دزفول هستیم. بدین منظور ما تمامی میادین، خیابان ها، بیلبوردها، یادمان ها و سایر آثار مرتبط با روحانیت و نیز و رویکردهای تصویرسازانه حاکم بر آن ها را موردبررسی قرار می دهیم. به طورکلی ورود گفتمان روحانیت به چشم انداز شهری دزفول را می توان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول که در سال های ابتدایی انقلاب اتفاق می افتد، رهبران و شخصیت های مهم انقلابی مورد بزرگداشت قرار می گیرند. اما کلیت چشم انداز شهری در دوره دوم به شدت متأثر از روحانیون بومی می باشد. بر همین اساس و به منظور بازنمایی شهر دزفول به عنوان شهری مذهبی که خاستگاه روحانیون برجسته بوده است، تصویرسازی شهری عموماً به سوی روحانیون بومی تغییر مسیر داده است. به نظر می رسد که در این زمینه حاکمیت محلی در دزفول سعی در تطبیق هویت و ارزش های محلی باارزش ها و مفاهیم ملی و حاکمیتی دارد. درواقع کلیت چشم انداز شهری دزفول سعی در بازنمایی فرهنگ، ارزش ها و شخصیت های محلی و بومی در چارچوب گفتمان ها و ارزش های کلی حاکمیتی دارد.
پژوهش به مثابه برساخت: چهارچوب روش شناختی نظریه کنشگر-شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه کنشگرشبکه دلالت های روش شناختی مهمی دارد و در چند سال اخیر به ویژه در رشته های علوم اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهشگران زیادی با علایق گوناگون به عناصر روش شناختی (و هستی شناختی) این نظریه توجه کرده اند. با این حال، همواره ابهاماتی در این که این چارچوب دقیقاً چیست و چگونه در پژوهش های کیفی کاربرد دارد، وجود داشته است و به ابهامات و پرسش هایی در این باره دامن زده است. ما در این مقاله سعی می کنیم عناصر این چهارچوب را روشن کنیم. دروهله نخست عناصر هستی شناختی کلیدی نظریه کنشگرشبکه استخراج خواهیم کرد و بر اساس آن برخی از قواعد کلی روش شناختی آن را بر اساس منابع اصلی این نظریه طرح می کنیم. سپس با استفاده از ابزارها یا مفاهیمی از نشانه شناسی، پدیدارشناسی، و قوم نگاری، چارچوبی روش شناختی چهار مرحله ای را برای پژوهش های کیفی مبتنی بر ای ان تی به همراه راهبردها، روش ها و ابزارهای آن ها پیشنهاد می کنیم و به برخی از پرسش های آن ها پاسخ خواهیم داد.
تحلیل گفتمان انتقادی الگوی زن مطلوب در آثار مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به سوژه های فعال ما را به صورت تاریخی با فرایند ساخته شدن و به حاشیه رفتن گفتمان های مختلف آشنا می کند چون آن ها از مجرای گفتگویی انتقادی به گفتمان خود شکل می دهند و سرنخی می شوند تا بتوانیم رد این گفتمان ها را در ساختارها جستجو کنیم. مقاله حاضر با سودای بررسی فرایند ساخته شدن الگویی از زن مطلوب، به سراغ مرتضی مطهری در تاریخ معاصر ایران می رود؛ به این دلیل که همچنان می توان رد الگویی را که او برساخت می کند در نظام حقوقی و سیاسی کشور دنبال کرد. پرسش ما در این پژوهش این است: مطهری چگونه الگویی از زن مطلوب را در رقابت با گفتمان های دیگر و زمینه اجتماعی اش برساخت می کند؟ ما برای پاسخ به این پرسش از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، هم به عنوان روش و هم به عنوان رویکردی نظری بهره بردیم. نتایج مقاله بر اساس تحلیل دو کتاب از مطهری صورت گرفته است. او الگوی مد نظرش را با گفتگوی انتقادی با الگوی زن پرده نشین از یک سو و الگوی زن مدرن از سوی دیگر شکل می دهد اما در نهایت الگوی زن مطلوب او در ابعاد مختلفی شبیه الگوی زن پرده نشین می شود.