جامعه پژوهی فرهنگی
جامعه پژوهی فرهنگی سال پنجم زمستان 1393 شماره 4 (پیاپی 14) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سید محمدعلی جمال زاده را یکی از سه بنیان گذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی می دانند. با این حال، بخشی از شهرت وی مدیون کتابی است که در سال 1345 از او چاپ شده، به نام «خلقیات ما ایرانیان». در این کتاب جمال زاده به مثابه یک طبیب در پی شناخت درد جامعه ایران است، دردی که مانع ترقی و علت العلل عقب ماندگی ما بوده است. درد یا همان عامل بیماری، فسادی است به نام خلقیات ما ایرانیان؛ یعنی ما به دلیل برخی خلقیات و روحیاتمان است که پیشرفت نمی کنیم و اولین قدم در راه ترقی و سعادت، تغییر خلق و خوی مان است.
چه چیز به جمال زاده اجازه می دهد که خلقیاتی، غالباً منفی و گاهی به شدت تحقیرکننده، را چنین بی پروا به ایرانیان نسبت دهد یا از قول دیگران نقل کند. ادوارد سعید آن را خودشرق شناسی یا خودشرقی کردن می نامد. سعید بر این باور است که شرق شناسی نه فقط یک رشته علمی، بلکه همچنین گفتمانی زمینه ساز و تسهیل گر استعمار شرق و همچنین به کلی ایجاد کننده شرق است. و اما خودشرق شناسی یا خودشرقی کردن عبارت است از همکاری اندیشمندان شرقی در پروژه شرق شناسی. بنابراین، هدف این مقاله عبارت است از محک زدن کتاب خلقیات ما ایرانیان با مشخصه های شرق شناسی و خودشرق شناسی.
مدرنیسم توسعه نیافتگی و ازخودبیگانگی طبقة متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه متوسط جدید بعنوان طبقه ای مترقی که در پی تلاش جهت حرکت به سوی توسعه یافتگی است، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی و امر توسعه سیاسی بخصوص در مشارکت های سیاسی دارد؛ بنابراین زمانی ما می توانیم این نقش فعال در توسعه را از سوی این طبقه داشته باشیم که این طبقه به خودآگاهی رسیده و مطالبات و خواسته هایش را بتواند در انجمن ها و گروه ها و احزاب پیگیری کند و به آن هویت ببخشد و زمانی که این آگاهی وجود نداشته باشد ما شاهد انفعال در مشارکت سیاسی و یا مشارکت به شکلی سلبی آن خواهیم بود. بنابراین در این مقاله تلاش شده تا به بررسی نقش سه متغییر جدایی فرهنگ عینی و فرهنگ ذهنی - عدم استقلال طبقه متوسط جدید از دولت - نبود مدرنیته، بر افزایش یا کاهش ازخودبیگانگی طبقه متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب بپردازد. چراکهشناسایی عوامل زمینه ساز ازخودبیگانگی خود می توان گامی به سوی هویت بخشی به این طبقه در راستای رسیدن به مطالباتشان باشد که البته همسو با توسعه یافتگی مدرنیسم در جامعه ایرانی خواهد بود.
رابطة سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی (مطالعة موردی: نوجوانان دبیرستانی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی زمان ارزشمندی برای یادگیری مسئولیت پذیری اجتماعی است، زیرا در این دوران است که فرد دوست دارد استقلال بیشتری داشته باشد و باید تصمیماتی درباره برخی از ارزش ها و روش های رفتاری خود بگیرد. یکی از فاکتورهای اصلی که می تواند به انتخاب های نوجوانان پختگی ببخشد، میزان مسئولیت آن ها در کارهای شخصی و اجتماعی است. در این راستا، این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی در بین دانش آموزان شیرازی پرداخته است. تکنیک مورد استفاده در این تحقیق پیمایش است و داده ها از طریق پرسشنامه خودگزارشی جمع آوری شد. نتایج تحقیق بطور کلی بیانگر این است اگرچه مسئولیت پذیری در مدرسه و مسئولیت پذیری فردی در میان دختران بیش از پسرها بود اما، مسئولیت پذیری اجتماعی پسرها بیش از دختران می باشد. بعلاوه، مسئولیت پذیری اجتماعی و فردی و مسئولیت پذیری در مدرسه رابطه معنی داری با ابعاد مختلف سبک زندگی دارد.
برساخت گفتمانی هویت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی نحوه ی برساخت گفتمانی هویت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. در این مطالعه با اتکا به نظریه لاکلائو و موفه به بررسی و تحلیل متون مورد نظر پرداختیم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگر دال اعظم در این متون دین است ولی منابع و عناصر هویتی دیگری نیز در این متون به چشم می خورد که هر یک به شیوه ای خاص درون گفتمان دینی مفصل بندی شده اند.
تأملی بر جای گاه زن در اندیشة مولوی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله حضور زنان در حکایت های مثنوی است که از منظر جامعه شناسی ادبیات و در دو بخش بررسی شده است. نخست، بازتاب مسائل اجتماعی فرهنگی در مثنوی و دوم، تأثیر مثنوی و تفکر مولوی در جای گاه زن. در تبیین این مسئله سه عامل تأثیرگذارِ شامل ساختار اجتماعی، سنت ِفرهنگی جامعه، و شخصیت خالق اثر در شکل گیری حکایت های مثنوی بررسی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: ۱. آیا زن در مثنوی شخصیتی نمادین است یا محصول فرهنگ و اندیشه مردبرتر؟ ۲. آیا زن در مثنوی، به قصد آموزشِ اخلاق، محور حکایت قرار گرفته است؟
در این بررسی، با استفاده از منابع تاریخی و نوشته های مولوی و مریدانش، به وجوه جامعه شناختی و زمینه های سیاسی اجتماعی بستر آفرینش اثر، تعامل شاعر با طبقات مختلف اجتماعی، و پارادوکس ذهنیت و عمل شاعر پرداخته شد. نتایج بررسی نشان داد که تناقض نمای موجود در توصیف زن حاصلِ عوامل ذیل اند: الف) تأثیر فضای فکری و ساختارهای اجتماعی آن دوران و نگاه مرسوم به زن و جای گاه او، ب) باورها و اعتقادات فرهنگی و ایدئولوژیکی مولانا در دو دوره متفاوت زندگی و ج) برایند چالش خودآگاه و ناخودآگاه شاعری عارف و واعظی معلم که به قصد تعلیم مریدان شکلی تمثیلی و رمزی گرفته است.
تأمین رفاه و انتخاب نیاز (بر اساس دو متغیر میزان تحصیلات و شغل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رفاه اجتماعی» یکی از متغیرهای مورد استناد برای شناسایی نیاز اقشار مختلف در حوزة برنامه ریزی های کلان دولت هاست و راه های دست یابی به آن در مورد هر قشر به مختصات و شرایط جغرافیایی، فرهنگی، و تاریخی منطقه بستگی دارد. هدف این مقاله ارائة گزارش بخشی از پژوهش نیازسنجی اجتماعی فرهنگی کلان شهر تهران (مصوب شورای پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) در خصوصِ ارتباط میزان تحصیل و شغل با انتخاب سه دسته از نیازها: مادی، عرفی اخلاقی، و معنوی است.
توسعة مادی و معنوی هر جامعه با توجه به مقدورات و اهداف همان جامعه و با برنامه ای هماهنگ تحقق می یابد و بر آن اساس، جوامع پیش رفته برنامه های کلان چندده ساله و کشورهای در حال توسعه برنامه های کوتاه مدت تری (پنج ساله) را طراحی، اجرا، و بهینه می کنند. شناسایی، جمع آوری، و بررسی آماری نیازها بین طیف های مختلف تحصیلی و طبقات شغلی و تجزیه و تحلیل آن مقدمه ای بر شناخت خصوصیات اجتماعی و فردی جامعه در حال تغییر است. یافته های استنباطی و آماری این گونه پژوهش ها به بازنمایی خلأها کمک می کند و ضرورت طراحی یک الگوی جامع رفاهی را در سطح ملی فراهم می آورد. بر اساس تحلیل های آماری تحقیق حاضر، رابطة معناداری بین گروه های شغلی و تحصیلی وجود دارد و متغیر شغل، در مقایسه با متغیر میزان تحصیلات، تأثیر بیش تری در انتخاب نیازهای اجتماعی دارد.