مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی الگویی برای یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکه های اجتماعی است. این مطالعه با روش سنتز پژوهی انجام شد. جستجوی مقالات با استفاده از کلیدواژه های یادگیری غیررسمی، یادگیری غیررسمی آنلاین، یادگیری رسمی، تلفیق یادگیری رسمی و غیررسمی در ارتباط با شبکه های اجتماعی انجام شد. برای جستجوی مقالات فارسی از پایگاه های اطلاعاتی جهاد دانشگاهی، پایگاه اطلاعاتی جامع علوم انسانی، بانک اطلاعات نشریات کشور و پایگاه مجلات تخصصی نور و برای جستجوی مقالات انگلیسی از پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکولار، پروکویست، ساینس دایرکت و الزیویر استفاده شده است. بر اساس معیارهای ورود و خروج تعداد 24 مقاله وارد مطالعه شد. تحلیل یافته ها ویژگی ها، پیامدها، نتایج و استلزامات ترکیب یادگیری رسمی و غیررسمی و همچنین ویژگی های الگوی مذکور را نشان داد. استفاده از یادگیری غیررسمی منجر به حمایت از یادگیری خود راهبر و مادام العمر می شود. ترکیب یادگیری رسمی و غیررسمی مستلزم علاقه به یادگیری، ادراک نیاز به یادگیری و استفاده از مدل یادگیری مشارکتی است. عناصر الگوی مذکور دارنده ویژگی هایی خاصی است؛ مثلاً یادگیرنده خود راهبر و مدیر دانش شخصی خود است. محیط یادگیری، منعطف، شخصی سازی شده و مناسب رشد تفکر خلاق و نقاد است. محتوای یادگیری چندرسانه ای، دسترس پذیر و متناسب با علایق یادگیرنده است. فعالیت های یادگیری غیر قابل پیش بینی و مبتنی بر تعاملات واقعی است. ارتباطات شبکه ای، مبتنی بر انگیزه های درونی و بیرونی و مبتنی بر حل مسائل است. ارزشیابی کیفی، فرآیندی و مبتنی بر بحث و گفت وگو است. به طورکلی یادگیرنده حلقه ارتباطی سایر عناصر است.
ساخت و هنجاریابی مقیاس حکمت ادراک شده تربیت مدرس برای تدریس میان رشته ای
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحول در تربیت مدرس برای دانشگاههای هزاره سوم وابسته به تربیت مدرس میان رشته ای می باشد. هدف تحقیق حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس حکمت ادراک شده تربیت مدرس برای تدریس میان رشته ای است. روش شناسی: روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است .جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه اساتید رشته های حوزه علوم تربیتی در سالهای 1400-1399 بوده است. بدلیل محدودیت جامعه آماری به شیوه سرشماری با تعداد 78 نفر بررسی انجام شد . ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته حکمت ادراک شده تربیت مدرس برای تدریس میان رشته ای بود. برای برآورد روایی و پایایی از روش های همسانی درونی(آلفای کرونباخ و بازآزمایی) و روایی همزمان استفاده شد. یافته ها: در تحلیل عاملی اولیه، چهار عامل با ارزش ویژه بالاتر از یک بدست آمد و تحلیل عوامل بعدی با محدود شدن به این چهار عامل صورت گرفت. بر اساس محتوای ماده های مربوط، چهار عامل به این صورت نامگذاری شدند. «درک و فهم بسیط مفاهیم»، «تسلط بر روش های تحقیق بنیادی»،«فهم گسترش مزرهای رشته های علمی»، «زدایش تفکر تقلیل گرایی». همچنین این مقیاس از همسانی درونی مناسبی برخوردار بود(آلفای کرونباخ برابر 94/0 و پایایی بازآزمایی در فاصله دو هفته برابر 91/0). نتیجه گیری: نتایج نشان داد، مقیاس ابعاد حکمت ادراک شده تربیت مدرس برای تدریس میان رشته ای از ساختار، روایی و پایایی مناسب برای جامعه ایرانی برخوردار است. این ابزار، مقیاس مناسبی برای هدف تحقیق که همانا تربیت مدرس برای تدریس چند رشته ای است، باشد.
تجربیات زیسته معلمان استثنایی از چالش های تدریس مجازی در فضای جدید برنامه درسی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته معلمان این دانش آموزان از چالش های تدریس مجازی انجام شده است. پژوهش از نظر روش شناسی، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی با استفاده از روش تحلیل داده های پدیدارشناسی تجربی و متعالی موستاکاس انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل کلیه آموزگاران استثنایی دوره ابتدایی استان یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. نمونه گیری با شیوه هدفمند ملاک محور تا حد اشباع داده ها انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تمامی مصاحبه ها منوط به اجازه مصاحبه شونده و رعایت ملاحظات اخلاقی، ضبط و سپس به طور دقیق مکتوب گردید و با روش هفت مرحله ای موستاکاس تحلیل و کدگزاری شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، در مجموع426عبارت معنادار شناسایی شده اند. در مرحله بعد، عبارت های به دست آمده در 6 مضمون و 24 زیر مضمون و دو دسته ی مقولات زمینه ای و ساختاری طبقه بندی گردیده و با تلفیق نتایج، توصیف جامع و کاملی از تجارب زیسته معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه از چالش های تدریس مجازی در زیست بوم جدید ارائه شده است. یافته ها چالش های تجربه شده معلمان را در مقوله ی شرایط زمینه ای در سه مضمون محوری نوع آموزش ، هیجانات و عواطف و روابط و تعاملات، نشان می دهد. در مقوله شرایط ساختاری چالش های تجربه شده معلمان به سه مضمون عمده اقتضائات آموزش و پرورش استثنایی/ویژه اجرای برنامه درسی و حمایت های مورد نیاز معلم و خانواده در دوران کرونا اشاره دارد.
نقش واسطه ای فرهنگ مدرسه بر رابطه مؤلفه های مدرسه اثربخش با کیفیت درس پژوهی در بین معلمان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای فرهنگ مدرسه بر رابطه مؤلفه های مدرسه اثربخش با کیفیت درس پژوهی در بین معلمان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان شهرستان مرند که در سال های اخیر درس پژوهی انجام داده اند، تشکیل می دهند که شامل ۹۳ نفر بود. برای تعیین حجم نمونه پژوهش از جدول کرجسی مورگان استفاده شد که برابر این جدول، تعداد ۷۴ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. پس از مشخص شدن تعداد حجم نمونه، شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انجام پذیرفت. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد: 1-پرسشنامه مدرسه اثربخش ایمانی و همکاران (1398)؛ 2-پرسشنامه فرهنگ مدرسه سلفی و سعید (2007) و 3- چک لیست محقق ساخته ارزیابی کیفیت درس پژوهی. برای تعیین روایی ابزارها از نظرات اساتید متخصص در حوزه تعلیم و تربیت دانشگاه تبریز و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که به ترتیب مقادیر 97/0؛ 93/0و 76/0به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از شاخص های آمار توصیفی و همچنین ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که فرهنگ مدرسه بر رابطه مؤلفه های مدرسه اثربخش با کیفیت درس پژوهی در بین معلمان دوره ابتدایی نقش واسطه ای دارد و مدرسه اثربخش به واسطه فرهنگ مدرسه به میزان 666/0 در کیفیت درس پژوهی نقش دارد.
تدوین الگوی زبان آموزی به شیوه ی کل خوانی و مبتنی بر رویکرد شناختی به همراه بازی برای کودکان پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای ارائه و ارزیابی الگوی زبان آموزی برای کودکان پیش دبستانی انجام شد که به شیوه کل خوانی آموزش را پیش می برد و مبتنی بر رویکرد شناختی به همراه بازی است. روش پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از مرور منظم کتابخانه ای و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتباریابی الگو استفاده گردید. جامعه ی پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه ی منابع علمی اعم از کتاب و مقاله ی مربوط به مفاهیم پژوهش می باشد که در پایگاه-های اطلاعاتی داخلی و خارجی از سال 2011 تا 2020 انتشاریافته است. از بین آنها، منابع مرتبط با اهداف پژوهش و قابل دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به منظور تعیین اعتبار الگوی طراحی شده، از جامعه ی متخصصان علوم تربیتی و روان شناسی تربیتی 16 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند و پرسش نامه ی محقق ساخته را تکمیل کردند. در نهایت، الگوی زبان آموزی بر اساس تحلیل کیفی و استخراج مضامین اصلی و پرتکرار در منابع طراحی شد. این الگو دارای شش مؤلفه )اهداف، محتوا، روش یاددهی-یادگیری، محیط یادگیری، ویژگیهای یادگیرنده و ارزشیابی) و هفت گام آموزشی برای اجرای (انتخاب تصویر، شناسایی تصاویر و درست کردن فرهنگ واژگان تصویر-واژه، مرور فرهنگ واژگان تصویر-واژه، بازی با کلمات موردنظر، دستیابی به مفهوم، طبقه بندی واژگان و ارزشیابی دانش آموزان) می باشد. اعتبار الگو نیز طبق تحلیل توصیفی و نتایج آزمون خی دو، از نظر متخصصان تأیید شد.
یادگیری با عامل های هوشمند آموزشی: آیا می توان با ردیابی حرکات چشم عملکرد توجه را بهبود بخشید؟
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی نقش عامل هوشمند آموزشی بر توان حل مسائل پیچیده و مدت زمان درگیری با تکلیف در دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه بوده که با روش آزمایشی انجام شده است. جامعه هدف از بین دانش آموزان 7 تا 13 سال (5/10 M: ) که در مقطع ابتدایی و راهنمایی، در مدارس دولتی در سیسلی کشور ایتالیا[مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شد. گروه نمونه (45:N)که از طریق سیاهه تشخیصی ADHD (فرم معلم) انتخاب شدند، به صورت تصادفی در سه گروه گمارش شدند: 1) بدون حضور عامل آموزشی 2) عامل آموزشی، تنها دستورالعمل هایی را در حین حل مسئله ارائه می کرد 3) عامل آموزشی دستورالعمل هایی را در حین حل مسئله ارائه و در خصوص توجه افراد بازخوردهایی را ارائه می داد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون حل مسائل پیچیده و ثبت زمان حل مسائل بود. نتایج نشان داد که حضور عامل هوشمند آموزشی، عملکرد حل مسئله را بهبود می بخشد، اما تأثیر عامل بر مدت زمان درگیری یادگیرندگان با تکلیف معنادار نیست. بر اساس نتایج، هدایت و بازخورد ارائه شده توسط عامل آموزشی باعث بهبود فرایند توجه شده و به تبع آن، عملکرد فرد را در حل مسئله ارتقا می بخشد
بررسی عوامل تأثیرگذار بر پرورش کارآفرینان در دانشگاه (مورد مطالعه: پژوهش های انجام گرفته در ایران)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر پرورش کارآفرینان در دانشگاهای دولتی شهر تهران انجام شده است روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی است و به دلیل به کارگیری روش فرا تحلیل و با توجه به ماهیت داده ها در زمره پژوهشهای کمی قرار میگیرد. جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش مقالات موجود در پایگاههای علمی معتبر میباشد. تعداد پژوهشهای انتخاب شده برای انجام فرا تحلیل ده پژوهش میباشد. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز برای فرا تحلیل از یک فرم کدگذاری استفاده شده است. این فرم معادل پرسشنامه یا فرم مصاحبه در انواع دیگر تحقیقات میباشد که در واقع با ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجام شده در حوزه پرورش کارآفرینان، با استفاده از روش فرا تحلیل و نرم افزار جامع فرا تحلیل CMA2 تعداد 10 پژوهش انجام شده دراین حوزه در ایران را مورد بررسی قرار داده است که از این تعداد 5 تحقیق از آزمون تی استیودنت و3 تحقیق از ازمون همبستگی و2 آزمونZ استفاده کرده است. نتیجه فرا تحلیل عوامل مؤثر بر پرورش کارآفرینان نشان داد که؛ آموزش با اندازه اثر 67/0، زیرساخت ها با اندازه اثر 623/0 و ارتباط با صنعت و دانشگاه با اندازه اثر 563/0 دارای بیشترین اثر در پرورش کارآفرینی در دانشگاه ها بوده است
ایجاد خلاقیت در خلق قطعه ی ادبی با استفاده از رویکردهای نوین آموزشی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه ی تاثیر دو مدل خلاقانه ی تدریس بر افزایش خلاقیت ادبی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان نگاشته شده است. این پژوهش با انتخاب یکی از انواع ادبی خلاقانه یعنی قطعه ی ادبی که در سرفصل درس نگارش خلاق دانشجویان علوم تربیتی این دانشگاه قرار دارد، به مقایسه ی تاثیر آموزش به روش کلاس معکوس و درس پژوهی بر خلاقیت ادبی فراگیران در نگاشتن قطعه ی ادبی دست زده است. جامعه ی آماری این پژوهش دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان مازندران و نمونه ی آماری شامل دو گروه 35 نفره ی همگن شده از دانشجومعلمان علوم تربیتی ورودی 96 این دانشگاه هستند. پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا به تهیه ی مدلی پرداخته شد که ابعاد مختلف خلاقیت را در مولفه های گوناگون قطعه ی ادبی مورد بررسی قرارداد؛ سپس در گروه اول قطعه ی ادبی به روش درس پژوهی و در گروه دیگر به روش کلاس معکوس تدریس شد. بر اساس مدل تهیه شده، نوشته های فراگیران مورد تحلیل محتوا قرارگرفت و نتایج هر دو گروه با یکدیگر مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان داد از بین این دو گروه، میانگین نمرات حاصل شده در گروه درس پژوهی به طور معناداری بالاتر از گروه کلاس معکوس بوده است و این بالاتر بودن سطح نمرات در هر چهار عنصر خلاقیت و در اکثر مولفه های قطعه ی ادبی در گروه درس پژوهی مشهود بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت روش های خلاقانه ی تدریس برای محتوای مشابه، نتایج مشابهی در بر نخواهند داشت و انتخاب مناسب ترین روش برای تدریس دروس مختلف نیازمند تجربه و پژوهش های دقیق علمی است.
بررسی روایی و پایایی سیاهه فراشناخت تدریس معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف: مجهز بودن به راهبردهای فراشناختی ازجمله مباحثی است که امروزه در حوزه روان شناسی عملکرد تحصیلی و شغلی بسیار بدان پرداخته می شود و حرفه معلمی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ازاین رو انجام تحقیقاتی علمی در حوزه فراشناخت تدریس معلمان ضروری به نظر می رسد و برای این کار وجود ابزار مناسب، شرط و گام اولیه است. بر این مبنا هدف اساسی پژوهش حاضر ترجمه و اعتباریابی سیاهه راهبردهای فراشناختی معلم(TMI) در میان معلمان شهر سنندج و فراهم کردن زمینه ای برای سنجش گستره ای از آگاهی های فراشناختی معلمان کشور بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بود. برای این کار 284 نفر از معلمان دوره های ابتدایی و متوسطه اول شهر سنندج به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و به سؤالات ابزار در مورد راهبردهای فراشناخت تدریس جواب دادند. روایی داده ها با تحلیل عاملی تأییدی و روایی ملاکی سنجش شده و پایایی داده ها با روش های آلفای کرانباخ و باز آزمایی موردبررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد ساختار عاملی تعیین شده برای ابزار برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش، مدل را پشتیبانی می کنند. بعلاوه بررسی روایی ملاکی با سیاهه آگاهی فراشناختی (MAI) هم نشان از روایی مناسب ابزار داشت. بررسی پایایی نشان داد ضرایب آلفای زیر مقیاس های ابزار از 70/0 تا 89/0 متغیر هستند که نشانگر همسانی درونی مناسب آن است. اجرای بافاصله ابزار هم نشان از پایایی باز آزمایی بالای ابزار داشت. با این یافته ها به نظر می رسد این سیاهه می تواند ابزار مناسبی برای سنجش فراشناخت تدریس معلمان ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی باشد.
اصول و روش های آموزش توحید بر مبنای آموزه های قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه اصول و رو ش های آموزش توحید در آموزه های قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام می باشد. آموزش مفاهیم توحیدی به دلیل اهمیت موضوع و تأثیر عمیق آن بر حیات آدمی، از ارزش والایی برخوردار است. این موضوع را در قرآن کریم و آموزه های معصومین علیهم السلام مورد واکاوی قرار داده ایم و به اصول و روش هایی در این زمینه دست پیدا نموده ایم. این تحقیق با رویکردی کیفی و با به کارگیری روش گردآوری داده های کتابخانه ای در گردآوری داده ها و روش تحلیلی-استنتاجی در تحلیل داده ها صورت گرفته است. از جمله اصولی که در آموزه توحید مورد توجه بوده است، اصل توحید محوری، کرامت انسانی، مخاطب شناسی، پرداختن به باطن، حفظ ظاهر، انگیزش از جمله اصولی است که در آموزه های اسلام به چشم می خورد. این اصول با روش سؤال، پاداش، توجه به عوامل غیر معرفتی، نیاز سنجی، قرینه گویی و تنظیم و دسته بندی محتوای آموزشی قابل عرضه می باشد.
طراحی الگوی شایستگی های حرفه ای راهبران تربیتی در نظام آموزش ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های حرفه ای راهبران آموزشی انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات آمیخته -اکتشافی (روش تحقیق بخش کیفی-پدیدار شناسی و درکمی توصیفی-تحلیلی) بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی 19 نفر از راهبران آموزشی و معلمان به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 248 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است. به منظور تحلیل یافته های کیفی، از روش تحلیل 7 مرحله ای کلایزری و برای تحلیل داده های کمی با استفاده از نرم افزار AMOS از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. به منظور بررسی اعتبار یافته های کیفی از روش های درگیری طولانی مدت و ممیزی بیرونی و به منظور اطمینان از پایایی از روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری و سازه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت. تحلیل یافته های پژوهش منجر به شناسایی 35 مضمون پایه ای و 7 مضمون سازمان دهنده (مبتنی بر مدل شایستگی) که در 5 دسته مضامین فراگیر شامل؛ دانش، توانایی،مهارت، ویژگی و نگرش طبقه بندی شد. نتایج تحلیل کمی نیز نشان داد، مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
پایه دانش آموزشی معلمان زبان دوم: تفاوت های آنها بر اساس اشتیاق سازگار در مقابل جبری
حوزه های تخصصی:
بررسی پایه دانش آموزشی معلم(PKB)، از مهم ترین مفاهیمی است که در پژوهش های مرتبط با شناخت معلم مطرح شده است. یکی از مباحث مرتبط با مفهومPKB، تفاوت معلم ها از لحاظ فرآیندهای اندیشگانی است که خود ریشه در تمایزات فردی معلمان دارند. از این رو، در مقاله حاضر، به بررسی پایه دانش معلم و تأثیر اشتیاق معلم بر آن را پرداخته شده است. در این تحقیق، تمرکز بر تحلیل فراوانی و بسامد اندیشه ها و مقوله های شناختی معلمان به روش تحلیلی از نوع همبستگی می باشد در این راستا، از هشت معلم EFL ایرانی (چهار نفر دارای اشتیاق سازگار و چهار نفر اشتیاق جبری) به عنوان شرکت-کننده پژوهش استفاده شد. از روش مصاحبه بازسازی شده، برای یافتن واحدهای اندیشگانی آموزشی بهره گرفته شد. سپس، واحدهای اندیشگانی هر دو گروه دسته بندی، کدگذاری و مقوله بندی شدند. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت های قابل توجهی میان دو گروه از معلمان شرکت کننده وجود دارد. بر این اساس، مقوله های غالب اندیشگانی آموزشی(PTC) در معلمان دارای اشتیاق سازگار شامل مدیریت زبان، بررسی پیشرفت، بررسی روند تدریس، پیوند عاطفی، بررسی مشکلات، خودارزیابی، باورهای آموزشی، شناخت دانش آموزان، درک پذیری و تصمیم گیری بود و در مقابل، مقوله های غالب اندیشگانی آموزشی معلم های دارای اشتیاق جبری شامل مدیریت زبان، بررسی روند تدریس، بررسی پیشرفت، بررسی مشکلات، درک پذیری، باورهای آموزشی، شناخت دانش آموزان، خودارزیابی، پیوند عاطفی و برنامه ریزی. نتایج نشان داد که پایه دانش آموزشی(PKB) با اشتیاق ارتباط دارد. با این که هر دو گروه در بعضی مقوله های اندیشگانی اشتراک داشتند، اما معلم های گروه HP در مقایسه با معلم های OP تعداد بیشتری واحدهای اندیشگانی آموزشی(PTU) تولید کردند.