جستارهای سیاسی معاصر
جستارهای سیاسی معاصر سال یازدهم بهار 1399 شماره 1 (پیاپی 35) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تأسیس تهران را باید نمادی برای هویت ملی ایرانی تلقی کرد. تهران صرفاً یک پایتخت در عداد پایتخت های دیگر نیست، بلکه علاوه بر آن پدیده ای است که حیات و زندگی فلسفی دارد و احکام فلسفی را ظاهر می سازد. ویژگی مهندسی ساز بودن تهران و انفراد ساکنان آن را می توان در این جهت مؤثر دانست. تهران، انتظاری را برآورده کرد و تخیلات و انتظاراتی را سبب شد. جایگاهی در داخل کشور و موقعیتی در عرصه بین المللی یافت. ادراک واقعبینانه از تهران گذشته و مآلاً کنونی، به درک مناسب تر زندگی امروز هر ایرانی با همه زوایای آن منجر می شود. این داشته تهران هم مربوط به جغرافیای آن است و هم در گرو زمان تأسیس و تحولات و پیشرفت آن است. شکل دهی به تخیّل های سیاسی و اجتماعی جدید، نیازمند بازآفرینی های تاریخی جدیدتر و برساخت های اجتماعی تازه تری از واقعیّات تاریخی گذشته است. این مقاله با چنین هدفی، به سراغ امر پایتختی تهران و شکل گیری هویت جدید آن رفته است و آن را در بستر تحولات نیمه اول قرن سیزدهم هجری مورد توجه قرار می دهد.
بررسی روشمندی ظهور فلسفه سیاسی در آثار اولیه سینمای ایران در دوران پهلوی اول (1306-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما به سبب ماهیت جمعی و ارتباطش با صنعت، ثروت، مخاطب و قدرت، مهم ترین هنر قرن جدید به شمار میرود که می تواند ماهیت فلسفه سیاسی زمانه را در خودش منعکس سازد، نسبت به آن واکنش نشان دهد و با مشاهده تز و آنتی تزهای تولید شده میان فلسفه سیاسی ترویجی قدرت و واکنش سینما، سناریوهای احتمالی و پیش روی جامعه و قدرت را پیش بینی نمود. قدرت برای ترویج و حتی مقابله نیازمند فلسفه سیاسی است. فلسفه سیاسی، خط کش حدود قدرت است. در واقع قدرت برای تعریف خودش از فلسفه سیاسی بهره میبرد. مقاومت نیز برای تحدید و حتی تغییر و براندازی قدرت از فلسفه سیاسی خودش بهره می برد. سینما نیز که با تحریک قوه خیال، احساسات را به سالن تاریک سینما می کشاند و واکنشهای عاطفی و عقلانی را بر می انگیزاند و خودآگاه و ناخودآگاه واکنش موافق و یا مخالف قدرت را در فیلم بروز و ظهور میدهد. در این پژوهش تلاش شده است تا روشمندی احصا فلسفه سیاسی در مضمون آثار دهه اول سینمای ایران به بحث گذاشته شود.
ماهیت نظریه در فلسفه سیاسی از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار چیستی نظریه در فلسفه سیاسی را با ابتناء به آراء علامه طباطبائی و بر اساس روش تفسیری متن محور مورد بحث قرار داده است. ابتدا جایگاه فلسفه سیاسی و تعریف آن در گستره علوم اسلامی مشخص گشته و سپس با مبنا قرار دادن نظریه ادراکات اعتباری، به تعریف نظریه در سطح فلسفه سیاسی پرداخته می شود. بر این اساس نظریه عبارت است از مجموعه اعتبارهای کلی و ثابتِ(اعتبارهای حدوسط) ارزشمند و مقدس که با سامان دادن به افعال جمعی انسان ها در جامعه، قصد دارد آنان را به سمت سعادت کمال انسانی رهنمون شود. پس سه ویژگی اعتباری بودن، کلیت و ثبات به عنوان مژلفه های اساسی نظریه در نظر گرفته شده است. برای تحقق چنین معنایی لازم است با اتکا به معقول ثانی فلسفی متناسب با هر یک از حوزه های موضوعی فلسفه سیاسی، که خود مبتنی بر انسان شناسی اسلامی اتخاذ شده اند، مجموعه اعتبارهای حدوسطی، که امتدادیافته همان معقول ثانی هستند، را به صورتی منسجم و در ارتباط با یکدیگر سامان داد. همچنین برای داوری چنین نظریه ای می توان مطابقت آن با اعتبارهای شرعی، تجارب بشری، ساختار طبیعی وجود انسانی و مهمتر از همه انطباق با ساختار روحانی و علوی وجود انسان را مد نظر قرار داد.
بازیگران قدرت، تدبیر امور جهانی و جوامع مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، همه صحنه های زندگی اعم از اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سیاست تحت تأثیر کنش و واکنش های ویژه ای قرار گرفته است. حاکمیت دولتها بتدریج کمرنگ، ارتباطات، رقابت، همنوایی و همشکلی بسیار گسترده شده است. بررسی ویژگیهای دوران معاصر و واکنش های مربوطه، ضرورت فهم و درک جدید همه عرصه های زندگی را اجتناب ناپذیر می نماید چرا که همه این عرصه ها در این کنش و واکنش جدید تغییرات شگرفی پیدا نموده اند. در شرف نگری این کنش و واکنش ها سؤالاتی چند جلب توجه میکند از جمله اینکه نقش بازیگران قدرت جهانی در این عرصه جدید چگونه است؛ کنش و واکنش های محسوس بویژه غیر محسوس ایشان به چه صورت میباشد و بالاخره در این کنش و واکنش ها تدبیر امور جهان چگونه رقم میخورد؟ هدف اصلی در این مقاله فهم و تحلیل این فرآیند و کنش های مذکور و پاسخ به سؤالات مطروحه فوق بویژه با تمرکز بر روشهای نامحسوس تدبیر امور جهان و از طریق جوامع مدنی میباشد. در این مقاله سعی شده با بررسی شناخت کلی جهانی شدن و نظریه های مربوطه و استفاده از آمار و داده ها و تجزیه و تحلیل آنها به این مهم پاسخ داده شود.
مطالعه جامعه شناختی مدارای سیاسی در جامعه ایرانی: مورد مطالعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله مطالعه جامعهشناختی مدارای سیاسی در ایران است. دستگاه نظری پژوهش بر تئوری های پاول وُگت در تحلیل مدارای سیاسی و نقش آموزش در آن و آنتونی گیدنز در تحلیل نقش جهانیشدن و رسانههای جدید در تغییرات سیاسی و فرهنگی، استوار است. نوع تحقیق کمی و بر مبنای پیمایش اجتماعی است. حجم نمونه 811 نفر و شیوه نمونه گیری، نمونه گیری طبقه بندی شده تناسبی(برحسب جنس) و در مراحل نهایی نمونه گیری تصادفی ساده و سیستماتیک است. شواهده تجربی پژوهش دلالت بر بالابودن میزان گرایش به مدارای سیاسی در جامعه نمونه دارد. به استناد یافته های تجربی پژوهش میتوان داوری کرد که گزارههای مشاهده ای، صدق راه حل های بیان شده در پژوهش مبنی بر رابطه میزان مصرف رسانه های نوین با میزان مدارای سیاسی را تأیید میکند. چنانکه تابع رگرسیون استاندارد دلالت براین دارد که که سهم شاخص مصرف رسانه های نوین در تبیین شاخص مدارای سیاسی 38 واحد بیشتر از شاخص تجربه آموزشهای نوین است. همچنین نسبتی از واریانس متغیر مدارای سیاسی که از ترکیب خطی دو متغیر تجربه آموزشی نوین و مصرف رسانههای نوین تبیین میگردد به اندازه 37 درصد است.
رویکردی تحلیلی بر سازکارهای مبارزه با «بیوتروریسم کرونا ویروس» در اسناد بین المللی و قوانین و مقرات داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این روزها، کرونا ویروس و سیر صعودی افزایش تعداد مبتلایان و کشته های آن، اذهان عمومی کشورهای جهان را به خود مشغول کرده است. از همان ابتدای شیوع آن در چین، سپس در سراسر جهان تحلیل های زیادی درباره بیولوژیکی بودن آن منتشر شد که کرونا ویروس یک جنگ بیولوژیکی و مصداق بیوتروریسم است. چراکه پیامدها و گستره بیوتروریسم به گونه ای است که می تواند منابع حیاتی یک کشور را به نابودی بکشاند. به همین منظور امروزه به شدت مورد توجه مراکز راهبردی نظامی، سیاسی، دفاعی، اقتصادی و بهداشتی جهان قرار گرفته است. پژوهش پیش رو با هدف «بررسی وضعیت مقابله با بیوتروریسم کرونا ویروس در قوانین داخلی و اسناد بین الملل» با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای– اسنادی انجام گرفته است. نتایج نشان داد که در نظام حقوقی ایران جرم مستقلی تحت عنوان بیوتروریسم به عنوان جرم اصلی وجود ندارد، اما در قوانین متعدد جلوه هایی از مفهوم تروریسم زیستی یافت می شود که به دلیل سرعت عمل کند قانون گذار، نبود نگاه افتراقی به بیوتروریسم، ضعف ضمانت اجرا و غیره سازکارهای مبارزه با آن، کارآمد و به روز نیست به طوری که نیازمند بررسی و تصمیم گیری های جدید است. در اسناد بین المللی نیز تدابیری که برای مبارزه با آن اندیشیده شده نیاز به تکمیل و اصلاح قوانین بین المللی از لحاظ داشتن ضمانت اجرای قوی و پیش بینی یک سیستم راستی آزمایی کارآمد و فنی، لازم و ضروری به نظر می رسد.