جستارهای سیاسی معاصر
جستارهای سیاسی معاصر سال هشتم بهار 1396 شماره 1 (پیاپی 23) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اگرچه اکثر رژیم های عربی که در سال 2011 به واسطه ی اعتراضات گسترده مردمی سقوط کردند به طور کلی و در مجموع، رژیم هایی اقتدارگرا و غیرآزاد محسوب می شدند اما در عین حال همه رژیم های غیرآزاد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا که برخی از آنها حتی به لحاظ شاخص های سرکوب ساختاری از مشکلات جدی تری رنج می بردند، انقلاب و حتی اعتراضات و منازعات پایداری را تجربه نکردند. بر این اساس سوال این است که: ماهیت غیر آزاد و سرکوبگرانه رژیم های سیاسی چه تاثیری بر وقوع انقلاب در کشورهای عربی در سال 2011 داشته است؟ و آیا همه رژیم های سیاسی عربی که در سال 2011 با پدیده انقلاب مواجه شدند، از مشکل سرکوب ساختاری به طور یکسان رنج می بردند؟ نتایج این تحقیق از طریق مقایسه شش کشور عربی در دوره زمانی 2005 تا 2010 با استفاده از روش تطبیقی و با کمک تکنیک اختلاف میل نشان می دهد که برخلاف تصور رایج، سرکوب ساختاری رژیم، شرط لازم برای وقوع واقعه انقلاب در کشورهای عربی نبوده است و همه رژیم هایی که به لحاظ ساختاری سرکوبگر بودند، الزاماً انقلاب را تجربه نکردند.و این نتیجه بر خلاف مدعای رایجی است که علت سرنگونی رژیم های عربی را اقتدارگرایی آنها می داند.
بررسی موانع تحقق حکمرانی خوب در فرهنگ سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه حکمرانی خوب از دهه 1990 به عنوان یک الگوی مطلوب توسعه و مدیریت جوامع موردتوجه قرارگرفته است. علی رغم طرح این نظریه در ایران و تطابق عمده شاخص های آن با مبانی اعتقادی و حقوقی کشور، کمتر حرکت جدی برای تحقق حکمرانی خوب در ایران صورت گرفته و با وجود ارتباط این موضوع با حوزه سیاست، اجرای آن در بدنه دولت و نظام سیاسی با موانعی روبروست. این مقاله با بررسی مطالعات انجام شده به روش اسنادی، نشان می دهد چالش اصلی حکمرانی خوب در ایران، در برخورد آن بافرهنگ سیاسی حاکم می باشد به طوری که در مقابل هر شاخص حکمرانی خوب، مؤلفه هایی از فرهنگ سیاسی قرار دارد که مانع از تحقق آن شاخص ها می شوند و برای رفع این موانع، باید به مقوله فرهنگ سیاسی بیش از گذشته توجه شده واقداماتی عملی در راستای اصلاح فرهنگ سیاسی با تمرکز بر نقش دولت صورت گیرد.
الزامات تغییر سبک زندگی ایرانیان در راستای اهداف چشم انداز ایران 1404 (مطالعه موردی دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی ایرانیان همواره مورد نقد و بررسی صاحبنظران سیاسی و فرهنگی بوده و با وجود تغییر و تحولات چشمگیر پدید آمده در سبک زندگی شهروندان ایرانی بویژه بعد از انقلاب اسلامی، طیف گسترده ای از اندیشمندان بر این باورند که این مقوله همچنان نیازمند تغییرات و دگرگونی های بسیاری است تا ایران بتواند به یک جامعه پیشرفته و توسعه یافته در همه حوزه ها دست پیدا کند. سوال اصلی این پژوهش این است که دستیابی کامل به اهداف چشم انداز ایران 1404 مستلزم چه تغییراتی در سبک زندگی ایرانیان است؟ روش تحقیق پیمایشی و با توزیع 49 پرسشنامه بین دانشجویان ارشد و دکترای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به عنوان یک پنل کارشناسی انجام شد. پرسشنامه شامل 23 سوال عمدتا بسته و پنج گزینه ای و در قالب طیف لیکرت بود که نتایج به دست آمده از پرسش های بسته به کمک نرم افزار SPSS مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند و از آزمون T تک نمونه برای تحلیل نتایج آماری استفاده شد. پیشینه پژوهش به دو بخش شامل تحقیق های مرتبط با دو مولفه سبک زندگی و توسعه و تحلیل مهمترین شاخص های پژوهش تقسیم شده است.
تغییرات نگرشی نسل سوم انقلاب در زمینه مقبولیت نظام سیاسی: بررسی چهار پیمایش ملی در دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به جمعیت جوان کشور، سنجش نگرش مردم در زمینه مقبولیت نظام سیاسی مورد توجه جدی حاکمان می باشد. برای سنجش میزان مقبولیت سیاسی در این تحقیق تلاش کردیم با استفاده از 4 پیمایش ملی انجام شده در دهه 1380 ، گویه هایی که می توانستند در سنجش این مفهوم تاثیر گذار باشند استخراج و سپس با همسان سازی سنجه ها، روند تغییرات نگرشی جوانان را در طول دهه 1380 مشخص کنیم. به این منظور، مفهوم مقبولیت سیاسی را به دو مقوله «توجیه پذیری» و «قانونی بودن» تقسیم نموده و گویه هایی که معرف هر کدام از این مقوله ها بودند استخراج شدند و در نهایت روند تغییرات نگرشی در زمینه مقبولیت سیاسی در دهه 1380 ترسیم شد. در این تحقیق از تحلیل ثانویه داده های به دست آمده ازپیمایشهای ملی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات مقبولیت سیاسی در دهه 1380 به طور کلی در وضعیت نسبتا مطلوبی بوده است. این روند در ابتدا تا اواسط دهه 1380 رو به رشد بوده اما از اواسط تا اواخر دهه مذکور رو به کاهش بوده است. در خاتمه مهمترین عوامل کاهش دهنده مشروعیت نظام در دهه مذکور توضیح داده شده است.
مطالعه مقایسه ای الگوی کنشگر انتقادی هنجارگرا با نظریه سیاست خارجی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای نظریه سیاست خارجی امام خمینی (ره)با الگوی نظری سیاست خارجی مستخرج از نظریات هنجاری و انتقادی روابط بین الملل انجام شده است. بررسی مقایسه ای مبانی و اصول روش شناختی، معرفت شناختی و هستی شناختی هر یک از نظریات مذکور، منجر به شکل گیری و ارائه چارچوب مفهومی تحقیق در قالب الگوی سیاست خارجی «انتقادی هنجارگرا» گردید که بر اساس آن، امکان تجزیه وتحلیل و نیز فهم نظریه سیاست خارجی امام خمینی (ره)فراهم می گردد. یافته این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم وجود اختلافاتی در مبانی نظری هر دو رویکرد مذکور، در بعد آسیب شناسی و تجویزگرایانه از اشتراکاتی برخوردار هستند؛ چنانچه هر دو رویکرد نظام موجود بین المللی را ناعادلانه، تحت نفوذ اراده و خواست قدرت های هژمون دانسته و ازاین رو بر ضرورت رهایی انسان ها از محدودیت های ساختارهای نظام سلطه و نیز بازتعریف و باز صورت بندی مفاهیم و ساختارهای آن تأکید ورزیده و به دنبال طرح ریزی نظامی عادلانه و هنجارگرا هستند؛ البته دراین بین، وجه تمایز عمده اندیشه سیاست خارجی امام خمینی (ره)توجه و تأکید ایشان بر بعد الهی نظام آفرینش و نیز برخورداری از رویکردی مبناگرایانه و دین مدارانه به پدیده های آن است.
تحلیل مبانی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در پرتو مؤلفه قدرت نرم افزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی مهم ترین عنصر تداوم حاکمیت و معرف پیشرفت در رابطه دولت و ملت می باشد. جمهوری اسلامی ایران، با ارائه نظریه مردم سالاری دینی به عنوان جایگزین و رقیبی برای گفتمان هژمون لیبرال-دموکراسی غرب، توانسته است علی رغم تمامی تهدیدهای داخلی و فشارهای بین المللی به حیات خود ادامه دهد. پرسش مقاله این است که حفظ امنیت و استمرار حیات نظام جمهوری اسلامی ایران معلول چه عواملی است؟ در مقام پاسخ به این پرسش فرضیه مقاله بر این مبنا قرارگرفته است که «قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران» به عنوان مهم ترین مقوم راهبرد امنیتیِ واقع گرا- عمل گرای نظام جمهوری اسلامی ایران، عامل اصلی پایداری و تداوم این نظام در عرصه بین المللی بوده است. ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی، امکان اشاعه آرمان های انقلاب اسلامی را در فراتر از مرزهای ملی فراهم نموده است. مبنای این قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ عینی در رفتار دیگر بازیگران بدون تهدید آفرینی و یا پرداخت هزینه محسوس در نظریه مردم سالاری دینی با شاخصه هایی چون فرهنگ گرایی و استقلال طلبی تجلی یافته است. نوشتار پیش رو بر مبنای خوانش جوزف نای ازنظریه قدرت نرم به دنبال اثبات فرضیه خویش است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی– تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای می باشد.