جستارهای سیاسی معاصر
جستارهای سیاسی معاصر سال دوازدهم بهار 1400 شماره 1 (پیاپی 39) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هانا آرنت به عنوان یکی از مهمترین اندیشمندان قرن بیستم، روز به روز توجه بیشتری را به خود جلب می کند و این امر تاحدود زیادی بخاطر نوآوری های اندیشه ای است که در کار و آثار او وجود دارد. البته آرنت مانند هر متفکر دیگری با چالشها و بعضا تناقض های مفهومی نیز مواجه است که به همین سان به بحثهای زیادی دامن زده است. یکی از این مباحث احتمالا متاخرتر، پیوند و ربط میان دو دوره در حیات اندیشه اوست. او در این راستا، دوگانه حیات عمل و حیات ذهن یا حیات عمل ورزانه و حیات تامل ورزانه را مطرح کرد که گونه دوم خودش یکی از مهمترین عوامل بی توجهی و بی اهمیتی حیات عمل ورزانه بوده است. بدین سان آرنت دوگانه بین فلسفه و سیاست را مطرح کرد که در تقابل با هم قرار داشتند. در سالهای اخیر و مخصوصا به این دلیل که عمر آرنت چندان نپایید تا خودش شرح روشن تری ارائه کند، مجادله مهمی در این خصوص درگرفته است که چگونه می توان دو بخش ناهمخوان اندیشه هایش را تفسیر و تاویل کرد و آیا این دو مرحله تفکر او در تقابل با هم هستند یا این که برعکس سازگار هستند. نویسنده مقاله حاضر که در حدود بیست سال پیش اثری در خصوص وی با عنوان هانا آرنت و نقد فلسفه سیاسی منتشر کرده است، تلاش کرده است تا با استفاده از مطالعات خود در طی این سالیان، روایت و تفسیر خود را در خصوص این دوگانه آرنت ارایه کند. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی است و مهمترین یافته مقاله نیز این است که حیات ذهن به عنوان مکمل و در تداوم با حیات عمل قرار می گیرد و مخصوصا دو سطح اجتماعی و روانشناختی/ فردی را پوشش می دهند.
از سرمایه تا سرمایه سیاسی؛ نقدی بر تکوین نظریه سرمایه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملی در مختصات مفهومی نظریه سرمایه سیاسی در مقایسه با سایر اشکال سرمایه، تداخل و هم پوشانی های مفهومی به نسبت بالایی را آشکار می سازد. این امر سبب ایجاد تردید در ماهیت نظری و یافته های برآمده از مطالعات این حوزه، می شود. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با نگرشی انتقادی، به روش توصیفی - تبیینی و بر پایه رویکرد تاریخ نظریه ها، در پی پاسخ به این پرسش است: سیر تکوین و تعیّن نظری مستقل مفهوم سرمایه سیاسی و مختصات مفهومی آن، به چه صورت است؟ یافته ها حاکی است که انسجام نظریه سرمایه سیاسی، عمدتاً درنتیجه ی وقوع سلسله تحولات اجتماعی - سیاسی ( له یا علیه نظام سرمایه داری) و تحولات نظری (ظرفیت های تحلیلی سرشار مفهوم سرمایه در علوم اجتماعی - سیاسی سوداندیش و عملگرایانه آمریکا و انتقادی فرانسه) به خصوص در ربع آخر قرن بیستم و به ویژه متأثر از مطالعات اصحاب سرمایه و در رأس آنان نوآوری های نظری بوردیو و به علاوه تضارب آراء محققان متأخر حوزه های علمی مختلف در عرصه ی سرمایه سیاسی (متأثر از سه خاستگاه نظری مبتنی بر سرمایه های اجتماعی، نمادین و کل)، پی ریزی شده است. اساساً هیچ گاه این سرمایه به صورت خالص وجود ندارد و لذا نمی توان تعریفی یکّه برای آن در نظر گرفت. با این حال، هسته اصلی معرّف این سرمایه به صورت استعاره ای از انباشت قدرت با هدف غایی مشروعیت سیاسی، قابل تبیین است.
بررسی رابطه اندیشه و جامعه در آرای وبر: نقدی بر امکان پروتستانتیسم اسلامی در آرای روشن فکران ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برداشت یکجانبه گرایانه از نسبت فرهنگ و توسعه در آرای وبر، تصوری اشتباه را در خصوص این نسبت موجب شده است.این نوشتار با ارائه نظریه صحیح وبر، ذیل مفهوم قرابت گزینشی (خویشاوندی انتخابی) و همچنین بازخوانی نگاه او به مفاهیم خاص الهیات مسیحی، می کوشد آرای وی را سنجه افکار روشنفکران ایرانی در خصوص نسبت دین پیرایی و توسعه، و امکان بازسازی آن در نظام الهیاتی اسلام قرار دهد. نتایج حاصل از این اعتبارسنجی حاکی از آن است که به عکس نگاه مثبت روشنفکران ایرانی به تکرار تجربه الهیاتی مسیحیت در مفاهیم اسلامی، این امر نه تنها با درونمایه های الهیاتی اسلام تناسب ندارد؛ که تکرار تصنعی آن در جهان اسلام نیز بیش از تحقق توسعه به عارضه ای در ساحت ارگانیک عرف و شرع در جامعه اسلامی منجر می شود . تجربه تاریخی ناموفق ایرانیان در صورتبندی دین ایدئولوژیک و دین مدنی بر پایه ایده پروتستانتیسم اسلامی نیز شاهدی بر این مدعاست. دیگر نقیصه پروژه فکری روشنفکران ایرانی در سنجه آرای وبر، بی توجهی به بنیادهای عینی توسعه است.آرای وبر در این خصوص همچنان که از عنوان نظری «قرابت گزینشی» بر می آید، رخدادی است که در تعامل عین و ذهن محقق می گردد. اهداف این تحقیق با روش استنادی و تمرکز بر آثار وبر و نظریات روشنفکران ایرانی پیگیری می-شود.
مشارکت علم در تغییرات اجتماعی و سیاسی: علوم اجتماعی فرونتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی و اجتماعی معاصر با تلاش برای تقلید از روش های معرفتی علوم طبیعی پوزیتیویستی، همواره در معرض نقد نسبت به نظرگرایی صرف و ناکارآمدی در عمل در تغییرات اجتماعی بوده است. در نتیجه، در سال های اخیر طرح ایده کاربردی سازی علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، این رویکرد نیز در دام تقلید از علوم طبیعی باقی می ماند و صرفا به جای تقلید در موضع معرفتی/شناختی، در موضع حل مسئله و عدم توجه به ظرافت های زندگی انسانی و ژرف کاوی مقولاتی مانند روابط قدرت و تاثیر آن بر شکل زندگی اجتماعی عدم اصالت علمی را حفظ می کند. در مقابل، در رویکرد فرونتیک به علوم اجتماعی، پژوهش به مثابه امری مشارکتی در موضوع مورد بررسی، پژوهشگر را از این دو خطر برکنار می دارد و کمک می کند که ضمن پرهیز از نظریه پردازیِ صرف، مبانی معرفتی را نیز در پای کاربرد قربانی نکنیم. در واقع، در اینجا شواهد علمی و حاصل پژوهش های مختلف علمی به عنوان منبعی برای تصمیم گیری سیاسی در فرایند تصمیم گیری عمومی قرار می گیرد و پژوهشگر با درک موقعیت مندی و اهمیت تجربه زیسته انسانی، دیگر تنها ناظر و گزارشگر موضوع نیست، بلکه با پیگیری آن تا رسیدن به نتیجه ای که تغییر در شرایط نامطلوب را ایجاد کند، همچنان به فعالیت مشغول است و از دانشمندان علوم اجتماعی خواسته می شود که به بازیگران اجتماعی صاحب فضیلت تبدیل شوند و به جای اینکه مقالات و کتب بدون خاصیت واقعی یا عملی بنویسند، با پژوهش خود در حوزه سیاستی/خط مشی مورد علاقه خود سیاست ورزی کنند. پژوهش حاضر با تبیین مولفه های علوم اجتماعی فرونتیک، آن را به عنوان رویکردی بدیل برای پژوهش در علوم اجتماعی که به تغییر واقعی در جامعه رهنمون می شود معرفی می نماید.
زیبایی شناسی سیاستِ رادیکال؛ اخلاق و رهایی کنش گر حاشیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی سیاست، نپذیرفتن مرز میان نظم هاست که این امر منجر به فرآیند زیبا شناسانه بازپیکربندی در ساحت سیاست می شود . این مقاله با هدف طرح استتیک اخلاق - برخاسته از این نوع نگرش- به دنبال چرخش اخلاقی و تأثیر آن بر سیاست است و در صدد است با تغییر موقعیت و فرم های طبقه بندی و تمایز، هنجارهای بازنمایی محیط پیرامون و شرایط موجود را تغییر می دهد. زیبایی شناسی اخلاقی با اتکا به «برهم زدن قواعد و ارزش ها»، «انقلاب در زمان»، «منطق تفاوت یا اختلاف» و مردم - سوژه و دیگری- رژیم اخلاقی رهایی بخش را نوید می دهد که این رهایی بخشی رخداد همواره پیش روی ماست. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از رویکرد زیبایی شناسانه رانسیر به سیاست به بازآفرینی ارتباط میان سیاست و اخلاق اندیشید که توزیع مجدد امر محسوس را موجب می شود و با ایجاد اشکال مختلف ابداع و نوآوری، بدن ها را از جاهای تخصیص یافته به آنها جدا می سازد و به مدد آزادی انتقادی، تحول رابطه سوژه و دیگری به همراه عدالت شرایط کنشگریِ به حاشیه رانده شدگان مهیا می شود. با ورود کنشگران حاشیه ای به مثابه سوژه به ساحت سیاست، شاهد قلمروزدایی از نظم «پلیسی» و رژیم بازنمایی اخلاقی حاکم و همزمان بازقلمروسازی در این عرصه خواهیم بود
دست کاری روایت در متون سیاسی ترجمه شده: بازتاب اخبار سیاسی ایران در رسانه های غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای کنونی برخی مردم متأثّر از روایاتی هستند که ساخته و پرداخته رسانه هاست. رسانه های خبری یکی از حوزه هایی است که روایت در آن نقش مهمی ایفا می کند. در این حوزه، روایت ابزاری است برای توصیف یک رویداد در راستای منافع و افکار مشخص که البته می تواند دستخوش دستکاری عوامل متعدد انسانی از جمله مترجمان باشد. بنابراین، تحقیق حاضر با تکیه بر نظریه روایت بیکر (Baker 2006) در نظر دارد تا نقش مترجمان در دستکاری روایی متون ترجمه شده خبری را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، 200 متن خبری فارسی همراه با ترجمه انگلیسی آن ها در رسانه های غربی جمع آوری شد. سپس متون اصلی و ترجمه ها به وسیله راهبردهای قاب بندی بیکر تجزیه و تحلیل گردید. پس از تحلیل داده ها، تأیید شد که «روایت» ابزاری برای ایجاد یک هویت جدید از یک شخص، گروه، سازمان، حکومت یا حتی یک کشور است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که «روایت» به ظریف ترین شکل ممکن می تواند مخاطب ناآگاه را آگاهانه به سمت یک هدفِ از پیش مشخص شده هدایت کند. همچنین مشخص شد که از بین راهبردهای قاب بندی بیکر، «اقتضای گزینش» بیشترین کاربرد و «برچسب زنی» کمترین کاربرد را داشته است.
امرسیاسی از نظر شانتال موفه در فهم وتبیین جنبش جلیقه زردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دیگر نمی توان امرسیاسی را تنها در قدرت و دولت مشاهده کرد بلکه بواسطه انقلاب ها و جنبش های عصر مدرن به میان طبقات پایین جامعه راه یافته و دیگر در انحصار قدرت رسمی نیست و مناسبات جدید در حیطه جامعه سیاسی شکل می گیرد. برهمین مبنا، مقاله ی حاضر با هدف بررسی جنبش جلیقه زردها از منظر شانتال موفه انجام و در پی ارائه ی پاسخی به این پرسش هاست که جنبش مذکور از این منظر چگونه قابل تحلیل است و تفسیر او چه تفاوتی با تفاسیر نظریه پردازان دیگر دارد. طبق تفسیر موفه، امرسیاسی محل تخاصم جوامع است که موجب سامان جامعه می گردد. از نظر او تنازعات اجتماعی صرفاً بر تضاد طبقاتی استوار نیست و گفتمان های هویت ساز شکل گیری جنبش ها را فراهم می سازند. او سیالیت و پویایی جوامع متأخر را مبنای تحلیل خویش قرار داده و با استناد به گفتمان های هویتی با نظام سرمایه داری مقابله می کند. به باور وی بسیاری از نظریه پردازان لیبرال از به رسمیت شناختن بُعد خصومت آمیز سیاست خودداری می کنند زیرا از نظر آنان بُعد آنتاگونیسمی سیاست برای رسیدن به اهداف دموکراسی مخاطره آمیز است. برخلاف آنان موفه معتقد است که جنبش هایی از این دست بدلیل گفتمان هویتی متفاوت موجب پویایی هویت های جدید می گردد.
پژوهشی تطبیقی در باب توسعه سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله تحقق توسعه و انواع آن در شکلهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، همواره یکی از دغدغه های اندیشمندان و پژوهشگران مطالعات توسعه بوده است. اینکه چه زمینه ها و عوامل وجود دارد که توسعه محقق می شود یا محقق نمی شود. مساله توسعه به ویژه توسعه سیاسی، در ایران عمری بیش از یک قرن دارد و کماکان بر سر اصول ، استراتژی و در مجموع راه های تحقق بخشیدن به آن مجادلات فراوان علمی و دانشگاهی صورت می گیرد. در این پژوهش تلاش شده است تا روایت حسین بشیریه و محمود سریع القلم در حوزه مطالعات توسعه در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. سئوال اصلی پژوهش حاضر مبتنی بر این امر است که توسعه سیاسی و موانع تحقق آن در ایران از منظر این دو روایت چیست؟ طبق یافته های پژوهش بشیریه با رویکردی جامعه شناختی و تاریخی، تلاش دارد توسعه را از منظر ساختارهای اجتماعی و سیاسی مورد تحلیل قرار دهد. از سوی دیگر سریع القلم در پرداخت موضوع توسعه با رویکردی کارگزارمحور بر ذهنیت و شخصیت ضدتوسعه ای ایرانی تأکید دارد و تلاش کرده است با تحلیل و توصیف اکنونیت توسعه سیاسی در ایران علل عدم نیل به آن را مورد بحث قرار دهد.