جستارهای سیاسی معاصر
جستارهای سیاسی معاصر سال دوازدهم تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 40) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد نظام دوقطبی درجهان فرو ریخت و روابط بین الملل دچار تغییر و دگرگونی گدید. به دنبال فروپاشی نظام دوقطبی، قدرت های جدیدی در مناطق مختلف جهان سر بر آوردند که می توانستند در مناطق خود حضور و نفوذ آمریکا را به چالش بکشند. یکی از این مناطق شرق آسیا بود که چین بعد از فروپاشی نظام دوقطبی، در این منطقه رشد بالایی داشته است. نگرانی مشترک غرب و هند از قدرت روز افزون چین در دریای چین جنوبی و گسترش نظامی این کشور در تقابل با روابط رو به گسترش روسیه و چین می باشد که این مسئله دهلی را در مورد ارتقا سطح روابط با روسیه مردد می نماید. مسئله دیگر مسئله افغانستان می باشد که غرب به شدت در برابر نفوذ پاکستان و چین در این کشور خواهان رشد تعاملات هندوستان با افغانستان و کمک دهلی برای توسعه و تثبیت امنیتی و اقتصادی این کشور می باشند. به دنبال رشد اقتصادی چین، امریکا وادار به پی ریزی استراتژی هایی چون پیمان های دوجانبه امنیتی- سیاسی با کشورهای قدرتمند منطقه ای چون هند در آسیا شده است. تعاملات میان هند و غرب به رهبری ایالات متحده و تبدیل رابطه دهلی- واشگنتن به یک رابطه راهبردی مهم در تعاملات سیاسی امنیتی حوزه اقیانوس هند و جنوب آسیا یک واقعیت مهم سیاست بین الملل تلقی می شود که می تواند پیامدهای بسیار بزرگی بر موازنه قوا در جنوب و شرق آسیا داشته باشد
توسعه یافتگی سیاسی از منظر سرمایه اجتماعی با تاکید بر اعتماد (با رویکرد اسلامی-ایرانی) مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش شرط توسعه سیاسی و کارآمدی حکومت ها به سرمایه اجتماعی هر کشوری برمی گردد. سرمایه اجتماعی به عنوان پیوندها و هنجارهای مشترک و تعمیم اعتماد اجتماعی در سطح خرد و کلان نه تنها عامل تسهیل امور برای افراد و گروه هاست بلکه عامل مهم در شناسایی جامعه سیاسی نیز می باشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی و شناساندن جایگاه سرمایه اجتماعی و عنصر سازنده آن یعنی اعتماد، در رسیدن به توسعه سیاسی با نگاه بومی(اسلامی-ایرانی) در ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ نوع تحقیق؛ توسعه ای- کاربردی و روش تحقیق؛ آمیخته(کمی- کیفی)، ابزار تحلیل؛ مبتنی فیش برداری و پیمایش می باشد. جامعه آماری شهروندان شهر شیراز با حجم نمونه 283 نفر به صورت تصادفی ساده می باشد. اندازه گیری پایابی داده ها با آلفای کرونباخ 810/0 و در محیط نرم افزار spss20 و نرمال بودن توزیع داده ها نیز با آزمون کولوموگروف-اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و روایی محتوا نیز توسط اساتید تایید شد. نتیجه کلی پژوهش بر این است که رابطه مستقیم و معنا داری بین سرمایه اجتماعی با مولفه اعتماد و توسعه سیاسی با رویکرد بومی وجود دارد.
بررسی تعامل سازمان ناتو وترکیه در منطقه قفقاز (بحران قره باغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی فروپاشی شوروی و خارج شدن قفقاز از بایگانی مناطق استراتژیک جهان رقابت های شدیدی بین بازیگران منطقه ای و بین المللی برای نفوذ در منطقه شکل گرفت اما کنار این رقابت ها، روندهایی از تعامل نیز بین این بازیگران مشاهده می شود و فرصت مناسبی برای اتحاد استراتژیک بین بازیگران فرامنطقه ای چون غرب و منطقه ای چون ترکیه ایجاد شده است. وجود منافع مشترک بین ترکیه و غرب، زمینه ی وابستگی متقابل ترکیه و غرب را فراهم نموده است. از آنجا که آمریکا منافع خود را در قالب ناتو به منصه ی ظهور می گذارد تصمیم گرفت در راستای پاسخ به تغییر محیط بین الملل برای ایفای نقش فعال درساختار بین الملل اهداف و رویکرد خود را تغییر دهد و مفهوم جدید استراتژیک برای خود تعریف کند . در این رویکرد جدید ناتو به دنبال مدیریت بحران ها و گسترش نفوذ خود به شرق (منطقه قفقاز ) می باشد. در این راستا با قرار گرفتن خود در کنار ترکیه و ایفای نقش در بحران قره باغ به دنبال افزایش نفوذ خود در منطقه قفقاز و درحمایت از موضع گیری ترکیه می باشد.
شناسایی و تحلیل پیشران های تأثیرگذار بر آینده مشارکت سیاسی در ایران و سناریوهای پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی در نظام های مردم سالار یکی از ارکان اساسی حکمرانی و تعیین جهت-گیری های کلی به شمار می رود؛ به گونه ای که ثبات و پایداری سیستم سیاسی و گذرموفق از بحران های سیاسی که ممکن است نظام های سیاسی با آن مواجه شوند درگرو انتخابات، میزان مشارکت مردم و نتایج حاصله از آن است. پژوهش پیش روی با رویکرد آینده-پژوهانه در پی پاسخگویی به این پرسش است که پیشران های اساسی و تاثیرگذار بر آینده مشارکت سیاسی در ایران کدام است و بالطبع چه سناریوهایی می توان برای آینده مشارکت سیاسی در ایران ترسیم کرد؟ برای پاسخگویی به این پرسش، در مرحله اول از پرسشنامه دلفی به تعداد 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی انتخاب گردیدند، پس از تکرار دلفی و اجماع خبرگان از میان 30 پیشران شناسایی شده تعداد 15 پیشران اصلی و اثرگذار به انتخاب خبرگان تعیین گردید.در مرحله دوم پس از دریافت نظر خبرگان و ارزش گذاری عددی پیشران ها و وزن دهی به آن ها در جدول تحلیل متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک داده ها تحلیل و سناریوها ترسیم گردیده اند. یافته ها بیانگر آن است که سناریوی سوم، مشارکت سیاسی سازمان دهی شده می تواند محتمل ترین سناریو از میان سناریوهای موجود باشد. این امر ضرورت اتخاذ سیاست های کلان و راهبردی به منظور تحقق شرایط ایده آل و حرکت به سمت سناریوی دوم و حتی اول را ایجاب می نماید.
بین الملل گرایی گزینشی: استراتژی ترامپ برای ایجاد نظم امنیتی هوشمند در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی خروج از غرب آسیا و چرخش به سمت آسیای جنوب شرقی از زمان اوباما در سیاست خارجی ایالات متحده مطرح شده است؛ و به نظر می رسد ترامپ نیز با وجود انتقاداتی که نسبت به نحوه اجرای این استراتژی دارد با آن موافق است. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سوال اصلی است که ترامپ چه برنامه ای برای مدیریت تحولات سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه غرب آسیا و اجرای استراتژی خروج از این منطقه و چرخش به سمت شرق آسیا مطابق با منافع امریکا و هم پیمانان خود دارد؟ یافته های این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری انزواگرایی نوین یا بین الملل گرایی گزینشی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تبیینی حاکی از آن است که، ترامپ ابتدا با اقداماتی مانند خروج از توافق برجام زمینه اجرای سیاست های خود را آماده کرد؛ سپس با طرح هایی مثل معامله قرن، ناتوی عربی، تلاش برای ترغیب ناتو به مشارکت در بحران های منطقه و عضویت کشورهای منطقه غرب آسیا در این سازمان، ترور شهید سلیمانی و ایده کاهش نفوذ ایران و محور مقاومت، کشاندن پای انگلیس به عنوان بازیگر مداخله گر در منطقه، تقسیم هزینه بحران های منطقه میان متحدان امریکا و جلوگیری از شکل گیری یک هژمون منطقه ای قصد دارد، استراتژی نظم امنیتی هوشمند را در منطقه غرب آسیا اجرایی کرده و بتدریج خروج کم خطر و آرام امریکا از منطقه را محقق کند.
جمهوری اسلامی ایران و نظام بین الملل: چرایی چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تداوم وضعیت چالش در روابط ایران و کانون های قدرت در نظام بین الملل به ویژه آمریکا، تحقیقات و پژوهش های متعدد وگسترده ای در خصوص تبیین وضعیت ایران و نظام بین الملل وجود دارد که این حجم انبوه از تحلیل ها، ضرورت یک فرا مطالعه ویکپارچه سازی برای رسیدن به هسته مشترک آنها را الزامی می سازد و این پژوهش به دنبال ترکیب یافته های قبلی و نگاهی جدید و جامع به این چالش می باشد. سوال اصلی در این پژوهش به این قرار است که پدیده وضعیت چالش گونه نظام بین الملل با ایران در یافته های پژوهشی پژوهشگران ایران چگونه بازنمایی شده است؟ برای پاسخ به این سوال، این مقاله با رویکردی لایه ای به پدیده چالش مذکور و بهره گیری از روش تحلیل مضمون به بررسی ادبیات موجود پرداخته و کلیه آثار موجود در حوزه موضوعی تحقیق اعم از کتاب، مقاله و رساله دکتری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که مولفه های بنیادین تولیدکننده وضعیت چالش عبارتند از سه حوزه گفتمان ها، اقدامات و مدیریت چالش ها؛ که گفتمان ها و به صورت خاص تقابل دو گفتمان سلطه طلبانه آمریکایی با گفتمان مقاومت ضد سلطه از سوی گفتمان انقلاب اسلامی از مهم ترین عوامل این چالش به حساب می آیند و مبتنی بر این یافته ها، هرچند امکان مدیریت این چالش در سطوح روئین و با الگوهای مدیریت چالش در راستای کاهش تهدیدات و افزایش فرصت ها وجود دارد، اما، آینده چالش بین المللی ایران به دلیل ظرفیت تقابل گفتمانی با فراز و نشیب تداوم خواهد یافت.
تأثیر سیاست های نئولیبرال بر کارکرد علوم انسانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پایان جنگ هشت ساله، گرایش دولت ایران به سیاست های اقتصادی نئولیبرالیستی مسبب زنجیره ای از آثار اجتماعی شد که بخشی از آن در حوزه آموزش و پژوهش ملموس بوده است؛ تحولی پرمناقشه که علاوه بر ایران در کشورهای متعددی تجربه شده است. مقاله حاضر به بررسی آثار سیاست های اقتصادی نئولیبرال بر توسعه علوم انسانی در ایران اختصاص دارد. سؤال مقاله این است که گرایش دولت ایران به سیاست های اقتصادی نئولیبرال پس از پایان جنگ هشت ساله چه تأثیری بر کارکرد علوم انسانی در این کشور گذاشت. فرضیه مقاله این است که گرایش مذکور علوم انسانی ایران را به سمت بازاری شدن سوق داد و آن را بیش از پیش در خدمت حفظ مناسبات ثروت و قدرت قرار داد. به عبارت دیگر، وجه انتقادی علوم انسانی به طرز قابل توجهی نادیده گرفته شد. برای دفاع از فرضیه مقاله از روش پژوهش ترکیبی استفاده خواهد شد. تلاش خواهد شد برای دفاع از فرضیه مذکور معتبرترین اطلاعات و داده های در دسترس مورد استفاده قرار گیرد.
نقش جامعه پذیری سیاسی و کارگزاران آن در میزان وفاداری سیاسی شهروندان (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله نقش جامعه پذیری سیاسی و کارگزاران آن در میزان وفاداری سیاسی شهروندان است که با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 18 سال شهر اصفهان به تعداد 2243249 نفر در سال 95 می باشد. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای پردازش داده ها، از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که بین جامعه پذیری سیاسی و کارگزاران آن با میزان وفاداری سیاسی شهروندان رابطه معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های به دست آمده، بین نقش خانواده (42/0r= )، نظام آموزشی (33/0r= )، همسالان (37/0r= )، رسانه های جمعی (42/0r= )، احزاب سیاسی (30/0r= ) و دینداری (80/0r= ) با میزان وفاداری سیاسی شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای دینداری (514/0=Beta)، اثربخشی سیاسی (265/0=Beta)، وقایع سیاسی (297/0=Beta)، احزاب سیاسی (199/0- =Beta)، آگاهی سیاسی (069/0=Beta) و نظام آموزشی (060/0- =Beta) وارد معادله شده و در مجموع 774/0 از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند (774/0=R²). می توان استدلال کرد که این متغیرها در میزان وفاداری سیاسی افراد نقش بسیار مهمی ایفا می کنند.