جستارهای سیاسی معاصر
جستارهای سیاسی معاصر سال هشتم تابستان 1396 شماره 2 (پیاپی 24) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تحول در فناوری و سپس تغییر در مهارت های تحلیلی افراد، جهان را با دوران جدیدی مواجه کرده است. از یک سو ظهور موضوعاتی همچون بازیگران جدید و جنگ های جدید که در چارچوب نظریات پارادایم دولت محور قابل تبیین نیستند و از سوی دیگر تکرار الگومند این تحولات که آن ها را از یک ناهنجاری صرف فراتر برده، گرایش به نظریه پردازی در فهم این مسائل را دو چندان کرده است. گروه داعش از این نمونه تحولات است. هدف این مقاله بررسی جنگ های جدید با محوریت داعش در پرتو نظریات شکل گرفته پیرامون این جنگ ها است. این که شکل گیری این بازیگر صرفا به افراط گرایی دینی محدود شود، شناخت چندانی از وضعیت دوران جدید ارائه نخواهد داد. این مقاله با روش کیفی درصدد پاسخ به این سوال است که شرایط دوران کنونی چگونه به شکل گیری گروهی مانند داعش منجر شده و نحوه عمل این گروه چطور می تواند به عنوان سرآغاز نوینی در قالب جنگ های جدید تحلیل شود؟ دوران جدید با تغییر در ماهیت قدرت سبب شکل گیری نوعی از جنگ ها شده که با جنگ های بین دولتی متفاوت است. از این رو این مقاله ضمن بررسی وضعیت گروه داعش به این نتیجه می رسد که داعش حاصل وجود این شرایط جدید است و به نظر می رسد این جنگ ها بحران آینده خاورمیانه خواهند بود.
مقایسه «راهبرد مذاکره» با جریان ها و کشورهای غیر همسو از نگاه دو جریان اصول گرا و اصلاح طلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبرد مذاکره با کشورها و جریان هایِ غیرهمسو با سیاست های جمهوری اسلامی ایران، طی دو دهه ی اخیر به صف بندی سیاست ها و جریان های سیاسی در داخل کشور، منجر شده و دو جریان اصول گرا و اصلاح طلب را برای تحقق سیاست های خود، رویاروی هم قرار داده است. از این رو، سؤال اینجاست که نگرش هر کدام از دو جریان یادشده نسبت به این راهبرد چیست؟. کالبد شکافی ماهیت، اهداف، موانع، منابع قدرت و خصوصیات مذاکره کنندگان در این راهبرد به روش توصیفی _ تحلیلی، بیان گر این است که جریان اصول گرا، کشورهای غیرهمسو را در منظومه ی ارزشی خود تعریف کرده و معتقد است که این گفتگو، ارزش توقیتی دارد. از سوی دیگر، جریان اصلاح طلب، رایزنی دیپلماتیک را نشانی از حیات سیاسی در نظام بین الملل یادکرده و معتقد است که با مذاکره و گفتگو می توان دشمنی های شکل گرفته را از بین برد.
ریشه های بازتولید مخاصمه ایران و امریکا پس از توافق هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و ایالات متحده در چهار دهه گذشته چند بار به تعدیل موضع و همکاری بر سر برخی امور روی آورده اند که توافق هسته ای اوج آن بود. اما همکاری های مقطعی هرگز به عادی سازی روابط بین دو کشور نیانجامید. در جریان مسأله فعالیت های هسته ای ایران، تهران و واشنگتن به نحو کم سابقه ای وارد گفتگو و همکاری شدند و امتیازاتی به یکدیگر اعطا کردند که برای بسیاری ناظران سؤال انگیز بود. برخی به این جمع بندی رسیدند که زمان عادی سازی روابط فرا رسیده است. اما این بار نیز پس از توافق تدریجاً فضای تخاصمی بازتولید شد. سؤال مقاله حاضر این است که چه عوامل بنیادینی سبب شده اند که گشایش ها و همکاری های مقطعی در روابط ایران و آمریکا- که اوج آن در توافق هسته ای نمایان شد- به عادی سازی روابط بین دو کشور منجر نشوند. در پاسخ، به برخی سیاست های ریشه دار دو دولت خصوصاً خط مشی انقلابی و ضدآمریکایی ایران و سیاست های ضدایرانی آمریکا اشاره خواهد شد که مانع از عادی سازی روابط می شوند. با این حال، تخاصم بین دو دولت مانع از آن نمی شود آنها تحت شرایط خاص آماده همکاری محدود شوند.
محدودیت تفکر نیوتنی در مطالعات روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات گسترده و سریع در حوزه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی، دگرگونی سریع ساختارها و نهادها در نظام جهانی، ضعف و ناتوانی دولت ها در عرصه روابط بین الملل، قدرت گرفتن بازیگران غیردولتی، گسترش ارتباطات و وابستگی متقابل روزافزون میان کشورها، چند بعدی شدن مفهوم تهدید و امنیت، رفتار نظام بین الملل را به شدت پیچیده و غیرقابل پیش بینی کرده است در چنین شرایطی پارادایم ها و نظریه های رایج به دلیل سیطره تفکر نیوتنی در مطالعات روابط بین الملل و با تکیه بر روش های تحلیل «خطی» در تبیین و تفسیر این رویدادها با محدودیت های شدید مواجه شده اند. چرا که در این روش ها، روابط بین علت و معلول ساده، روشن و خطی در نظر گرفته می شود و موقعیت فعلی یا وضع موجود، آینده را تعیین می کند.این مقاله با بررسی رویکرد نیوتنی موجود در نظریه های روابط بین الملل معتقد است ناکارآمدی این نظریه ها به دلیل سلطه رویکرد نیوتنی است و با تاکید بر شکسته شدن مفروضات اصلی این پارادایم در عرصه علمی، به این نتیجه می رسد که واقعیت نظام بین الملل مبتنی بر تعاملات غیرخطی، بسیارپیچیده و غیرقابل پیش بینی بوده و با روش های خطی و ساده شده نیوتنی نمی توان به درک روشن و کاملی از تحولات بین الملل رسید. بنابراین برای توضیح رفتار نظام بین الملل نیازمند تفکری فراتر از رویکرد نیوتنی هستیم
تحلیلی بر انقلاب مصر از منظر جنبش های اجتماعی جدید و تله بنیانگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً استدلال می شود انقلاب هایی که در کشورهای عربی در جریان بیداری اسلامی خودنمایی کرده اند، به واسطه خواسته ها و انتظاراتی بود که مردم از هیأت حاکمه درخواست کرده و ناکام مانده اند. مقاله حاضر درصدد است تا به واکاوی و تحلیل انقلاب مصر از منظر جنبش های اجتماعی جدید و تله بنیانگذار بپردازد تا نمایان سازد که این تحول، برآمده از اقدامات و جهت گیری های کلی حاکمان بوده است. بدین سان، مقاله پیش رو تلاش می کند تا به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که با در نظر گرفتن بحران تله بنیانگذار، وقوع تحولات انقلابی در مصر تا چه اندازه با نظریه جنبش های اجتماعی جدید مطابقت می کند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد حکومت مصر در تله بنیانگذار گرفتار شده و بهره گیری از جنبش های اجتماعی جدید یکی از دلایل اصلی تحولات صورت گرفته در این کشور بود که وجود مطالبات و تقاضاهای موجود در میان مردم را پوشش داده و به عرصه ای جهت وقوع انقلاب متعیّن گشت. هر چند با توجه به واقعیت های موجود، اقتصاد سیاسی در نظریه جنبش های اجتماعی جدید در تحولات انقلابی مصر با فقر تئوریک مواجه است.
دوقطبی راست و چپ : پیشینه، ویژگی ها و پیدایش در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله که سعی در بررسی ویژگی ها و پیدایش دوگانه ی راست و چپ در جهان سیاست دارد، ابتدا به تبیین این مفاهیم جهان شمول در زندگی انسان می پردازد. برتری دست راست نسبت به دست چپ در فرهنگ ها و نیز نسبت دادن این دوگانه به زوج مرد و زن با ارائه ی مثال های در ادبیات کهن فارسی بخش دیگری از این پژوهش است. پژوهشگر سپس به حضور و اهمیت این دوگانه در مذهب و متون مقدس می پردازد و شباهت رویکرد مذاهب مختلف در قبال این دو مفهوم با برتری بخشیدن به جهت راست و نسبت دادن آن به نیکان و سمت چپ به بدان را به تصویر می کشد. پس از بررسی حضور این دوگانه در سیاست در طی انقلاب کبیر فرانسه در جریان جلسات مجلس مؤسسان فرانسه و قرار گرفتن طرفداران قدرت بی حد و حصر شاه در سمت راست و طرفداران مردم و انقلابیون در سمت چپ، به اهمیت نقش جراید از سال 1815 به بعد در عمومی کردن این واژگان در عرصه ی سیاسی فرانسه می پردازد. ساده، تغییر پذیر و قابل فهم بودن این مفاهیم برای بیگانگان با دنیای سیاست به عنوان دلائل موفقیت این واژگان در سیاست معرفی می شوند