مطالعات زبان و گویش های غرب ایران
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال هشتم پاییز 1399 شماره 30 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با تمرکز بر دو مسیر بالا و پایین و ترکیب این دو با فعل های حرکتی رفتن و آمدن، کوشیده است تا قالب های معنایی فعل های ساخته شده از این دو مسیر را در دو زبان فارسی و انگلیسی با یکدیگر مقایسه کند و به این ترتیب، کارایی پایگاه شبکه قالبی را برای توصیف زبان فارسی بررسی نماید. بدین منظور، تعداد (120) جمله شامل فعل های مسیرنمای پیش گفته از پیکره اصلی بی جن خان استخراج و سپس سعی شد با استفاده از پایگاه شبکه قالبی، قالب های معنایی هرکدام از این افعال با معادل انگلیسی آن مقایسه شود. درنهایت نگارندگان با مقایسه قالب ها به این نتیجه رسیدند که شبکه قالبی برای آن دسته از فعل های مسیرنمای فارسی که مسیر یا جهت را در قید پیشوندی فعل کدگذاری می کنند، قالب متفاوتی با معادل انگلیسی آن دارد؛ ازسوی دیگر، در نوشتار پیش رو به روابط استعاری این افعال با قالب های معنایی دیگر نیز اشاره شد و به طور کلّی این نتیجه به دست آمد که زبان ویژه بودن این نوع رابطه و همچنین بازنمود نحوی متفاوت افعال و کدگذاری مختلف جهت در آن ها، بیان گر لزوم درنظرگرفتن تفاوت های زبانی به منظور کارایی بیشتر شبکه قالبی برای توصیف زبان های دیگر است.
بررسی کنش گفتاری تشکر در گویش کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کنش گفتاری تشکّر را در گویش کردی ایلامی براساس نظریه کنش های گفتاری آستین (1962) و سرل (1969) بررسی کرده است. ابزار جمع آوری داده ها آزمون تکمیل گفتمان بیست گزینه ای بود که موقعیّت هایی را مجسّم می کرد که افراد به طور معمول ابراز تشکّر می کنند؛ سپس این آزمون را (240) گویشور ایلامی تکمیل کردند. با بررسی داده ها درمجموع بیست راهبرد ابراز تشکّر شناسایی شدند که تشکّر ساده، درک زحمت و قول جبران به ترتیب بیشترین فراوانی را داشتند؛ همچنین، چهارده راهبرد مختصّ فرهنگ ایرانی و اسلامی و متأثّر از باورهای دینی تشخیص داده شدند که نُه راهبرد انواع دعاها بودند (درمجموع 7/30%) که به طور عمده از اعتقادات و باورهای دینی سرچشمه می گیرند. پنج راهبرد دیگر نیز بیشتر جنبه اخلاقی و اجتماعی دارند و به ستایش فرد و لطف او در حقّ گوینده معطوف هستند؛ افزون بر این نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین مردان و زنان و گروه های سنّی مختلف و افراد با سطح تحصیلات و مشاغل مختلف در این زمینه وجود ندارد.
کاهش همخوانی در زبان فارسی: مطالعه موردی همخوان های انفجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو کاهش همخوان های انفجاری در گفتار پیوسته فارسی در چارچوب واج شناسی آزمایشگاهی بررسی شده است. داده ها طوری طراحی شدند که همخوان های انفجاری در یکی از سه جایگاه آغازی، میانی (بین دو واکه) و پایانی کلمه قرار بگیرند؛ همچنین، همخوان ها ازنظر بافت آوایی (بافت واکدار و بی واک) و موضع تکیه (تکیه بر و بی تکیه) با یکدگیر تفاوت داشتند. مقادیر دیرش همخوان های انفجاری و همچنین فراوانی وقوع تظاهر آوایی آن ها به صورت گونه های انفجاری، سایشی و ناسوده محاسبه شد. نتایج نشان داد که انفجاری های بی واک نسبت به کاهش، مقاومت نشان می دهند و در هیچ بافتی از میزان قوت همخوانی آن ها کاسته نمی شود؛ ولی انفجاری های واکدار بسته به دو عامل جایگاه و بافت آوایی به درجات مختلف کاهش می یابند. بیشترین میزان کاهش مربوط به جایگاه بین واکه ای است که در آن هم از دیرش انفجاری ها (واکدار) کاسته می شود و میزان گرفتگی آن ها از گونه انفجاری به ناسوده تغییر می کند. کاهش انفجاری های واکدار در جایگاه های آغازی و پایانی کلمه در مجاورت آواهای واکدار تنها به صورت کوتاه شدگی همخوان یا کاهش دیرش است. نتایج به دست آمده با دیدگاه آوایی به کاهش همخوانی مطابقت بیشتری دارد و سازوکارهای تولیدی ناظر بر فرایند کاهش همخوان را به صورت کاهش درجهت افزایش رسایی، کاهش درجهت کم کوشی تولیدی و کاهش درجهت کوتاه شدگی (کم شدن دیرش) تأیید می کند. این یافته ها با محدودیت های ادراکی ناظر بر فرایند کاهش نیز مطابقت دارد که براساس آن کاهش در درون یک سازه نوایی مانند کلمه نسبت به مرز آغازی و پایانی آن سازه رایج تر است؛ کاهش در مجاورت واکه ها رایج تر از همخوان هاست و احتمال کاهش یک همخوان انفجاری به ناسوده بیشتر از سایشی است.
بررسی گذرایی در گفتار کودک فارسی زبان از منظر انگاره نظری هاپر و تامسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه گذرایی مفهوم مهم و کاربردی در زبان و گفتمان است، بررسی آن در گفتار کودک می تواند پاسخ گوی مسائل زیادی در حوزه زبان آموزی کودک باشد. گذرایی در رویکرد معنایی - گفتمانی هاپر و تامسون براساس معیارهای متفاوتی تعریف می شود که یکی از آن ها حضور مفعول است. از دیگر معیارها می توان به عناصری همچون لحظه ای بودن و غایت مندی عمل، عاملیت کنش گر و میزان تأثیرپذیری مفعول اشاره کرد. در نوشتار پیش رو مؤلّفه های مطرح شده در نظریه هاپر و تامسون در گفتار کودک فارسی زبان بررسی شده است و اینکه آیا تفاوتی از لحاظ مؤلّفه های مذکور بین گفتار کودک و بزرگسال وجود دارد. تعیین مشخصات سرنمون گذرائی در گفتار کودک و میزان فراوانی آن در پیکره داده ها از دیگر مسائل بررسی شده در این پژوهش بود. به این منظور پیکره ای شامل صد بند خبری از گفتار چهار کودک فارسی زبان حدود سه سال بررسی شد. روش تحلیل داده های پژوهش ازنوع توصیفی - تحلیلی بوده است. تحلیل پیکره پژوهش نشان داد که گفتار کودک فارسی زبان می تواند معیارها و مؤلّفه های هاپر و تامسون را در خود داشته باشد که به صورت های مختلف معنایی یا واژنحوی بروز یابد. مؤلّفه های مشارکان در عمل، ارادی بودن، جنبشی بودن عمل و تأثیرپذیری مفعول در گفتار کودک نسبت به بزرگسال امتیاز بیشتری کسب کردند که بیان گر درجه گذرایی بالاتر بندهای گفتار کودک نسبت به بزرگسال است. سرنمون گذرایی در گفتار کودک شامل یک کنش گر (به طور معمول خود کودک) و یک شیئ بی جان است که تمام معیارهای ده گانه هاپر و تامسون در آن قابل بازیابی است.
ساخت های دارای jɑ- در گویش لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی، نقش های معنایی و نحوی ساخت های دارای jɑ-در گویش لکی را برحسب جایگاه موضوعی شان در چارچوب دستور ساخت مدار گلدبرگ بررسی کرده است. در این پژوهش داده ها به صورت میدانی با ضبط گفتار گویشوران با محدوده سنّی بین 50 تا 60 سال گردآوری و برمبنای چارچوب نظری مقاله و شمّ زبانی یکی از نگارندگان به مثابه گویشور بومی زبان تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که هرگاه jɑ- با جملاتی همچون متعدّی، سببی، نافاعلی و نامفعولی همراه شود، مشارک عامل نمی تواند به منزله موضوع مستقیمی حضور داشته باشد، همچنین زمانی که این ساخت در جملات لازم مرکّب غیر کنایی که دارای عامل هستند همراه شود، سبب حذف مشارک عامل در سطح نحو جمله می شود. پس این ساخت نه تنها با افعال دوظرفیتی، بلکه با افعال مرکّب یک ظرفیتی نیز همراه می شود. در پژوهش حاضر ادّعا می شود گرچه حضور jɑ- در جمله موجب حذف مشارک عامل در سطح نحو می شود؛ ولی در سطح معنا همچنان باقی است.
ترکیبی /تحلیلی بودگی مقوله های تصریفی فعل در گویش کردی خزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف، تبیین و بررسی تحلیلی/ ترکیبی بودگی مقوله های تصریفی فعل شامل زمان، نمود، وجه، جهت، قطبیت، مطابقه و سببی سازی در کردی خزلی از خانواده کردی جنوبی است. داده ها از بررسی فایل های صوتی به صورت پیکره ای، مصاحبه های هدایت شده و یادداشت های آوانویسی شده از گویشوران بومی روستاهای کارزان در استان ایلام طی سال های 1396 تا گردآوری شده اند. مقوله های زمان، وجه و نمود در این گونه زبانی هم پوشانی دارند؛ بنابراین، به مثابه یک مقوله بررسی شدند. نتایج نشان داد که مقوله زمان-وجه-نمود در این گونه زبانی به طور عمده به صورت ترکیبی و در مواردی هم به صورت ترکیبی و هم به صورت تحلیلی بازنمایی می شود.؛ افزون بر این، در کردی خزلی مقوله های قطبیت، جهت، مطابقه و سببی سازی نیز به طور عمده به صورت ترکیبی بازنمایی می شوند. میزان ترکیبی بودگی یک فعل براساس صورتی از فعل که بیشترین میزان ترکیبی بودگی را دارد، تعیین و براساس ارزش تعداد مقوله-در-واژه محاسبه می شود. این ارزش در این گونه زبانی 6 تا 7 به دست آمد که از این نظر کردی خزلی در زمره زبان های رایج دنیا رده بندی می شود.