مطالعات زبان و گویش های غرب ایران
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال هفتم زمستان 1398 شماره 27 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای نخستین بار، ساخت های سببی صرفی و نحوی زبان فارسی نو را براساس رده شناسی دیکسون (2012) بررسی پیکره بنیاد کرده است ؛ ازآنجاکه تاکنون پژوهشی که در گذر زمان و براساس پیکره، به این ساخت ها توجّه کرده باشد، صورت نگرفته است، برآن شدیم تا در نوشتار پیش رو، درزمانی ساخت های سببی زبان فارسی نو را بررسی کنیم. برای این منظور، سی کتاب و از هر کتاب به طور تقریبی ده هزار واژه از قرون چهارم تا هفتم و همچنین دو قرن اخیر انتخاب شد؛ سپس ساخت های سببی صرفی و نحوی آن ها استخراج و براساس چارچوب یادشده، ازنظر صوری تحلیل شده و قرن های مختلف نیز ازنظر نوع فعل سببی و بسامد وقوع با یکدیگر مقایسه شده اند. پیکر ه این پژوهش شامل 772 ساخت سببی صرفی و نحوی بوده است. نتایج تحلیل پیکره نشان داد که کاربرد سازوکار نحوی محدود به قرن های اخیر است و در قرون اوّلیه، نمونه ای از این نوع ساخت یافت نشد. این مسئله با سیر تغییر زبان فارسی از زبانی ترکیبی به زبانی تحلیلی هم سو است. نتیجه دیگر پژوهش آن است که کاربرد ساخت هایسببی از ابتدای فارسی نو به بعد کمابیش با سیر نزولی همراه بوده است به طوری که در قرن سیزدهم به کمترین میزان خود می رسد و سپس دوباره در قرن اخیر، افزایش می یابد؛ همچنین نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد کهبرخلاف ساخت های سببی نحوی که با افزایش بسامد روبه رو بوده اند، از شمار سببی های صرفی کاسته شده است؛ به طوری که در فارسی نو متأخّر فعل هایی نظیر میراندن، آگاهاندن، شنواندن، گنداندن، فسراندن، پزاندن، بُراندن و فراموشاندن که در قرون اوّلیه کاربرد داشته اند، کنار گذاشته شده اند.
بررسی پدیده رمزگردانی از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی: مطالعه گفتار روزمرّه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پی آمدهای ناشی از تماس زبانی در جوامع چندزبانه، رمزگردانی یا گردش متناوب بین دو یا چند زبان است. پژوهش حاضر مطالعه ای میدانی است که به بررسی مقایسه ای میزان و جهت رمزگردانی درمیان دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسّطه در سه طبقه اجتماعی پردرآمد، متوسّط و کم درآمد در جامعه چندزبانه شهرستان ارومیه پرداخته است. داده های مورد نیاز به روش ضبط گفتمان طبیعی به دست آمده و متخصّص آمار و نرم افزار اس.پس.اس.اس. آن ها را تحلیل کردند. براساس نتایج به دست آمده، ارتباط بین جهت رمزگردانی و طبقه اجتماعی افراد معنی دار بود؛ بدین ترتیب که جهت غالب رمزگردانی در طبقه پردرآمد از فارسی به ترکی است، درحالی که در دو طبقه دیگر برعکس است؛ افزون بر این، طبق نتایج به دست آمده بین جنسیت و جهت رمزگردانی ارتباط معنی داری وجود ندارد؛ همچنین تفاوت میزان رمزگردانی در طبقات اجتماعی مورد بررسی و گروه های جنسی معنی دار نبود.
بررسی مقوله فعل ازدیدگاه سرنمونی و براساس معیارهای معنایی گیون: هر فعل یک مقوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه سرنمون با نگاهی شناختی تعریف نوینی از مقوله و اعضای آن ارائه کرده است. در این نظریه، سرنمون ها روشن ترین اعضای هر مقوله هستند که نسبت به بقیه اعضا مرکزی ترند و دیگر اعضا درجاتی از مشخّصه های سرنمونی را از خود نشان می دهند. گیون ازجمله زبان شناسانی است که مقوله های زبانی را براساس این نظریه تعریف کرده است. در پژوهش حاضر (77) فعل براساس معیار های معنایی گیون در تعیین فعل سرنمون در دسته های سرنمون، غیر سرنمون و حاشیه ای طبقه بندی شدند. داده های فعلی از کتاب واژگان پایه فارسی از زبان کودکان ایرانی و مثال های ارائه شده گیون به دست آمدند؛ افزون بر این، نگارندگان با استفاده از ارزش گذاری معیارهای معنایی به ترسیم فضایی فعل های مختلف پرداختند. ترسیم های فضایی امکان مقایسه دقیق تر و ملموس تر فعل ها را ازنظر سرنمونی فراهم می آورند. درپایان، ترسیم های فضایی فعل دادن به مثابه یک فعل سرنمون در بافت های مختلف ارائه شد. بررسی و مقایسه ترسیم های فضایی متنوّع فعل دادن نشان دادند نمی توان فعلی را به طور مطلق سرنمونی دانست، زیرا شرکت کننده ها با درجات انتزاع مختلف جایگاه فعل را در هر معیار تغییر می دهند. براساس این، می توان هر فعل را مقوله ای دانست که اعضای بی شمار آن بافت هایی هستند که فعل در آن ها ظاهر می شود و این شرکت کننده های فعل هستند که می توانند در هر معیار فعل را سرنمون کنند یا از سرنمون دور کنند.
یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم از منظر فرضیه مبتدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه هایی که چگونگی تولید زبان با زبان آموز را تبیین می کند، نظریه پردازش پذیری (پینمان، 1998) است. این نظریه پیوست هایی دارد که یکی از آن ها فرضیه مبتدا است. این فرضیه به پیش بینی نحوه و روند مبتداسازی در مراحل گوناگون زبان آموزی اقدام می کند و آن را دارای سه مرحله می داند. براساس فرضیه مبتدا، زبان آموزان در مرحله اوّل تولید جملات به زبان دوم، تفاوتی میان نقش دستوری مبتدا و فاعل قائل نمی شوند. در مرحله دوم، افزوده ها در جایگاه آغازین ظاهر می شوند و در مرحله سوم، موضوع کانونی غیر فاعلی ای در این جایگاه قرار می گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر جلب توجّه معلّمان زبان فارسی به ضرورت آگاه کردن فارسی آموزان از ترتیب واژگانی کمابیش آزاد در جملات فارسی است. مسئله نوشتار پیش رو بررسی مبتداسازی در سطوح مختلف فارسی آموزی برمبنای فرضیه مبتداست. برای پرداختن به مسئله یادشده ، در ابتدا تعداد (48) فایل صوتی اجرای برخط آزمون تعیین سطح گفتار دو دوره دانش افزایی زبان و ادبیات فارسی براساس دستورالعمل ارزیابی تولیدات زبانی بنیاد سعدی سطح بندی شد؛ سپس تعداد (482) جمله دارای فاعل و ساخت موضوعی کامل از فایل های صوتی به منظور تحلیل استخراج شد. نتیجه تحلیل داده های نهایی این بود که فرضیه مبتدا درخصوص یادگیری زبان فارسی به تمامی صادق نیست.
چندمعنایی نظام مند در رویکرد شناختی، تحلیل چندمعنایی فعل حسّ دیدن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشِ توصیفی- تحلیلیِ حاضر با استفاده از الگوی جسم انگاری (آنتونانو، 1999 و 2002) و شبکه معناییِ افعال حسّی (افراشی و عسگری، 1396) چندمعنایی فعل حسّی دیدن را توصیف و تحلیل کرده است. بدین منظور، معانی فعل دیدن در زبان فارسی با استفاده از لغت نامه دهخدا ، فرهنگ معین و پایگاه دادگان زبان فارسی جمع آوری شدند. در این مرحله (4500) جمله از پایگاه دادگان زبان فارسی استفاده شد که برمبنای معانی بسط یافته دسته بندی شدند. تحلیل های نوشتار پیش رو که بیشتر با مدّ نظر قراردادن قابلیت های حواس بشری و شیوه دریافت ما از جهان اطراف صورت می گیرد، نشان می دهد که جسم انگاری سرچشمه مفهوم سازی استعاری و بسط معنایی فعل دیدن است و چندمعنایی فعل دیدن حاصل تعامل محتوای معنایی این فعل با دیگر عناصر سطح جمله است. یافته های پژوهش حاضر در راستای آنتونانو (1999) و افراشی و عسگری (1396) است. مواردی نیز یافت شد که آنتونانو (1999 و 2002) به آن ها اشاره ای نکرده است. از طرفی، یافته های نوشتار پیش رو درراستای اظهاراتِ آنتونانو (2002)، ایوانز و ویلکینز (2000) و کووچش (2005) است که ایده جهانی بودن بسط معنایی افعال حسّی سویتزر (1990) را مورد تردید قرار داده بودند.
بررسی وندهای تصریفی کردی بیجار گروس براساس نظریه استامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو وندهای تصریفی را در زبان کردی بیجار گروس براساس انگاره استامپ (2001) بررسی و توصیف کرده است. روش پژوهش توصیفی و ازنوع هم زمانی است. در پژوهش حاضر جمع آوری داده ها براساس منابعی که درخصوص زبان کردی موجود بوده، صورت گرفته است و در بیشتر موارد ازآنجاکه منابع و متون نوشتاری کافی وجود نداشته، شمّ زبانی نگارنده به مثابه گویشور، به این موضوع کمک کرده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که باوجود طبقه بندی جهانی استامپ (۲۰۰۱) از مشخّصه های تصریفی، در زبان کردی بیجار گروس برخی از مشخّصه ها تصریفی محسوب نمی شوند. در این راستا، پس از مقدّمه و معرّفی موضوع، دیدگاه های برخی از پژوهش گران غربی و نیز پژوهش های پیشین درزمینه تصریف کردی بیان شده و درادامه مشخّصه های مربوط به فعل، اسم، صفت و قید در زبان کردی گروس در چارچوب نظری انگاره استامپ بررسی شده است.