مطالعات زبان و گویش های غرب ایران
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال 12 بهار 1403 شماره 44 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گویش سنجی، رویکردی رایانشی، کمّی و آماری است که در آن تفاوت های زبانی در گستره جغرافیایی معیّن، با استفاده از روش های مشخص بررسی می شود. در پژوهش پیشِ رو، فاصله زبانی گونه های رایج در حدِّفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان و نحوه توزیع منطقه ای آن ها با استفاده از رویکردی نوین در گویش سنجی بررسی شده است. این گونه های زبانی عمدتاً لکی و لری هستند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. بنابراین، برای انجام آن، فاصله زبانی معادل 100 واژه در 80 جایگاه با استفاده از فاصله لونشتاین در بسته نرم افزاری Rug/L04 سنجش و اندازه گیری شده است. بروندادهای حاصل از تحلیل فاصله های زبانی به صورت نقشه ها و نمودارهای قابلِ تفسیر و تحلیل های آماری ارائه می گردد. عمده ترین دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: 1. خوشه بندی گونه های زبانی؛ 2. نحوه توزیع زبانی- جغرافیایی آن ها در طول پیوستار زبانی. بررسی تفاوت های آوایی-واژگانی میان داده های زبانی گردآوری شده نیز ماهیت پیوستاری بودن این گونه های زبانی را تأیید می کند. از این رو، در یک سر پیوستار، گونه های زبانی لکی و لُری لرستانی و در سر دیگر آن گونه های زبانی لُری بختیاری واقع شده اند.
رهیافتی شناختی از جهان های متن رمان شعر کرسی اثر شیرکو بیکس بر اساس نظریۀ جهان های متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهشِ حاضر، بررسی جهان متن رمان شعر کرسی اثر شیرکو بیکس (1394) بوده که براساس نظریه جهان های متن در رویکرد شعرشناسی شناختی انجام گرفته است. پژوهش پیشِ رو، مطالعه ای بینا رشته ای بین زبان شناسی شناختی و ادبیات قلمداد می شود. این تحلیل زبان شناختی، بررسی شناختیِ چگونگی بازنمایی ماهیت تجربه شعری شیرکو بیکس در رمان شعر کرسی و رمزگشایی از سازوکار شناختی اتخاذ شده وی برای ساخت تصویر ذهنی کامل در ذهن خواننده است. ماهیت روش شناختی این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های آن به روش کتابخانه ای از رمان شعر مذکور گردآوری شده است. یافته ها نشان داد که در آغاز گفتمان رمان شعر کرسی از جهان زیرشمول معرفتی-اشاره ای برای بیان تجربه شعری شاعر بهره گرفته شده است. همچنین از عناصر جهان ساز و گزاره های نقش گستر با ایجاد جهان های زیرشمول اشاره ای برای شکل گیری تصویر ذهنی کاملی در ذهن خواننده استفاده شده است.
نقش استعاره ها در ایجاد فرهنگ ترس حول کرونا؛ رویکردی شناختی و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش و شیوع ویروس کرونای جدید موسوم به کووید-19 که از آغاز سال 2020 ابعاد گوناگون زندگی جوامع بشری را تحت تأثیر قرار داده است، در رسانه های مختلف جهان نیز بازتاب چشمگیری یافته و به ظهور گفتمان هایی منجر شده که بخش مهمی از آن ها بر استعاره بنا شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش استعاره های مفهومی در ایجاد فرهنگ ترس در گفتمان حول کرونا در گزیده ای از مطبوعات فارسی زبان داخلی است. داده های پژوهش مشتمل بر پاره گفتارهایی از عنوان یا متن اخبار منتشرشده در پایگاه اینترنتی روزنامه همشهری (به عنوان نمونه) است که ویروس کرونا را به کمک استعاره جنگ مفهوم سازی کرده اند. این عبارت های استعاری که به روش جست وجوی کلیدواژه (مانند کرونا، کووید، کووید-19، ویروس، همه گیری) به دست آمده اند و تعداد آن ها به 350 مورد می رسد، براساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980) و در چارچوب رویکرد تحلیل انتقادی استعاره چارتریس-بلک (2004) تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که استعاره مفهومی «کرونا، دشمن است» با تداعی ها و استلزامات متعددی که درباره حوزه مفهومی جنگ دارد، به ترویج و تقویت فرهنگ ترس در گفتمان کرونا منجر می شود و دراین رابطه، کارکرد استدلالی و عاطفی استعاره ها نقش کلیدی دارند که هر دو در خدمت کارکرد اقناعی هستند.
بررسی نگرش زبانی گویشوران نسبت به کردی، فارسی کرمانشاهی و فارسی معیار در شهر کرمانشاه با استفاده از آزمون تطبیق صدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ما در جهانی زندگی می کنیم که تنوّع زبانی در آن با آهنگی هشداردهنده روبه کاهش است؛ به طوری که شمار زیادی از زبان های زنده کنونی تا صد سال آینده از میان خواهند رفت. در ماندگاری یا مرگ زبانی عوامل گوناگونی نقش دارند که ازجمله مهم ترین آن ها می توان به نگرش گویشوران نسبت به زبان های بومی اشاره کرد. کرمانشاه به عنوان شهری چندزبانه پذیرای گونه های زبانی مختلفی همچون کردی، فارسی کرمانشاهی و فارسی معیار است. در چنین جوامعی با بررسی نگرش زبانی افراد نسبت به یک گونه زبانی و گویشوران آن می توان دورنمایی از وضعیت آینده گونه های زبانی از نظرِ بقا یا زوال به دست آورد. بنابراین، در این پژوهش کوشش شد تا تصویری واقعی از جایگاه این سه گونه زبانی با استفاده از آزمون تطبیق صدا ارائه شود. تعداد 80 آزمودنی شامل 40 نفر زن و 40 نفر مردِ ساکنِ شهر کرمانشاه در دو گروه سنّی برای شرکت در این پژوهش برگزیده شدند. نتایج نشان داد که فارسی معیار، کردی و فارسی کرمانشاهی به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان نگرش مثبت بودند. زنان نسبت به مردان نگرش مثبت تری نسبت به فارسی معیار داشتند؛ اما نگرش مردان نسبت به کردی مثبت تر بود. همچنین در بررسی تأثیر متغیّر سن بر نگرش زبانی، تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بازخوانی مفهوم ترکیب در ساخت واژۀ کردی سورانی: بررسی اسم های مرکب درون مرکز با رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از جستار حاضر واکاوی اسم های مرکب درون مرکز کردی سورانی در چارچوب صرف ساختی بوی (2010) و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی است. به عبارت دیگر، این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی و ترسیم کلان طرح واره، طرح واره های میانی و ریزطرح واره های حاکم، صورت بندی این ساخت ها و روابط معنایی میان سازه های مشارکت کننده در آن ها را بازنمایی کند. دراین خصوص، تعداد 1400 ترکیب اسمی از فرهنگ کردی -فارسیِ هه نبانه بورینه (شرفکندی، 1369) و فرهنگ فارسی - کردی دانشگاه کردستان (1392) به صورت تمام شمار استخراج و تحلیل و بررسی شد. ازاین بین، 559 ترکیب یعنی 39 درصد از کل داده ها، درون مرکز تشخیص داده شد. یافته ها نشان داد براساس مبانی نظری صرف ساختی، ترکیب های درون مرکز کردی سورانی از یک طرح واره اصلی، سه طرح واره میانی و پنج ریزطرح واره منشعب می گردند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دلیل عمده این تنوع طرح واره ای از جایگاه آزاد هسته در ترکیب های اسمی ناشی می شود. معنای کلی ساخت های موردنظر نیز علاوه بر طرح واره ها، تحت تأثیر عوامل دیگری همچون جایگاه هسته، طبقه واژگانی و توالی سازه های مشارکت کننده در ساخت است.
ساختار و کارکرد پرسش در گفتمان بازجویی (مطالعۀ موردی شهرستان دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی ابعاد مختلف ساختاری، معنایی و کاربردشناختی «پرسش» در گفتمان محکمه است. سؤال های اساسی که دراین خصوص می توان مطرح کرد، عبارت اند از: بازجو از چه صورت های پرسشی در گفتمان استفاده می کند؟ چه معیارهای کاربردشناختی انتخاب یک صورت پرسشی را بر دیگری برتری می دهند؟ داده های پژوهش پیشِ رو برگرفته از جلسه های دادرسی و بازپرسی از شاهد در شعبه های کیفری و حقوقی دادگاه و دادسرای شهرستان دورود است. برای تحلیل داده ها از تلفیق رویکرد های کمّی و کیفی استفاده نموده ایم. در بُعد کمّی، انواع صورت های پرسشی را محاسبه کرده ایم؛ در بُعد کیفی نیز انواع راهبردهای کاربردشناختی در نظر گرفته شده است و دراین باره به طور عمده از آراء و روش شناسی وودبری (1984) و گیبنز (2003) بهره برده ایم. یافته ها نشان می دهد که بازجو (اعم از دادیار، بازپرس و قاضی) از گونه های مختلف پرسش ها همانند اطلاعی گسترده و محدود، اخباری، تأییدی، بله/خیر، بله/خیر منفی و انتخابی در تعامل خود با مخاطب استفاده می کند. هریک از پرسش ها می توانند به طور مشخص اشخاص و هویت آن ها را موردپرسش قرار دهند و به این اعتبار در دسته راهبردهای شخص هدف جای بگیرند یا آنکه گفته ها و گزاره های مطرح شده را به چالش کشند و در این صورت ایده هدف نامیده شوند. نتایج بررسی داده ها بیانگر آن است که طیف گسترده ای از راهبردهای کاربردشناختی مانند بازساخت، تکرار، تقابل، پیش انگاره، تحریف وجهیت در گفتمان محکمه استفاده می شوند.