مطالعات جامعه شناختی و انسان شناختی نشان می دهند که «روابط آنها» میان زنان و مردان بسیار پیچیده است، زیرا با ورود عنصر جنسیت به رابطه خود/دیگری شکلی از پیچیدگی در فهم یکدیگر حادث شود که تواند به مزاحمت و حتی خشونت علیه یکدیگر منجر شو د. اگرچه مزاحمت جنسی و پیامدهای آن، در سالیان اخیر در ایران و البته در بسیاری از کشورهای جهان به مسئله ای اجتماعی بدل شده است، اما پژوهش های چندانی در این زمینه انجام نپذیرفته است. مطالعه حاضر درباره بررسی وضعیت مزاحمت جنسی در شهر سنندج و زمینه های فرهنگی و ساختاری وقوع چنین پدیده ای و البته از زاویه ای متفاوت یعنی زمینه های اجتماعی فرهنگی عاملیت مزاحمت انجام پذیرفته است. تحقیق پیش رو به روش توصیفی از نوع پیمایش و با تکنیک پرسش نامه انجام شده است و جامعه آماری شامل کلیه افراد مذکر 18 تا 30 سال ساکن در شهر سنندج بوده است. نمونه گیری پژوهش به صورت سهمیه ای متناسب با حجم در مناطق مختلف شهر سنندج انجام پذیرفته و افراد منتخب از طریق پاسخگویی به پرسش نامه محقق ساخته، بررسی و تحلیل شده اند. براساس نتایج توصیفی به دست آمده از مزاحمت جنسی که شامل چهار نوع مزاحمت کلامی، بصری، تعقیبی و فیزیکی است، از مجموع 380 نفر تنها هیچ گونه مزاحمتی را مرتکب نشده اند. نتایج به دست آمده از تحلیل چندمتغیره (رگرسیون و تحلیل مسیر) نیز نشان می دهد که از میان متغیرهای موجود در تحلیل، متغیر های سن، میزان سنتی بودن، مذهبی بودن، میزان جنسیت زدگی و فقر فرهنگی بر ارتکاب عاملیت به مزاحمت جنسی تأثیرگذار بود ه اند. و در این میان، متغیر فقر فرهنگی در حوزه مصرف فرهنگی اثر بیشتری بر متغیر وابسته داشته است. بحث: چنین به نظر می رسد که فقر فرهنگی یا فقدان مصرف کالاهای فرهنگی دارای بیشترین تأثیر بر میزان مزاحمت است، بنابراین افزایش آگاهی و ارتقای مصرف فرهنگی جوانان با به کارگیری سیاست های یاری رسان در این حوزه می تواند در کاهش مزاحمت جنسی مؤثر باشد.