۱.
هویت، چیستی و چگونگی هر چیزی است و در خصوص انسان و فرهنگ؛ آگاهی فرد از کیستی و تعلقات اجتماعیاش میباشد. در گفتمان تمدن و فرهنگ، هویت با برشماری چیستیها و چگونگیها، بار ارزشی و تقدیسگونه مییابد و انسان با ارجاع به آن، خود و هستیاش را تفسیر و ترجمه میکند؛ لذا خصلتی مفهومساز دارد و به مثابه زبان عمل میکند. هویت در هنر یک امر بغرنج و پیچیده است. اگر مفهومسازی کند و علقهمندی را موجب شود، با زیبایی به عنوان جوهره ذاتی هنر که سیال و آزاد و خارج از علقه و مفهوم معنی مییابد؛ در تضاد قرار میگیرد. چالش اصلی این مقاله تبیین این تناقض است. در جنبش سقاخانه شکل خاصی از هویت وجود دارد که هم معنی «ایرانیت» را به مثابه یک رمزگان فرهنگی منعکس میکند؛ یعنی هم واجد مفهوم است و قوه ادارک ما را از حیث مفهومی متأثر میسازد و هم زیبایی و فرم ناب هنری که تجربهی زیباییشناختی را معنی میکند؛ محدود نمیسازد. این شکل خاص هویت را میتوان «هویت زیباییشناختی» نام نهاد که در این مقاله به روش تحلیلی–توصیفی و به شیوهی اسنادی (کتابخانهای) و استدلال در ترجمهی نشانهها و فرهنگ بصریِ جنبش هنری سقاخانه به بازشناسی آن خواهیم پرداخت. جنبش سقاخانه، شکل خاصی از هویت را در عرصه هنر میگشاید که میتوان از آن به عنوان «هویت زیبایی-شناختی» یاد کرد. شکلی کمالیافته از رهایی و تعلقِ توأمان. رهایی از قیدوبندهای تحمیلی اجتماع و ایدئولوژی و در همان حال تعلق به ذائقه و نبوغ ایرانی بر مدار تجربه زیباییشناختی.
۲.
انسان به شیوه نمادپردازی در طول دورههای مختلف تاریخی بهتر توانسته است مفاهیمی را نمودار سازد که به گونه ای دیگر قابل بیان و توصیف نبودهاند. شیر و نقش آن از زمانهای قدیم بسیار موردعلاقه ایرانیان بوده و در هنر و تفکر مردم باستان نمودی بارز داشته است. این نقش اصیل و کهن به صورت های گوناگون در هنر، ادبیات و مذهب تجسم یافته و معانی مختلفی داشته است. شیرهای سنگی، تندیسهایی از جنس سنگ هستند که در مناطق مختلف فلات ایران پراکنده و در فرم های مختلف کوچک، بزرگ و حالت های نشسته، ایستاده و گاهی خوابیده هستند. در این پژوهش به بررسی ویژگیهای فرمی و مفهومی شیرهای سنگی فلات مرکزی ایران پرداختهایم. این تحقیق به روش کتابخانهای-اسنادی و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته است. از بررسی های انجام گرفته چنین برمی آید که شیرهای سنگی مناطق مرکزی به لحاظ فرمی خطوطی نرم و بدنی صیقلی دارند و نقوش و اسلیمیهایی بر روی شیرهای مناطق مرکزی فلات ایران نقر شده است. شیرهای استان اصفهان با الهام از صورت انسانی، حالاتی از خشم، ملاطفت، آرامش و لذت دارند. به لحاظ مفهومی، شیرهای سنگی این مناطق میتواند نمادی بر شجاعت و دلاوری، نگهبان و در مذهب شیعه، نمادی از حضرت علی و رمز ولایت خدا بوده است.
۳.
مسئله «امر به معروف و نهی از منکر» از دیرباز در خلال مباحث فقهی امری ملموس و غیرقابل انکار بوده و در بستر بسیار وسیع در ابواب مختلف فقه، از چگونگی «امر و نهی» یاد شده است. امر به معروف و نهی از منکر، از اعظم شعائر دین و اقوی علامت شریعت و آیین است و مقصد کلی از بعثت انبیا و جمیع ادیان است که همه بر محور آن می گردند و در صورت اهمال و اخلال در انجام آن، مضمحل(می شوند) و از میان می روند. این نوشتار متکفل آن است تا با منابع کتابخانه ای و روش توصیفی به بررسی امر به معروف و نهی از منکر پردازد و با ارائه تصویر واضحی از امر به معروف و نهی از منکر در تبیین دقیق آن بکوشد. نتیجه به دست آمده مؤید این امر است که امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهم ترین وظایف هر مسلمان می باشد. امر به معروف و نهی از منکر را باید در سه مرحله قلبی، گفتاری و رفتاری یا عملی تحقق می پذیرد. همچنین شخص در انجام این فریضه الهی باید اصول و شیوه های مثل زیبا سخنی، اخلاص، تواضع و امثال این ها را مدنظر داشته باشد تا امر به معروف و نهی از منکری کارآمد تحقق گردد.
۴.
عملکرد شهرداری و مدیریت شهری می تواند تأثیر فزاینده ای بر روی یک شهر داشته باشد . در میان سازمان های مختلف مدیریت شهری، شهرداری یکی از دستگاه هایی است که ارتباط مداوم و تنگاتنگی با عموم مردم دارد. وظایف شهرداری در گستره های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، عمرانی، شهرسازی و خدماتی است؛ به گونه ای که هر فرد شهرنشین از آغاز تولد تا پایان زندگی نیازمند خدمات این نهاد غیردولتی است. وظایفی نظیر: سیاست گذاری و برنامه ریزی برای توسعه شهری، امور فنی و اجرایی و عمران شهری، وظایف خدماتی، وظایف اجتماعی و فرهنگی و...، همگی از جمله مواردی هستند که بر عهده شهرداری ها و مدیریت شهری می باشد. لذا؛ از جمله پیامدهای اثربخش که بیانگر رضایت از نحوه عملکرد مدیریت شهری در ارائه سرویس و خدمات، احساس رضایت شهروندان از عملکرد شهرداری است که نتیجه آن موجب زایش و افزایش سرمایه اجتماعی در لایه های اجتماع به عنوان یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در حفظ ، بقاء و ثبات سیاسی حکومت ها است. به عبارتی فقدان سرمایه اجتماعی، فقدان سایر سرمایه ها و اعتماد و در نهایت نارضایتی از سیستم و در نهایت تقویت گزاره های تخریب کننده و تنش آفرین را به همراه خواهد داشت و اثری منفی برقدرت یک کشور خواهد گذاشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی برهمکنش حکمرانی خوب شهری و اعتماد اجتماعی در بهبود کیفیت ارائه خدمات از سوی مدیریت شهری به شهر و شهروندان در جهت ثبات و تقویت حاکمیت و دولت می باشد.
۵.
اندیشه زندگی و مرگ یکی از مهم ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته های دور تا کنون بعد از آفرینش و مشاهده ی مرگ همواره به دنبال جاودانگی و در آرزوی بی مرگی بوده است. در باورهای مردم پیشین و در آئین ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق نیست بلکه می تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. بررسی دیدگاه آفرینش و پایان جهان در اسطوره های ایران و اسکاندیناوی، محور اصلی این پژوهش است. در این بررسی فرض بر این است با وجود تفاوت های ظاهری این دو اسطوره اغلب دارای بن مایههای مشترکی هستند. باور به آفرینش و وجود روز رستاخیز در هر دو سرزمین دیده می شود، آفرینش از یک نقطه شروع می شود و در طول زمان به پایان می رسد. چرخه ی مرگ و آفرینش دائمی است و پایان جهان، پایان آفرینش نیست. در پایان جهان، با رسیدگی به اعمال انسان بر چرخه ی آن ها تأکید می-شود. در این پژوهش کلیت اسطوره ها به صورت تحلیلی-توصیفی بررسی شده و شباهت و تفاوت ها مشخص گردید.
۶.
مطالعات پسا استعماری (پست کلنیالیسم) می کوشد با مطالعه و تحلیل گفتمان استعماری به نقد تاریخ استعمار و دانش غربی بپردازد تا از این طریق در کلیت و انسجام مفروض روایت های غرب درباره تاریخ جهان و بازنمایی اقتدارطلبانه غرب از خود و دیگران، شکاف و گسست ایجاد کند. با چنین زمینه ای تحلیل گفتمان استعماری نشان می دهد تصویری که غرب در سه سده اخیر با عنوان شرق شناسی از بقیه جهان بر ساخته و عرضه کرده است، تصویری منفی، هژمونیک و در خدمت فرایندها و اقدامات استعماری بوده است. میترا تبریزیان، هنرمند ایرانی الاصل مقیم انگلستان می کوشد تا تصاویرش، آیینه زندگی و دغدغه های پیرامون وی باشد و به گونه ای تصنعی و از روی فریب و ریا از گذشته ی شرقی نداشته خود دنیایی بر ساخته و نئولوژیک نمی سازد. تبریزیان در راستای نقد جامعه مصرفی و اخلاقیات تجاری، آثار خود را با سبکی بسیار فرمالیستی و مدرنیستی در هیئتی گزارش گونه همراه با ایماژهای کنایه آمیز حاکی از مفاهیم پست کلنیال، ارائه می کند و با به زیر سؤال بردن واقعیت این ایده به نمایش آثار خود می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد پسا استعماری به تحلیل و تبیین آثار این هنرمند پرداخته است.
۷.
هندواروپاییان اقوامی بودند که هزاران سال قبل از میلاد مسیح از سرزمین های شمالی آسیا و اروپای شرقی به مناطق جنوب، جنوب شرقی و جنوب غربی کوچ کردند. این مهاجرت در بازه ی زمانی طولانی و در قالب گروه های مختلف صورت پذیرفت. آخرین گروه از مهاجران هندواروپایی، اسلاوها و هندوایرانیان بودند که هرکدام طی مراحلی به سرزمین های جدید خود رسیدند. خاستگاه مشترک این اقوام ناخودآگاه زمینه ی اشتراک فرهنگی و اساطیری میان آنان را موجب شد و کهن الگوهای جمعی این اقوام را تحت تأثیر اقوام بومی هر منطقه متبلور کرد. لذا تشابهات زبانی و مفهومی بسیاری میان خدایان اسلاو شرقی و ایزدان ایران باستان وجود دارد. این اساطیر که بیشتر در قالب روایت های شفاهی و داستان های عامیانه منتقل شده اند؛ سرانجام در دوره ای به صورت سازمان یافته و منظم معرفی گشتند. این سازمان یافتگی در اساطیر ایران مرهون تدوین و کتابت اوستا در قرون اولیه ی اسلامی؛ و در اساطیر اسلاو ماحصل تلاش شاهزاده ولادیمیر کیف برای جمع آوری و تنظیم باورهای باستانی مردم خود در قرون نهم و دهم میلادی است. با بررسی ویژگی های شخصیت خدایان مجمع ولادیمیر و ایزدان ایرانی، در عین برخورد با تفاوت های بسیار؛ به اشتراکات چشم گیری برمی خوریم که گویای تأثیر و تأثر این دو فرهنگ و قومیت بر یکدیگر هستند.